نویدبخش رحمت - ۱۲ بهمن ۹۱
حمید استیلی
حدود بیست سال پیش با پیر فرزانهای آشنا شدم که مدام از توکل به خدا میگفت و ترجیعبند همه حرفهایش امیدبستن به رحمت خداوندی بود. این مرد بزرگ و عارف بالله یعنی «حاج میرزا اسماعیل دولابی» با صفای درونی و سرور وجودیاش سبب میشد تا اگر هزار غصه هم داریم فراموش کنیم و هربار که از دیدارشان باز میگردیم، به چیزی جز رحمت و محبت خداوند فکر نکنیم. اتفاقا در اولین دیدارمان بعد از آن بازی سرسختانه فوتبال تیم ملی ایران در مقابل تیم امریکا و گلی که من زده بودم، چندین بار برای موفقیت جوانان فوتبالیست و برای کسب موفقیتهای ملی در آن مجلس دعا کردند.
حدود بیست سال پیش با پیر فرزانهای آشنا شدم که مدام از توکل به خدا میگفت و ترجیعبند همه حرفهایش امیدبستن به رحمت خداوندی بود. این مرد بزرگ و عارف بالله یعنی «حاج میرزا اسماعیل دولابی» با صفای درونی و سرور وجودیاش سبب میشد تا اگر هزار غصه هم داریم فراموش کنیم و هربار که از دیدارشان باز میگردیم، به چیزی جز رحمت و محبت خداوند فکر نکنیم. اتفاقا در اولین دیدارمان بعد از آن بازی سرسختانه فوتبال تیم ملی ایران در مقابل تیم امریکا و گلی که من زده بودم، چندین بار برای موفقیت جوانان فوتبالیست و برای کسب موفقیتهای ملی در آن مجلس دعا کردند.
حمید استیلی
حدود بیست سال پیش با پیر فرزانهای آشنا شدم که مدام از توکل به خدا میگفت و ترجیعبند همه حرفهایش امیدبستن به رحمت خداوندی بود. این مرد بزرگ و عارف بالله یعنی «حاج میرزا اسماعیل دولابی» با صفای درونی و سرور وجودیاش سبب میشد تا اگر هزار غصه هم داریم فراموش کنیم و هربار که از دیدارشان باز میگردیم، به چیزی جز رحمت و محبت خداوند فکر نکنیم. اتفاقا در اولین دیدارمان بعد از آن بازی سرسختانه فوتبال تیم ملی ایران در مقابل تیم امریکا و گلی که من زده بودم، چندین بار برای موفقیت جوانان فوتبالیست و برای کسب موفقیتهای ملی در آن مجلس دعا کردند. ایشان همواره با همان زبان لطیف و گفتار دلنشینشان از توسل به ائمه مخصوصا حضرت سیدالشهدا (ع) میگفتند و مدام تکرار میکردند که درهای رحمت خداوندی همواره به روی بندگان گشوده است و با گفتار نرمشان باعث میشدند تا در هر برههای از زندگی بهشت و خوشیهای آخرت را به خود نزدیک ببینیم. صحبتی که از این بزرگ برای من به یادگار مانده تأکید ویژهشان به ذکر صلوات بر محمد(ص) و آل محمد(ع) بود. حرفی که آویزه گوشم شده و توشه گرانقدری است که از محضر این پیر با صفا به یادگار دارم...
حدود بیست سال پیش با پیر فرزانهای آشنا شدم که مدام از توکل به خدا میگفت و ترجیعبند همه حرفهایش امیدبستن به رحمت خداوندی بود. این مرد بزرگ و عارف بالله یعنی «حاج میرزا اسماعیل دولابی» با صفای درونی و سرور وجودیاش سبب میشد تا اگر هزار غصه هم داریم فراموش کنیم و هربار که از دیدارشان باز میگردیم، به چیزی جز رحمت و محبت خداوند فکر نکنیم. اتفاقا در اولین دیدارمان بعد از آن بازی سرسختانه فوتبال تیم ملی ایران در مقابل تیم امریکا و گلی که من زده بودم، چندین بار برای موفقیت جوانان فوتبالیست و برای کسب موفقیتهای ملی در آن مجلس دعا کردند. ایشان همواره با همان زبان لطیف و گفتار دلنشینشان از توسل به ائمه مخصوصا حضرت سیدالشهدا (ع) میگفتند و مدام تکرار میکردند که درهای رحمت خداوندی همواره به روی بندگان گشوده است و با گفتار نرمشان باعث میشدند تا در هر برههای از زندگی بهشت و خوشیهای آخرت را به خود نزدیک ببینیم. صحبتی که از این بزرگ برای من به یادگار مانده تأکید ویژهشان به ذکر صلوات بر محمد(ص) و آل محمد(ع) بود. حرفی که آویزه گوشم شده و توشه گرانقدری است که از محضر این پیر با صفا به یادگار دارم...
ارسال نظر