عجلهای برای خوانندگی نداشتم - ۹ آذر ۹۱
او خوانندهای است که به راحتی مصاحبه نمیکند. درواقع تعداد مصاحبههایش با نشریات به تعداد انگشتان یک دست هم نمیرسد، اما خیلیها صدایش را دوست دارند و کارهایش را دنبال میکنند. از بدو ورود به دنیای موسیقی، روند رو به رشدی داشته و با تجربه کردن سختیها، پستیها و بلندیهای بسیاری در این عرصه، توانسته به جایگاه خوبی در میان مردم دست پیدا کند. حمید عسکری خوانندهای نیست که مشکلات بر او تاثیر منفی بگذارد. او از هر تجربهای استفاده بهینه کرده تا دنیای موسیقیاش را پر رنگ و لعابتر به مردم عرضه کند.
او خوانندهای است که به راحتی مصاحبه نمیکند. درواقع تعداد مصاحبههایش با نشریات به تعداد انگشتان یک دست هم نمیرسد، اما خیلیها صدایش را دوست دارند و کارهایش را دنبال میکنند. از بدو ورود به دنیای موسیقی، روند رو به رشدی داشته و با تجربه کردن سختیها، پستیها و بلندیهای بسیاری در این عرصه، توانسته به جایگاه خوبی در میان مردم دست پیدا کند. حمید عسکری خوانندهای نیست که مشکلات بر او تاثیر منفی بگذارد. او از هر تجربهای استفاده بهینه کرده تا دنیای موسیقیاش را پر رنگ و لعابتر به مردم عرضه کند. این خواننده معتقد است در دنیایی که مردم مخاطب اصلی شما نباشند، فعالیت در زمینه هنری بیهوده خواهد بود. به همین دلیل در ساخت کارهایش، مخاطبان را در نظر دارد. او تاکنون سه آلبوم روانه بازار موسیقی کرده که کمای یک تا سه نام دارد. جدیدترین آلبوم او مدتی است که در مرحله تولید به سر میبرد. در آخرین کنسرتی که داشت ثابت کرد که به بهتر شدن فکر میکند. با این خواننده و آهنگساز که اخیرا تیتراژ سریال «دختران حوا» را هم خوانده و بسیار هم مورد استقبال قرار گرفته به گفتوگو نشستهایم.
شما صرفا خواننده نیستید و فعالیتهایتان در زمینه آهنگسازی نیز زبانزد است. آیا آهنگسازی شما را به خوانندگی کشاند؟
بله، همانطور که میدانید، من قبل از اینکه خواننده شوم، آهنگسازی میکردهام و قبل از اینکه خود را یک خواننده بدانم، آهنگساز میدانم. من سالها قبل از اینکه در عرصه خوانندگی شناخته شوم، آهنگسازی میکردم. همان وقتها که آهنگسازی میکردم و در آنها میخواندم، دوستانم میگفتند خودت بخوان و آلبوم منتشر کن، اما من قبول نمیکردم و در پاسخ، به دنبال فرصتی مناسب بودم تا بتوانم در شرایط مناسب بخوانم و آلبومم را منتشر کنم.
یعنی برایتان مهم نبود که شاید دیر بشود؟
هیچ عجلهای برای خوانندگی نداشتم، فقط میخواستم کار خوب و مردمی منتشر کنم، برای همین همزمان آن خیلی برایم مهم نبود. دیدی که بالاخره این اتفاق افتاد و آلبوم من منتشر شد و به دست علاقهمندان رسید. بعداز آن هم همانطور که میدانید، آلبومهای دیگری نیز روانه بازار موسیقی کردم.
پس به خوانندگی به عنوان یک شغل نگاه نمیکنید؟
خیر، به هیچ وجه! کلا به خوانندگی وابستگی و دلبستگی ندارم. شغل من آهنگسازی است، نه خوانندگی! به همین دلیل نیز آهنگسازی برایم در اولویت قرار دارد.
اما شما ترانههایتان را نیز خودتان میگویید. پیش از این نیز عنوان کرده بودید که با ترانههایتان ارتباط بهتری دارید.
بله، من با ترانههایی که خودم سرودهام، به خوبی، ارتباط برقرار میکنم، چون با توجه به شرایط روحیای که داشتهام آنها را سرودهام و همه آنها حسهای درونی من هستند، مثلا ترانه بازم دلم گرفته، یکی از این دست ترانهها است که خیلی دوستش دارم.
این که یک خواننده خودش ترانه میسراید، آهنگ میسازد و سپس میخواند، چه تاثیری در روند کارش دارد؟
به اعتقاد من آهنگسازی که خودش ترانه مینویسد، به خوبی میتواند بر روی این ترانه ملودی بگذارد، چرا که مجموعه کار از تراوشات ذهنی و حسی اوست و اینها هر چه به هم نزدیکتر باشند، بهتر میتوانند بر روی آنها کار کنند. ترانهای که خود من نوشتهام و با حس خودم سروده شده است، هنگام آهنگسازی بهتر میتوانم با آن ارتباط برقرار کنم. چون خودم میدانم که به عنوان یک شاعر منظورم از ابیاتی که سرودهام چه بوده و نهایتا قرار است چه کاری عرضه کنم.
اما به نظر میرسد اگر ترانههایتان را یک نفر دیگر آهنگسازی میکرد، بهتر نتیجه میگرفتید؟
چرا، همیشه هم همینطور است. ولی آنچه مسلم است این است که ما در کشورمان آهنگساز خوب کم داریم و در میان این عده کم نیز آن کسی که بتواند با ترانههای من ارتباط خوبی برقرار کند و ملودی هماهنگی بر روی آن بسازد، قطعا به اندازه انگشتان یک دست هم نیست؛ یعنی درواقع میتوان گفت ما آهنگساز خوب خیلی کم داریم. بنابراین وقتی خودم ترانه میگویم و به آهنگسازی نیز اشراف دارم، چرا آهنگهایم را به فرد دیگری بسپارم؟ در همه کشورهای دنیا معمولا خوانندگان اکثرا خودشان کارهای خودشان را میسازند، به هر حال من فکر میکنم که خواندن کافی نیست، چون وقتی میخواهید یک مولف باشید، حتما باید خودتان آثارتان را تولید کنید تا آن چیزی را که در اندیشه و فکر شماست بتوانید بیان کنید.
تا جایی که امکان داشته باشد، سعی میکنم خودم آهنگهایم را بسازم. همیشه سعی کردهام کارم را به خوبی انجام بدهم. من برای رسیدن به چنین جایی زحمت کشیدهام و این طور نبوده که یک شبه آن را به دست آورده باشم.
در زمینه تنظیم هم تا برههای فقط با میلاد ترابی همکاری میکردید، و بعد از مدتی همکاری با دیگران را پذیرفتید. چرا؟
در آلبوم اولم بود که من فقط با میلاد ترابی همکاری داشتم و بعدتر نیما وارسته هم به همکارانم اضافه شد. اصلا تعصبی ندارم روی اینکه چه کسی کارم را تنظیم کند. آنچه برایم مهم است این است که آن تنظیمکننده بداند که من از همکاری با او چه میخواهم و نتیجه این همکاری نیز مثبت باشد. برای من مهم است که کسی که با من همکاری میکند بتواند با کارهایم ارتباط برقرار کند یا نه. ضمن این که در شرایط متفاوت، اگر احساس کنم که به حضور کسی نیاز هست، حتما از او دعوت به همکاری خواهم کرد. در اولین آلبوم فقط میلاد ترابی بود و در آلبوم بعدی میلاد نیز اضافه شد و حالا هم اگر احساس کنم کسی میتواند به خوبی از عهده تنظیمهای قطعاتم برآید، قطعا به او پیشنهاد همکاری میدهم.
در آلبوم کمای ۳ نیز همکاران بسیاری داشتم؛ مثلا ترانهها را علی بحرینی، داریوش شهریاری، نرگس جعفری و امین بامشاد سروده بودند و در تنظیمها نیز دوستانی همچون میلاد ترابی، مهران خالصی، امید حجت و فرشاد فارسی با من همکاری کردهاند. این نشان میدهد که من تکبعدی نیستم و دوست دارم کارهای متنوع و خوب ارائه کنم.
ترانه کارهای شما با آنچه ما به عنوان ترانه میشناسیم فاصله دارد به لحاظ فرم و وزن و...آیا رعایت نکردن قواعد شعری دلیل وجود این همه احساس در ترانهها و نهایتا آهنگهایتان است؟
من اصلا شاعر نیستم، من فقط کلامی را که حرف دلم هست، مینویسم شاید این حرف من چندان حرفهای نباشد، اما من موزیک را صرفا به صورت دلی کار میکنم. معتقد به قاعده خاصی در این خصوص نیستم. آنچه به فکرم میرسد و قلبم میگوید درست است مینویسم، میسازم و اجرا میکنم. من اسم نوشتههایم را ترانه نمیگذارم، اسم اینها کلام است، سواد و بینش من در همین حد است من چیزی را که دوست دارم کار میکنم و اگر روزی آنچه دوست دارم به ذهنم نرسد، دیگر نمیخوانم!
شما برای خیلی از خوانندهها آهنگسازی کردهاید و عموما حاصل این همکاریها موفقیتآمیز بوده، بهتر نبود آنها را خودتان میخواندید؟
من وقتی ساختن کاری را به نیت کسی آغاز میکنم، میگویم که این ملودی قسمت آن آدم است و به این فکر نمیافتم که ای کاش خودم آن را خوانده بودم.
شما از گفتوگو با نشریات گریزان هستید، دلیلش چیست؟
اتفاقا من ارتباط خوبی با نشریات دارم و از آنها گریزان نیستم. شاید در برههای از زمان دوست نداشتهام خبری از من در نشریات باشد و آن وقت خبری از خود اعلام نکردهام. اما این دلیل بر این نیست که ارتباطم با نشریات بد باشد و از دوستان خبرنگار گریزان باشم. مدتی در نشریات از من خبر و گفتوگو زیاد کار میشد، ولی شاید در برههای احساس کردم فعلا لازم نیست خبری از من منتشر شود.
من کار خودم را میکنم و بیش از هر چیزی روی کارم متمرکز میشوم. علاوه بر اینها زمان درگیر تولید آلبوم جدید و ساخت آهنگ برای خوانندههای دیگر. کمبود وقت را به حساب گریزان بودن من نگذارید.
ناگفته نماند که من همواره ترجیح میدهم به جای اینکه حرف بزنم، عمل کنم و وقتم را صرف کارم کنم که نتیجه بهتری برایم خواهد داشت. اگر از سلامت یک نشریه مطمئن باشم، چرا نباید حرف بزنم؟ خوشبختانه، تعداد این نشریات و تعداد دوستان خبرنگاری که حرفهای کار میکنند نیز اندک نیست.
موسیقی ایران را در مقایسه با موسیقی دیگر کشورها دارای جایگاه مناسب میدانید؟
این طور نمیشود به این قضیه نگاه کرد. هر کس به اندازه داشتههای خودش برداشت میکند. ما نیز در ایران در حد وسعمان از موسیقی برداشت میکنیم. شاید ما در موسیقی در حد عالی نباشیم، اما به جایگاه قابل قبولی نزدیک میشویم. ما در این زمینه افراد مستعدی داریم که با توجه به امکانات موجود در موسیقی، خیلی خوب فعالیت میکنند و کارهای نو و متفاوتی را ارائه میدهند.
با رقیبان حرفهای چه میکنید؟
دنبال رقیب برای رقابت کردن نیستم، به نظر من جامعه موسیقی به اندازه کافی جا برای همه دارد، این مردم هستند که در نهایت قضاوت میکنند تا اثری را به دیگری ترجیح دهند.
حضور این همه خواننده در بازار موسیقی برای شما مضر نیست؟
همانطور که گفتم جا برای همه هست. چرا فکر میکنیم با حضور خوانندگان زیاد جای ما تنگ میشود؟ ما برای خودمان جای خود را داریم و آنها هم جای خودشان. هیچ کس قرار نیست جای کسی را بگیرد. اتفاقا باید خوشحال بود که قدرت انتخاب مردم بیشتر میشود و هر کسی با توجه به سلیقه و علاقهای که دارد، دست به انتخاب میزند.
فکر میکنید تحصیلات آکادمیک چقدر میتواند در روند کاری یک خواننده تاثیرگذار باشد؟
داشتن علم برای هر موضوعی بسیار تاثیرگذار است. در موسیقی هم اگر تحصیلات آکادمیک وجود داشته باشد، میتوان بهرههای بیشتری برد و استفادههای بهینهتری کرد. نکته دیگری که هست این است که کلا در هنر استعداد ذاتی نقش اصلی دارد، اگر شما استعداد ذاتی نداشته باشید، تحصیلات آکادمیک نمیتواند به تنهایی از شما یک هنرمند بسازد. بعد از آن میتوانید با تمرین و پشتکار باعث رشد آن بشوید.
شما نیز در این زمینه تحصیلات آکادمیک داشته اید؟
من موسیقی را در دانشگاه نخواندم، اما در دوران کودکی به کلاسهای موسیقی و آموزش گیتار و در زمینه خوانندگی به کلاس سولفژ رفتم. بعد خودم تمرین میکردم و سعی میکردم در کارم پیشرفت کنم.
نوازندگی نیز در خوانندگی کمککننده است؟
به عقیده من، مثل این میماند که شما بخواهی از خانه بیرون بروی، خب حتما باید کفش پایتان باشد، اصلا برای من یک چیز غیرمنطقی است کسی که خواننده باشد و نتواند ساز بزند. چطور ممکن است یک نفر سالها در موسیقی فعالیت و خوانندگی کند، ولی نرود یک ساز یاد بگیرد؟ آشنا شدن با یک ساز باعث میشود خواننده هم بهتر بخواند و هم بهتر موسیقی بسازد. یک خواننده اگر بخواهد مولف بشود، حتما باید ساز بنوازد، وگرنه نمیتواند کاری از پیش ببرد.
حمید عسکری را میتوان از خوانندههای مولف دانست؟
بله، نهتنها من، بلکه هر خوانندهای که کار خودش را خودش تولید میکند، مولف است. کلا کسی که تولید میکند مولف است و من نیز فکر میکنم به همین دلیل جزو مولفان در حوزه موسیقی پاپ هستم.
خوانندگان پاپ در این چند ساله کارهایشان خیلی به هم شبیه شده و از روی هم کپی میکنند، شما اینطور فکر نمیکنید؟
چرا، با شما موافقم، به نظر من مقداری فضای کارها به هم نزدیک شده است، شاید یکی از دلایلش این باشد که با عجله آلبوم تولید میشود و وقتی که برای تهیه یک آلبوم باید گذاشته شود، کافی نیست. الان یک سال از انتشار آلبوم «کما۳» میگذرد و من تصمیم ندارم تا دو سال دیگر آلبومی بیرون بدهم، دلیلش هم این است که میخواهم بنشینم و فکر کنم تا به فضاهای جدیدتر برسم و بتوانم کاری انجام بدهم که متفاوت باشد، هم با کارهای قبلیام و هم با فضاهایی که در بازار وجود دارد.
دلیل استقبال از یک آلبوم موسیقی چیست و علت عدم استقبال از آن چه میتواند باشد؟
تبلیغات در هر زمینهای مهم است. وقتی یک فیلم سینمایی ساخته میشود، تبلیغات گستردهای برایش میشود، اما زمانی که یک آلبوم موسیقی منتشر میکنیم، چه تبلیغاتی میتوانیم بکنیم؟ در تلویزیون که نمیتوانیم تبلیغات داشته باشیم، در کانالهای ماهوارهای هم که نمیشود کار کرد و نشریات هم که خود به خود نمیتوانند پاسخگوی نیازهای تبلیغاتی آلبومها باشند. قول میدهم اگر بحث تبلیغ آثار موسیقی حل شود، شاهد پرفروش شدن آلبوم خوانندگان در هر ژانری خواهیم بود.
شما صرفا خواننده نیستید و فعالیتهایتان در زمینه آهنگسازی نیز زبانزد است. آیا آهنگسازی شما را به خوانندگی کشاند؟
بله، همانطور که میدانید، من قبل از اینکه خواننده شوم، آهنگسازی میکردهام و قبل از اینکه خود را یک خواننده بدانم، آهنگساز میدانم. من سالها قبل از اینکه در عرصه خوانندگی شناخته شوم، آهنگسازی میکردم. همان وقتها که آهنگسازی میکردم و در آنها میخواندم، دوستانم میگفتند خودت بخوان و آلبوم منتشر کن، اما من قبول نمیکردم و در پاسخ، به دنبال فرصتی مناسب بودم تا بتوانم در شرایط مناسب بخوانم و آلبومم را منتشر کنم.
یعنی برایتان مهم نبود که شاید دیر بشود؟
هیچ عجلهای برای خوانندگی نداشتم، فقط میخواستم کار خوب و مردمی منتشر کنم، برای همین همزمان آن خیلی برایم مهم نبود. دیدی که بالاخره این اتفاق افتاد و آلبوم من منتشر شد و به دست علاقهمندان رسید. بعداز آن هم همانطور که میدانید، آلبومهای دیگری نیز روانه بازار موسیقی کردم.
پس به خوانندگی به عنوان یک شغل نگاه نمیکنید؟
خیر، به هیچ وجه! کلا به خوانندگی وابستگی و دلبستگی ندارم. شغل من آهنگسازی است، نه خوانندگی! به همین دلیل نیز آهنگسازی برایم در اولویت قرار دارد.
اما شما ترانههایتان را نیز خودتان میگویید. پیش از این نیز عنوان کرده بودید که با ترانههایتان ارتباط بهتری دارید.
بله، من با ترانههایی که خودم سرودهام، به خوبی، ارتباط برقرار میکنم، چون با توجه به شرایط روحیای که داشتهام آنها را سرودهام و همه آنها حسهای درونی من هستند، مثلا ترانه بازم دلم گرفته، یکی از این دست ترانهها است که خیلی دوستش دارم.
این که یک خواننده خودش ترانه میسراید، آهنگ میسازد و سپس میخواند، چه تاثیری در روند کارش دارد؟
به اعتقاد من آهنگسازی که خودش ترانه مینویسد، به خوبی میتواند بر روی این ترانه ملودی بگذارد، چرا که مجموعه کار از تراوشات ذهنی و حسی اوست و اینها هر چه به هم نزدیکتر باشند، بهتر میتوانند بر روی آنها کار کنند. ترانهای که خود من نوشتهام و با حس خودم سروده شده است، هنگام آهنگسازی بهتر میتوانم با آن ارتباط برقرار کنم. چون خودم میدانم که به عنوان یک شاعر منظورم از ابیاتی که سرودهام چه بوده و نهایتا قرار است چه کاری عرضه کنم.
اما به نظر میرسد اگر ترانههایتان را یک نفر دیگر آهنگسازی میکرد، بهتر نتیجه میگرفتید؟
چرا، همیشه هم همینطور است. ولی آنچه مسلم است این است که ما در کشورمان آهنگساز خوب کم داریم و در میان این عده کم نیز آن کسی که بتواند با ترانههای من ارتباط خوبی برقرار کند و ملودی هماهنگی بر روی آن بسازد، قطعا به اندازه انگشتان یک دست هم نیست؛ یعنی درواقع میتوان گفت ما آهنگساز خوب خیلی کم داریم. بنابراین وقتی خودم ترانه میگویم و به آهنگسازی نیز اشراف دارم، چرا آهنگهایم را به فرد دیگری بسپارم؟ در همه کشورهای دنیا معمولا خوانندگان اکثرا خودشان کارهای خودشان را میسازند، به هر حال من فکر میکنم که خواندن کافی نیست، چون وقتی میخواهید یک مولف باشید، حتما باید خودتان آثارتان را تولید کنید تا آن چیزی را که در اندیشه و فکر شماست بتوانید بیان کنید.
تا جایی که امکان داشته باشد، سعی میکنم خودم آهنگهایم را بسازم. همیشه سعی کردهام کارم را به خوبی انجام بدهم. من برای رسیدن به چنین جایی زحمت کشیدهام و این طور نبوده که یک شبه آن را به دست آورده باشم.
در زمینه تنظیم هم تا برههای فقط با میلاد ترابی همکاری میکردید، و بعد از مدتی همکاری با دیگران را پذیرفتید. چرا؟
در آلبوم اولم بود که من فقط با میلاد ترابی همکاری داشتم و بعدتر نیما وارسته هم به همکارانم اضافه شد. اصلا تعصبی ندارم روی اینکه چه کسی کارم را تنظیم کند. آنچه برایم مهم است این است که آن تنظیمکننده بداند که من از همکاری با او چه میخواهم و نتیجه این همکاری نیز مثبت باشد. برای من مهم است که کسی که با من همکاری میکند بتواند با کارهایم ارتباط برقرار کند یا نه. ضمن این که در شرایط متفاوت، اگر احساس کنم که به حضور کسی نیاز هست، حتما از او دعوت به همکاری خواهم کرد. در اولین آلبوم فقط میلاد ترابی بود و در آلبوم بعدی میلاد نیز اضافه شد و حالا هم اگر احساس کنم کسی میتواند به خوبی از عهده تنظیمهای قطعاتم برآید، قطعا به او پیشنهاد همکاری میدهم.
در آلبوم کمای ۳ نیز همکاران بسیاری داشتم؛ مثلا ترانهها را علی بحرینی، داریوش شهریاری، نرگس جعفری و امین بامشاد سروده بودند و در تنظیمها نیز دوستانی همچون میلاد ترابی، مهران خالصی، امید حجت و فرشاد فارسی با من همکاری کردهاند. این نشان میدهد که من تکبعدی نیستم و دوست دارم کارهای متنوع و خوب ارائه کنم.
ترانه کارهای شما با آنچه ما به عنوان ترانه میشناسیم فاصله دارد به لحاظ فرم و وزن و...آیا رعایت نکردن قواعد شعری دلیل وجود این همه احساس در ترانهها و نهایتا آهنگهایتان است؟
من اصلا شاعر نیستم، من فقط کلامی را که حرف دلم هست، مینویسم شاید این حرف من چندان حرفهای نباشد، اما من موزیک را صرفا به صورت دلی کار میکنم. معتقد به قاعده خاصی در این خصوص نیستم. آنچه به فکرم میرسد و قلبم میگوید درست است مینویسم، میسازم و اجرا میکنم. من اسم نوشتههایم را ترانه نمیگذارم، اسم اینها کلام است، سواد و بینش من در همین حد است من چیزی را که دوست دارم کار میکنم و اگر روزی آنچه دوست دارم به ذهنم نرسد، دیگر نمیخوانم!
شما برای خیلی از خوانندهها آهنگسازی کردهاید و عموما حاصل این همکاریها موفقیتآمیز بوده، بهتر نبود آنها را خودتان میخواندید؟
من وقتی ساختن کاری را به نیت کسی آغاز میکنم، میگویم که این ملودی قسمت آن آدم است و به این فکر نمیافتم که ای کاش خودم آن را خوانده بودم.
شما از گفتوگو با نشریات گریزان هستید، دلیلش چیست؟
اتفاقا من ارتباط خوبی با نشریات دارم و از آنها گریزان نیستم. شاید در برههای از زمان دوست نداشتهام خبری از من در نشریات باشد و آن وقت خبری از خود اعلام نکردهام. اما این دلیل بر این نیست که ارتباطم با نشریات بد باشد و از دوستان خبرنگار گریزان باشم. مدتی در نشریات از من خبر و گفتوگو زیاد کار میشد، ولی شاید در برههای احساس کردم فعلا لازم نیست خبری از من منتشر شود.
من کار خودم را میکنم و بیش از هر چیزی روی کارم متمرکز میشوم. علاوه بر اینها زمان درگیر تولید آلبوم جدید و ساخت آهنگ برای خوانندههای دیگر. کمبود وقت را به حساب گریزان بودن من نگذارید.
ناگفته نماند که من همواره ترجیح میدهم به جای اینکه حرف بزنم، عمل کنم و وقتم را صرف کارم کنم که نتیجه بهتری برایم خواهد داشت. اگر از سلامت یک نشریه مطمئن باشم، چرا نباید حرف بزنم؟ خوشبختانه، تعداد این نشریات و تعداد دوستان خبرنگاری که حرفهای کار میکنند نیز اندک نیست.
موسیقی ایران را در مقایسه با موسیقی دیگر کشورها دارای جایگاه مناسب میدانید؟
این طور نمیشود به این قضیه نگاه کرد. هر کس به اندازه داشتههای خودش برداشت میکند. ما نیز در ایران در حد وسعمان از موسیقی برداشت میکنیم. شاید ما در موسیقی در حد عالی نباشیم، اما به جایگاه قابل قبولی نزدیک میشویم. ما در این زمینه افراد مستعدی داریم که با توجه به امکانات موجود در موسیقی، خیلی خوب فعالیت میکنند و کارهای نو و متفاوتی را ارائه میدهند.
با رقیبان حرفهای چه میکنید؟
دنبال رقیب برای رقابت کردن نیستم، به نظر من جامعه موسیقی به اندازه کافی جا برای همه دارد، این مردم هستند که در نهایت قضاوت میکنند تا اثری را به دیگری ترجیح دهند.
حضور این همه خواننده در بازار موسیقی برای شما مضر نیست؟
همانطور که گفتم جا برای همه هست. چرا فکر میکنیم با حضور خوانندگان زیاد جای ما تنگ میشود؟ ما برای خودمان جای خود را داریم و آنها هم جای خودشان. هیچ کس قرار نیست جای کسی را بگیرد. اتفاقا باید خوشحال بود که قدرت انتخاب مردم بیشتر میشود و هر کسی با توجه به سلیقه و علاقهای که دارد، دست به انتخاب میزند.
فکر میکنید تحصیلات آکادمیک چقدر میتواند در روند کاری یک خواننده تاثیرگذار باشد؟
داشتن علم برای هر موضوعی بسیار تاثیرگذار است. در موسیقی هم اگر تحصیلات آکادمیک وجود داشته باشد، میتوان بهرههای بیشتری برد و استفادههای بهینهتری کرد. نکته دیگری که هست این است که کلا در هنر استعداد ذاتی نقش اصلی دارد، اگر شما استعداد ذاتی نداشته باشید، تحصیلات آکادمیک نمیتواند به تنهایی از شما یک هنرمند بسازد. بعد از آن میتوانید با تمرین و پشتکار باعث رشد آن بشوید.
شما نیز در این زمینه تحصیلات آکادمیک داشته اید؟
من موسیقی را در دانشگاه نخواندم، اما در دوران کودکی به کلاسهای موسیقی و آموزش گیتار و در زمینه خوانندگی به کلاس سولفژ رفتم. بعد خودم تمرین میکردم و سعی میکردم در کارم پیشرفت کنم.
نوازندگی نیز در خوانندگی کمککننده است؟
به عقیده من، مثل این میماند که شما بخواهی از خانه بیرون بروی، خب حتما باید کفش پایتان باشد، اصلا برای من یک چیز غیرمنطقی است کسی که خواننده باشد و نتواند ساز بزند. چطور ممکن است یک نفر سالها در موسیقی فعالیت و خوانندگی کند، ولی نرود یک ساز یاد بگیرد؟ آشنا شدن با یک ساز باعث میشود خواننده هم بهتر بخواند و هم بهتر موسیقی بسازد. یک خواننده اگر بخواهد مولف بشود، حتما باید ساز بنوازد، وگرنه نمیتواند کاری از پیش ببرد.
حمید عسکری را میتوان از خوانندههای مولف دانست؟
بله، نهتنها من، بلکه هر خوانندهای که کار خودش را خودش تولید میکند، مولف است. کلا کسی که تولید میکند مولف است و من نیز فکر میکنم به همین دلیل جزو مولفان در حوزه موسیقی پاپ هستم.
خوانندگان پاپ در این چند ساله کارهایشان خیلی به هم شبیه شده و از روی هم کپی میکنند، شما اینطور فکر نمیکنید؟
چرا، با شما موافقم، به نظر من مقداری فضای کارها به هم نزدیک شده است، شاید یکی از دلایلش این باشد که با عجله آلبوم تولید میشود و وقتی که برای تهیه یک آلبوم باید گذاشته شود، کافی نیست. الان یک سال از انتشار آلبوم «کما۳» میگذرد و من تصمیم ندارم تا دو سال دیگر آلبومی بیرون بدهم، دلیلش هم این است که میخواهم بنشینم و فکر کنم تا به فضاهای جدیدتر برسم و بتوانم کاری انجام بدهم که متفاوت باشد، هم با کارهای قبلیام و هم با فضاهایی که در بازار وجود دارد.
دلیل استقبال از یک آلبوم موسیقی چیست و علت عدم استقبال از آن چه میتواند باشد؟
تبلیغات در هر زمینهای مهم است. وقتی یک فیلم سینمایی ساخته میشود، تبلیغات گستردهای برایش میشود، اما زمانی که یک آلبوم موسیقی منتشر میکنیم، چه تبلیغاتی میتوانیم بکنیم؟ در تلویزیون که نمیتوانیم تبلیغات داشته باشیم، در کانالهای ماهوارهای هم که نمیشود کار کرد و نشریات هم که خود به خود نمیتوانند پاسخگوی نیازهای تبلیغاتی آلبومها باشند. قول میدهم اگر بحث تبلیغ آثار موسیقی حل شود، شاهد پرفروش شدن آلبوم خوانندگان در هر ژانری خواهیم بود.
ارسال نظر