عشق و زندگی به روایت هانکه
همایون اسعدیان
کارگردان طلا و مس
بهتازگی فیلم «عشق» میشائیل هانکه به شدت من را تحت تاثیر قرار داده است. میشاییل هانکه سه سال قبل با فیلم «روبان سفید» برنده جایزه معتبرسینمایی جشنواره کن شد. فیلم عشق که نخل طلای جشنواره کن اخیر را تصاحب کرده داستان عشق پیرها است. در شرایطی که ما فکر میکنیم عشق تنها در سنین ۱۸-۱۷ سالگی آمادگی شکوفایی دارد. عشق و دوست داشتن بزرگترین نکته فیلم هانکه است و به بهترین شکل ممکن هم آموزش داده میشود. فیلمی که بر خلاف نام آشنایش، محتوای متفاوتی نسبت به موضوعات مورد علاقه فیلمسازان دارد.
کارگردان طلا و مس
بهتازگی فیلم «عشق» میشائیل هانکه به شدت من را تحت تاثیر قرار داده است. میشاییل هانکه سه سال قبل با فیلم «روبان سفید» برنده جایزه معتبرسینمایی جشنواره کن شد. فیلم عشق که نخل طلای جشنواره کن اخیر را تصاحب کرده داستان عشق پیرها است. در شرایطی که ما فکر میکنیم عشق تنها در سنین ۱۸-۱۷ سالگی آمادگی شکوفایی دارد. عشق و دوست داشتن بزرگترین نکته فیلم هانکه است و به بهترین شکل ممکن هم آموزش داده میشود. فیلمی که بر خلاف نام آشنایش، محتوای متفاوتی نسبت به موضوعات مورد علاقه فیلمسازان دارد.
همایون اسعدیان
کارگردان طلا و مس
بهتازگی فیلم «عشق» میشائیل هانکه به شدت من را تحت تاثیر قرار داده است. میشاییل هانکه سه سال قبل با فیلم «روبان سفید» برنده جایزه معتبرسینمایی جشنواره کن شد. فیلم عشق که نخل طلای جشنواره کن اخیر را تصاحب کرده داستان عشق پیرها است. در شرایطی که ما فکر میکنیم عشق تنها در سنین 18-17 سالگی آمادگی شکوفایی دارد. عشق و دوست داشتن بزرگترین نکته فیلم هانکه است و به بهترین شکل ممکن هم آموزش داده میشود. فیلمی که بر خلاف نام آشنایش، محتوای متفاوتی نسبت به موضوعات مورد علاقه فیلمسازان دارد. اکثر شخصیتهای این فیلم که به زبان فرانسوی تهیه شده است سالمندانی هستند که مرگ را در چند قدمی خود میبینند. در اغلب فیلمهای هانکه ما با نماها و پلانهای ساکن و طولانی روبهرو هستیم که این مساله هم مربوط به دعوت مخاطبان به فکر و تامل در باب آن تصویری که در فیلم ارائه میدهد است که در دنیای سریع و خلاصه شده مدرن امروز که اجازه تامل و فکر را به انسان نمیدهد هانکه با پلانهای طولانی و درعین حال پرتنش مخاطبانش را دعوت به فکر میکند. فیلم «عشق» محصول مشترک فرانسه، آلمان و اتریش است. داستان فیلم درباره یک زوج به نام ژرژ و آن است که هر دو زمانی معلم موسیقی بودند. این دو دوران آرام بازنشستگی خود را در پاریس میگذرانند تا اینکه آن دچار حمله مغزی میشود. این اتفاق عشق میان این دو را در معرض آزمونی دشوار میگذارد. فیلمهای هانکه از طرفی روایتهایی روانشناختی از رفتارها و روابط انسانی است که در تقابل با دنیای مدرن شکل میگیرد که اوج آن در فیلم درخشانش معلم پیانو قابل رویت است، داستان زنی که معلم پیانو است یا حتی در فیلم بازیهای مضحک که مسائل روانشناختی و جامعه شناختی پررنگی در پس روابط انسانها و شخصیتها را به نمایش میگذارد. هانکه استاد نمایش حقایق میخکوب کننده است که اوج آن در فیلم، پنهان شکل میگیرد که با یک غافلگیری و چرخش داستان و حقایق رو شده چنان سیلی میزند که سرخیاش تا مدتها بر ذهن مخاطبان میماند... «عشق» ریتمی کند و لحنی توامان آرام و نگران دارد و طنز صریح و تلخ سینمای هانکه در سراسر فیلم جاری ست. فیلم با صراحت محض آغاز میشود و مثل اغلب فیلمهای هانکه و آثار بزرگ سینما با پرسش و ابهام به پایان میرسد.
کارگردان طلا و مس
بهتازگی فیلم «عشق» میشائیل هانکه به شدت من را تحت تاثیر قرار داده است. میشاییل هانکه سه سال قبل با فیلم «روبان سفید» برنده جایزه معتبرسینمایی جشنواره کن شد. فیلم عشق که نخل طلای جشنواره کن اخیر را تصاحب کرده داستان عشق پیرها است. در شرایطی که ما فکر میکنیم عشق تنها در سنین 18-17 سالگی آمادگی شکوفایی دارد. عشق و دوست داشتن بزرگترین نکته فیلم هانکه است و به بهترین شکل ممکن هم آموزش داده میشود. فیلمی که بر خلاف نام آشنایش، محتوای متفاوتی نسبت به موضوعات مورد علاقه فیلمسازان دارد. اکثر شخصیتهای این فیلم که به زبان فرانسوی تهیه شده است سالمندانی هستند که مرگ را در چند قدمی خود میبینند. در اغلب فیلمهای هانکه ما با نماها و پلانهای ساکن و طولانی روبهرو هستیم که این مساله هم مربوط به دعوت مخاطبان به فکر و تامل در باب آن تصویری که در فیلم ارائه میدهد است که در دنیای سریع و خلاصه شده مدرن امروز که اجازه تامل و فکر را به انسان نمیدهد هانکه با پلانهای طولانی و درعین حال پرتنش مخاطبانش را دعوت به فکر میکند. فیلم «عشق» محصول مشترک فرانسه، آلمان و اتریش است. داستان فیلم درباره یک زوج به نام ژرژ و آن است که هر دو زمانی معلم موسیقی بودند. این دو دوران آرام بازنشستگی خود را در پاریس میگذرانند تا اینکه آن دچار حمله مغزی میشود. این اتفاق عشق میان این دو را در معرض آزمونی دشوار میگذارد. فیلمهای هانکه از طرفی روایتهایی روانشناختی از رفتارها و روابط انسانی است که در تقابل با دنیای مدرن شکل میگیرد که اوج آن در فیلم درخشانش معلم پیانو قابل رویت است، داستان زنی که معلم پیانو است یا حتی در فیلم بازیهای مضحک که مسائل روانشناختی و جامعه شناختی پررنگی در پس روابط انسانها و شخصیتها را به نمایش میگذارد. هانکه استاد نمایش حقایق میخکوب کننده است که اوج آن در فیلم، پنهان شکل میگیرد که با یک غافلگیری و چرخش داستان و حقایق رو شده چنان سیلی میزند که سرخیاش تا مدتها بر ذهن مخاطبان میماند... «عشق» ریتمی کند و لحنی توامان آرام و نگران دارد و طنز صریح و تلخ سینمای هانکه در سراسر فیلم جاری ست. فیلم با صراحت محض آغاز میشود و مثل اغلب فیلمهای هانکه و آثار بزرگ سینما با پرسش و ابهام به پایان میرسد.
ارسال نظر