گره سرنوشت سعادت در سعادتآباد با جنایت - ۲۸ دی ۹۱
هوا رفته رفته میرفت تا به صفر درجه برسد و سرمای زمستانی به خود بگیرد. جنب و جوش تعطیلی آخر هفته رنگ باخته بود و دیگر کمتر پیادهای در محدوده «پارک سنگی» بین خیابانهای ۱۱ و ۱۳ سعادتآباد یعنی جایی پایینتر از میدان کاج دیده میشد. آن شب نه از آن مرد جا افتاده عینکی خبری بود که ترک موتورش در یک جعبه یخی سیگار میفروشد و نه از آن جوانی که با پژو سفید رنگش در ضلع شرقی پارک سنگی بساط میکند و پلیور میفروشد.
هوا رفته رفته میرفت تا به صفر درجه برسد و سرمای زمستانی به خود بگیرد. جنب و جوش تعطیلی آخر هفته رنگ باخته بود و دیگر کمتر پیادهای در محدوده «پارک سنگی» بین خیابانهای ۱۱ و ۱۳ سعادتآباد یعنی جایی پایینتر از میدان کاج دیده میشد. آن شب نه از آن مرد جا افتاده عینکی خبری بود که ترک موتورش در یک جعبه یخی سیگار میفروشد و نه از آن جوانی که با پژو سفید رنگش در ضلع شرقی پارک سنگی بساط میکند و پلیور میفروشد. حالا فقط مانده بودند همان جوانهایی که کلاه بافتنی مدل آن رپخوانهایی که میخوانند «سرده کاپشنم کو...» به سر داشتند. همانهایی که ۲هزار و ۳۰۰ متر مسیر رفت و برگشت بین میدان کاج تا تقاطع بلوار دریا را مدام بالا و پایین میروند. گاهی به سرعت میرانند و ۳ تا ۴ دقیقه طول میکشد. گاهی ترافیک میشود حول و حوش ۷ دقیقه هر رفت و برگشتی را برای این کارشان میشود ثبت کرد. حاضران این گذرگاه همه بر خودروهای گرانقیمت سوار نیستند. در میانشان پرایدسوار هم میشود دید، اما به دور از دوربین مداربسته بانکهای مختلفی از جمله بانک کارآفرین، پارسیان، پاسارگاد، اقتصاد نوین و یا مثلا گردشگری که عابربانکهایشان مسیر را رنگ و روی
دیگری بخشیده، درگیری میان سرنشینان یک سواری بنز ۴ در با سرنشین یک سواری بی.ام.و دو در هیجان خودنمایی و کل کل کردن اهالی این گذرگاه را رنگ جنایت بخشید. برخلاف دعواهای هرشبهای که برای کارکنان شیفت شب تاکسی سرویسهای آنجا آشناست آن شب روبهروی «پیتزاخونگی» جایی مقابل سرویسهای بهداشتی بلوار سعادتآّباد جدال لفظی به جدال فیزیکی و بعد به زد و خوردی تبدیل شد که میگویند از جنس دعواهای سعادتآباد نبود؛ این البته وصف یکی از جوانهایی است که شبها در همین محله کار میکند. حالا این دومین بار است که میدان کاج در صدر اخبار جنایی قرار میگیرد. بار قبل ماجرای آن درگیری و انتقامجویی که همه ایستادند و با تلفنهای همراهشان از آن فیلم گرفتند سعادتآباد و میدان کاج را خبرساز کرد و حالا درگیری میان بنزسوار و بی .ام.و سوار سعادتآبادی که یکی از قریب به ۴۰۰ محله تهران شده همزمان با ساخت و راهاندازی زندان اوین قدمت دارد. بیشتر محلهای شکل گرفته بعد از پیروزی انقلاب اسلامی است. حال سوال این است که چه چیزی سبب شده گذرگاه جوانانی که هر شب دور دور بازی میکنند رنگ و بوی جنایت به خود بگیرد. مگر آنهایی که خودروهای چند ده میلیون
تومانی تا چند صدمیلیون تومانی سوار میشوند هم برای حل یک چالش و معضل مقابلشان به نزاع و سلاح سرد و جنایت پناه میبرند؟
گذرگاه مورد نظر ما همه شب در میان محلهای که از شرق به بزرگراه چمران، از جنوب به شهرک غرب، از شمال به کوی فراز، از شمال شرق به اوین، از شمال غرب به فرحزاد و از شمال و غرب توسط بزرگراه یادگار امام محصور شده است جنب و جوش دارد. در میان خودروهایی که در این گذرگاه گاهی به شتاب صفر تا صد خودرویشان مینازند و گاهی به زبان چربشان، میتوانی خودروهایی با پلاک ایران 91، 81، 72، 68 هم ببینی. اما بیشتر آنها پلاکهای دو رقم مشابه تهران را دارند. بنز دو در، لندکروزر جی.ایکس.آر، اف.جی کروزر، بی.ام.و مدل z4، بی ام.و مدل 350 دو در، مزدا3، زانتیا، پژو206 ، سراتو، سورنتو، بازار این گذرگاه را داغ کردهاند.
حال اینکه اینجا سعادتآباد است و با محلههای دیگر باید دستکم در رفتار و برخوردهای اجتماعی تفاوتهایی ببینیم. جایی که ۱۰ مرکز خرید را در خود جای داده است، ۱۸ مدرسه اعم از دبستان، راهنمایی و دبیرستان و هنرستان دارد، سه بیمارستان شهید مدرس، پارسیان و عرفان در آن واقع شده است و گفته میشود راننده سواری بنز پس از حادثه و انتقال به بیمارستان مدرس در آنجا جان سپرده است، یک سفارتخانه (نیکاراگوئه) و دو دانشگاه امام صادق و علامه طباطبایی در آن فعالند. به جز زندان اوین، شهرداری منطقه دو تهران نیز در آنجا خودنمایی میکند باید حال و هوای دیگری داشته باشد.
اما اینک برای دومین بار میدان کاج سعادتآباد پایتخت از مفهوم آنچه «سعادت آباد» میخوانند فاصله گرفته است. جنایتی در دومین ساعت نهم دیماه رخ داد تا بپرسیم مگر در سعادتآباد هم باید شاهد جنایت باشیم؟ راستی سرنوشت «سعادت» در محلهای چون سعادتآباد در کدام حصار گرفتار شده است؟
ارسال نظر