سزد گر چشمها در خون نشینند چو دریا را به روی نیزه بینند - ۲۵ آبان ۹۱
زنده یاد قیصر امینپور
خوشا از دل نم اشکی فشاندن
به آبی آتش دل را نشاندن
خوشا زان عشقبازان یاد کردن
زبان را زخمه فریاد کردن خوشا از دل نم اشکی فشاندن
به آبی آتش دل را نشاندن
خوشا زان عشقبازان یاد کردن
زبان را زخمه فریاد کردن
خوشا از نی، خوشا از سر سرودن
خوشا نینامهای دیگر سرودن
نوای نی، نوایی آتشین است
بگو از سر بگیرد، دلنشین است
نوای نی نوای بینواییست
هوای نالههایش نینواییست
نوای نی دوای هر دل تنگ
شفای خواب گل، بیماری سنگ
قلم تصویر جانکاهیست از نی
علم تمثیل کوتاهیست از نی
خدا چون دست بر لوح و قلم زد
سرِ او را به خط نی رقم زد
غم نی بند بند پیکر اوست
هوای آن نیستان در سر اوست
دلش را با غریبی، آشناییست
به هم اعضای او، وصل از جداییست
سرش بر نی، تنش در قعر گودال
ادب را گه الف گردیده، گه دال
ره نی پیچ و خم بسیار دارد
نوایش زیر و بم بسیار دارد
سری بر نیزهای، منزل به منزل
به همراهش هزاران کاروان دل
چگونه پا ز گل بردارد اشتر
که با خود باری از سر دارد اشتر؟
گران باری به محمل بود بر نی
نه از سر، باری از دل بود بر نی
چو از جان پیش پای عشق سر داد
سرش بر نی نوای عشق سر داد
به روی نیزه و شیرین زبانی!
عجب نبود ز نی شکر فشانی
اگر نی پردهای دیگر بخواند
نیستان را به آتش میکشاند
سزد گر چشمها در خون نشینند
چو دریا را به روی نیزه بینند
شگفتا بیسر و سامانی عشق!
به روی نیزه سرگردانی عشق!
با تحریریه !
آخر هفته ها با «آخر هفته دنیای اقتصاد»
شما میتوانید از طریق شماره تلفن ۸۷۷۶۲۱۲۰ نظر خود را در مورد مطالب «آخر هفته» با ما در میان بگذارید.
خوشا از دل نم اشکی فشاندن
به آبی آتش دل را نشاندن
خوشا زان عشقبازان یاد کردن
زبان را زخمه فریاد کردن خوشا از دل نم اشکی فشاندن
به آبی آتش دل را نشاندن
خوشا زان عشقبازان یاد کردن
زبان را زخمه فریاد کردن
خوشا از نی، خوشا از سر سرودن
خوشا نینامهای دیگر سرودن
نوای نی، نوایی آتشین است
بگو از سر بگیرد، دلنشین است
نوای نی نوای بینواییست
هوای نالههایش نینواییست
نوای نی دوای هر دل تنگ
شفای خواب گل، بیماری سنگ
قلم تصویر جانکاهیست از نی
علم تمثیل کوتاهیست از نی
خدا چون دست بر لوح و قلم زد
سرِ او را به خط نی رقم زد
غم نی بند بند پیکر اوست
هوای آن نیستان در سر اوست
دلش را با غریبی، آشناییست
به هم اعضای او، وصل از جداییست
سرش بر نی، تنش در قعر گودال
ادب را گه الف گردیده، گه دال
ره نی پیچ و خم بسیار دارد
نوایش زیر و بم بسیار دارد
سری بر نیزهای، منزل به منزل
به همراهش هزاران کاروان دل
چگونه پا ز گل بردارد اشتر
که با خود باری از سر دارد اشتر؟
گران باری به محمل بود بر نی
نه از سر، باری از دل بود بر نی
چو از جان پیش پای عشق سر داد
سرش بر نی نوای عشق سر داد
به روی نیزه و شیرین زبانی!
عجب نبود ز نی شکر فشانی
اگر نی پردهای دیگر بخواند
نیستان را به آتش میکشاند
سزد گر چشمها در خون نشینند
چو دریا را به روی نیزه بینند
شگفتا بیسر و سامانی عشق!
به روی نیزه سرگردانی عشق!
با تحریریه !
آخر هفته ها با «آخر هفته دنیای اقتصاد»
شما میتوانید از طریق شماره تلفن ۸۷۷۶۲۱۲۰ نظر خود را در مورد مطالب «آخر هفته» با ما در میان بگذارید.
زنده یاد قیصر امینپور
خوشا از دل نم اشکی فشاندن
به آبی آتش دل را نشاندن
خوشا زان عشقبازان یاد کردن
زبان را زخمه فریاد کردن خوشا از دل نم اشکی فشاندن
به آبی آتش دل را نشاندن
خوشا زان عشقبازان یاد کردن
زبان را زخمه فریاد کردن
خوشا از نی، خوشا از سر سرودن
خوشا نینامهای دیگر سرودن
نوای نی، نوایی آتشین است
بگو از سر بگیرد، دلنشین است
نوای نی نوای بینواییست
هوای نالههایش نینواییست
نوای نی دوای هر دل تنگ
شفای خواب گل، بیماری سنگ
قلم تصویر جانکاهیست از نی
علم تمثیل کوتاهیست از نی
خدا چون دست بر لوح و قلم زد
سرِ او را به خط نی رقم زد
غم نی بند بند پیکر اوست
هوای آن نیستان در سر اوست
دلش را با غریبی، آشناییست
به هم اعضای او، وصل از جداییست
سرش بر نی، تنش در قعر گودال
ادب را گه الف گردیده، گه دال
ره نی پیچ و خم بسیار دارد
نوایش زیر و بم بسیار دارد
سری بر نیزهای، منزل به منزل
به همراهش هزاران کاروان دل
چگونه پا ز گل بردارد اشتر
که با خود باری از سر دارد اشتر؟
گران باری به محمل بود بر نی
نه از سر، باری از دل بود بر نی
چو از جان پیش پای عشق سر داد
سرش بر نی نوای عشق سر داد
به روی نیزه و شیرین زبانی!
عجب نبود ز نی شکر فشانی
اگر نی پردهای دیگر بخواند
نیستان را به آتش میکشاند
سزد گر چشمها در خون نشینند
چو دریا را به روی نیزه بینند
شگفتا بیسر و سامانی عشق!
به روی نیزه سرگردانی عشق!
با تحریریه !
آخر هفته ها با «آخر هفته دنیای اقتصاد»
شما میتوانید از طریق شماره تلفن 87762120 نظر خود را در مورد مطالب «آخر هفته» با ما در میان بگذارید.
خوشا از دل نم اشکی فشاندن
به آبی آتش دل را نشاندن
خوشا زان عشقبازان یاد کردن
زبان را زخمه فریاد کردن خوشا از دل نم اشکی فشاندن
به آبی آتش دل را نشاندن
خوشا زان عشقبازان یاد کردن
زبان را زخمه فریاد کردن
خوشا از نی، خوشا از سر سرودن
خوشا نینامهای دیگر سرودن
نوای نی، نوایی آتشین است
بگو از سر بگیرد، دلنشین است
نوای نی نوای بینواییست
هوای نالههایش نینواییست
نوای نی دوای هر دل تنگ
شفای خواب گل، بیماری سنگ
قلم تصویر جانکاهیست از نی
علم تمثیل کوتاهیست از نی
خدا چون دست بر لوح و قلم زد
سرِ او را به خط نی رقم زد
غم نی بند بند پیکر اوست
هوای آن نیستان در سر اوست
دلش را با غریبی، آشناییست
به هم اعضای او، وصل از جداییست
سرش بر نی، تنش در قعر گودال
ادب را گه الف گردیده، گه دال
ره نی پیچ و خم بسیار دارد
نوایش زیر و بم بسیار دارد
سری بر نیزهای، منزل به منزل
به همراهش هزاران کاروان دل
چگونه پا ز گل بردارد اشتر
که با خود باری از سر دارد اشتر؟
گران باری به محمل بود بر نی
نه از سر، باری از دل بود بر نی
چو از جان پیش پای عشق سر داد
سرش بر نی نوای عشق سر داد
به روی نیزه و شیرین زبانی!
عجب نبود ز نی شکر فشانی
اگر نی پردهای دیگر بخواند
نیستان را به آتش میکشاند
سزد گر چشمها در خون نشینند
چو دریا را به روی نیزه بینند
شگفتا بیسر و سامانی عشق!
به روی نیزه سرگردانی عشق!
با تحریریه !
آخر هفته ها با «آخر هفته دنیای اقتصاد»
شما میتوانید از طریق شماره تلفن 87762120 نظر خود را در مورد مطالب «آخر هفته» با ما در میان بگذارید.
ارسال نظر