سید محمد مدرسنیا قائم مقام مدیر عامل گروه بینالمللی پارس مطرح کرد
پتانسیلی در ابعاد صنعت پخش
مختصری در مورد شرکت بینالمللی محصولات پارس برای ما بیان کنید
شرکت بینالمللی محصولات پارس در سال ۱۳۴۲ با نام شرکت سهامی پراکتراند گَمبل (P&G)، به عنوان اولین واحد تولید کننده پودر شوینده دستی با نام تجاری (تاید) تاسیس و از سال ۱۳۴۴ با ظرفیت تولید ۰۰۰ ۵ تن در سال به بهره برداری رسید. در سال ۱۳۴۷، با تغییرات به عمل آمده در ترکیب سهامداران شرکت، نام آن به «شرکت بینالمللی محصولات پارس» تغییر یافت؛ ظرفیت تولید در ابتدا به ۰۰۰ ۱۹ تن و طی سالهای بعد در نهایت به ۵۰۰ ۴۰ تن در سال افزایش یافت. بعد از انقلاب اسلامی به دلیل قطع رابطه با آمریکا خرید سهام شرکت توسط سازمان صنایع ملی ایران به جهت عدم پرداخت حق استفاده از لیسانس نام تجاری تاید، تولید پودر شوینده با برند تاید متوقف و پودر تولیدی با نام تجاری «رخت» به بازار عرضه شد. در سال ۱۳۸۰ این شرکت اولین گروه از محصولات جدید خود را با کیفیت برتر با نام تجاری (بانو) شامل پودرهای دستی، ماشینی و مایع ظرفشویی آغاز کرد. در حال حاضر پارس ضمن افزایش سهم تولید و توزیع داخلی، سالانه بیش از بیست هزار تن پودر شوینده و سولفونیک اسید به کشورهای آسیای میانه، افغانستان، عراق، آذربایجان و حوزه قفقاز صادر میکند.
چرا صنعت پخش نتوانسته به فرم استاندارد خود وارد چرخه اقتصادی کشور شود؟
اصولا یک بنگاه زمانی در فرم استاندارد و بهینه خود کار میکند که متناسب با منابع و امکاناتی که در اختیار دارد و با درنظر گرفتن هزینههای خود، سود مناسب با فعالیت خود را تحصیل نماید، حال هرگونه دخالت در این فرآیند ضمن کاهش انگیزه فعالان اقتصادی ممکن است ادامه حرکت را برای سرمایهگذاران غیرممکن کند. نگاهی به صنعت پخش کشور کنیم، یک نگرش دولتی با درجه انعطافپذیری حداقل. دولت طی سالهای متوالی کماکان یک تعریف و چهارچوب ثابت برای صنعت پخش در نظر گرفته است. طبق قوانین دولتی کارمزد شرکتهای پخش در صورتی که بهصورت سراسری در کشور باشد ۱۰ درصد، شرکتهای پخش استانی ۵ درصد و عمدهفروشان در سطح شهر ۳ درصد است. خودتان قضاوت کنید. آیا کارمزد پخش یک کامیون روغن که در آن ۲۰ تن روغن قابل حمل است باید با کارمزد حمل ۳ تن دستمال کاغذی یکسان باشد؟ آیا نباید تفاوتهای وزنی و حجمی در محاسبه کارمزد دخیل باشد؟ آیا هزینه کالاهایی که بلحاظ فرمولاسیون و مواد تشکیل دهنده آنها باید با شرایط خاص جابهجا شود با سایر کالاها یکسان میباشد؟ جالب است بدانید در طول سالهای گذشته بارها و بارها برای توجیه این قضیه و اعمال تغییر در رویکرد دولت تلاش کردهایم ولی متاسفانه همه این مذاکرات و خواستهها، بهرغم تایید کارشناسان محترم ذیربط بلانتیجه مانده است. با این تفاسیر عملا ورود بخش خصوصی که بهصورت مستقل بر صنعت پخش متمرکز باشد غیرممکن است.
شما اعتقاد دارید با قوانین و ساختار موجود ورود سرمایهگذاران بخش خصوصی به صنعت پخش تقریبا غیرممکن است؟
فعالیت در صنعت پخش کار بسیار پرزحمت و انرژی بری است. گستردگی و تنوع بالای محصولات، همچنین رصد لحظه به لحظه بازار برای پیشبینی سطح عرضه و تقاضا، ضمن برخورداری از دانش و تکنولوژی بپیشرفته، همت بالایی میخواهد. در کنار این موارد صنعت پخش یک صنعت سرمایهبر است. شما ضمن تامین نیروی انسانی ماهر و تجهیز به ناوگان حمل و نقل مناسب، نیازمند احداث انبار در نقاط جغرافیای مناسب و تجهیز آن به انواع و اقسام ابزارهای حمل و نقل درون انباری نیز هستید. بعد از ایجاد این زیرساختها شما باید سرمایه در گردش بسیار بالایی داشته باشید. با توجه به نوسانات اقتصادی و کمبود نقدینگی شرکتها، شما نمیتوانید حجم بالایی از محصولات را به صرف اعتبار خود از کارخانهداران خریداری کنید تا پس از فروش پول آنها برگردانید. کسب اعتبار در بازار نیز نیازمند صرف زمان و هزینه بالا است. حال تمامی این فاکتورها را در نظر بگیرید و بررسی کنید چگونه با کارمزد ۱۰ درصد حاضرید وارد این حوزه از صنعت شوید؟ بنابراین پر بیراه نیست اگر بگویم در حال حاضر ما تعداد محدودی بنگاه فعال در حوزه پخش داریم که همگی وابسته به شرکت تولیدی مربوطه خود هستند. سودآوری در این صنعت نیست بلکه ضرورت بهره مندی از ظرفیتهای بازار است که تولید کنندگان را وادار به ایجاد ساختار پخش در جنب فعالیت خود مینماید و بلحاظ کاهش هزینه ها، اقدام به عقد قرارداد برای توزیع تولیدات سایرین میکنند.
پتانسیل صنعت پخش را در رابطه با ایجاد اشتغال در چه سطحی ارزیابی میکنید؟
اکنون کشور ما در شرایط اقتصادی چندان مناسبی به سر نمیبرد و بیشتر مسوولان در اخبار و مصاحبهها بر لزوم به کارگیری اقتصاد مقاومتی تاکید دارند. اما برای من جای تعجب است صنعتی که در حال حاضر ۸۰ هزار نفر در آن شاغلند و جز صنعت نفت هیچ یک از حوزههای دیگر چنین پتانسیلی ندارد، دولت توجهی به ایجاد زیرساخت مناسب و اصلاح سازوکارها در آن نمیکند؛ بیشتر هزینههای صنعت پخش نیروی انسانی است و توسعه این صنعت بهمنزله توسعه نیروی انسانی و اشتغال ملی است.
از دیگر مزایای این صنعت در راستای اقتصاد مقاومتی به چه مواردی میتوانید اشاره کنید؟
توسعه یک کشور در گرو توسعه بازارها و ایجاد انگیزه برای تولید محصولات در سرمایهگذاران و فعالان اقتصادی است. اطلاعات بازار در حقیقت منابع ارزشمندی از جغرافیای تقاضا در کشور است. چه میزان کالا در هر منطقه مورد نیاز است؟ چند درصد آن توسط تولیدکنندگان داخلی تامین میشود و چه درصدی وارد میشود؟ در کدام مناطق نیاز به کالاها ضروریتر است و امکان ایجاد واحدهای صنعتی در آن وجود دارد؟ کاهش هزینه و قیمتها (که یکی از دغدغههای اقتصاد است) نیز در سایه داشتن صنعت پخش کارا امکانپذیر است. کارکرد مناسب صنعت پخش موجب یکسانسازی قیمت محصولات در نقاط مختلف کشور میشود. توزیع سریع و مناسب محصولات و به کارگیری تکنولوژیهایی نظیر فروشگاههای اینترنتی، موجب کاهش هزینه مبادلاتی در سطح کلان شده و ضمن کاهش آلایندگی هوا، آبستن صرفهجویی در استفاده از منابع را به دنبال دارد. علاوه بر این داشتن سیستم اطلاعاتی منسجم و یکپارچه در صنعت پخش عاملی بازدارنده در قاچاق کالا خواهد بود. پدیدهای شوم که سالانه میلیاردها تومان ارز را از چرخه اقتصادی کشور خارج میکند. در کشوری که منابع آب و خاک برای تولید محصولات کشاورزی در آن به مثابه ارزشمندترین منابع اقتصادی است در فقدان نظام ساختاریافتهای برای پخش این محصولات، همه ساله شاهد هرز رفتن حجم بالایی از این کالاها در سیستم اقتصادی کشور هستیم. باید گفت که اصلاح و ایجاد صنعت پخش مبتنی بر دانش و تکنولوژی روز با کارمزد مناسب، یک ضرورت در راستای توسعه تولید ملی و اقتصاد مقاومتی است.
ارسال نظر