شلوغش نکنید - ۲۷ بهمن ۸۶
گروه ویژهنامه لوله و پروفیل فولادی در مورد چالشها و مشکلات صنعت لوله و پروفیل گفتو گویی با دکتر غنیمیفر رییس انجمن خانه صنعت و معدن کرده است که متن آن در پی میآید: آقای دکتر غنیمیفر خواهشمند است نظرتان را در خصوص جایگاه صنعت نورد لوله و پروفیل فولادی در عرصه صنعتی کشور بیان نمایید؟
لوله و پروفیل فولادی یکی از مایحتاج زیر مجموعههای صنایع مختلف فلزی کشور است که از ساختن میز و صندلی رستورانها گرفته تا درب و پنجره برجها و حفاظ میادین ورزشی را سرویس میدهد و جالبتر آنکه این محصول ایرانی جایگاهی در میدان جهانی نیز باز کرده بود.
لوله و پروفیل فولادی یکی از مایحتاج زیر مجموعههای صنایع مختلف فلزی کشور است که از ساختن میز و صندلی رستورانها گرفته تا درب و پنجره برجها و حفاظ میادین ورزشی را سرویس میدهد و جالبتر آنکه این محصول ایرانی جایگاهی در میدان جهانی نیز باز کرده بود.
گروه ویژهنامه لوله و پروفیل فولادی در مورد چالشها و مشکلات صنعت لوله و پروفیل گفتو گویی با دکتر غنیمیفر رییس انجمن خانه صنعت و معدن کرده است که متن آن در پی میآید: آقای دکتر غنیمیفر خواهشمند است نظرتان را در خصوص جایگاه صنعت نورد لوله و پروفیل فولادی در عرصه صنعتی کشور بیان نمایید؟
لوله و پروفیل فولادی یکی از مایحتاج زیر مجموعههای صنایع مختلف فلزی کشور است که از ساختن میز و صندلی رستورانها گرفته تا درب و پنجره برجها و حفاظ میادین ورزشی را سرویس میدهد و جالبتر آنکه این محصول ایرانی جایگاهی در میدان جهانی نیز باز کرده بود.
شما از فعل بود استفاده کردید میتوانید منظورتان را واضحتر بیان کنید؟
متاسفانه با اشکالتراشیهایی که در صنعت مزبور بهوجود آمده همهچیز به طرف انحصار پیش رفته است هر چند نهادهای عمومی نیز در این مورد همکاریهای مثبتی از خودشان نشان نمیدهند.
آقای دکتر ظرفیت تولید کارخانههای داخلی از سهم مصرف داخلی کشور چه مقدار بوده و چه مقدار آن از واردات است؟
ظرفیت تولیدی این مجموعه سهمیلیون تن در سال است که یک میلیون تن مواد اولیه آن را فولاد مبارکه تامین میکرد و اینگونه که شنیده میشود این رقم از سال آینده به ظرفیت ۸۰۰هزار تن در سال تقلیل مییابد. دومیلیون تن دیگر ورق وارداتی میباشد.
نظرتان در مورد سهم تولیدکنندگان عزیز ایرانی از سهم بازار صادرات این صنعت چیست؟
بازار صادراتی اکنون پروفیل را شاخهای خریداری میکند. ورقی که فولاد مبارکه به کارخانه هر تولیدکننده میدهد حدود ۲میلیمتر و آنچه که وارد میشود گاه از این هم سنگینتر و حدود ۵/۲میلیمتر صخامت دارد.
به خاطر همین اختلاف وزن در طول ششمتری پروفیل حدود 4/1وزن را تشکیل میدهد کشورهایی که پروفیل با قطر نازکتر تحویل میدهند بازار بهتری دارند. ولی از آنجایی که مشکل کارخانههای ایران همیشه در کمبود مواد اولیه میباشد از طرفی و از آنجاییکه مصرف ورق ضخیمتر باعث بالا بردن تولید وزنی آنها میشود از طرف دیگر باعث شده تولیدکنندگان لوله و پروفیل فولادی ایران کمترین سهم را در صادرات داشته باشند که متاسفانه به این مهم توجه ندارند.
مگر تولیدکنندگان صنعت فوق دارای سندیکای صنفی نبوده که به این مهم توجه داشته و درصدد رفع این موانع در امر صادرات و رفع مشکلات و معضلات این صنعت باشد؟
یکی از تولیدکنندگان که در بین همکاران جایگاه خوبی ندارد و همیشه با هیاهو میگوید که وجوه ما را کارخانه فولاد مبارکه مدتها بلوکه میکند و روز تحویل کالا نیز کالا را گرانتر از کالای صادراتی خودش به آنان تحویل میدهد و یادرهمان مدتی که پول نزد کارخانه بلوکه شده تولیدکننده بایستی بهره سنگین آن را به بانکهای تامینکننده ادا نماید و یا مثلا مطلب دیگری که این تولیدکنندگان از آن به عنوان یکی از مشکلات دیگر عنوان مینمایند مساله حملونقل است که چون مبدا وارداتی یک بندر و مقصد صادراتی بندر دیگری است، وسایط حملونقل نمیتوانند با یک کارخانه قرارداد حملونقل دو سره داشته باشند که به میزان قابل توجهی ارزانتر است که این کار را بایستی وزارت راه و ترابری و سازمان بنادر برنامهریزی کرده تا مسائلی فراهم کند که کالای تولیدی ایران چه از نظر قیمت تمام شده در داخل و چه از نظر قیمت صادراتی مناسب بوده و قابل رقابت با بازار بینالمللی باشد.
باید توجه داشت که این صنعت در نود کارخانه خود حدود ۱۰۰هزار نفر کارگر مستقیم و حدود ۳۰۰هزار نفر به صورت غیرمستقیم فقط در شرایط تولید و حملونقل و فروش و جابهجایی و انبار کالا اشتغال ایجاد کرده است و اگر تعداد آهنگران فعال در کشور که محصولات این کارخانجات داخلی را در تولید محصولات خود استفاده میکند به این آمار اضافه کنیم گروه آهنگران و کارگرانشان نیز از حد یکمیلیون نفر در کشور افزون است.
آقای دکتر بعضی از این زحمتکشان صنعت فوق از تعرفههای وارداتی و قانون تجمیع عوارض در ایجاد مشکلات ومعضلات این صنعت گله دارند نظر شما در این مورد چیست؟
تعرفه وارداتی ورق مورد نیاز اینان ۶درصد است که با ۴درصد ورودیه قانون تجمیع عوارض به ۱۰درصد افزایش مییابد که اکنون در مقابل برای پروفیل وارداتی ۲۰درصد تعرفه تعیین شده است که با توجه به ۲۵درصد اختلاف وزن در اثر کاربری ورق ضخیمتر برای این کارخانجات به وجود میآید ۱۰درصد تفاوت تعرفه که از بین میرود هیچ! شاید ۱۵درصد تفاوت وزن و تعرفه و چنددرصدی هم تفاوت تعرفه وارداتی که روی دست تولیدکننده ایرانی باقی میماند.
از طرفی هم عدم وجود سرمایه در گردش کافی در دست این کارخانهها نیز مزید بر علت است چون بانکها حاضر به تامین این سرمایه نمیباشند اگر سرمایه از جایی تامین شود حداقل در روند صادرات 3 تا 4ماه باید صبر کرد تا وجوه کالای صادراتی برگردد.
در مورد کالای داخلی نیز اگر نقدی فروخته شود یک تا یکونیم ماه برگشت پول معطل میماند حال به این مدتها باید زمانی را که تولیدکنندگان در بانک سرگردان هستند تا وجوه مورد نیاز را تامین کنند شاید حدود نصف بهره مصوبه بانکی به او تعلق بگیرد اضافه کنید این است که روزی برای ما صادرات کار مطلوبی بوده اکنون کمکم به چالشی در راه تولید بدل میشود از طرفی به دلیل نبودن پول مورد نیاز و نرسیدن به سود مورد انتظار در جریان تولید همان روش همیشگی باید به کار گرفته شود.
در ضمن مورد دیگر این است ورقهای وارداتی معمولا استوکی تهیه میشود که خارج از استاندارد جهانی میباشد و معمولا پروفیلها در صنعت به کار برده میشود به این دلیل کالای ساخته شده خصوصیت کالای مرغوب را از دست میدهد.
در مورد حمل و نقل وسیلهای هم که راهآهن در اختیار تولیدکنندگان قرار داده توسط گروههای غیرتولیدی با کیلویی ۷۵ریال به مقصد بندرعباس رزرو گردیده و به تولیدکنندگان تا کیلویی ۲۵۵ریال واگذار میگردد واگر تولیدکننده میخواهد در نوبت بماند نوبت طولانی و انبارداری گران نه تنها کلیه تفاوت مطلوب او را میپوشاند بلکه در پایان مقداری هم خسارت به او تحمیل مینماید.
آقای دکتر به تازگی مشاهده میشود روسای سندیکای مزبور به جای بیان مشکلات اساسی صنعت فوق که هماکنون گریبانگیر آن میباشد قطع گاز را یکی از مشکلات اصلی صنعت قلمداد مینمایند نظرتان را در این مورد بفرمایید؟
جای تعجب است بعضی از این عزیزان از قطع شدن گاز در سرمای استثنایی سالجاری شکایتمند بودند اما هیچکدام توجه نداشتند که اختیار وسایل حملونقل و مقررات مربوط به آن و در اختیار قرار دادن تسهیلات بانکی و نرخ و مقررات مربوط به آن مشکلاتی است که بسیاری از کشورها این مسائل را از مشکلات جامعه تولید حذف کردهاند اما قطع برق و گاز و تلفن و آب در سرماهای کشورهایی مثل کانادا و ایالات متحده و کشورهای اروپایی و ترکیه همین جواب را داشته است که در کشور ما هم حکمفرما شد.
آقای دکتر روسای محترم سندیکای فوق در بیانیههای مختلف یکی از عوامل اصلی یا شاید مهمترین عامل مشکلات خود را در صادرات بیرویه شرکت فولاد مبارکه که به عنوان بزرگترین تامینکننده مواد اولیه فولادی کشور میباشد داشتهاند آیا شما هم صحت و سقم این نظرات دوستان را تایید میکنید؟
خیر چون وقتی فولاد مبارکه بازار مناسب در داخل کشور را دارد چرا دست به صادرات بزند.
فولاد مبارکه نشان داده که از نظر فناوری در جایگاهی قرار دارد که محصولات آن در بازارهای جهانی پذیرفته شده است؛ اما سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که فولاد مبارکه اگر از نظر این دوستان قادر به تامین نیازهای داخلی نبوده و قادر به تامین ورق مورد نیاز نمیباشد: به دلیل خصوصیسازی شرکتهای دولتی است که از سرمایهگذاری جدید منع شدهاند و در مورد بخش خصوصی خردهپا نیز درآمدهایی که از ناحیه سپردهگذاری در بانکها و اوراق مشارکت به آنها پیشنهاد میشود عملا باعث شده که اینگونه نهادها به رقابت با تولید اقدام کنند.
لوله و پروفیل فولادی یکی از مایحتاج زیر مجموعههای صنایع مختلف فلزی کشور است که از ساختن میز و صندلی رستورانها گرفته تا درب و پنجره برجها و حفاظ میادین ورزشی را سرویس میدهد و جالبتر آنکه این محصول ایرانی جایگاهی در میدان جهانی نیز باز کرده بود.
شما از فعل بود استفاده کردید میتوانید منظورتان را واضحتر بیان کنید؟
متاسفانه با اشکالتراشیهایی که در صنعت مزبور بهوجود آمده همهچیز به طرف انحصار پیش رفته است هر چند نهادهای عمومی نیز در این مورد همکاریهای مثبتی از خودشان نشان نمیدهند.
آقای دکتر ظرفیت تولید کارخانههای داخلی از سهم مصرف داخلی کشور چه مقدار بوده و چه مقدار آن از واردات است؟
ظرفیت تولیدی این مجموعه سهمیلیون تن در سال است که یک میلیون تن مواد اولیه آن را فولاد مبارکه تامین میکرد و اینگونه که شنیده میشود این رقم از سال آینده به ظرفیت ۸۰۰هزار تن در سال تقلیل مییابد. دومیلیون تن دیگر ورق وارداتی میباشد.
نظرتان در مورد سهم تولیدکنندگان عزیز ایرانی از سهم بازار صادرات این صنعت چیست؟
بازار صادراتی اکنون پروفیل را شاخهای خریداری میکند. ورقی که فولاد مبارکه به کارخانه هر تولیدکننده میدهد حدود ۲میلیمتر و آنچه که وارد میشود گاه از این هم سنگینتر و حدود ۵/۲میلیمتر صخامت دارد.
به خاطر همین اختلاف وزن در طول ششمتری پروفیل حدود 4/1وزن را تشکیل میدهد کشورهایی که پروفیل با قطر نازکتر تحویل میدهند بازار بهتری دارند. ولی از آنجایی که مشکل کارخانههای ایران همیشه در کمبود مواد اولیه میباشد از طرفی و از آنجاییکه مصرف ورق ضخیمتر باعث بالا بردن تولید وزنی آنها میشود از طرف دیگر باعث شده تولیدکنندگان لوله و پروفیل فولادی ایران کمترین سهم را در صادرات داشته باشند که متاسفانه به این مهم توجه ندارند.
مگر تولیدکنندگان صنعت فوق دارای سندیکای صنفی نبوده که به این مهم توجه داشته و درصدد رفع این موانع در امر صادرات و رفع مشکلات و معضلات این صنعت باشد؟
یکی از تولیدکنندگان که در بین همکاران جایگاه خوبی ندارد و همیشه با هیاهو میگوید که وجوه ما را کارخانه فولاد مبارکه مدتها بلوکه میکند و روز تحویل کالا نیز کالا را گرانتر از کالای صادراتی خودش به آنان تحویل میدهد و یادرهمان مدتی که پول نزد کارخانه بلوکه شده تولیدکننده بایستی بهره سنگین آن را به بانکهای تامینکننده ادا نماید و یا مثلا مطلب دیگری که این تولیدکنندگان از آن به عنوان یکی از مشکلات دیگر عنوان مینمایند مساله حملونقل است که چون مبدا وارداتی یک بندر و مقصد صادراتی بندر دیگری است، وسایط حملونقل نمیتوانند با یک کارخانه قرارداد حملونقل دو سره داشته باشند که به میزان قابل توجهی ارزانتر است که این کار را بایستی وزارت راه و ترابری و سازمان بنادر برنامهریزی کرده تا مسائلی فراهم کند که کالای تولیدی ایران چه از نظر قیمت تمام شده در داخل و چه از نظر قیمت صادراتی مناسب بوده و قابل رقابت با بازار بینالمللی باشد.
باید توجه داشت که این صنعت در نود کارخانه خود حدود ۱۰۰هزار نفر کارگر مستقیم و حدود ۳۰۰هزار نفر به صورت غیرمستقیم فقط در شرایط تولید و حملونقل و فروش و جابهجایی و انبار کالا اشتغال ایجاد کرده است و اگر تعداد آهنگران فعال در کشور که محصولات این کارخانجات داخلی را در تولید محصولات خود استفاده میکند به این آمار اضافه کنیم گروه آهنگران و کارگرانشان نیز از حد یکمیلیون نفر در کشور افزون است.
آقای دکتر بعضی از این زحمتکشان صنعت فوق از تعرفههای وارداتی و قانون تجمیع عوارض در ایجاد مشکلات ومعضلات این صنعت گله دارند نظر شما در این مورد چیست؟
تعرفه وارداتی ورق مورد نیاز اینان ۶درصد است که با ۴درصد ورودیه قانون تجمیع عوارض به ۱۰درصد افزایش مییابد که اکنون در مقابل برای پروفیل وارداتی ۲۰درصد تعرفه تعیین شده است که با توجه به ۲۵درصد اختلاف وزن در اثر کاربری ورق ضخیمتر برای این کارخانجات به وجود میآید ۱۰درصد تفاوت تعرفه که از بین میرود هیچ! شاید ۱۵درصد تفاوت وزن و تعرفه و چنددرصدی هم تفاوت تعرفه وارداتی که روی دست تولیدکننده ایرانی باقی میماند.
از طرفی هم عدم وجود سرمایه در گردش کافی در دست این کارخانهها نیز مزید بر علت است چون بانکها حاضر به تامین این سرمایه نمیباشند اگر سرمایه از جایی تامین شود حداقل در روند صادرات 3 تا 4ماه باید صبر کرد تا وجوه کالای صادراتی برگردد.
در مورد کالای داخلی نیز اگر نقدی فروخته شود یک تا یکونیم ماه برگشت پول معطل میماند حال به این مدتها باید زمانی را که تولیدکنندگان در بانک سرگردان هستند تا وجوه مورد نیاز را تامین کنند شاید حدود نصف بهره مصوبه بانکی به او تعلق بگیرد اضافه کنید این است که روزی برای ما صادرات کار مطلوبی بوده اکنون کمکم به چالشی در راه تولید بدل میشود از طرفی به دلیل نبودن پول مورد نیاز و نرسیدن به سود مورد انتظار در جریان تولید همان روش همیشگی باید به کار گرفته شود.
در ضمن مورد دیگر این است ورقهای وارداتی معمولا استوکی تهیه میشود که خارج از استاندارد جهانی میباشد و معمولا پروفیلها در صنعت به کار برده میشود به این دلیل کالای ساخته شده خصوصیت کالای مرغوب را از دست میدهد.
در مورد حمل و نقل وسیلهای هم که راهآهن در اختیار تولیدکنندگان قرار داده توسط گروههای غیرتولیدی با کیلویی ۷۵ریال به مقصد بندرعباس رزرو گردیده و به تولیدکنندگان تا کیلویی ۲۵۵ریال واگذار میگردد واگر تولیدکننده میخواهد در نوبت بماند نوبت طولانی و انبارداری گران نه تنها کلیه تفاوت مطلوب او را میپوشاند بلکه در پایان مقداری هم خسارت به او تحمیل مینماید.
آقای دکتر به تازگی مشاهده میشود روسای سندیکای مزبور به جای بیان مشکلات اساسی صنعت فوق که هماکنون گریبانگیر آن میباشد قطع گاز را یکی از مشکلات اصلی صنعت قلمداد مینمایند نظرتان را در این مورد بفرمایید؟
جای تعجب است بعضی از این عزیزان از قطع شدن گاز در سرمای استثنایی سالجاری شکایتمند بودند اما هیچکدام توجه نداشتند که اختیار وسایل حملونقل و مقررات مربوط به آن و در اختیار قرار دادن تسهیلات بانکی و نرخ و مقررات مربوط به آن مشکلاتی است که بسیاری از کشورها این مسائل را از مشکلات جامعه تولید حذف کردهاند اما قطع برق و گاز و تلفن و آب در سرماهای کشورهایی مثل کانادا و ایالات متحده و کشورهای اروپایی و ترکیه همین جواب را داشته است که در کشور ما هم حکمفرما شد.
آقای دکتر روسای محترم سندیکای فوق در بیانیههای مختلف یکی از عوامل اصلی یا شاید مهمترین عامل مشکلات خود را در صادرات بیرویه شرکت فولاد مبارکه که به عنوان بزرگترین تامینکننده مواد اولیه فولادی کشور میباشد داشتهاند آیا شما هم صحت و سقم این نظرات دوستان را تایید میکنید؟
خیر چون وقتی فولاد مبارکه بازار مناسب در داخل کشور را دارد چرا دست به صادرات بزند.
فولاد مبارکه نشان داده که از نظر فناوری در جایگاهی قرار دارد که محصولات آن در بازارهای جهانی پذیرفته شده است؛ اما سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که فولاد مبارکه اگر از نظر این دوستان قادر به تامین نیازهای داخلی نبوده و قادر به تامین ورق مورد نیاز نمیباشد: به دلیل خصوصیسازی شرکتهای دولتی است که از سرمایهگذاری جدید منع شدهاند و در مورد بخش خصوصی خردهپا نیز درآمدهایی که از ناحیه سپردهگذاری در بانکها و اوراق مشارکت به آنها پیشنهاد میشود عملا باعث شده که اینگونه نهادها به رقابت با تولید اقدام کنند.
ارسال نظر