نگاهش ما را از حضیض تاریکی به اوج روشنایی میکشاند - ۱۲ بهمن ۹۱
کمال تبریزی
وقتی محضرش را درک میکردی؛ شور و شوقی ناشی از سبکبالی و محو گناهان، وجود آدمی را در بر میگرفت؛ درست بر خلاف امروز که برخی گناه را به رخ آدمها میکشند! و نهال ناامیدی از رستگاری را در دل انسانها میکارند!
او اما همواره بزرگی روح و کرامت بنیبشر را به رخ میکشید! طوری که همه احساس غرور میکردیم که اشرف مخلوقاتیم و یقین داشتیم که گناه در شان ما نیست! و این احساس چهقدر فاصله داشت و دارد با امروز که چنان حقیر و کوچکمان میکنند که کسی نمیتواند خود را بعید از گناه تصور کند!
در فقدان امثال اوست که انسانها به مقام گناهکاران سقوط میکنند و یک به یک به قعر فساد فرو میروند! و توان بیرونکشیدن خود از این منجلاب را در وجود خود نمیبینند!
و اینک یاد آن که با نگاهش ما را از حضیض تاریکی به اوج روشنایی میبرد؛ گرامی باد.
وقتی محضرش را درک میکردی؛ شور و شوقی ناشی از سبکبالی و محو گناهان، وجود آدمی را در بر میگرفت؛ درست بر خلاف امروز که برخی گناه را به رخ آدمها میکشند! و نهال ناامیدی از رستگاری را در دل انسانها میکارند!
او اما همواره بزرگی روح و کرامت بنیبشر را به رخ میکشید! طوری که همه احساس غرور میکردیم که اشرف مخلوقاتیم و یقین داشتیم که گناه در شان ما نیست! و این احساس چهقدر فاصله داشت و دارد با امروز که چنان حقیر و کوچکمان میکنند که کسی نمیتواند خود را بعید از گناه تصور کند!
در فقدان امثال اوست که انسانها به مقام گناهکاران سقوط میکنند و یک به یک به قعر فساد فرو میروند! و توان بیرونکشیدن خود از این منجلاب را در وجود خود نمیبینند!
و اینک یاد آن که با نگاهش ما را از حضیض تاریکی به اوج روشنایی میبرد؛ گرامی باد.
کمال تبریزی
وقتی محضرش را درک میکردی؛ شور و شوقی ناشی از سبکبالی و محو گناهان، وجود آدمی را در بر میگرفت؛ درست بر خلاف امروز که برخی گناه را به رخ آدمها میکشند! و نهال ناامیدی از رستگاری را در دل انسانها میکارند!
او اما همواره بزرگی روح و کرامت بنیبشر را به رخ میکشید! طوری که همه احساس غرور میکردیم که اشرف مخلوقاتیم و یقین داشتیم که گناه در شان ما نیست! و این احساس چهقدر فاصله داشت و دارد با امروز که چنان حقیر و کوچکمان میکنند که کسی نمیتواند خود را بعید از گناه تصور کند!
در فقدان امثال اوست که انسانها به مقام گناهکاران سقوط میکنند و یک به یک به قعر فساد فرو میروند! و توان بیرونکشیدن خود از این منجلاب را در وجود خود نمیبینند!
و اینک یاد آن که با نگاهش ما را از حضیض تاریکی به اوج روشنایی میبرد؛ گرامی باد...
وقتی محضرش را درک میکردی؛ شور و شوقی ناشی از سبکبالی و محو گناهان، وجود آدمی را در بر میگرفت؛ درست بر خلاف امروز که برخی گناه را به رخ آدمها میکشند! و نهال ناامیدی از رستگاری را در دل انسانها میکارند!
او اما همواره بزرگی روح و کرامت بنیبشر را به رخ میکشید! طوری که همه احساس غرور میکردیم که اشرف مخلوقاتیم و یقین داشتیم که گناه در شان ما نیست! و این احساس چهقدر فاصله داشت و دارد با امروز که چنان حقیر و کوچکمان میکنند که کسی نمیتواند خود را بعید از گناه تصور کند!
در فقدان امثال اوست که انسانها به مقام گناهکاران سقوط میکنند و یک به یک به قعر فساد فرو میروند! و توان بیرونکشیدن خود از این منجلاب را در وجود خود نمیبینند!
و اینک یاد آن که با نگاهش ما را از حضیض تاریکی به اوج روشنایی میبرد؛ گرامی باد...
ارسال نظر