ضدفرصتها در حوزه نان
در این بین، ظرفیت تولید نان حجیم و نیمه حجیم که بر اساس مصوبههایی که دولتهای مختلف ارائه کرده اند، بسیار بالاست. به عنوان نمونه در دهه ۷۰ حدود ۲۰۰ مجوز برای تاسیس واحدهای ۵ تنی صادر شده است که از این میزان شاید فقط ۱۰ شرکت مشغول به فعالیت در حوزه تولید نان هستند که برخی از آنها هم میزان بسیار کمی تولید میکنند و نقشی در تولید انبوه ندارند. ظرفیت تولید واحدهای ۲۰ تنی بر اساس مجوزهایی که در سال ۱۳۸۶ داده شد، بسیار بالاست و اکنون حدود ۲۰ تا ۲۵ شرکت بزرگ که با هزینههای هنگفتی احداث شدهاند، تعطیل هستند یا با ظرفیت بسیار پایینی تولید میکنند که ظرفیت و پتانسیل بالایی برای تولید نانهای حجیم و نیمه حجیم در این واحدها وجود دارد؛ البته تولید این نوع نانها نیاز به بازار دارد و بازار نیز نیازمند فرهنگسازی و اطلاع رسانی است و دولت باید زیرساختهای آن را در حوزههای مختلف مانند اطلاع رسانی و فرهنگسازی بر عهده بگیرد، زیرا نان جزو کالاهای سود ده نیست و تولیدکنندگان نمیتوانند بابت فرهنگسازی در این حوزه هزینه کنند. این در شرایطی است که دولت یارانه بسیار سنگینی را در مورد گندم، آرد و نان پرداخت میکند. همچنین هزینههای پنهانی را برای درمان به علت استفاده از نانهای غیراستاندارد پرداخت میکند که میتوان با برنامه ریزی این هزینهها را مدیریت کرد و به جای درمان در حوزه پیشگیری به کار برد. اگر دولتها از گذشته تاکنون برنامه ریزی لازم را انجام میدادند، هم اکنون کشور شاهد این حجم از یارانه سنگین در این حوزه نبود. عدم توجه به این مهم باعث شده پول متعلق به قشر آسیب پذیر به جیب سودجویان برود.
اما یکی از موضوعاتی که هر سال در حوزه تولید نان مطرح میشود، اثر آرد یارنه ای بر قیمت تمام شده نان است، اثر آن بر نانهای مختلف بسیار متفاوت است، در حالی که تمام دولتها با این تصور که آرد یارانه ای را در اختیار تولید کنندگان نان قرار میدهند تا کلیه امور را کنترل کنند تا به امروز که نتوانسته اند مشکل نان کشور را نه برای تولیدکننده و نه برای مصرف کننده حل کنند.
قیمت آرد در واحدهای تولیدی سنتی و صنعتی و نیمه صنعتی یکی از مولفههای هزینه ای را شامل میشود. قیمت تمام شده یک قرص نان یا یک بسته نان در کشور با افزایش در ابتدای هرسال مواجه میشود که با افزایش عیدی، پاداش، سنوات، شب کاری، تعطیل کاری، بیمه، مالیات، آب، برق، گاز و حمل و نقل به نظر منطقی است، لذا چون آرد را یارانه ای میدهند، تولید کنندگان سنتی، قشر زحمتکش و در مقابل سرمایهگذاران کوچک و بزرگ در این صنف و صنعت گران فروش و متخلف معرفی شوند؟
اگر دولت تعهد کند قیمت مواد اولیه را سه ماه برای تولیدکننده ثابت نگه دارد، بسیاری از واحدهای تولیدی بدون در نظر گرفتن سود برای حفظ بازار خود حاضر به فروش محصول خود خواهند بود، اما چطور میتوان با افزایش هر روزه قیمت مواد اولیه و خدمات، قیمت تمام شده و قیمت فروش افزایش نداشته باشد. متاسفانه هر روز قیمت تمام مواد اولیه داخلی رو به افزایش است. به عنوان مثال خمیرمایه در سال جاری چندین نوبت افزایش قیمت داشته، مواد اولیه وارداتی مانند بهبود دهندهها و آنزیمها قطعات ماشین آلات مورد نیاز دهها برابر افزایش یافته است. تا زمانی که دولت قصد دارد با تخصیص آرد یارانه ای به واحدهای تولیدی فعال، فشار بیاورد تا قیمتها افزایش نیابد؛ ضمن به خطر افتادن سلامت جامعه هیچ گاه شاهد موفقیت در صنعت نان کشور نخواهیم بود. در این ارتباط باید گفت تازمانی که دست اندرکاران و تصمیم سازان دولتی فکر اساسی برای نان که قوت لایموت اقشار آسیب پذیر است، نکنند و بین قشر آسیب پذیر و دهکهای ثروتمند تفکیک قائل نشوند، آزادسازی صورت نخواهد گرفت. نباید فراموش کرد از نتیجه آزادسازی و رقابت سالم در هر بازار، بهترین کیفیت و بهترین قیمت حاصل میشود. در این شرایط دولت به جای تصدی گری ناظر بر امور خواهد بود.
متاسفانه بخشنامه ها، مصوبهها و دستورالعملها به صورت مداوم از طرف سازمان ها، ادارات، نهادها و وزارتخانههای مختلف و بعضا غیر کارشناسی، همواره صنایع غذایی به ویژه تولیدکنندگان صنفی و صنعتی در حوزه نان را با مشکلات فراوانی روبه رو کرده است. به تازگی در کار گروه گندم، آرد و نان به نظر چون با وضعیت نابسامان قیمتها دست اندرکاران راهی برای به دست آوردن قیمت نان خصوصا نانهای بسته بندی شده پیدا نکردند، باز هم بهدلیل قیمت گذاری با نگاه به قیمت آرد یارانه ای که میدهند، مقایسه ای بسیار غیر منطقی را بین نان و ماکارونی مطرح کردند. چرا برخی به جای اصلاح نان کشور شب و روز به دنبال مطرح کردن 6 یا 7 درصد آرد مصرفی در این واحدها هستند؟ اگر قیمت500 هزار تن آردی که در این واحدها که با تمام استاندارهای لازم بهداشتی، بدون دور ریز و محور سلامت فعالیت میکنند حتی 10 هزار تومان بشود،آیا کسری بودجه کشور تامین و نان کشور اصلاح میشود؟
آیا سرمایهگذاران در این حوزه خودسرانه بدون مجوز، بدون پروانههای تاسیس، بهرهبرداری و ... کار خود را آغاز کردند که برای آنها که کارشان را به درستی انجام میدهند، مشکل ایجاد میشود. آیا مصرف کنندگان اینگونه نانها باید مشخصات خاصی داشته باشند؟
چرا از افرادی که سالها در این حوزه فعالیت کرده اند و به کلیه امور واقف هستند، برای حل مشکلات بنیادی این بخش کمک گرفته نمیشود. چرا از سرمایهگذاران در این حوزه که سالها مال و جانشان را برای بهبود نان کشور گذاشتند دعوت به عمل نمیآید؟
آنها که هزینه کار را داده اند، چرا نقشه راهی به دست آنها داده نمیشود؟ برای اصلاح نیاز به چهارچوبی تخصصی در حوزه نان است. با آمدن هر دولت چهارچوب قبلی کنار گذاشته میشود و چهارچوبی جدید به کار گرفته میشود و با رفتن این گروه چهارچوب به دست گروه بعدی سوزانده میشود، مگر نه اینکه قرار بوده قیمت آرد واحدهای تولید نان حجیم و نیمه حجیم به صورت انبوه بود مطابق آرد واحدهای سنتی شود.
مگر قرار نبوده که محاسبه حق اشتراک هزینههای آب، برق، گاز و بیمه و مالیات این گونه واحدها مطابق واحدهای سنتی باشد. مگر این قوانین مصوب و ابلاغ نشده است. پس چرا اجرایی نشده است؟
در تمام دوران فرصتهایی که برای اصلاح نان وجود داشته یکی پس از دیگری از دست رفته امروز که بیماری منحوس کرونا آمده این تهدید جهانی، برای صنعت نان کشور ما فرصتی شده تا امروز هیچ تلاشی برای پیاده کردن مصوباتی که بهدرستی و قانونی بوده شدهاست؟
آیا کاری در رابطه با اینکه چه تفاوتی بین نان حجیم و نیمه حجیم و مسطح که به صورت بسته بندی با ارزش غذایی بالا بهعلت استفاده از مکملها که در آن استفاده میشود دانههای مختلف غنی شده که بعضاً اثر دارویی هم دارد تهیه شده اطلاع رسانی کرده اید؟
با ورود بیماری کرونا و استقبال مردم به مصرف این گونه نانها شرایط برای مصرف و استفاده برای مردم پیش آمد که امید است راهی باشد برای اصلاح نان کشور به شرط اینکه مانعی برای جلوگیری از آن بوجود نیاید. البته این مهم مورد توجه برخی مسوولان هم بوده و به موقع عکس العمل نشان داده اند، اما متاسفانه مطابق سنوات قبل با این تفاوت که آن زمان کل مصوبه را فراموش کردند، امروز قول و قرارشان را در پایان سال 98 به تقاضای یکی از مقامات عالی رتبه تولید کنندگان نانهای حجیم و نیمه حجیم و مسطح به صورت انبوه برای کمک به تولید و عرضه نانهای بسته بندی دعوت شده اند در آن جلسه به تولید کنندگان دستور داده شده بدون توجه به سهمیه آرد، شکر، روغن و خیر مایه، ماسک و دستکش، مواد ضدعفونی کننده به صورت شبانه روزی با توجه به اینکه ایام نوروز در پیش است تلاش کنند تا در دوران کرونا مردم عزیز کشور و دولت دچار مشکل نشوند. این چند تولید کننده با تمام قوا تولید کردند و بدون وقفه و بصورت شبانه روزی آرد سهمیه خودر را برای تولید پیش خور کردند چنانچه بزرگوارانی که این دستور را دادند به فکر بعضی از این واحدها نباشند به علت نداشتن آرد، تعطیل خواهند شد.
دست اندرکاران باز هم تولید کنندگان نانهای صنعتی را با عادی شدن وضعیت و خارج شدن دولت از بحران صنعت نان کشور فراموش کردند. این زمان، زمان پیادهسازی همان قانون و مصوباتی است که دولتها هزینه هنگفتی برای آن دادند، که دوباره به دست فراموشی سپرده میشود. در این بین نکته ای که نباید از خاطر ببریم، این است که روی سخن ما به هیچ عنوان متوجه عزیزان و بزرگواران تولید کننده نانهای سنتی نیست، زیرا تولید کننده واقعی این صنوف از زحمتکشترین قشر جامعه و قطعا با مشکلات زیادی روبه رو هستند. بنده معتقدم تا زمانی که در این صنف و صنعت فقط توجه به حقوق مصرف کننده باشد و ندانیم تولید کننده با چه شرایطی تولید میکند و خود را سر پا نگه میدارد روش منصفانه و خدا پسندانه ای نیست.