ریسک‌های سرمایه‌گذاری در بخش معدن

او در این‌باره به این نکته اشاره کرد که از یک سو معدن دارای ریسک بالایی است و از سوی دیگر تغییر مکرر مقررات حاکم بر این بخش، موجب می‌شود که سرمایه‌گذاران به جای ورود به معدن و صنایع معدنی، به سمت فعالیت‌های دلالی و غیرمولد پیش بروند. مشروح این گفتگو را در ادامه می‌خوانید.

همانطور که مستحضرید جذب سرمایه‌گذاری در ایران به خصوص بعد از تشدید تحریم‌ها، با دست‌اندازهای زیادی روبه‌رو است. این موضوع را در تمام بخش‌ها می‌توانید ببینید. فارغ از ابرچالش‌های اقتصادی، آیا معدن و صنایع معدنی می‌توانند در جذب سرمایه‌گذاری مؤثر باشند؟

معدن و صنایع معدنی یکی از شانس‌های بزرگ ایران هستند یعنی نهایتا بعد از نفت و گاز که اساسا شانس بزرگ ملت ایران و از نعمت‌های خدادادی هستند و ما در دنیا جایگاه ویژه داریم که می‌تواند در توسعه، رشد و آینده کشور موثر باشند، معدن و صنایع معدنی قرار می‌گیرند. متاسفانه طی سال‌های مختلف به اندازه‌ای که ضرورت داشته به دلیل اینکه سایه نفت و سایه سیاست بر اقتصاد افتاده، معدن و صنایع معدنی مغفول مانده‌اند. خوشبختانه در چند سال اخیر اندکی به این حوزه هم توجه شده است. به همین دلیل امروز شما می‌بینید که در مورد فولاد به مرحله خودکفایی رسیده‌ایم و حتی صادرات آن هم بسیار قابل قبول است. یا در حوزه مس نیز وضعیت مطلوب و ارزشمندی را شاهدیم و در بعضی از حوزه‌های دیگر هم رشد خوبی را تجربه کرده‌ایم و هم امکان رشد را داریم.

آیا اقداماتی که در حال حاضر صورت می‌گیرد، برای توسعه این بخش کافی است؟

باید بپذیریم در این حوزه در رابطه با اکتشاف، در فناوری و در رابطه با استفاده از ظرفیت‌ها هنوز اقداماتمان کافی نیست. نقدینگی متاسفانه در این سال‌ها رشد بسیار سنگینی داشته و علت آن هم چاپ ریال و ریختن آن در بازار بدون پشتوانه است. در نتیجه سرمایه‌گذاری نزدیک به صفر در کشور و در همه حوزه‌ها از عواملی است که تورم بیش از ۴۰ درصد را موجب شده است. در حقیقت کشور از نظر معاش و اداره معیشتی مردم نزول پیدا کرده و حتی فقر وسیع‌تر شده است؛ لذا مهم‌ترین عاملی که می‌تواند نقدینگی را جهت دهد، بحث سرمایه‌گذاری است؛ سرمایه‌گذاری در همه حوزه‌ها به ویژه در حوزه‌هایی که ایران شانس بالا دارد از جمله نفت، گاز، پتروشیمی و معدن. این واقعیت است که حرکت به سمت سرمایه‌گذاری به معنای عام در بخش معدن و صنایع معدنی با توجه به منابع انرژی کشور، ارزش افزوده و اشتغال بالا برای ما ایجاد می‌کند. این موضوع هم باید در نظر گرفت که از نظر امنیت ملی نیز سرمایه‌گذاری در این بخش می‌تواند کارساز باشد. در این حوزه می‌توان سرمایه‌گذاری‌های هدفمند داشت. مخصوصا اینکه معدن یک مواد تجدیدناپذیر دارد و در دنیا از جمله کشورهایی که صاحب مواد معدنی متنوعی هستند، ایران است که جزء ۴ یا ۵ کشور اول دنیا است. کشور ما، هم انرژی و هم معدن دارد؛ بنابراین این حوزه جزو حوزه‌هایی است که دولت و حکومت باید آن را در اولویت ویژه قرار دهند. باید بگویم که ما از نظر نقدینگی و سرمایه‌گذاری در این بخش دچار محدودیت جدی هستیم و اگر از شعار خارج شویم، حتما باید به سمت جذب سرمایه‌گذاری خارجی برویم. این از حوزه‌هایی است که سرمایه‌گذار خارجی علاقه‌مند است تا در آن سرمایه‌گذاری کند و اگر ما در این بخش به طور وسیع ورود کنیم، این موضوع حتما عملی و امکان‌پذیر است. به اعتقاد من، با جذب سرمایه‌گذاری ایرانیان خارج از کشور می‌توان یک جهش قابل‌توجه را در این حوزه داشت و نهایتا نقدینگی می‌تواند به این سمت جذب شود.

اشاره فرمودید که سرمایه‌گذاری هم نیاز حال حاضر کشور است و هم ما پتانسیل آن را داریم که در بخش معدن و صنایع معدنی جذب سرمایه داشته باشیم. پس چطور در این سال‌ها این بخش اقبال پیدا نکرده است که جذب سرمایه کند؟ مثلا یک سرمایه‌گذار ترجیح می‌دهد در صنایع یا در بخش واسطه‌گری سرمایه‌گذاری کند تا در بخش معدن و صنایع معدنی، یعنی این بخش جذابیت چندانی برای سرمایه‌گذار ندارد، شما این موضوع را ناشی از چه چیز می‌دانید؟

سه نکته در این‌باره وجود دارد. نکته اول اینکه باید بپذیریم که اگر بخواهیم صادقانه برخورد کنیم بحث توسعه کشور جز اولویت‌های این چند دهه اخیر نبوده است و به جای توسعه موارد دیگر جایگزین شده است. حتی اگر هم قرار بوده که توسعه صورت گیرد، بخش معدن در اولویت اول، دوم و سوم نبوده است. به عبارتی سرمایه‌گذاری در بخش‌هایی صورت گرفته که شاید ما ظرفیت کافی در آن بخش نداشته یا مشکلات محیط زیستی داشتیم. در حوزه معدن و صنایع معدنی جهت‌گیری در این سال‌ها صورت نگرفته است. دوم اینکه معدن جزو رشته‌هایی است که سرمایه‌گذاری در آن دچار ریسک است. یعنی اینطور نیست که اگر شما به سراغ یک معدن بروید و مطمئن باشید که درصد سودآوری‌اش خوب است. شما معدن را اکتشاف می‌کنید، اقداماتش را انجام می‌دهید، ولی نهایتا وقتی به عملیات می‌رسید ممکن است هم ذخیره به میزانی که شما پیش‌بینی کردید نباشد و هم عیار آن مواد، عیاری نباشد که مورد نظر شما بوده است. دلیلش این است که ما از نظر فناوری دچار یک عقب‌ماندگی جدی، مخصوصا در این سال‌های اخیر از نظر تحریم، هستیم. همه فکر می‌کنند تحریم تنها برای فروش نفت و جابه‌جایی پول مسئله ایجاد کرده است. در صورتی که بیشترین لطمه‌ای که تحریم به کشور زده است مربوط به جدا شدن و دور شدن از تکنولوژی‌های روز و فناوری‌ها است. نکته سوم این است که باید بپذیریم ما منابع زیادی برای سرمایه‌گذاری نداریم، بزرگترین منبع ما در سرمایه‌گذاری منبع مربوط به فروش نفت و درآمدهای نفتی بوده است. اما به تدریج به سمت این رفتیم که صادرات غیرنفتی داشته باشیم که البته می‌بینیم این روزها دولت و مجلس با گذاشتن عوارض و مقررات دارند آن را هم محدود می‌کنند. ضمن اینکه معدن سرمایه بالا می‌خواهد و این سرمایه بعضا از توان بخش خصوصی ما خارج است. اگر توجه کنید خصولتی‌ها با رانت‌هایی که دریافت می‌کنند در این بخش سرمایه‌گذاری می‌کنند و بخش خصوصی چندان در این حوزه به طور قوی حضور ندارد. لذا جذب سرمایه‌گذاری ایرانیان خارج از کشور و جذب سرمایه‌گذار خارجی جزو اولویت‌هاست. بنابراین می‌توان گفت که به همین دلایل در حوزه معدن و صنایع معدنی سرمایه‌گذاری کافی صورت نگرفته است. ضمن اینکه از یک سو چون اولویت ویژه‌ای در این حوزه وجود نداشته و از سوی دیگر مشکلات بوروکراسی، محیط زیست، مقررات مختلف، مجوزهای وزارت صنعت، معدن و تجارت و مشکلات دیگری که برای تامین ماشین‌آلات و فناوری وجود دارد، مزید بر این علت است.

برنامه‌های توسعه‌ای که در حوزه معدن دیده شده هم جذابیت چندانی برای کسی که بخواهد در این بخش سرمایه‌گذاری کند، ندارد (به خصوص در حوزه زیرساخت‌ها).

یکی از اساسی‌ترین مسائلی که شاید در صحبت‌های من از قلم افتاد بحث زیرساخت است. توجه داشته باشید که همانطور که اشاره کردم، اولین گام کشف معدن است و پس از آن بحث زیرساخت مطرح می‌شود. زیرساخت یعنی جاده، آب، برق، مخابرات و... که معدن به همه آن‌ها احتیاج دارد. اما باید در این رابطه بپذیریم که ما از نظر زیرساخت در کل کشور دچار ضعف هستیم. مثلا الان بزرگ‌ترین ضعف ما در زیرساخت بحث توسعه راه‌‌آهن و موضوع آب است. در این حوزه بسیار ضعیف هستیم و نیاز به یک سرمایه‌گذاری سنگین برای راه‌آهن داریم. البته این‌ها جزو تاکتیک دولت است و ربطی به سرمایه‌گذار ندارد. این روزها از چیزی که آدم تعجب می‌کند این است که می‌بیند به شرکت‌های بورسی تکلیف می‌کنند که نیروگاه بزنند یا تکلیف می‌کنند در خط لوله آب سرمایه‌گذاری کنند یا سرمایه‌گذاری در جاده را به آن‌ها می‌سپارند. یک شرکت در صورت سرمایه‌گذاری، ممکن است زیرساخت را هم ببیند و بتواند در آنجا سودآوری کند. اما وقتی به صورت تکلیفی در این حوزه عمل می‌شود، ممکن است ضرر کند. این‌ها جزو تکالیف دولت محسوب می‌شود. بنابراین زیرساخت حتما باید برای سرمایه‌گذار جذابیت ایجاد کند. مثلا اینکه عوارض ده ساله یا مالیات ندهد یا وام کم‌بهره طولانی‌مدت به آن تخصیص داده شود و قراردادهایی که با حوزه معدن بسته می‌شود حداقل ۱۵ یا ۲۰ ساله باشد تا این سرمایه‌گذاری بتواند توجیه‌پذیر باشد، اگر این تصمیمات ۳ ساله یا ۵ ساله باشد با تغییر دولت‌ها لغو می‌شود و آن سرمایه‌گذار دچار مشکل می‌شود.

پیش‌نیاز اینکه ما بخواهیم نقدینگی را جذب کنیم چیست؟ همین مواردی که اشاره کردید به عنوان پیش‌نیاز محسوب می‌شود یا خیر؟

دو پیش نیاز همیشه برای سرمایه‌گذاری وجود دارد؛ اولین پیش نیاز این است که آن حوزه باید جذابیت داشته باشد که شما عوض اینکه پولتان را به بخش معامله‌گری یا بخش‌های دیگر ببرید به بخش معدن و صنایع معدنی بیاورید. جذابیت سودآوری یعنی اگر یک نفر ۱۰۰ تومان در این حوزه می‌گذارد و ۲۵ تومان برمی‌دارد در حوزه‌های دیگر کمتر از این باشد. دومین پیش‌نیاز مقررات و بوروکراسی و قوانین بلندمدت و باثبات است. نه اینکه شب بخوابیم و صبح بیدار شویم و مقررات عوض شده باشند، در حال حاضر متاسفانه از سال ۱۳۹۶ به بعد این رویه در کشور باب شده است. در دولت دوازدهم شروع شده و در دولت سیزدهم ادامه دارد. وزارتخانه، بانک مرکزی، وزارت اقتصاد، دولت، ستاد اقتصادی و... هفتگی مقررات مختلف مالیاتی و تعزیراتی وضع می‌کنند و این‌ها همگی موجب می‌شود سرمایه‌گذار در این حوزه‌ها دچار مشکل شود. مقررات و ضوابط باید باثبات و بلندمدت باشد و دولت باید قبول کند که اگر قرار باشد در این حوزه سرمایه‌گذاری شود باید کسانی که در این حوزه می‌آیند بتوانند سود خوب ببرند تا پولشان را به این حوزه بیاورند.

در حال حاضر ما چقدر به سرمایه‌گذاری در بخش معدن نیاز داریم؟ فکر نمی‌کنم الان سرمایه‌گذاری ما در این بخش زیاد باشد، خصوصا اگر خصولتی‌ها را از این بخش بیرون کنیم سرمایه‌گذاری بخش خصوصی زیاد نیست. ما چقدر می‌توانیم جذب سرمایه داشته باشیم؟

در این مورد من عددی ندارم، ولی قطعا قابل محاسبه است. آنچه می‌توانم بگویم این است که در آن دوره که در ایمیدرو بودم محاسبه‌ای در خصوص ظرفیت سرمایه‌گذاری در بخش معدن و صنایع معدنی انجام دادیم که نشان می‌داد حدود ۱۰ میلیارد دلار فقط در ایمیدرو آمادگی جذب سرمایه در حوزه‌هایی که شناسایی شده بود، وجود داشت. حال پیش‌بینی من این است که ۴۰ تا ۵۰ میلیارد دلار ظرفیت سرمایه‌گذاری در بخش معدن و صنایع معدنی در ایران وجود دارد.