الگوبرداری از تجربه نوسازی چین و ترکیه
علی خانی مدیر پژوهش و توسعه سازمان نوسازی شهر تهران، میگوید: در سالهای اخیر استناد به تجربه دو کشور چین و ترکیه در حوزه نوسازی شهری و توصیه به بهرهگیری از شیوههای آنها در ایران از سوی دولت، این سوال را مطرح میکند که چرا به رغم ساده و اجرایی به نظر آمدن راهکارهای دو کشور یادشده، چنین شیوهای تاکنون، با وجود ۹۰ سال سابقه نوسازی شهری در کشور، بهعنوان رویهای اجرایی و مقبول مورد توجه قرار نگرفته است. او در پاسخ به این سوال به شرایط بهکارگیری تجربه الگوی چین در ایران اشاره میکند و میگوید: شاید چین تنها کشوری باشد که در آن محلهها یا بخشهایی از شهر، تخریب و با پروژههایی عمدتا بلندمرتبه جایگزین میشوند.
همراهی همه ساکنان این محدودهها با پروژه الزامی است و امکان تخطی از شرایط تعریف شده وجود ندارد. بخشهای نوسازی شده در این شیوه، در مقابل افزایش تراکم به فضاهای باز و سبز اندکی بیشتر میرسند. اما بیتوجهی به ارزشهای مکانی و هویتی محلات و مناسبات اجتماعی ساکنان و شرایط متفاوت زیست در پروژههای جدید، مشکلاتی را به وجود میآورد. در این روش که بهصورت متمرکز و اقتدارگرایانه و با پشتیبانی حاکمیت صورت میگیرد، مردم نقش چندانی ندارند و شرایط حقوقی و مالکیتی نیز بهگونهای است که امکان مقاومت یا مقابله ساکنان با پروژهها وجود ندارد البته به گفته خانی چنین رویکردی با توجه به جمعیت فراوان چین و رشد بالای اقتصادی دهههای اخیر این کشور، قابل درک به نظر میرسد.
او به تجربه ترکیه در نوسازی بافت فرسوده اشاره میکند و میگوید: در ترکیه شرکت وابسته به دولت (توکی TOKI) در مقیاس ملی و شرکت وابسته به شهرداری استانبول (کیپتاش KIPTAŞ) در این شهر، اقداماتی را صورت میدهند. به این صورت که قسمتهای عمدهای از شهر استانبول حاصل سکونتهای غیررسمی بوده و تغییر نقش این شهر در سالهای اخیر و پررنگ شدن نقش گردشگری آن، ارزش افزوده قابل ملاحظهای را برای اراضی شهری به همراه آورده است. از طرفی نقش فعلی استانبول بهصورت متقابل، شرایط مساعدی را برای شکلگیری پروژههایِ مطرح ایجاد کرده است. در چنین وضعیتی دولت و شهرداریها با کمک دو شرکت یاد شده و سایر شرکتها، پروژههای متعددی را تعریف و اجرا میکنند.
او ادامه میدهد: این شرکتها با حمایت دولت و قوانین موردی تصویبی (مورد نیاز پروژه)، اختیارات گستردهای دارند و با پشتیبانی حاکمیتی، پروژهها را پیش میبرند. در فرمولهای پیشنهادی برای مذاکره با ساکنان و جلب مشارکت آنها از سوی این شرکتها، (تا چند سال پیش) زمین آنها، بهعنوان آورده ساکنان، در شرایط موجود و عموما بهصورت اراضی فاقد سند مالکیت ارزشگذاری میشد، اما ارزش واحدهای جدید تولیدی (متعلق به شرکت) با برآورد شرایط آتی پروژه محاسبه میشد. این الگو سبب میشد، عموم ساکنان نتوانند مابهالتفاوت سهم موجود و سهم آتی از پروژه را بپردازند و ناگزیر واحد معوضی را از پروژههای انبوهسازی واقع در حاشیه یا خارج از شهر، متعلق به شرکت انتخاب میکردند.
قوانین مربوطه و پشتیبانی دولت، اجازه مخالفت به ساکنان را نمیداد و کنار آمدن با گزینههای پیشنهادی شرکتها تا موعد مقرر برای آنان الزامی بود. این شیوه از اقدام در واقع ترویج نوعی اعیانسازی را در استانبول سبب شد و ساکنان قبلی را به حاشیهها و خارج از شهرها راند و سبب مخالفتهای مردمی و ایجاد تشکلها و اجتماعات محلی شد. اتحادیه اروپا نیز نسبت به این کوچهای اجباری و جایگزینی طبقاتی واکنش نشان داد. بعد از شرایط پیش آمده، دولت تغییراتی را در قوانین صورت داد تا با حمایتهای مالی و بانکی، ساکنان با سابقه اسکان قبل از سال ۲۰۰۷ بتوانند، حدودا به ازای ۱۰۰ متر زمین واگذار شده به شرکت، ۸۰ متر زیربنا در پروژه داشته باشند.
خانی به دو نمونه مهم از تجارب نوسازی ترکیه اشاره میکند و میگوید: دو نمونه مهم از تجارب نوسازی محلهای استانبول که در سال ۱۳۹۴ از آنها بازدید به عمل آمد، عبارتند از «زیتین برنو Zeytinburnu» و «فایو لِوِنت ۵ levent». در پروژه «زیتین برنو» که ماکت طرح آن در نمایشگاه دائمی شهرداری استانبول وجود دارد، به رغم طرح تهیه شده، اراضی خالی واقع در محله به پروژههای بلندمرتبه اختصاص یافته و ابنیه واقع در بافت فرسوده محله نیز در جای خود، تخریب و نوسازی شدهاند. واگذاری واحدها نیز به نحوی که مدنظر طرح بوده، پیش نرفته است، اما در پروژه «فایولونت» که در یکی از سایتهای اسکان غیررسمی و کم تراکم انجام شده، بخشی اصلی واقع در بلندی به برجهای مرتفع و شیک مسکونی، با خدمات و فضاسازیهای ویژه اختصاص یافته و در گودی سایت و انتهای آن، دور از بخش اعیاننشین آتی، چهار بلوک ساده، با مصالح متفاوت و ارزان بهعنوان واحدهای معوض، طراحی شده است تا در اختیار ساکنان اصلی قرار گیرد.
ارسال نظر