چشمانداز بیمه
ارتباط سه بازیگر بازار مالی چگونه بهبود مییابد؟
اگر درصدد فهرست کردن چالشهایی که بازار بیمه به عنوان یکی از بازارهای مالی در ایران با آن مواجه است و همین عوامل به عدم رشد و توسعه این صنعت یا بازار منجر شده است، باشیم شاید اغراق نباشد که گفته شود تعداد این چالشها که برخی خرد و برخی دیگر کلان هستند، به مرز ۱۰۰ مورد نیز خواهد رسید و حتی از آن عبور خواهد کرد.
تاکنون کارشناسان بسیاری به بیان چالشها و مشکلات پیشروی این بازار پرداختهاند و اعلام کردهاند در صورتی که سیاستگذار حوزه بازار مالی درصدد توسعه این بازار و استفاده از ظرفیتهای آن باشد باید در ابتدا این چالشها را برطرف کند. شرکتهای بیمه به دلیل ماهیتی که دارند نهتنها در دنیا به عنوان یک کانال مهم برای پسانداز و سرمایهگذاری شناخته میشوند، بلکه میتوانند از طریق تامین امنیت فعالیتهای اقتصادی از طریق ارائه خدمات بیمهای نقش بسیار اساسی و تعیینکنندهای در تحرک و پویایی بازارهای مالی داشته باشند. بررسیهای کارشناسی و تجارب جهانی نشان میدهد شرکتهای بیمه از جمله نهادهای مهم در بازار سرمایه محسوب میشوند که از طریق پذیرش ریسکهای متنوع و همچنین تجهیز و تقویت منابع مالی برای سرمایهگذاری در بازار پول و سرمایه، نقش موثری در توسعه اقتصادی کشور دارند.
مبدأ ارتباط بیمه با بازار پول و سرمایه
در مطالعات صورتگرفته و تاکیدهای کارشناسی همواره از صنعت بیمه به عنوان یکی از مهمترین ارکان توسعه اقتصادی کشورها یاد شده است. این موضوع بهخصوص در کشورهای توسعهیافته نمود بیشتری دارد و در این کشورها میتوان مشاهده کرد که تا چه اندازه بازار بیمه و صنعت بیمه در مسیر توسعه این کشورها ایفای نقش میکنند. مطالعات انجامشده نشان میدهد صنعت بیمه دستکم از سه مسیر بر بازارهای مالی ایفای اثر میکند.
شاید مهمترین و اولین نقش صنعت بیمه در میان بازارهای مالی را بتوان به نقش این صنعت در پشتیبانی کاهش ریسک سرمایهگذاری نسبت داد. ضمن اینکه این نقش تنها نقش و کارکرد بیمه به عنوان یکی از اجزای بازارهای مالی نیست. بیمهها همچنین میتوانند در نقش جمعآورنده و تجهیزکننده منابع مالی برای سرمایهگذاری غیرمستقیم یا مستقیم وارد عمل شوند و از سوی دیگر به عنوان سرمایهگذار در فعالیتها و حوزههای اقتصادی کشور ایفای نقش کنند. شاید بتوان این نقش سرمایهگذاری را به عنوان مهمترین و اساسیترین نقش بیمهها به عنوان یکی از اجزای بازارهای مالی مورد توجه قرار داد و معرفی کرد.
از سوی دیگر این بازار بهطور گسترده بر بازار پول و بازار سرمایه اثرگذار است و میتواند با ایجاد تعامل و ارتباط با این دو بازار، در فرآیند تامین مالی اثر فزایندهای ایفا کند. یکی از مهمترین مشخصهها و وجوه تمایز صنعت بیمه در ارتباط با سایر بازارهای مالی، نقشی است که این صنعت در رابطه با هر کدام از این دو بازار میتواند ایفا کند.
مطابق با بررسیهای انجامشده، شرکتهای بیمه در بازار پول با ایفای سه نقش «نهادسازی»، «ابزارسازی» و «تاثیرگذاری» و در بازار سرمایه از طریق جمعآوری و تجهیز منابع مالی و سرمایهگذاری آن و همچنین پوشش ریسکهای ناشی از آن برای سرمایهگذاران میتوانند یک پل ارتباطی میان این دو بازار مالی مهم و حیاتی برقرار کنند. موسسات بیمهای میتوانند با استفاده از منابع در اختیار خود در تاسیس موسسات پولی و کمک به توسعه بازار پول مشارکت کنند. از سوی دیگر با صدور بیمهنامه مسوولیت و اعتبار منابع پولی در مقابل سپردهگـذاران به منظور تـضمین این موسسات وارد عمل میشوند.
اشتباهات سیاستگذار در ارتباط با بیمه
علاوه بر موانع و چالشهایی که بازار بیمه به عنوان یک بازار مالی با آن مواجه است، اشتباهات متعدد و سیاستگذاریها، مداخلهها و روشهای نادرست در راهبری این بازار از سوی سیاستگذاران به سنگاندازی در مسیر توسعه این بازار و رسیدن آن به جایگاه واقعی خود در کنار سایر بازارهای مالی منجر شده است. مهمترین معضلی که میتوان از آن به عنوان دلیل رشدنیافتگی صنعت و بازار بیمه اشاره کرد شاید به فاصله این بازار با استانداردها مربوط شود. کمااینکه سیاستگذاریهای نادرست در این بازار در طول زمان به افزایش این فاصله منجر شده است و هماکنون سازوکارها در این بازار به گونهای است که بسیاری از افرادی که اقدام به سرمایهگذاری در سایر بازارهای مالی مانند بازار معاملات سهام، بازار پول و... کردهاند حتی از وجود بازار بیمه به عنوان یک بازار مالی و قابل سرمایهگذاری بیخبر هستند. کارشناسان و فعالان این صنعت توصیه میکنند در حالی که واقعیتهای اقتصادی کشور چشمانداز چندان روشن و مشخصی را پیشروی سرمایهگذاران در بازارهای مالی و سایر بازارها قرار نداده است، لازم است بازار بیمه احیا شود و ظرفیتهای این بازار برای جذب سرمایه و در مسیر توسعه، فعال شود و گسترش یابد.
دیدگاههای کارشناسی حاکی است در صورتی که سیاستگذار بازارهای مالی بهخصوص در دولت جدید قصد احیای این بازار و شناساندن آن به جامعه به عنوان یک بازار مالی با پتانسیلهای بالای سرمایهگذاری داشته باشد باید در گام اول اقدام به شناسایی مهمترین موانع، چالشها و بهخصوص اشتباهاتی کند که در دورهها و طی سالهای گذشته تاکنون موجب تضعیف این بازار از یکسو و عدم رشد آن به عنوان یک بازار مالی از سوی دیگر شده است.
تا زمانی که چالشهای موجود در ارتباط با فعالیت صنعت بیمه و شرکتهای بیمهای برطرف نشود بهطور قطع شرکتهای بیمه نیز قادر به حضور موثر در اقتصاد کشور به عنوان یکی از مهمترین بازارهای مالی نخواهند بود.
گام اول در حذف نارساییها
اگر بخواهیم چالشهای صنعت بیمه ایران را بهطور خلاصه مورد بررسی قرار دهیم میتوانیم از چند چالش اساسی و نارسایی اصلی در این زمینه صحبت کنیم که لازم است سیاستگذار و متولی بازارهای مالی بهخصوص در دولت سیزدهم نسبت به شناسایی این چالشها، تامل درباره آنها و برطرف کردن آنها اقدام کند.
در واقع قبل از هر اقدامی لازم است مسائل و چالشهای صنعت بیمه شناسایی و مرتفع شده تا از طریق توانمندسازی شرکتها و نظام بیمهای کشور در مرحله بعد اقدام به رفع چالشها و نارساییهای بیمه به عنوان یکی از اجزای بازارهای مالی شود.
هماکنون یکی از مهمترین موانعی که در مسیر کارایی شرکتهای بیمهای قرار دارد انحصار دولتی و اصرار دولت به انجام فرآیندهای قیمتگذاری در این زمینه است. در واقع بیمه در ایران بیش از آنکه خصوصیسازی شده باشد عمدتاً به عنوان بازاری دولتی به حساب میآید. همین موضوع بیمهها را از وضعیت کارایی و مفید بودن دور کرده است. شرکتهای بیمهای در برخی موارد به کارگزاران دولت تبدیل شدهاند که به اعتقاد کارشناسان این موضوع مانع بزرگی در بهبود سطح کارایی آنها محسوب میشود.
دریافت مالیات و عوارض سنگین از شرکتهای بیمهای به جای اعمال سیاستهای تشویقی و معافیتها از دیگر معضلاتی است که صنعت بیمه کشور با آن مواجه است. این در حالی است که موضوع تحریمها در سالهای اخیر به صنعت بیمه کشور نیز آسیبهای جدی وارد کرده و باعث شده است این شرکتها با مشکل عدم رتبهبندی شرکتهای بیمه در نتیجه وجود تحریمهای بینالمللی و عوارض منفی ناشی از آن از جمله تراز منفی شدید در زمینه قبولی و واگذاری اتکایی روبهرو شوند.
از سوی دیگر توسعه ناکافی فرهنگ بیمه و بروز چالشهای گسترده در این زمینه تحت تاثیر عدم آشنایی کافی شهروندان و مردم با صنعت بیمه، محصولات بیمهای و منافع و مزایای آنها، ضعف در اطلاعرسانی شرکتهای بیمه در معرفی محصولات بیمهای، طراحی نشدن محصولات بیمهای متناسب با نیاز مشتریان از دیگر چالشهای موجود در این زمینه است.
این در حالی است که هنوز صنعت بیمه در کشور ما در حوزه طراحی سازوکار مناسب برای شناسایی ریسکهای بیمهگذاران و طراحی محصولات بیمهای با مشکلات و نارساییهایی مواجه است. گروهی از کارشناسان معتقدند ضعف شرکتهای بیمه در فرآیند پرداخت خسارت و جلب رضایت بیمهگذاران، عدم استفاده بهینه از فناوری و روشهای نوین برای معرفی محصولات بیمهای و نبود استانداردهای لازم در نحوه و شیوه اطلاعرسانی شرکتهای بیمه نیز از جمله مشکلات و نارساییهای موجود در صنعت بیمه کشور است که باید هر چه سریعتر نسبت به رفع آنها اقدام شود. از سوی دیگر بهرغم رشد و پیشرفت دانش بیمهای در کشور در سالهای اخیر، صنعت بیمه در ایران کماکان با مشکلات مربوط به کمبود نیروی انسانی ماهر در این زمینه نیز مواجه است؛ افرادی که علاوه بر آشنایی و تبحر کافی در حوزه صنعت بیمه، به ارتباط تنگاتنگ بین بازار بیمه، بازار پول و بازار سرمایه به عنوان سه بازیگر مهم بازار مالی در ایران واقف باشند و بتوانند در این حوزه زمینهساز تولید دانش و تفکر عملیاتی باشند.
بعد از شناسایی و تلاش برای رفع یا دستکم به حداقل رساندن چالشهای موجود در مسیر صنعت بیمه که در اینجا به دلیل محدودیتهای موجود تنها به ذکر چند مورد محدود از آنها اکتفا شد، لازم است صنعت بیمه به عنوان یک بازار مالی و یکی از بخشهای اصلی بازار مالی در ایران مورد توجه قرار گیرد. بازاری که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان هنوز در مراحل اولیه رشد و نمو خود قرار دارد اما توجه سیاستگذار حوزه مالی به این بخش به عنوان یک ضرورت در مقطع زمانی فعلی برای رشد و اعتلای آن امری اجتنابناپذیر است.
اولین عاملی که در ارتباط با بیمه به عنوان یکی از بازارهای مالی باید به آن توجه داشت آن است که بیمه یکی از سه بازیگر اصلی بازارهای مالی کشور است و سیاستگذار باید ابتدا نسبت به اهمیت موضوع واقف باشد. در واقع به همان میزان که بازار پول و بازار سرمایه در اقتصاد کشور دارای اهمیت هستند بیمه نیز به همان میزان از اهمیت برخوردار است. از سوی دیگر این سه بازار در ارتباط تنگاتنگ با یکدیگر قرار دارند و برای آنکه بتوانند به درستی در جایگاه خود ایفای نقش کنند باید تعامل مستقیم و مستمری با یکدیگر داشته باشند. لازم است زمینه هر چه بیشتر و تنگاتنگتر شدن این تعاملات فراهم شود. بنابراین شاید مهمترین نکتهای که سیاستگذار در این خصوص باید مورد توجه قرار دهد شناسایی ضعفها و نارساییها و موانعی است که در مسیر این ارتباط سهجانبه بین سه جزء بازار مالی یعنی بازار پول، بازار سرمایه و بازار بیمه وجود دارد.
مسیر نادرست در سرمایهگذاری منابع بیمهای
شاید اولین و مهمترین چالشی که در این زمینه میتوان به آن اشاره کرد نحوه نادرست سرمایهگذاری منابع بیمهای است. بسیاری از منابع بیمهای به جای آنکه در بازارهای مولد و سودآور سرمایهگذاری شوند در بازارهایی با بازده کم -همچون بازار پول در شرایط فعلی- سرمایهگذاری و سپردهگذاری شدهاند. در واقع بررسیها نشان میدهد در بسیاری موارد تمایل یا دانش کافی برای به دست آوردن حداکثر بهرهوری از این سرمایهها از مسیر بازار سرمایه و سایر سرمایهگذاریهای مولد وجود ندارد. بنابراین در وهله اول باید سیاستگذاریهای درست و اصولی به سمتی انجام شود که این منابع به مسیرهای مولد و سودآور هدایت شود تا از این طریق ارتباط دوسویه و چندسویه بیمه با سایر بازارها به بهترین نحو برقرار شود. چرا که به جهت دسترسی شرکتهای بیمه به منابع انبوه مالی، سرمایهگذاری این منابع در بازارهای کمبازده و نامناسب نهتنها به توسعهنیافتگی صنعت و بازار بیمه منجر میشود، بلکه اقتصاد و تولید کشور نیز از منابعی که میتوانست در قبال سوددهی بالا در خدمت رشد و توسعه اقتصادی کشور قرار گیرد محروم میشود. از سوی دیگر بازار سرمایه نیز که یکی از محفلها و مکانهای مناسب برای سرمایهگذاری پربازده منابع بیمهای است از ورود این سرمایهها محروم میشود. در واقع این آسیب را میتوان نوعی آسیب چندسویه اعلام کرد. اما نباید از نظر دور داشت که در دورههای مختلف، بروز برخی ناکارآمدیها و زیانها در بازار سرمایه در حوزه معاملات سهام و اوراق بهادار به عنوان موانع سرمایهگذاری منابع بیمهای در این بازار شناخته شده و همین ناکارآمدیها تمایل شرکتهای بیمه برای پذیرش ریسک سرمایهگذاری در بازار سرمایه را کاهش داده است.
راهکار اجرایی چیست؟
برخی کارشناسان پیشنهاد میکنند یک راهکار اجرایی برای رفع موانع موجود در تعاملات بین بازار سرمایه و شرکت بیمه، بهکار گرفته شود. در واقع این پیشنهاد مبتنی بر تفکر ایجاد شرکت یا شرکتهایی تخصصی است که عهدهدار ساماندهی سرمایهگذاریها و نوآوریهای جدید و انتشار ابزارهای مالی نوین باشند. لازم است متولیان و فعالان بازار سرمایه و صنعت بیمه از راهبران اصلی این شرکت باشند تا بتوانند با تسلط کافی بر امور و شناخت نیازها و ضرورتها، اقدامات لازم به خصوص از جنبههای ساختاری و قانونی را در کمترین زمان انجام دهند. میتوان تعامل بین مسوولان و متولیان بازار سرمایه و صنعت بیمه را در قالب کارگروه یا شورایی متشکل از مسوولان دو حوزه نیز سامان داد که در این صورت شرکت پیشنهادی دیگر به صورت تخصصی، به یک فعالیت صرف اقتصادی میپردازد و نیازی به کارهای حاکمیتی و هدایت ندارد. دومین پیشنهاد، به توسعه بیمههای اعتباری و استفاده از ظرفیت آنها برای توسعه بازار سرمایه مربوط است. بیمههای اعتباری میتوانند یکی از بهترین ابزارهای در اختیار بازار سرمایه برای توسعه و حل مساله عدم اعتبار شرکتهای کوچک و تازهتاسیس باشند. متاسفانه هماکنون بیمه اعتبار اوراق بهادار و موارد مشابه آن در کشور ما منتشر نمیشود و کاربردی هم ندارد. کارشناسان معتقدند اگر توسعه بازار سرمایه جزو اولویتهای اقتصادی کشور باشد ناگزیر هستیم این نوع بیمهنامه را در کشور تولید و عرضه کنیم. همچنین به منظور انجام هرچه بهتر این تعاملات و اصولاً به عنوان یکی از پیشنیازهای اصلی، لازم است تخصصهای مرتبط و بهخصوص تخصصهای بینرشتهای بیمه و بازار سرمایه رشد و توسعه یابد و آموزشهای لازم در سطح وسیعی ارائه شود. لازم است آموزشها هم به صورت عمومی برای عموم سرمایهگذاران بازار سرمایه و بیمهگذاران صنعت بیمه ارائه شود، تا بتوانند با بصیرتی بیشتر به انتخاب و سرمایهگذاری و خرید بیمهنامه مبادرت کنند و هم به صورت تخصصی برای کارشناسان و طراحان ابزارها و بیمهنامهها ارائه شود. این متخصصان لازم است از یکسو با فضای بازار سرمایه و صنعت بیمه و نیازها و ضرورتهای آن دو آشنا باشند و از سوی دیگر تخصص و مهارت فنی و علمی و اجرایی لازم برای طراحی و عملیاتی کردن ابزارها و بیمهنامههای مربوطه را داشته باشند.
کارشناسان پیشنهاد میکنند سیاستگذار برای افزایش تعامل بین سه بازار پول، سرمایه و بیمه دستکم میتواند ۱۰ راهکار مهم را در نظر داشته باشد تا از این طریق نقش بیمه به عنوان یکی از اجزای بازار مالی در ایران بهبود یافته و تقویت شود.
از جمله مهمترین این راهکارها امکانسنجی برای تشکیل شرکت تخصصی سرمایهگذاری وجوه بیمهای است. شناسایی پورتفوی سرمایهگذاری مناسب و بهینه شرکتهای بیمه از دیگر راهکارهای مهم و موثر در افزایش حضور شرکتهای بیمه در بازار سرمایه محسوب میشود. لازم است همچنین شناسایی دقیقی از عوامل موثر بر سرمایهگذاریهای شرکتهای بیمه و همچنین ضعفهای بازار سرمایه در ساماندهی وجوه بیمهای انجام شود. شناسایی این ضعفها به معنای پیمودن نیمی از مسیر اصلاحات در این زمینه محسوب میشود. این در حالی است که لازم است نیازهای اعتباری بازار سرمایه، شرکتهای با اعتبار پایین و سرمایهگذاران نیز بهطور دقیق مورد شناسایی قرار بگیرد و بیمههای اعتباری مختص بازار سرمایه کشور و با معیارهای بازار سرمایه طراحی و عملیاتیسازی شود.
سیاستگذار بازارهای مالی همچنین باید اقدامات مهم و موثری در راستای امکانسنجی انتشار اوراق بهادار بیمهای انجام دهد. این اوراق بهادار بیمهای میتواند در حوزههای مختلف از جمله حوزههای اقتصادی، فقهی و حقوقی و... منتشر و عرضه شود.
طراحی ابزارهای نوین و تلفیقی با استفاده از نوآوری جدید اوراق بهادار بیمهای برای بازار سرمایه کشور از جمله ضرورتهای اجتنابپذیر برای توسعه حضور بیمه به عنوان یک بازار مالی در اقتصاد کشور است. در کشورهای پیشرفته نمونههای قابل استنادی از این ابزارهای نوین وجود دارد که سیاستگذار مالی در این رابطه میتواند به آنها استناد کند و از این طریق حضور بیمهها در بازار مالی کشور را تقویت کند.
از سوی دیگر هماکنون ظرفیتهای مغفول و ناشناختهای در خصوص طراحی اوراق بلایای طبیعی دولتی و حمایتی با هدف پوشش اجتماعی و همگانی وجود دارد که شرکتهای بیمهای میتوانند به آنها ورود کرده و از این طریق فعالیتهای خود به عنوان یکی از اجزای بازار مالی ایران را تقویت کنند. در این مسیر و در راستای این اقدامات و اصلاحات، نیازسنجی آموزشی و شناسایی تخصصهای مورد نیاز در این حوزه نیز از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. لازم است با انجام این نیازسنجیها، تخصصهای مورد نیاز در حوزه بسط و گسترش فعالیت بازار بیمه به عنوان یکی از اجزای بازار مالی ایران شناخته شده و در این زمینه بهکار گرفته شود.