کلیدی که تولید را قفل کرد
مهدی غضنفری و لطفعلی بخشی از اثرگذاری تحریم بر تولید و صنایع ایران میگویند
او رفت در شرایطی که هربار تجمع اعتراضی کارگران کارخانهای در نقطهای از ایران خبرساز میشد و بحران آب که پرآبترین جلگهها و رودهای کشور را خشکانده و پشت کشاورزان و دامداران را خم کرد.
حسن روحانی اما بارها از زمین سوختهای حرف زد که از دولت محمود احمدینژاد تحویل گرفته بود. از برجامی که نگذاشتند به بار بنشیند و در نهایت هم برای تمام آنچه به سر تولید و اقتصاد آمده است، آدرس تحریم و کاخ سفید را داد. مهدی غضنفری، وزیر صمت دولت محمود احمدینژاد که خود شرایط تولید در دوران تحریم را تجربه کرده است، آدرسهای حسن روحانی را چندان موجه نمیداند و میگوید اگر دولت احمدینژاد زمین سوخته را تحویل داد حسن روحانی نتوانست شرایط اقتصاد را در همان شرایط سال ۹۰ هم تحویل بدهد.
او معتقد است بخش قابل توجهی از اوج درآمدهای نفتی دولت احمدینژاد بلوکه شده و بعدها با برجام و در قالب ۱۰۰ میلیارد دلار تحویل دولت روحانی شده است. بنابراین حتی آدرس درآمدهای نفتی دولت نهم و دهم هم آدرس غلطی است.
وزیر صمت محمود احمدینژاد، دولت بهار را در اداره کردن شرایط تحریمی کشور موفقتر از دولت امید میداند اما لطفعلی بخشی، استاد اقتصاد دانشگاه تهران اعتقاد دارد برای اقتصاد کشور نه بهاری ماند و نه امیدی مانده است. او میگوید هیچیک از دولتها با هر میزان درآمد نفتی، تلاش قابل ملاحظهای برای توسعه اقتصاد غیرنفتی و تولید و صنایع کشور نداشتهاند و تنها تفاوت دولت حسن روحانی با بقیه دولتها این است که در دوره مدیریت او رانت نفت نزدیک به صفر رسید و چهره عریان اقتصاد غیرنفتی و تولید کمجان و شکننده و آسیبپذیر کشور عیان شد.
بخشی آینده این وضعیت را خوشایند نمیبیند و معتقد است انباشت دههها ناکارآمدی باعث شده که اقتصاد کشور در لبه پرتگاه قرار بگیرد و بیشتر از همیشه به ابرتورم نزدیک شویم. در ادامه مشروح میزگرد «دنیای اقتصاد» با لطفعلی بخشی، اقتصاددان و مهدی غضنفری، وزیر صمت دولت محمود احمدینژاد را میخوانید..
حسن روحانی، را بدشانسترین یا به تعبیر بعضی جریانهای رسانهای حامی او، مظلومترین رئیسجمهور ایران توصیف میکنند. در اقتصاد و به ویژه بخش تولید چقدر دست او باز بود؟
مهدی غضنفری: این توصیفات را قبول ندارم. ایشان زمانی که کابینه را تحویل گرفت گفت چنان رونقی ایجاد میکنم که مردم به یارانه نیازی نداشته باشند و تحریمها را به صورت دائم برمیدارم. آقای روحانی بارها گفت اگر تیم احمدینژاد نتوانست تحریمها را بردارد چون دیپلماسی خارجی بلد نبود و زبان حرف زدن با دنیا را بلد نبود... چه شد که کابینه را با وضعیت به مراتب وخیمتری نسبت به احمدی نژاد تحویل داد؟ مگر آنها زبان حرف زدن با دنیا را بلد نبودند؟ مگر قرار نبود تولید ایران را از زیر یوغ تهاجم چین به بازار خارج کنند؟ مگر قرار نبود تحریم را برای همیشه بردارند و پولپاشی را متوقف کنند؟ پس چه شد؟
لطفعلی بخشی: ببینید تصمیمگیری برای مناسبات ایران و آمریکا بدون شک در لایههای بالا و سطوح عالی نظام انجام میشود. بنابراین باید بپذیریم که حسن روحانی تلاش کرد با برجام راه باریکی برای تنفس اقتصاد ایران ایجاد کند اما به گفته خودش نگذاشتند.
البته باید تاکید کنم که گرچه روحانی در شرایط بسیار دشواری قرار گرفت اما نحوه مواجهه او با اقتصاد و بخش تولید مسوولانه نبود و به عقیده من فقط به بقای سیاسی خودش فکر میکرد.
مهدی غضنفری: من چندان نمیپذیرم که دولتی بیاید بگوید نشد و نگذاشتند. چگونه است که زمان انتخابات وعدههای بزرگ میدهند اما زمان تحویل دولت میگویند نگذاشتند و نشد؟ اگر میدانستند که نمیگذارند پس چرا قبول مسوولیت کردند و وعدههای نشدنی دادند؟ آقای روحانی تا روز آخری که از پاستور رفت احمدینژاد را مقصر اوضاع معرفی کرد. الان ایشان با این زمین سوختهای که تحویل دولت آقای رئیسی داده است، حتماً ایشان هم باید تا چهار سال آینده آدرس روحانی را بدهد. اینکه نشد ... اگر بناست کشور را در شرایط عالی تحویل بگیرید و ارتباطات تجاری با دنیا برقرار باشد و همه چیز عالی پیش رفته باشد، هرکسی میتواند آن شرایط را اداره کند. هنر مدیریت آن است که بحران و مشکلی را رفع کنید نه اینکه مدام آدرس دیگران را بدهید.
تحریم چقدر عملکرد روحانی در بخش تولید را توجیه میکند؟
لطفعلی بخشی:تعیین اینکه تحریم چند درصد نقش داشته و عملکرد روحانی چند درصد، بسیار دشوار است و حتی شاید شدنی نباشد اما نکتهای که میتوانم به ضرس قاطع بگویم این است که تحریم باعث شد رانت نفت از اقتصاد ایران کنار زده شود و چهره واقعی اقتصاد کشور عریان شود. چهرهای که سالهاست واقعیتها و کموکاستی آن را درآمدهای نفتی پوشانده بود و ناکارآمدی مدیران اقتصاد را پنهان میکرد. تحریم سنگین نفت ایران در واقع باعث شد که اقتصاد بدون نفت ایران بدون روتوش و بزک و از ورای جملات زیبای پشت تریبونها رخنمایی کند و همه ببینیم که اقتصاد ایران بدون نفت تا چه حد ضعیف و شکننده و آسیبپذیر است.
آنقدر که دولت برای جبران این ضعفهای انباشته اقتصاد، اقدام به چاپ گسترده پول کند تا کسری بودجه خود را رفع و رجوع کند و حالا همه عیان میدانند که اقتصاد کشور بدون نفت چنان ناکارآمد اداره شده که مسیری جز ونزوئلایی شدن پیشرو نگذاشته است.
مهدی غضنفری: بگذارید با عدد و رقم صحبت کنیم. آقای روحانی وعده داد که برای اقتصاد کشور سالانه رشد هشتدرصدی ایجاد میکند. یعنی اقتصاد و تولید ناخالص داخلی کشور سالانه هشت درصد بیشتر میشود. نمیخواهم رشد تصاعدی را محاسبه کنیم و بگوییم هشت درصد سال اول میشود ۶۴ درصد و برای سال سوم ۶۴ درصد باید ضربدر هشت شود و الی آخر.... خطی محاسبه میکنیم. حاصل هشت سال ریاست جمهوری ایشان دستکم باید ۶۴ درصد رشد اقتصادی ایجاد شده باشد اما میانگین رشد اقتصادی کشور در یک دهه گذشته صفر بوده است. خب این توهین به مردم است! شما هشت سال کشور را معطل کردید، هشت سال حمله کردید و شعار دادید و علیه بقیه مدیران کشور رادیکال حرف زدید، هشت سال وعده و وعید رنگارنگ دادید و پروژه کلنگ زدید، منابع خرج کردید و در نهایت میانگین رشد اقتصاد کشور هیچ شد؟!
آقای روحانی نه فقط اقتصاد کشور را قدمی رو به جلو نبرد که در حال حاضر آمار رسمی کشور میگوید که شرایط اقتصاد را نتوانسته در حد سال ۹۰ نگه دارد و عقبگرد داشته است. این شیوه مدیریت را که هرکسی بلد است. حتی اگر چشمبسته یک نفر را در مسند ریاست جمهوری مینشاندیم باز هم همین نتیجه به دست میآمد. تخریب اقتصاد کشور مگر تخصص میخواهد؟
لطفعلی بخشی:من باید اینجا نکتهای را تاکید کنم و آن این است که عملکرد دولتهای متفاوت در بخش تولید تفاوت چندانی نداشته است... بله آقای روحانی در شرایط فوقالعاده بدی قرار گرفت و مهار این وضعیت چندان در قدرت او نبود اما واقعیت این است که در دولت یازدهم و دوازدهم هم مانند سایر دولتهای پیشین اتفاق ویژهای در بخش تولید و صنعت کشور رخ نداد و درواقع باید بگویم که این بخش سالیان سال است به حال خود رها شده و همانطور که گفتم در غیاب نفت، این مساله عریانتر دیده شده است. روحانی رانت داد و شفافسازی نکرد.
بگذارید پرسش را اینگونه مطرح کنم که روحانی در بخش تولید و صنایع کشور چه کارهایی میتوانست انجام بدهد و انجام نداد؟
مهدی غضنفری: ارتباط بیندستگاهی دولت آقای روحانی بسیار ضعیف بود و هر دستگاهی ساز خودش را میزد. در بخش گمرک، وزارت اقتصاد، بانک مرکزی، وزارت صمت، وزارت کشاورزی و... ناهماهنگی و کار جزیرهای زیاد بود. مصداق بارز آن بازار سرمایه است. شما در بورس دیدید که وزیر نفت حرفی زد و وزیر اقتصاد حرف دیگر و این ناهماهنگی بورس را به چه وضعیتی انداخت. هزاران سهامدار سرمایههایشان نابود شده است و بازگشت اعتماد به بورس و تامین سرمایه برای بخش تولید بسیار دشوار شده است.
از این گذشته دولت رانتهای مختلف بخش تولید و تجارت را در شرایطی توزیع کرد که هیچ شفافیتی نبود. همین اواخر دیدید که در بخش فولاد کشور و سیمان و حتی معدن چه اتفاقاتی رخ داد و چه اختلافات آماری فاحشی پدید آمد. مثالها زیاد است و به نظر من ایشان میتوانست کارهای زیادی در بخش تولید انجام دهد اما تولید مثل همیشه در سطح همان تریبونها و ژستها و مانیفستها باقی ماند.
لطفعلی بخشی: به عقیده من هم کار که زیاد بود و انجام نداد. حداقلش حذف مقررات زائد و مجوزهای فسادآور کسبوکارها بود. مسالهای که بارها مدیران روحانی به عنوان شعار مطرح کردند اما در دوره ایشان حتی یک مقررات زائد کسبوکار حذف نشد. شما رتبه ایران را از نظر سهولت کسبوکار ببینید. چند پله پیشرفت کرده است؟ آقای روحانی برای سالمسازی بستر اقتصاد از فساد هم هیچ گامی برنداشت. در صورتی که هم اکنون یکی از بزرگترین گرفتاریهای اقتصاد کشور و فضای کسبوکار ایران فساد است. خود او بارها اعلام کرد که به دنبال شفافسازی و انتشار اطلاعات و دسترسی آزاد به آن است. بگویید چه قدمی در این زمینه برداشت؟ حتی میزان حقوق خود ایشان معلوم نیست. پس از کدام شفافسازی حرف زدند؟ در دولت ایشان هم کمافیالسابق رانتهای زیادی توزیع شد و با وجود مخالفتهای کارشناسان توزیع این رانتها در بدترین شرایط اقتصاد کشور ادامه داشت.
در دولت آقای روحانی مسیر دسترسی تولیدکنندگان به مواد اولیه بسیار دشوار و با بوروکراسی پیچیده اتفاق میافتاد. همین الان تولیدکنندگان مرغ و گوشت میگویند نهاده دامی ماههاست در انبارهای گمرک رسوب کرده اما دام و مرغ بر اثر گرسنگی تلف میشود. بنابراین باید بگویم حتی کوچکترین گامهایی که میتوانست وضعیت تولید را هموارتر کند، برداشته نشد و من فکر نمیکنم عملکرد ایشان در بخش تولید قابل دفاع باشد.
حالا که صحبت به رانت کشید درباره دلار ۴۲۰۰تومانی حرف بزنیم. در این شرایط وخیم درآمدهای ارزی، دلارپاشی در این حجم چقدر ضروری بود و چقدر توانست تورم کالاهای اساسی را کنترل کند؟
مهدی غضنفری: توزیع ارز ترجیحی از سر ناچاری بود و به نظر من آقای روحانی در این مورد راه دیگری نداشت. در شرایطی که تورم با شیب تند در حال افزایش است دولتها به ناچار ارز ترجیحی توزیع کردهاند تا قیمت کالاهای اساسی را کاهش دهند اما اینجا هم گفته میشد که بهتر بود دلار ۴۲۰۰تومانی به جای آنکه به دست واردکنندگان و تجار برسد به دست مصرفکنندگان برسد. یعنی اینکه واردکنندگان کالا را با قیمت ارز آزاد وارد کنند و مصرفکنندگان مابهالتفاوت آن را به صورت یارانه خرید کالا از دولت بگیرند اما توزیع یارانه برای مصرفکنندگان دردسرهای خاص خودش را دارد و دولتها نگران آن هستند که این یارانهها تبدیل به یارانههای دائمی شود و نتوانند آن را حذف کنند. بنابراین در این مورد من فکر میکنم دولت روحانی درباره دلار ۴۲۰۰تومانی چارهای دیگر نداشته است.
لطفعلی بخشی:من اتفاقاً به توزیع دلار ۴۲۰۰ نقد دارم و نقد جدی هم دارم. واردات بیل و کلنگ و مربا با دلار ۴۲۰۰تومانی چه توجیهی دارد؟ کدامیک از اینها کالای اساسی هستند؟ خوب است که گمرک فهرست عریض و طویلی از کالاهای واردشده با ارز ۴۲۰۰ را منتشر کرده و می دانیم چه فسادی در این بخش اتفاق افتاد. چه معنی داشت شرکتهای صوری و یکشبه ارز ۴۲۰۰ بگیرند؟ اصلاً این ارز ۴۲۰۰ بین چه کسانی توزیع شد؟ غیر از خودیها و واردکنندگانی که دستشان در سفره دولتهاست و از رانت برخوردار هستند، چه کسانی ارز ۴۲۰۰تومانی گرفتند؟
از این گذشته توزیع ارز ۴۲۰۰ چقدر توانست تورم را کنترل کند؟ مگر این کالاها با نرخ دلار آزاد و حتی گرانتر به دست مردم نرسید؟ مگر این کالاها از یک در وارد و از در دیگر صادر نشدند؟ اسم این فسادهای بزرگ در بدترین شرایط ارزی کشور چیست جز خیانت به منابع؟
آقای دکتر بخشی از شما میپرسم: اگر ارز ۴۲۰۰تومانی درست و با نظارت دقیق توزیع شده بود میتوانست تورم کالاهای اساسی را کنترل کند؟
ارز ۴۲۰۰تومانی برای کالاهایی هزینه شد که وزن چندانی در سبد تورم خانوار نداشتند. مثلاً واردات موبایل با ارز ۴۲۰۰تومانی چقدر ضرورت داشت؟ دهها مدل گوشی در بازار موجود است و چه ضرورتی داشت برای واردات همه آنها ارز ۴۲۰۰تومانی بدهیم؟ ضمن اینکه یک مصرفکننده چند سال یک بار گوشی میخرد. این چه تاثیری در سبد تورم دارد؟ در حالی که ارز ۴۲۰۰تومانی برای گندم مهم است. زیرا نان در سبد هزینه تمام خانوار است و مصرف هم بالا و قابل توجه است. بنابراین افزایش قیمت آن تاثیر مهمی در سبد تورم دارد. در حقیقت باید بگویم که در تخصیص ارز به کالاهای وارداتی این ملاحظات کارشناسی و حساب و کتابها وجود نداشت. سفرهای بود برای چند واردکننده برخوردار از رانت که در بدترین شرایط ارزی کشور، دلارهایی با قیمت نازل بگیرند و یکشبه ثروتمند شوند و از آن سمت دولت برای تامین این منابع به چاپ پول بدون پشتوانه روی آورد و تورم آن را به جیب عموم مردم تحمیل کرد.
در واقع توزیع این رانت گسترده نهتنها نتوانست به مهار تورم کمک کند که باعث تحمیل تورم به مردم شد. چنانکه حجم دلار ۴۲۰۰تومانی که به واردکنندگان تعلق گرفت بسیار زیادتر از درآمد ارزی کشور بود.
درباره تورم صحبت کنیم. هرچه نباشد یکی از مهمترین شاخصهای اقتصادی است که بخش تولید و بازار مصرف را بسیار متاثر میکند. آمارها حاکی از آن است که نرخ تورم رکورد ۲۶ساله را شکسته است و ایران یکی از شش کشور جهان با بیشترین نرخ تورم است. چرا تورم در دولت روحانی به این نقطه رسید؟
مهدی غضنفری: طبیعی است وقتی اقتصاد کشور با دنیا تعاملی ندارد و سنگینترین تحریمها به اقتصاد کشور تحمیل شده، دولت ناچار است برای تامین کسری بودجه به چاپ پول روی بیاورد. خب خرج کشور که کمتر نشده است بلکه برعکس با افزایش جمعیت و تورم انباشته هزینهها بیشتر و بیشتر شده است اما درآمد کمتر و کمتر میشود. بنابراین دولت برای تامین کسری بودجه دست به چاپ پول میزند و کاری انجام میدهد که در ۵۰ سال گذشته تجربه شده است.
لطفعلی بخشی:تیم اقتصادی روحانی تیم بسیار ضعیفی بود و جدا از این حرف همین تیم ضعیف هم از سمت رئیسجمهور سابق خریدار نداشت. عبدالناصر همتی، رئیس وقت بانک مرکزی میگوید من به رئیسجمهور میگفتم پول چاپ نکند و او زیر بار نمیرفت! روحانی حتی به توصیههای درست مدیران ضعیف اقتصادی خود عمل نمیکرد و شخصیتی مغرور داشت که بنا به گفته برخی از مدیرانی که با او کار کردهاند، به مشاوران و مدیران خود به سختی وقت ملاقات میداد. گذشته از این، باید بپرسیم که چرا روحانی پول چاپ کرد؟ آیا او در بدترین شرایط درآمدی کشور از هزینههای اداره کشور کم کرد؟ خیر. کم نکرد. گواه آن بودجههایی است که هرسال رقم آن درشتتر میشد و سهم غالب آن هزینههای جاری و حقوق کارمندان دولت بود. روحانی نهتنها از بدنه دولت کم نکرد که حقوق کارمندان خود را ۷۰ درصد افزایش داد و از هیچ یک از هزینههای اداره دولت بزرگ خود چشمپوشی نکرد. علاوه بر این به دلیل اینکه اجماع نهادهای قدرت روی این چهره نبود، برای جلب رضایت آنها از هر طیف و دسته سیاسی سهم مدیریتی برایشان قائل شد و نهتنها بودجه نهادهای انقلابی را تمام و کمال و با لحاظ افزایش بودجه پرداخت که نهادها و گروههای جدیدی وارد ردیفهای بودجهای کرد. بنابراین اگر بخواهیم موضوع ارزپاشی دلار ۴۲۰۰تومانی را هم به این مقوله اضافه کنیم متوجه میشوید که دولت روحانی در سختترین شرایط اقتصادی ریختوپاش کرد و خب از آنجا که درآمد نفتی نبود برای تامین هزینههای خود ناچار به چاپ پول و تحمیل تورم به کشور شد.
آقای دکتر بخشی اشاره کردید که روحانی تیم اقتصادی قوی نداشت... رئیسجمهور سابق در مواردی آدرسهای غلطی از اقتصاد میداد که در فضای مجازی هم بین کاربران برجسته میشد. مانند این موضوع که گفتند اقتصاد ایران از اقتصاد آلمان وضعیت بهتری دارد! دانش و فهم ایشان از اقتصاد چقدر بود؟ آیا درکی از اقتصاد نداشتند یا اینکه واقعیات اقتصادی را با اهداف سیاسی به گونهای دیگر بیان میکردند؟
لطفعلی بخشی:روحانی از نظر من دانشی از اقتصاد نداشت و مدیر باهوش و خلاقی هم نبود. از طرفی تیم اقتصادی که او را احاطه کرده بودند تیم باسوادی از نظر اقتصادی نبودند. من یک مثال ساده بزنم. برای محاسبه نرخ ارز فرمول اقتصادی وجود دارد و بحثهای کارشناسی میطلبد اما تیم ایشان در زمان اعلام دلار جهانگیری گفتند چند رقم وجود داشته یکی ۳۷۰۰ تومان، یکی ۳۸۰۰ تومان، یکی ۴۲۰۰ و یکی پنج هزار تومان! ما قیمت ۴۲۰۰ را انتخاب کردیم! یعنی نرخ دلار به قید قرعه انتخاب شد!
از آن فاجعه بارتر معاون اول ایشان آقای جهانگیری که مثلاً سالها مدیر اقتصادی بوده است میآید و میگوید هرکس هرچقدر ارز ۴۲۰۰تومانی بخواهد، میدهیم! حتی بزرگترین اقتصادهای جهان نمیآیند بگویند هرکس هرچقدر ارز بخواهد میدهیم! آن هم در شرایطی که چشمانداز اقتصاد کشور خراب است و همه سرمایه خود را بستهاند که از کشور خارج کنند!
مصادیق از این دست فراوان است که تیم اقتصادی حسن روحانی چندان دانش اقتصادی نداشتند و از نظرات کارشناسی هم استفاده نمیکردند و از آن سمت هر مدیری هم که حرف درستی میزد آقای روحانی به حرف او گوش نمیداد و از نظر من ایشان فقط به دنبال حفظ صندلی خود و راضی کردن طیفهای مختلف سیاسی بود. روحانی برای فروش نفت دست به دامن وزیر احمدینژاد شد.
آقای دکتر غضنفری شما اشاره کردید که دولت احمدینژاد در مدیریت شرایط تحریمی کشور موفقتر بود. در صورتی که آقای روحانی به درآمدهای سرشار نفتی در دولت آقای احمدی نژاد اشاره کردند و بارها گفتند که دست دولتشان خالی بوده است. نظر شما چیست؟
مهدی غضنفری:اینکه دولت احمدینژاد توانست در دوران تحریم نفت بیشتری بفروشد هنر مدیریتی اوست. من حتی شنیدم که آقای بیژن زنگنه، وزیر نفت روحانی دست به دامان وزیر نفت احمدینژاد شده است تا برای دور زدن تحریم و فروش نفت به او کمک کند. ما حاضر به انتقال تجربیاتمان از دوران تحریم به دولت آقای روحانی بودیم اما ایشان گوش شنوا نداشت. من حتی نامهای به ایشان نوشتم و بیپاسخ ماند...
لطفعلی بخشی:البته اینکه قیمت جهانی نفت در دولت آقای احمدینژاد به ۱۴۰ دلار رسید هنر مدیریتی ایشان نیست. قیمت جهانی نفت تحت شرایطی بالا رفت. عرضه کم بود و تحریم نفت ایران سفت و سخت جدی گرفته نشد در نتیجه آقای احمدینژاد توانست نفت بیشتری بفروشد اما در دولت حسن روحانی عرضه نفت زیاد شد و آمریکا نفت شیل خود را وارد بازار کرد در نتیجه مازاد عرضه، جهان دید به نفت ایران و ونزوئلا نیازی ندارد و آنها را تحریم کرد.
مهدی غضنفری: یک نکته مهم دیگر درباره اوج درآمد نفتی در دولت محمود احمدینژاد این است که بخش زیادی از درآمد نفتی آن زمان بلوکه شد و آن ۱۰۰ میلیارددلاری که در زمان اجرای برجام به دولت آقای روحانی پرداخت شد پول همان نفتهای فروختهشده در دولت احمدینژاد بود.
لطفعلی بخشی:هیچکدام از دولتها پول نفت را درست هزینه نکردند و آن را صرف توسعه زیرساختهای اقتصادی و تقویت تولید نکردند و درآمد نفت تقریباً در تمام دولتها ریخت و پاش شد و علت اینکه وضعیت تولید ناخالص داخلی ما این چنین است و اقتصاد غیرنفتی تا این اندازه آسیبپذیر و شکننده است همین است و بس.
آقای غضنفری بسیاری از استادان اقتصاد معتقد هستند که وضعیت فعلی تولید و اقتصاد کشور حاصل دههها انباشت ناکارآمدی است. آقای روحانی بارها اشاره کرد که اقتصاد را با وضعیت بدی از دولت بهار تحویل گرفته است. نقش دولت احمدینژاد در وضعیت اقتصاد امروز چقدر است؟
مهدی غضنفری:متاسفانه آقای روحانی استاد قبول مسوولیت بودند! ایشان از روز اول تا روز آخر مدام تقصیرها را به گردن دولت احمدینژاد انداخت... باشد قبول! دولتاحمدی نژاد ناکارآمدترین دولت بود اما آقای روحانی اگر خیلی مدیرتر از آقای احمدینژاد بود چرا حداقل نتوانست شرایط اقتصاد را در همان حد دولت احمدینژاد نگه دارد؟ الان به گفته بسیاری از اقتصاددانان شرایط اقتصاد کشور به دهه ۸۰ عقبگرد داشته است. خب ایشان که مدیر و مدبر و کارآمد بودند بگویند چرا اقتصاد را در همان شرایط سال ۹۰ تحویل ندادند.
لطفعلی بخشی:معمولاً هیچکدام از دولتها مسوولیت اشتباهات خود را نمیپذیرند و دائم قصور را به گردن دولتهای قبلی میاندازند و این مساله در دولت آقای روحانی بسیار پررنگتر و ملموستر بود.
مهدی غضنفری: از نظر من بدترین دولت پس از انقلاب دولت آقای روحانی بود و بنا به توصیه مقام معظم رهبری این دولت باید مایه عبرت دیگران شود. امیدوارم که کابینه آقای رئیسی نخواهد مدام قصور این زمین سوختهای را که از اقتصاد تحویل گرفته است، به گردن دولت آقای روحانی بیندازد و اگر قبول مسوولیت کردهاند که این شرایط اقتصاد و تولید را مدیریت کنند در مورد عملکرد خودشان پاسخگو باشند.