پاریس جشن بیکران* - ۱۱ آبان ۹۱
برزو ارجمند
بازیگر
«بغض» رضا درمیشیان را در بین فیلمهای روی پرده از دست ندهید. انصافا فیلم خوبی است و میتواند شما را با سینما آشتی دهد. اما اگر حوصله سینما رفتن ندارید، باید خودتان را سرگرم جادوی «وودی آلن»؛ یعنی کارگردان محبوب من کنید. همه فیلمهایش را تماشا کنید و اول از همه «امتیاز نهایی» یا «مچ پوینت» را حتما ببینید. داستان از این قرار است که کریس ویلتون تنیس بازی ایرلندی است که به تازگی بازنشسته شده و برای امرار معاش در لندن مربی تنیس است. کریس با یکی از شاگردانش که اشرافزاده است روابط دوستانهای برقرار میکند.
بازیگر
«بغض» رضا درمیشیان را در بین فیلمهای روی پرده از دست ندهید. انصافا فیلم خوبی است و میتواند شما را با سینما آشتی دهد. اما اگر حوصله سینما رفتن ندارید، باید خودتان را سرگرم جادوی «وودی آلن»؛ یعنی کارگردان محبوب من کنید. همه فیلمهایش را تماشا کنید و اول از همه «امتیاز نهایی» یا «مچ پوینت» را حتما ببینید. داستان از این قرار است که کریس ویلتون تنیس بازی ایرلندی است که به تازگی بازنشسته شده و برای امرار معاش در لندن مربی تنیس است. کریس با یکی از شاگردانش که اشرافزاده است روابط دوستانهای برقرار میکند.
برزو ارجمند
بازیگر
«بغض» رضا درمیشیان را در بین فیلمهای روی پرده از دست ندهید. انصافا فیلم خوبی است و میتواند شما را با سینما آشتی دهد. اما اگر حوصله سینما رفتن ندارید، باید خودتان را سرگرم جادوی «وودی آلن»؛ یعنی کارگردان محبوب من کنید. همه فیلمهایش را تماشا کنید و اول از همه «امتیاز نهایی» یا «مچ پوینت» را حتما ببینید. داستان از این قرار است که کریس ویلتون تنیس بازی ایرلندی است که به تازگی بازنشسته شده و برای امرار معاش در لندن مربی تنیس است. کریس با یکی از شاگردانش که اشرافزاده است روابط دوستانهای برقرار میکند. خواهر آن شاگرد به کریس علاقهمند میشود و این دو با یکدیگر ازدواج میکنند و این ازدواج باعث میشود کریس به خانوادهای عجیب و متمول وارد شود. ازدواج کریس باعث ارتقای شغلی و ثروتمند شدنش میشود، اما در این بین کریس با نولا نامزد سابق همان شاگردش که یک هنرپیشه آمریکایی است رابطه برقرار میکند. مجموعهای از اتفاقات پیچیده و البته بامزه باعث میشوند تا شما با یک فیلم خوب مواجه شوید و دو ساعت از تماشای این فیلم لذت ببرید و حتی تا ساعتها بعد هم درگیر صحنههای عجیب و خارقالعاده فیلم باشید. «نیمه شب در پاریس» آقای وودی را هم نباید از دست بدهید. این فیلم آخرین ساخته وودی آلن است و در بخش فیلمنامه رقیب «جدایی» برای دریافت اسکار بود و دست آخر هم این جایزه را از آن خودش کرد.
این فیلم کمدی-رمانتیک-فانتزی قصه مردی به نام جیل است که به همراه همسر و پدر و مادر زنش به پاریس سفر میکند و به شدت تحت تاثیر این شهر و زیباییهایش قرار میگیرد. همزمان جیل به فکر کار کردن درباره رمانش با موضوع نوستالژی است. در پاریس آنها با دوستان قدیمی همسرش برخورد میکنند و همسرش ترجیح میدهد که وقتش را با دوستانش بگذراند. جیل هم به تنهایی شب را در خیابانهای پاریس قدم میزند و جلو کلیسایی با صدای زنگ نیمه شب ماشینی قدیمی میآید و او را به دهه ۲۰ و دورانی که برای جیل رویایی است میبرد و با نویسندهها و هنرمندان آن دوره ملاقات میکند. در آن دوران با دختری ملاقات میکند که قرن ۱۹ را دوران طلایی برای زندگی میداند. هنگامی که همراه او به سال ۱۸۹۰ میرود با هنرمندانی مواجه میشود که دوست دارند در رنسانس زندگی کنند و همینطور او در برشهای تاریخی غوطه میخورد و با همینگوی و فیتز جرالد و جویس و کافکا همکلام میشود. فانتزی این فیلم هر کسی را شیفته جادوی سینما میکند و نباید از تماشایش غافل شد. چون میتواند شما را حسابی در عالم خیال پرواز دهد.
*عنوان کتابی از ارنست همینگوی
بازیگر
«بغض» رضا درمیشیان را در بین فیلمهای روی پرده از دست ندهید. انصافا فیلم خوبی است و میتواند شما را با سینما آشتی دهد. اما اگر حوصله سینما رفتن ندارید، باید خودتان را سرگرم جادوی «وودی آلن»؛ یعنی کارگردان محبوب من کنید. همه فیلمهایش را تماشا کنید و اول از همه «امتیاز نهایی» یا «مچ پوینت» را حتما ببینید. داستان از این قرار است که کریس ویلتون تنیس بازی ایرلندی است که به تازگی بازنشسته شده و برای امرار معاش در لندن مربی تنیس است. کریس با یکی از شاگردانش که اشرافزاده است روابط دوستانهای برقرار میکند. خواهر آن شاگرد به کریس علاقهمند میشود و این دو با یکدیگر ازدواج میکنند و این ازدواج باعث میشود کریس به خانوادهای عجیب و متمول وارد شود. ازدواج کریس باعث ارتقای شغلی و ثروتمند شدنش میشود، اما در این بین کریس با نولا نامزد سابق همان شاگردش که یک هنرپیشه آمریکایی است رابطه برقرار میکند. مجموعهای از اتفاقات پیچیده و البته بامزه باعث میشوند تا شما با یک فیلم خوب مواجه شوید و دو ساعت از تماشای این فیلم لذت ببرید و حتی تا ساعتها بعد هم درگیر صحنههای عجیب و خارقالعاده فیلم باشید. «نیمه شب در پاریس» آقای وودی را هم نباید از دست بدهید. این فیلم آخرین ساخته وودی آلن است و در بخش فیلمنامه رقیب «جدایی» برای دریافت اسکار بود و دست آخر هم این جایزه را از آن خودش کرد.
این فیلم کمدی-رمانتیک-فانتزی قصه مردی به نام جیل است که به همراه همسر و پدر و مادر زنش به پاریس سفر میکند و به شدت تحت تاثیر این شهر و زیباییهایش قرار میگیرد. همزمان جیل به فکر کار کردن درباره رمانش با موضوع نوستالژی است. در پاریس آنها با دوستان قدیمی همسرش برخورد میکنند و همسرش ترجیح میدهد که وقتش را با دوستانش بگذراند. جیل هم به تنهایی شب را در خیابانهای پاریس قدم میزند و جلو کلیسایی با صدای زنگ نیمه شب ماشینی قدیمی میآید و او را به دهه ۲۰ و دورانی که برای جیل رویایی است میبرد و با نویسندهها و هنرمندان آن دوره ملاقات میکند. در آن دوران با دختری ملاقات میکند که قرن ۱۹ را دوران طلایی برای زندگی میداند. هنگامی که همراه او به سال ۱۸۹۰ میرود با هنرمندانی مواجه میشود که دوست دارند در رنسانس زندگی کنند و همینطور او در برشهای تاریخی غوطه میخورد و با همینگوی و فیتز جرالد و جویس و کافکا همکلام میشود. فانتزی این فیلم هر کسی را شیفته جادوی سینما میکند و نباید از تماشایش غافل شد. چون میتواند شما را حسابی در عالم خیال پرواز دهد.
*عنوان کتابی از ارنست همینگوی
ارسال نظر