نگاهی به نتایج احداث قُرُقهای اختصاصی
شکار در هیچ جای دنیا ممنوع نیست
آیا قرقهای اختصاصی در ایران توانستهاند به یک مدل خوب از حفاظت پایدار به شرط بهرهبرداری از حیاتوحش تبدیل شوند؟
قرقهای اختصاصی تاثیر مثبتی دارند و در مناطقی که این برنامه اجرایی شده، شاهدیم جمعیت حیات وحش نیز افزایش پیدا کرده است. عمده این قرقها توسط افراد علاقهمند که عموما شکارچی هستند، شکل گرفتهاند که همین امر حجم شکار را تا حد زیادی در این مناطق کاهش داده است. باید توجه داشت که شکارچیها احساسات متفاوتی دارند، آنها در عین شکار، به حیات وحش علاقه زیادی دارند؛ زمانی که این شکارچیان جذب قرقهای اختصاصی میشوند علاوهبر حفاظت، این احتمال که شکار را برای همیشه کنار بگذارند نیز زیاد است. از سوی دیگر آشنایی آنها با شیوه زیست حیات وحش سبب موفقیت قرقهای اختصاصی شده است بهطوریکه حتی جمعیت حیات وحش مناطق حفاظتشده اطراف نیز با این قرقها افزایش پیدا کرده است. در گذشته جمعیت حیاتوحش با خروج از منطقه حفاظتشده و ورود به منطقه آزاد شکار میشد اما با ایجاد قرق در کنار منطقه حفاظتشده امنیت در مناطق چهارگانه نیز بالا رفته و قرقها نقش منطقه حائل را بازی کردهاند.
یکی از انتقاداتی که از سوی قرقداران و حامیان این شیوه حفاظت مطرح میشود به زمانبندی ۵ ساله واگذاری مناطق بازمیگردد. آنها عنوان میکنند زمانی که منطقه به آمادگی برای بهرهبرداری برسد، آنها باید آن را واگذار کنند. برای رفع این دغدغه چه باید کرد؟
فکر نمیکنم اگر صاحبان قرق خوب کار کرده باشند منطقه را از آنها بگیرند. سازمان محیط زیست نگران است عدهای سودجو به بهانه زمین و قرق از بانکها وام گرفته و سپس اقدام به ساخت و ساز در این مناطق کنند. با تمام این آسیبها پنج سالی که سازمان حفاظت محیط زیست برای صاحبان قرق در نظر گرفته محدود است و باید افزایش پیدا کند هر چند که در شکل ایدهآل صاحب قرق باید حس مالکیت نسبت به منطقه داشته باشد تا به بهترین شکل از آن حفاظت کند.
انجمنهای محیط زیستی معدودی هستند که از ایده قرقهای اختصاصی حمایت کرده یا آن را دنبال کنند، یکی از دلایل این امر به هجمههایی بازمیگردد که به معدود انجمنهای حامی این ایده وارد میشود که آنها را قوچفروش یا شکارکش مینامند. به نظر شما در این فضا آیا میتوان انتظار گسترش قرقهای اختصاصی را داشت؟
گروهی مخالف شکار به هر دلیلی هستند و آن را مذموم میدانند با این حال ما هیچ نقطهای از جهان را نداریم که در آن شکار ممنوع باشد. در تمام مناطق دنیا افزودن جمعیت حیات وحش و بهرهبرداری پایدار از آن یک رویه محسوب میشود. در حال حاضر شکارچیان ایرانی با ممنوعیت شکار در کشورمان به ترکیه یا اوکراین رفته و همان پولی را که میتوانند در ایران خرج کنند در این کشورها هزینه میکنند که برای هر قوچ عددی معادل ۲۰ تا ۳۰ هزار دلار است. از نظر من قرقهای اختصاصی دارای چند مزیت برای ما هستند، منافع حاصله از این قرقها به جیب مردم و دارندگان قرق میرود ضمن اینکه جمعیت حیات وحش در این مناطق افزایش پیدا میکند. به عنوان مثال در قرقهای اختصاصی یزد یا رفسنجان شاهدیم در ابتدای واگذاری منطقه جمعیت حیات وحش بسیار کوچک بوده اما با گذشت تنها چند سال جمعیت حیات وحش را به حدی رساندهاند که امکان برداشت در آنها وجود دارد؛ در همین رابطه برای برخی از آنها پروانه شکار با قیمتهای بسیار بالا صادر شده است. همچنین در وضعیت غیر قرق برخی به گوشتفروشی مشغول هستند که در آن گوشت یک قوچ یا آهو و... ارزش بسیار کمی و معادل چند میلیون تومان دارد درحالیکه اگر شکارچی برای شکار به قرق اختصاصی میرود به دنبال تروفه میگردد که تا ۵۰ میلیون تومان نیز حاضر است برای آن پرداخت کند.
شکارچیانی که تحت عنوان شکارچی غیرمجاز و متخلف شناخته میشوند انتقاداتی به سازمان حفاظت محیط زیست وارد میدانند. آنها میگویند در دورهای از زندگی خود تخلف کردهاند اما سازمان حفاظت محیط زیست حاضر نیست از خطای آنها بگذرد و زمانی که پروانه شکار صادر میشود با وجود بومی بودن، به آنها این پروانه را بدهد. به گفته این شکارچیان بهدلیل بروز چنین رفتارهایی آنها نیز با توجه به علاقهشان به شکار، همچنان رفتار غیرقانونی خود را ادامه داده یا حتی با قصد انتقامجویی، تعداد بیشتری از حیات وحش مناطق را تلف میکنند. برای رفع این معضل چه باید کرد؟
کسی که تخلف کرده است باید جریمه شود، در گذشته ما تفنگ شکارچی غیرمجاز را ضبط میکردیم که دیگران جرات شکار غیرمجاز را نداشته باشند. اما به نظر میرسد برای عدم صدور پروانه برای شکارچی غیرمجاز بسته به شکاری که انجام داده است میتوان با او برخورد کرد، به عنوان مثال اگر کسی یوزپلنگ شکار کرده باشد تفنگ او را میتوان ضبط کرد اما در خصوص کسی که شکار دیگری داشته یک بازه محرومیت ۵ تا ۱۰ ساله را میشود در نظر گرفت نه اینکه تا آخر عمر از شکار محروم باشد.
در حال حاضر وضعیت حیات وحش در ایران چگونه است و به نظر شما بهترین شیوه بهرهبرداری از پروانههای شکار چیست؟
با توجه به ممنوعیت چند ساله شکار و همچنین بالا رفتن جریمههای شکار حیات وحش ما شاهد بالا رفتن آمار گونههای مختلف هستیم و همین امر سبب شده است که درخصوص ارائه پروانهها تصمیمگیریهای جدیدی داشته باشیم. در خصوص هزینهکرد این پروانهها نیز باید حتما بخشی از آن را برای جامعه بومی و محلی اطراف زیستگاهها در نظر گرفت. این امر عامل مشوقی برای روستاهای اطراف است که از حیات وحش اطراف خود حفاظت کرده و در مقابل از منافع آن بهرهمند شوند.
ارسال نظر