کودکان خیابانی، حاجی فیروزهایی که لبخند میزنند، اما خوشحال نیستند
عکس: مجتبی سرانجامپور
مرضیه نوری
کار برای کودکان خیابانی تعطیلی ندارد، حتی اگر عید نوروز باشد و همه تعطیل باشند. آنها مجبورند که درآمد داشته باشند تا بتوانند هزینههای هر روزهشان را تامین کنند. وقتی بهار نزدیک میشود و بوی عید میآید و خیابانها شلوغ میشود، این بچهها کارشان بیشتر میشود. از صبح زود تا دیر وقت شب در خیابانها هستند و تلاش میکنند به مردمی که برای خرید شب عید آمدهاند، چیزی بفروشند. این بچهها در این زمان درآمدهایشان بیشتر میشود، اما با این وجود نمیتوانند برای شب عید، خرید مفصلی داشته باشند، چون پولهایشان برای گذران زندگی خانواده و کرایه خانه هزینه میشود بنابراین خریدهایشان حداقلی است.
مرضیه نوری
کار برای کودکان خیابانی تعطیلی ندارد، حتی اگر عید نوروز باشد و همه تعطیل باشند. آنها مجبورند که درآمد داشته باشند تا بتوانند هزینههای هر روزهشان را تامین کنند. وقتی بهار نزدیک میشود و بوی عید میآید و خیابانها شلوغ میشود، این بچهها کارشان بیشتر میشود. از صبح زود تا دیر وقت شب در خیابانها هستند و تلاش میکنند به مردمی که برای خرید شب عید آمدهاند، چیزی بفروشند. این بچهها در این زمان درآمدهایشان بیشتر میشود، اما با این وجود نمیتوانند برای شب عید، خرید مفصلی داشته باشند، چون پولهایشان برای گذران زندگی خانواده و کرایه خانه هزینه میشود بنابراین خریدهایشان حداقلی است.
عکس: مجتبی سرانجامپور
مرضیه نوری
کار برای کودکان خیابانی تعطیلی ندارد، حتی اگر عید نوروز باشد و همه تعطیل باشند. آنها مجبورند که درآمد داشته باشند تا بتوانند هزینههای هر روزهشان را تامین کنند. وقتی بهار نزدیک میشود و بوی عید میآید و خیابانها شلوغ میشود، این بچهها کارشان بیشتر میشود. از صبح زود تا دیر وقت شب در خیابانها هستند و تلاش میکنند به مردمی که برای خرید شب عید آمدهاند، چیزی بفروشند. این بچهها در این زمان درآمدهایشان بیشتر میشود، اما با این وجود نمیتوانند برای شب عید، خرید مفصلی داشته باشند، چون پولهایشان برای گذران زندگی خانواده و کرایه خانه هزینه میشود بنابراین خریدهایشان حداقلی است.
فرشید یزدانی، فعال حقوق کودک بر این اعتقاد است که کودکان خیابانی قبل از سال نو، روزهای سختی را سپری میکنند و مجبور هستند بیش از گذشته کار کنند: «در روزهای آخر اسفند ماه بسیاری از کودکان خیابانی حاجی فیروز میشوند تا هم آمدن سال نو را نوید دهند و هم درآمد بیشتری به دست آورند. حاجی فیروز شدن این بچهها و تلاش آنها برای شاد کردن مردم، دردآور است، چون میدانیم که آنها در پس صورت خندانشان و شکلکهایی که در میآورند، درد و رنجهایشان را پنهان میکنند.»
با نزدیک شدن عید نوروز، شهر رنگ دیگری به خود میگیرد. مردم برای انجام خریدهای نوروزی به خیابانها میآیند و در این بین کودکان خیابانی هم میتوانند درآمد بیشتری داشته باشند، البته در کنار این درآمد بیشتر، این کودکان بیشتر متوجه تفاوتهای خود با کودکان دیگر میشوند و این مساله برایشان آزاردهنده است: «آنها در لابهلای شلوغیهای شهر، خود را با کودکان دیگر مقایسه میکنند. در این ایام بیشتر متوجه نابرابریهای اجتماعی میشوند و حتی ممکن است احساس تقابلشان با جامعه بیشتر شود.» به گفته یزدانی، عید نوروز زندگی کودکان کار و خیابان را هم تا حدودی تغییر میدهد و احتمالا خانوادههای آنها هم به تناسب سطح مالی که دارند، یک خرید حداقلی برای فرزندان خود دارند، مثلا ممکن است، تیشرتی نو و ارزان قیمت برای فرزندان خود تهیه کنند، اما به هر حال عید آنها با عید طبقه متوسط اجتماعی بسیار متفاوت است.
در تعطیلات عید، تهران خلوت است، پس کسب و کار کودکان خیابانی از رونق میافتد، بنابراین بعضی از این کودکان ممکن است به شهرهای مسافرپذیر مانند اصفهان و شیراز بروند تا همچنان بتوانند درآمد داشته باشند: «امسال برای همه مردم سال سختی بود، افزایش قیمتها و ثابت ماندن میزان حقوق و دستمزد باعث شد که قدرت خرید مردم نسبت به گذشته کاهش پیدا کند این اتفاق برای کودکان کار و خیابان هم مشکلاتی ایجاد کرد. بر اساس آمار غیر رسمی، مردم امسال تورم ۳۰ در صدی را تاب آوردهاند.»
فاطمه ایزدپناهی، مدیرعامل خانه کودک کوشا، هم بر این اعتقاد است که بیشتر کودکان خیابانی برای عید نوروز، سبزه و سفره هفت سین دارند، چون بیشتر آنها در خانواده زندگی میکنند و بهار عید را با خودش به همه خانهها میبرد، هر چند که ممکن است، بعضی با حداقلها نوروز را جشن بگیرند: «در عید نوروز طبیعت و فرهنگ قویتر از اقتصاد عمل میکند و نو شدن سال را در هر خانوادهای با هر وضعیت اقتصادی میتوان لمس کرد.»
در سال نو حتی اگر پدر و مادرهای خانوادههای فقیر و کم درآمد به خاطر فشارهای اقتصادی زیاد نتوانند برای فرزندان خود خرید کنند، بچههای بزرگتر سعی میکنند با درآمدهای اندکی که دارند، خواهر و برادرهای کوچکتر خود را نو نوار کنند: «اکرم یکی از کودکان کار و خیابان که همیشه یکی از خواهر و برادرهایش را در بغل میگیرد و یکی دیگر را هم به دنبال خود میبرد و دستش را در دست میگیرد، همهاش به این فکر میکند که بتواند پولی بیشتر از خرج و دخل خانهشان به دست بیاورد تا بتواند برای خواهر و برادر کوچکش لباس بخرد.»
شرایط اقتصادی به گونهای شده است که کودکان کار و خیابان برای اینکه بتوانند زندگی خود را اداره کنند مجبور هستند که چندین برابر سال گذشته درآمد داشته باشند: «کرایه خانهها چند برابر شده است و بخش زیادی از درآمد این بچهها در این زمینه صرف میشود، از طرف دیگر قیمت مواد غذایی هم بالا رفته دیگر سرخی بر صورت این بچهها نمانده است، چهرههایشان بیروح و خسته است و مشخص است تغذیه مناسبی ندارند.»
به گفته ایزدپناهی، حدود ۹۵ درصد کودکانی که در کارگاهها و تولیدیها کار میکنند، از شهرستانها به تهران آمدهاند و عید تنها زمانی است که فرصت پیدا کنند به شهر خود بروند و با خانوادههایشان باشند، اما بیشتر کودکان کار و خیابان در ایام عید هم به کار خود ادامه میدهند و البته درآمد بیشتری هم دارند، چون به خاطر عید بودن مردم بیشتر به آنها کمک میکنند.
عید نوروز باید بتواند در زندگی یکنواخت کودکان کار و خیابان تغییری ایجاد کند و آنها را خوشحال کند، در حالی که این خوشحالی به گفته فاطمه قاسمزاده، مسوول کمیته هماهنگی شبکه یاری کودکان کار و خیابان برای این کودکان حداقلی است: «بچههایی که مجبور نیستند کار کنند و مدرسه میروند، وقتی عید می شود، تعطیل میشوند همین تعطیلی برای آنها خوشحالکننده است. ازطرف دیگر عید برای این بچهها همراه با خرید کردن و مسافرت رفتن و عیدی گرفتن است، اما عید برای کودکان کار چنین مفهومی ندارد، هر چند عید به خانهها آنها هم میرود، اما بسیار کمرنگ و بیجان است، معمولا کسی به این بچهها عیدی نمیدهد و خرید عیدی هم اگر داشته باشند، بسیار مختصر است.»
محمد بینازاده، مدیرعامل موسسه سلامت اجتماعی روشنان (سارا) البرز معتقد است کار کودکان کار و خیابان تعطیلبردار نیست، چون آنها برای تامین نیازهایشان وابسته به درآمدهای روزانه هستند، بنابراین با وجود اینکه این طور به نظر میرسد که در مدت عید نوروز از تعداد کودکان خیابانی در تهران کم میشود و آنها در حال استراحت یا تعطیلات سال نو هستند، اما واقعیت این است که آنها هم به شهرهایی که مسافران زیادی دارند سفر کردهاند تا بتوانند درآمد بهتری داشته باشند.
به نظر مدیرعامل موسسه سلامت اجتماعی. روشنان البرز، دولتها باید از توان سازمانهای مردم نهادی که در زمینه کودکان کار فعالیت میکنند استفاده کرده و تلاش کنند تا این کودکان از خیابانها به سمت مدرسهها هدایت شوند و آموزش ببینند: «تجربه نشان داده است که سازمانهای مردمنهاد در این زمینه موفق عمل کردهاند اما توان مالی این مراکز کم است و کودکان تحت حمایت آنها محدود هستند، اما اگر دولت به کمک سازمانهای مردم نهاد بیاید و این نهادهای مردمی را به عنوان بازوی اجرایی خود به رسمیت بشناسد و رابطه بین دولت و سازمانهای مردم نهاد دوستانه شود، کنترل پدیدهای مانند کودکان کار چندان پیچیده نخواهد بود.»
به گفته او، یکی از راهحلهای سادهای که برای این مشکل وجود دارد توانمندکردن مادران این کودکان است به طوری که آنها بتوانند با کارهای خانگی از پس هزینههای زندگی بر بیایند: «باید برای مادران این کودکان پروژههای خود اشتغالی تعریف و به آنها مهارتهای لازم آموزش داده شود، در چنین شرایطی بچهها مجبور به کار کردن نیستند، آنها هم میتوانند مانند بچههای دیگر درس بخوانند و آموزش ببیند و آینده روشنتری داشته باشند.»
او میگوید: «با وجود اینکه ایران پیماننامه حقوق کودک را پذیرفته است و بر اساس ان باید شرایط مناسبی را برای کودکان در کشور فراهم کند، اما ما روز به روز شاهد افزایش تعداد کودکان کار هستیم.»
بر اساس این پیماننامه کشورهای عضو باید حق کودک را برای برخورداری از آموزش به رسمیت بشناسند و شرایط را به گونهای فراهم کنند که کودکان مجبور به انجام کارهای زیانبار نباشند. انجام هرگونه کاری که ممکن است زیانبار باشد یا در تحصیل کودک خللی وارد آورد، یا به سلامتی کودک یا رشد جسمانی، ذهنی، اخلاقی یا اجتماعی او آسیب رساند، ممنوع است، اما با وجود این کودکان خیابانی در شهرها پرسه میزنند و به دنبال کسب درآمد هر روز هزار خطر را از سر میگذرانند. آنها نه تنها در معرض خطرات جسمی و بدنی قرار دارند، بلکه هر روز گرفتار آسیبهای روحی و روانی بییشتری هم میشوند.
مرضیه نوری
کار برای کودکان خیابانی تعطیلی ندارد، حتی اگر عید نوروز باشد و همه تعطیل باشند. آنها مجبورند که درآمد داشته باشند تا بتوانند هزینههای هر روزهشان را تامین کنند. وقتی بهار نزدیک میشود و بوی عید میآید و خیابانها شلوغ میشود، این بچهها کارشان بیشتر میشود. از صبح زود تا دیر وقت شب در خیابانها هستند و تلاش میکنند به مردمی که برای خرید شب عید آمدهاند، چیزی بفروشند. این بچهها در این زمان درآمدهایشان بیشتر میشود، اما با این وجود نمیتوانند برای شب عید، خرید مفصلی داشته باشند، چون پولهایشان برای گذران زندگی خانواده و کرایه خانه هزینه میشود بنابراین خریدهایشان حداقلی است.
فرشید یزدانی، فعال حقوق کودک بر این اعتقاد است که کودکان خیابانی قبل از سال نو، روزهای سختی را سپری میکنند و مجبور هستند بیش از گذشته کار کنند: «در روزهای آخر اسفند ماه بسیاری از کودکان خیابانی حاجی فیروز میشوند تا هم آمدن سال نو را نوید دهند و هم درآمد بیشتری به دست آورند. حاجی فیروز شدن این بچهها و تلاش آنها برای شاد کردن مردم، دردآور است، چون میدانیم که آنها در پس صورت خندانشان و شکلکهایی که در میآورند، درد و رنجهایشان را پنهان میکنند.»
با نزدیک شدن عید نوروز، شهر رنگ دیگری به خود میگیرد. مردم برای انجام خریدهای نوروزی به خیابانها میآیند و در این بین کودکان خیابانی هم میتوانند درآمد بیشتری داشته باشند، البته در کنار این درآمد بیشتر، این کودکان بیشتر متوجه تفاوتهای خود با کودکان دیگر میشوند و این مساله برایشان آزاردهنده است: «آنها در لابهلای شلوغیهای شهر، خود را با کودکان دیگر مقایسه میکنند. در این ایام بیشتر متوجه نابرابریهای اجتماعی میشوند و حتی ممکن است احساس تقابلشان با جامعه بیشتر شود.» به گفته یزدانی، عید نوروز زندگی کودکان کار و خیابان را هم تا حدودی تغییر میدهد و احتمالا خانوادههای آنها هم به تناسب سطح مالی که دارند، یک خرید حداقلی برای فرزندان خود دارند، مثلا ممکن است، تیشرتی نو و ارزان قیمت برای فرزندان خود تهیه کنند، اما به هر حال عید آنها با عید طبقه متوسط اجتماعی بسیار متفاوت است.
در تعطیلات عید، تهران خلوت است، پس کسب و کار کودکان خیابانی از رونق میافتد، بنابراین بعضی از این کودکان ممکن است به شهرهای مسافرپذیر مانند اصفهان و شیراز بروند تا همچنان بتوانند درآمد داشته باشند: «امسال برای همه مردم سال سختی بود، افزایش قیمتها و ثابت ماندن میزان حقوق و دستمزد باعث شد که قدرت خرید مردم نسبت به گذشته کاهش پیدا کند این اتفاق برای کودکان کار و خیابان هم مشکلاتی ایجاد کرد. بر اساس آمار غیر رسمی، مردم امسال تورم ۳۰ در صدی را تاب آوردهاند.»
فاطمه ایزدپناهی، مدیرعامل خانه کودک کوشا، هم بر این اعتقاد است که بیشتر کودکان خیابانی برای عید نوروز، سبزه و سفره هفت سین دارند، چون بیشتر آنها در خانواده زندگی میکنند و بهار عید را با خودش به همه خانهها میبرد، هر چند که ممکن است، بعضی با حداقلها نوروز را جشن بگیرند: «در عید نوروز طبیعت و فرهنگ قویتر از اقتصاد عمل میکند و نو شدن سال را در هر خانوادهای با هر وضعیت اقتصادی میتوان لمس کرد.»
در سال نو حتی اگر پدر و مادرهای خانوادههای فقیر و کم درآمد به خاطر فشارهای اقتصادی زیاد نتوانند برای فرزندان خود خرید کنند، بچههای بزرگتر سعی میکنند با درآمدهای اندکی که دارند، خواهر و برادرهای کوچکتر خود را نو نوار کنند: «اکرم یکی از کودکان کار و خیابان که همیشه یکی از خواهر و برادرهایش را در بغل میگیرد و یکی دیگر را هم به دنبال خود میبرد و دستش را در دست میگیرد، همهاش به این فکر میکند که بتواند پولی بیشتر از خرج و دخل خانهشان به دست بیاورد تا بتواند برای خواهر و برادر کوچکش لباس بخرد.»
شرایط اقتصادی به گونهای شده است که کودکان کار و خیابان برای اینکه بتوانند زندگی خود را اداره کنند مجبور هستند که چندین برابر سال گذشته درآمد داشته باشند: «کرایه خانهها چند برابر شده است و بخش زیادی از درآمد این بچهها در این زمینه صرف میشود، از طرف دیگر قیمت مواد غذایی هم بالا رفته دیگر سرخی بر صورت این بچهها نمانده است، چهرههایشان بیروح و خسته است و مشخص است تغذیه مناسبی ندارند.»
به گفته ایزدپناهی، حدود ۹۵ درصد کودکانی که در کارگاهها و تولیدیها کار میکنند، از شهرستانها به تهران آمدهاند و عید تنها زمانی است که فرصت پیدا کنند به شهر خود بروند و با خانوادههایشان باشند، اما بیشتر کودکان کار و خیابان در ایام عید هم به کار خود ادامه میدهند و البته درآمد بیشتری هم دارند، چون به خاطر عید بودن مردم بیشتر به آنها کمک میکنند.
عید نوروز باید بتواند در زندگی یکنواخت کودکان کار و خیابان تغییری ایجاد کند و آنها را خوشحال کند، در حالی که این خوشحالی به گفته فاطمه قاسمزاده، مسوول کمیته هماهنگی شبکه یاری کودکان کار و خیابان برای این کودکان حداقلی است: «بچههایی که مجبور نیستند کار کنند و مدرسه میروند، وقتی عید می شود، تعطیل میشوند همین تعطیلی برای آنها خوشحالکننده است. ازطرف دیگر عید برای این بچهها همراه با خرید کردن و مسافرت رفتن و عیدی گرفتن است، اما عید برای کودکان کار چنین مفهومی ندارد، هر چند عید به خانهها آنها هم میرود، اما بسیار کمرنگ و بیجان است، معمولا کسی به این بچهها عیدی نمیدهد و خرید عیدی هم اگر داشته باشند، بسیار مختصر است.»
محمد بینازاده، مدیرعامل موسسه سلامت اجتماعی روشنان (سارا) البرز معتقد است کار کودکان کار و خیابان تعطیلبردار نیست، چون آنها برای تامین نیازهایشان وابسته به درآمدهای روزانه هستند، بنابراین با وجود اینکه این طور به نظر میرسد که در مدت عید نوروز از تعداد کودکان خیابانی در تهران کم میشود و آنها در حال استراحت یا تعطیلات سال نو هستند، اما واقعیت این است که آنها هم به شهرهایی که مسافران زیادی دارند سفر کردهاند تا بتوانند درآمد بهتری داشته باشند.
به نظر مدیرعامل موسسه سلامت اجتماعی. روشنان البرز، دولتها باید از توان سازمانهای مردم نهادی که در زمینه کودکان کار فعالیت میکنند استفاده کرده و تلاش کنند تا این کودکان از خیابانها به سمت مدرسهها هدایت شوند و آموزش ببینند: «تجربه نشان داده است که سازمانهای مردمنهاد در این زمینه موفق عمل کردهاند اما توان مالی این مراکز کم است و کودکان تحت حمایت آنها محدود هستند، اما اگر دولت به کمک سازمانهای مردم نهاد بیاید و این نهادهای مردمی را به عنوان بازوی اجرایی خود به رسمیت بشناسد و رابطه بین دولت و سازمانهای مردم نهاد دوستانه شود، کنترل پدیدهای مانند کودکان کار چندان پیچیده نخواهد بود.»
به گفته او، یکی از راهحلهای سادهای که برای این مشکل وجود دارد توانمندکردن مادران این کودکان است به طوری که آنها بتوانند با کارهای خانگی از پس هزینههای زندگی بر بیایند: «باید برای مادران این کودکان پروژههای خود اشتغالی تعریف و به آنها مهارتهای لازم آموزش داده شود، در چنین شرایطی بچهها مجبور به کار کردن نیستند، آنها هم میتوانند مانند بچههای دیگر درس بخوانند و آموزش ببیند و آینده روشنتری داشته باشند.»
او میگوید: «با وجود اینکه ایران پیماننامه حقوق کودک را پذیرفته است و بر اساس ان باید شرایط مناسبی را برای کودکان در کشور فراهم کند، اما ما روز به روز شاهد افزایش تعداد کودکان کار هستیم.»
بر اساس این پیماننامه کشورهای عضو باید حق کودک را برای برخورداری از آموزش به رسمیت بشناسند و شرایط را به گونهای فراهم کنند که کودکان مجبور به انجام کارهای زیانبار نباشند. انجام هرگونه کاری که ممکن است زیانبار باشد یا در تحصیل کودک خللی وارد آورد، یا به سلامتی کودک یا رشد جسمانی، ذهنی، اخلاقی یا اجتماعی او آسیب رساند، ممنوع است، اما با وجود این کودکان خیابانی در شهرها پرسه میزنند و به دنبال کسب درآمد هر روز هزار خطر را از سر میگذرانند. آنها نه تنها در معرض خطرات جسمی و بدنی قرار دارند، بلکه هر روز گرفتار آسیبهای روحی و روانی بییشتری هم میشوند.
ارسال نظر