جایگاه ایران در فلزات غیرآهنی

دردهای سرب و روی

در رابطه با سرب و روی یک درد مزمن گذشته همچنان وجود دارد و آن عدم فعال کردن معادن سرب و روی کشور است. می‌توان گفت که سرب و روی تنها صنایعی هستند که دولت در آن حوزه سرمایه‌گذاری نکرده است و تمام سرمایه‌گذاری بخش سرب و روی در فرآوری و تولید شمش در قالب بخش خصوصی انجام گرفته است. این را در نظر داشته باشید که معدن بزرگ انگوران باعث این سرمایه‌گذاری‌ها شده است و دولت صاحب معدن انگوران بوده و سود بسیار خوبی را از این معدن به دست آورده است. ولی ای کاش مقداری از این سود برای معادن سرب و روی هزینه می‌شد. علاوه بر اینکه توجه کافی توسط دولت به سرب و روی انجام نگرفته، ما شاهد این هستیم که بسیاری از ایرانیان در معادن سرب و روی ترکیه سرمایه‌گذاری کرده‌اند. در حقیقت معادن ترکیه با سرمایه‌گذاری، تشویق و خرید خاک ترکیه از سوی کارخانجات ایرانی رونق گرفته که جای تأمل دارد و باید به آن نگاه کارشناسی داشته باشیم.

معادن طلا در سیستان

در خصوص طلا نیز باید گفت وضعیت طلای ایران خوب است، اما راضی‌کننده نیست. این پتانسیل وجود دارد که شرایط از اینکه هست بهتر شود. معادن و محدوده‌های بسیار خوبی مخصوصا در سیستان و بلوچستان وجود دارد که نیاز به توجه و سرمایه‌گذاری دارد. سرمایه‌گذاری در بخش طلا در سیستان و بلوچستان می‌تواند حرف‌های زیادی در رابطه با آبادی یک منطقه محروم برای گفتن داشته باشد. اگرچه این موضوع مورد توجه قرار گرفته، ولی هنوز سرعت رسیدن با اهدافمان بسیار کم است و باید برای افزایش این سرعت تلاش کنیم. بخش طلا نیازمند سرمایه‌گذاری عمده‌ای است. از این‌رو، نیاز به حمایت دولت و سیاست‌های تشویقی در رابطه با سرمایه‌گذاری در طلا وجود دارد؛ چرا که ارزش افزوده بالایی در این بخش نهفته است. علاوه بر این، طلا می‌تواند تنوع در ارزآوری را به دنبال داشته باشد.

کارنامه نامطلوب مواد اولیه آلومینیوم

 در رابطه با آلومینیوم، سرمایه‌گذاری در تولید شمش انجام گرفته، ولی در تولید مواد اولیه چندان کارنامه خوبی وجود ندارد. حال آنکه می‌توان در شرایط کنونی با استفاده از تکنولوژی‌های نوین در صنعت آلومینیوم خودی نشان داد. از طرف دیگر سرمایه‌گذاری شرکت‌های بزرگ بین‌المللی در کشورهای حوزه خلیج فارس یک تهدید عمده‌ای برای صنایع آلومینیومی ایران محسوب می‌شود. از این‌رو، باید نیم نگاهی به بازارهای منطقه داشته باشیم و ببینیم در بازارهای تولید، فروش و مصرف آلومینیوم در کشور، در منطقه و در جهان چه می‌گذرد. سپس سرمایه‌گذاری‌ها و تکنولوژی خود را بر اساس آن، مورد تجدید نظر قرار دهیم. در حال حاضر، یکی از پتانسیل‌های تولید این فلز ارزشمند در کشور وجود دارد و باید به سمت بازارهای صادراتی و ایفای نقش فعال در این بازار حرکت کنیم. نباید با کُندروی‌ها از بازار کنار بکشیم، چراکه این امر اصلا به سود کشور نخواهد بود.

مزیت ایران در عناصر نادر خاکی

ایران مزیت زیادی در رابطه با عناصر همراه مانند نیکل، کبالت، کادمیم و عناصر نادر خاکی دارد که باید به آن‌ها توجه شود. در بحث کروم و کرومیت حتما نیاز است که در بخش فرآوری این دو فلز گام‌های بزرگی برداشته شود. ما در یک دوره‌ شاهد این بودیم که سنگ کرومیت از ایران صادر می‌شد. در حال حاضر به فرآوری مقداری از این سنگ توجه شده، ولی نیازمند توجه بیشتر به این محصول معدنی هستیم. علاوه بر این، باید در صنایع پایین‌دستی حرکت‌های حساب‌شده‌ای داشته باشیم. تاکنون در مورد عناصر نادر خاکی فقط حرف زده‌ایم و شعار داده‌ایم. حال آنکه می‌توان با همکاری دانشگاه‌ها، پژوهشکده‌ها و کسانی که در بخش دانش‌بنیان فعالیت می‌کنند، گام‌های جدیدی را در این بخش برداشت. می‌توان در  به دست آوردن عناصر نادر خاکی که عمدتا در باطله‌ها وجود دارد و عمدتا جزء عناصری است که به تنهایی در طبیعت کمتر دیده می‌شود، بیشتر تلاش کرد که بتوان از این ثروت خدادادی حداکثر استفاده را برد. سایر فلزات مثل قلع را هم نباید از نظر دور داشته باشیم و باید در اکتشافات‌مان جزء عناصری باشد که در دستور کار قرار می‌دهیم. گاهی اوقات در معادن فقط به دنبال یک یا دو عنصر هستیم و از بقیه عنصرها غافل می‌شویم. وقتی که نمونه‌ها از معادن ارسال می‌شود، به نمونه‌گیری از دو الی سه عنصر اکتفا می‌کنیم که این امر مطلوب نیست. باید به سویی حرکت کنیم که وقتی در یک منطقه‌ به صورت پلی‌متال اکتشاف می‌کنیم، روند کاری واقعا پلی‌متال باشد و همه عناصر را مورد آزمایش قرار دهیم و ببینیم که کدام یک از آن‌ها صرفه اقتصادی دارند.

چالش‌های صنایع معدنی غیرفلزی

چالش‌های عمده‌ صنایع معدنی غیرفلزی، عدم همخوانی سیاست‌ها و نبود انسجام در نقشه راه این بخش است. بسیاری از اختیارات در این بخش می‌تواند به بخش خصوصی تفویض شود و این بخش را نیز تشویق کرد که در این صنایع سرمایه‌گذاری کنند. به اعتقاد نگارنده، مانع‌زدایی باید در اولویت اقداماتی باشد که انجام می‌شود. بسیاری از افراد در این بخش سرمایه‌گذاری می‌کنند، ولی به دلیل موانعی که در این مسیر وجود دارد، سرمایه‌گذاری آن‌ها دیر به نتیجه می‌رسد. بخش دیگر چالش‌های صنایع معدنی غیر فلزی نیز به تاخیر در جوابدهی به استعلام‌ها برمی‌گردد. به عبارتی جواب استعلام‌ها بیشتر از زمان موعد طول می‌کشد. همچنین حل بسیاری از مشکلات طولانی‌تر از معمول است. چنانچه سرعت در انجام کارها بیشتر شود می‌تواند در رتبه سرمایه‌گذاری تاثیرگذار باشد و در پیشرفت کارها به کمک سرمایه‌گذار آید. در کنار این موارد، برای رسیدن به اهداف در کوتاه‌ترین زمان ممکن، باید به سمت همکاری با دانشگاه‌ها گام برداشت. این موضوع می‌تواند به صنایع کمک کند. استفاده از همکاری شرکت‌های دانش‌بنیان فرصتی است که نباید از دست داد. در کنار این موضوع باید فعالیت رقبای خود در منطقه را رصد کنیم. اینکه شرکت‌های بزرگ در منطقه چه سرمایه‌گذاری‌هایی انجام می‌دهند؟ چه تهدیدها و چه چالش‌هایی پیش‌روی ماست؟ این تهدیدها و چالش‌ها در آینده دور و نزدیک چه تاثیری در تولید ایران می‌گذارند؟ پیشرفت ما در صورتی محقق می‌شود که ببینیم چه سرمایه‌گذاری‌های جدیدی را می‌توانیم انجام دهیم؟ چه صنایع پایین‌دستی را می‌توانیم ایجاد کنیم و چگونه می‌توانیم ارزش افزوده خود را افزایش دهیم. همه این‌ها می‌تواند به پیشرفت ایران در این بخش کمک کند. در حال حاضر در فولاد سرمایه‌گذاری خوبی صورت گرفته است و قطعا باید در صنایع پایین‌دستی فولاد هم سرمایه‌گذاری شود. در صنایع غیرآهنی نیز حتما باید به آلیاژهای خاص توجه ویژه شود. باید دید که چه آلیاژهایی را می‌توان در کشور تولید کرد؟ این آلیاژها در کجا کاربرد بیشتری دارند؟ چگونه باید برای صادرات آن‌ها برنامه‌ریزی کرد؟ اگر تکنولوژی وجود ندارد کدام کشور و شرکت، تکنولوژی آن را دارند که اگر سرمایه‌گذار وجود ندارد چه کسانی می‌توانند برای سرمایه‌گذاری جذب شوند؟ منابع بانکی چگونه می‌توانند به این صنایع نوپا کمک کنند؟ به غیر از بانک‌ها از بازار سرمایه چه کمکی برای تامین این منابع می‌توان دریافت کرد؟ پاسخ به این سوالات موجب می‌شود که جایگاه خود را تثبیت کنیم. پیشرفت یعنی اینکه علاوه بر تامین نیازهای داخلی‌، جایگاه صادراتی نیز برای تولیدات مدنظر قرار گیرد. صادرات نیز چه از نظر کیفیت و چه از نظر قیمت باید رقابتی باشد. همه آنچه گفته شد مشروط بر این است که یک طرح جامع و یک نقشه راه وجود داشته باشد. در این شرایط، می‌توان وظایف هم نهاد را تفکیک کرد. مانع‌تراشی‌ها می‌تواند به حداقل ممکن تقلیل پیدا کند. همچنین موانع موجود از میان برداشته شود. ضمن آنکه هدف‌گذاری‌ها می‌تواند به صورت سالانه یا نیم ساله طی بررسی‌های میدانی مورد ارزیابی قرار گیرد. در عین حال، پیشرفت‌ها باید متوازن باشد. نمی‌توان در معدن پیشرفت کرد، اما زیرساخت حمل مواد اولیه وجود نداشته باشد. جانمایی معادن بسیار حائز اهمیت است؛ به خصوص در شرایطی که کشور با بحران انرژی روبه‌رو است. مسلما وزارت نفت باید در تامین سوخت مورد نیاز صنایع برنامه‌ریزی داشته باشد. از سوی دیگر، وزارت نیرو نیز برای تامین برق و آب، نیازمند برنامه‌ریزی متوازن است. به عنوان مثال، نباید کارخانه را جایی احداث کرد که با مشکل برق مواجه است. از این‌رو، نیاز است تمام متولیان صنعت و معدن در قالب یک نقشه راه گرد هم آیند تا از فرصت‌های موجود برای جذب سرمایه از یک سو و توسعه و پیشرفت کشور از سوی دیگر، استفاده کنند.