نرم نرمک میرسد اینک بهار
نیلوفر بان
روزنامه نگار فرهنگ و هنر
هر کاری را زیر آفتاب وقتی ست
زمانی ست برای ولادت
زمانی برای موت
زمانی برای دوختن
و زمانی برای شکافتن
زمانی برای گفتن
و زمانی برای سکوت
کتاب جامعه، باب سوم
نوروز، زمان گذر از مرگ و سکوت فصلی سرد و رسیدن به آغاز رستنها و تولدها و جاری شدن نور و آب و شادی است. قرنهاست ما ایرانیان سال نو خود را همزمان با زنده شدن دوباره طبیعت و با امید به رسیدن به روزی دیگر وحالی بهتر آغاز میکنیم. نوروز در بطن خود نویددهنده رویش بذرهای اسیر در زمین منجمد و تکاپو و امید به تغییر احوال است.
روزنامه نگار فرهنگ و هنر
هر کاری را زیر آفتاب وقتی ست
زمانی ست برای ولادت
زمانی برای موت
زمانی برای دوختن
و زمانی برای شکافتن
زمانی برای گفتن
و زمانی برای سکوت
کتاب جامعه، باب سوم
نوروز، زمان گذر از مرگ و سکوت فصلی سرد و رسیدن به آغاز رستنها و تولدها و جاری شدن نور و آب و شادی است. قرنهاست ما ایرانیان سال نو خود را همزمان با زنده شدن دوباره طبیعت و با امید به رسیدن به روزی دیگر وحالی بهتر آغاز میکنیم. نوروز در بطن خود نویددهنده رویش بذرهای اسیر در زمین منجمد و تکاپو و امید به تغییر احوال است.
نیلوفر بان
روزنامه نگار فرهنگ و هنر
هر کاری را زیر آفتاب وقتی ست
زمانی ست برای ولادت
زمانی برای موت
زمانی برای دوختن
و زمانی برای شکافتن
زمانی برای گفتن
و زمانی برای سکوت
کتاب جامعه، باب سوم
نوروز، زمان گذر از مرگ و سکوت فصلی سرد و رسیدن به آغاز رستنها و تولدها و جاری شدن نور و آب و شادی است. قرنهاست ما ایرانیان سال نو خود را همزمان با زنده شدن دوباره طبیعت و با امید به رسیدن به روزی دیگر وحالی بهتر آغاز میکنیم. نوروز در بطن خود نویددهنده رویش بذرهای اسیر در زمین منجمد و تکاپو و امید به تغییر احوال است. به همین دلیل برای شاعران مشروطه و شاعران پس از نیما، نوروز و آمدن بهار فضایی میساخت برای نشان دادن اعتراضهای سیاسی و امیدشان به تغییر اوضاع و احوال اجتماعی. در روزگار کهن تبدیل تاریکی و انجماد طبیعت به گرمی و رویش، به واسطه قربانی کردن نیکوترین جوان و ریختن خونش بر کشتزارها روی میداد. خدایان با گرفتن قربانی، به تبدیل فصلها رضایت میدادند و رستنیها و سبزیها از خون جوان نژاده میروییدند. بهار میرسید. نخ این آیین را میتوان تا روزگاران اخیر، تا مراسم سوگ سیاوش پیگرفت، آنجا که جوانی بیگناه قربانی و از خون بر زمین ریختهاش گیاه پرسیاووشان میروید. در آستانه نوروز ۹۲، نوروزیه دنیای اقتصاد را با امید به رسیدن به حالی بهتر در سال جدید و با یاد درگذشتگان و رباعیای از خیام آغاز میکنیم.
بنگر ز صبا دامن گل چاک شده
بلبل ز جمال گل طربناک شده
در سایه گل نشین که بسیار این گل
از خاک بر آمده است و در خاک شده
روزنامه نگار فرهنگ و هنر
هر کاری را زیر آفتاب وقتی ست
زمانی ست برای ولادت
زمانی برای موت
زمانی برای دوختن
و زمانی برای شکافتن
زمانی برای گفتن
و زمانی برای سکوت
کتاب جامعه، باب سوم
نوروز، زمان گذر از مرگ و سکوت فصلی سرد و رسیدن به آغاز رستنها و تولدها و جاری شدن نور و آب و شادی است. قرنهاست ما ایرانیان سال نو خود را همزمان با زنده شدن دوباره طبیعت و با امید به رسیدن به روزی دیگر وحالی بهتر آغاز میکنیم. نوروز در بطن خود نویددهنده رویش بذرهای اسیر در زمین منجمد و تکاپو و امید به تغییر احوال است. به همین دلیل برای شاعران مشروطه و شاعران پس از نیما، نوروز و آمدن بهار فضایی میساخت برای نشان دادن اعتراضهای سیاسی و امیدشان به تغییر اوضاع و احوال اجتماعی. در روزگار کهن تبدیل تاریکی و انجماد طبیعت به گرمی و رویش، به واسطه قربانی کردن نیکوترین جوان و ریختن خونش بر کشتزارها روی میداد. خدایان با گرفتن قربانی، به تبدیل فصلها رضایت میدادند و رستنیها و سبزیها از خون جوان نژاده میروییدند. بهار میرسید. نخ این آیین را میتوان تا روزگاران اخیر، تا مراسم سوگ سیاوش پیگرفت، آنجا که جوانی بیگناه قربانی و از خون بر زمین ریختهاش گیاه پرسیاووشان میروید. در آستانه نوروز ۹۲، نوروزیه دنیای اقتصاد را با امید به رسیدن به حالی بهتر در سال جدید و با یاد درگذشتگان و رباعیای از خیام آغاز میکنیم.
بنگر ز صبا دامن گل چاک شده
بلبل ز جمال گل طربناک شده
در سایه گل نشین که بسیار این گل
از خاک بر آمده است و در خاک شده
ارسال نظر