طرحهای فولادی استان ها جان میگیرند
در آن مقطع، دولت جدید با رویکرد عدالت محوری، محرومیتزدایی و اشتغالزایی کار خود را آغاز کرده بود. این رویکرد دولت اگر چه شعار درستی بود، اما کار کارشناسی روی آن صورت نگرفت. درواقع دولت نهم اگر قصد توسعه در بخشی از صنعت را داشت، نباید تنها با هدف عدالت محوری و محرومیت زایی در اجرای طرحها شتابزده عمل میکرد. در آن برهه، قرار بود توسعههای جدید با جهتگیری ظرفیتهای اقتصادی انجام شوند. این امر باعث شد تا صاحبنظران فولادی به یک جمعبندی واحد برسند که نباید چنین طرحهایی با این میزان ظرفیت، تعریف شوند؛ زیرا تعیین ظرفیت بهینه برای هر پروژهای بستگی به عوامل مختلف از قبیل وضعیت زیربنایی منطقه، رشد فناوری و... دارد. قاعدتاً تولید و توسعه فولاد در مکانهایی با وضعیت زیربنایی و دسترسیهای مناسب، میتوانست با ظرفیتهای بیش از ۸۰۰ هزار تن تعریف شود.
با در نظر گرفتن شرایط اقلیمی ایران و بحران کم آبی در سالهای اخیر که منجر به کاهش سطح آبهای زیرزمینی شده است و با توجه به میزان آب موردنیاز در پروسه تولید فولاد، مشخص بود که این طرحها با مشکل کمبود آب مواجه اند. بی توجهی و شتابزدگی در محرومیت زدایی در دولت نهم هم اکنون گریبانگیر این دولت شده است، به طوری که در شهرهایی که صنعت کشاورزی یا سایر صنایع میتوانست توسعه پیدا کند، کارخانه فولادسازی احداث شد. چنین مشکلاتی باعث شده است در برخی از این طرحها که هنوز بخش فولادسازی آنها پیشرفت قابل توجهی نداشته، موضوع توقف و یا جایگزینی بخش فولادسازی مطرح شود. برای مثال، به نظر میرسد تنها راهحل مشکل این است که به جای فولادسازی، بخش گندله سازی جایگزین شود که آب کمتری لازم دارد. باید گفت این طرحها با چنین مشکلاتی به دولت یازدهم به ارث رسیده است . موضوع مهم دیگری که وجود داشت بحث تامین مالی برای اتمام پروژههای استانی بود .
با توجه به کاهش درآمدهای دولت یازدهم، مدیریت سازمان ایمیدرو با اشرافی که به مسائل مالی دارد، تصمیم گرفت طرحهایی را که به نوعی متوقف شده بودند و یا پیشرفت بسیار کندی داشتند به سرمایهگذران بخش خصوصی بسپارد. این تدبیر با حضور سرمایهگذاران داخلی موجب شد طرحها از رکود خارج شوند . البته تجربه فراخوان از بخش خصوصی نشان داد که مشارکت شرکتهای فولادی در پروژههای استانی فولاد با موفقیت بیشتری روبرو بوده است. شرکتهای بزرگی مانند فولاد مبارکه و فولاد خوزستان حتی در شرایط رکود اقتصادی و کاهش قیمت فلزات اساسی، همچنان امکان تامین منابع برای چنین پروژههایی را دارند. از سوی دیگر، با توجه به اینکه این شرکتها مصرف کننده آهن اسفنجی اند، علاقمند بودند بهجای آنکه این محصول را از سایر تامین کنندگان بخرند، با استفاده از ظرفیت تولید آهن اسفنجی طرح استانی خود، بخشی از هزینههایشان را کاهش دهند. همچنین با توجه به تجربه و اشراف کاملی که فولادسازان بزرگ در راهاندازی و مدیریت این واحدها دارند، پیش بینی میشود راهاندازی این طرحها با موانع و مشکلات کمتر و شرایط بهتری انجام شود. در حال حاضر شرکت فولاد مبارکه اصفهان ۶۵ درصد سهام پروژه فولاد سپید دشت را در اختیار دارد و این طرح در روزهای آتی به عنوان اولین طرح استانی به بهره برداری خواهد رسید.
همچنین ۶۵ درصد از سهام پروژه شادگان در واگذاریهای انجام شده توسط فولاد خوزستان خریداری شد که امیدواریم این پروژه نیز به زودی به عنوان اولین پروژه استانی با فناوری PERED به بهرهبرداری برسد. این دو طرح جزو اولین طرحهای استانی فولادند که به بهرهبرداری خواهند رسید . اتخاذ سیاست تامین منابع مالی از طریق مشارکت بخش خصوصی برای تکمیل پروژه ها توسط مدیریت ارشد ایمیدرو قفل توقف طرحهای استانی را شکست و امید است، سدی که در مقابل تکمیل پروژهها وجود داشت با افتتاح دو طرح مذکور برداشته شود و شاهد بهره برداری از سایر طرحهای استانی تا پایان سال جاری و نیمه اول سال آینده باشیم .
ارسال نظر