سعید بیابانکی
طرب سرای محبت کنون شود معمور
که تاق ابروی یار منش مهندس شد
حافظ

استعداد و خلاقیت انسان دقیقا مشخص نیست که از چه سنی خود را نشان می‌دهد، به خصوص خلاقیت‌های هنری. اینکه هنر یک استعداد ذاتی است و هنرمندان معمولا هنرمند از مادر متولد می‌شوند نشان دهنده این است که یک استعداد ذاتی باید در یک بازه زمانی مناسب خود را نشان دهد یا حداقل کسی به این استعداد پی برده و آن را کشف کند. خیلی‌ها معتقدند استعداد هنری از کودکی و نوجوانی خود را بروز می‌دهد، ولی من خیلی از هنرمندان بزرگ را می‌شناسم که از جوانی و میانسالی به استعداد خود پی برده‌اند و پا به عرصه هنر گذاشته‌اند، مثلا یکی از کارگردان‌های بزرگ و صاحب‌نام در یکی از مصاحبه‌های خود گفته بود تا ۲۵ سالگی سینما نرفته و از فیلم و سینما بیزار بوده است یا یکی از آهنگسازان بنام کشور هم اذعان داشته بعد از اینکه از مهندسی برق فارغ‌التحصیل شده، استعداد او را در موسیقی کشف کرده‌اند که معمولا همه این کشف‌ها هم تصادفی اتفاق افتاده است.
نظام آموزشی کشور ما به نظر می‌رسد درخصوص استعدادیابی و استعدادسنجی برنامه مشخصی ندارد و اگر هم دارد، باید به کارآمدی آن شک کرد. برای خیلی از هم نسلان من و نسل‌های پیش از من شاید «توصیه نامه تحصیلی» نامی آشنا باشد. برگه‌ای شبیه کارنامه که پایان دوره راهنمایی به دانش‌آموزان داده می‌شد و در آن منحصرا با توجه به نمرات دروس ریاضی، علوم و حرفه و فن توصیه می‌شد به ادامه تحصیل در یکی از رشته‌های ریاضی، تجربی، انسانی و صنعت بپردازند. تهیه‌کنندگان آن توصیه‌نامه با یک پیش فرض نتیجه می‌گرفتند دانش‌آموزی که نمره بالایی از ریاضیات گرفته حتما مهندس خوبی خواهد شد و استعداد و موفقیت و آینده او در این رشته نهفته است. برعکس به دانش‌آموزانی که از درس ریاضی و علوم و حرفه و فن نمرات پایین گرفته بودند، توصیه می‌شد در رشته علوم انسانی ادامه تحصیل دهند، چرا که در آینده حتما وکلا و حقوقدانان و سیاستمداران برجسته‌ای خواهند شد. نظام آموزشی ما تا جایی که حافظه من و حافظه تاریخ یاری می‌کند به همین شیوه عمل کرده است، یعنی دانش آموزان تیزهوش که از بهره هوشی بالا برخوردارند و قدرت تحلیل، بررسی و حل کردن مسائل دشوار ریاضی و فیزیک را دارند به سمت رشته‌های مهندسی سوق داده و دانش‌آموزانی را که به نسبت از بهره هوشی پایین‌تری برخوردارند تشویق کرده در رشته‌های علوم انسانی ادامه تحصیل دهند. در صورتی که با اندکی تامل می‌توان به این نتیجه رسید که رشته‌های علوم انسانی که نهایتا به تخصص‌هایی همچون حقوق، علوم سیاسی، مدیریت، روزنامه‌نگاری، ادبیات، فلسفه، روانشناسی و امثالهم منجر می‌شود، قطعا باید از ابتدای راه، دانش‌آموزانی تیزهوش را به سمت خود فرا بخواند. دانش‌آموزی که در سنین نوجوانی و جوانی نتوانسته ساده‌ترین مسائل ریاضی و فیزیک را حل کند، آیا خواهد توانست در کسوت یک مدیر مسائل دشوار حوزه کاری خود را حل کرده و یا در موارد بحران تصمیمی درست اتخاذ کند؟ نتیجه این مهندسی معکوس در نظام آموزشی کشور ما این خواهد شد که بسیاری از دانش‌آموزانی که از بهره هوشی بالاتری برخوردارند، مهندس می‌شوند و نهایتا شاید سر از یک کارخانه صنعتی در آورند یا یک شرکت مهندسی، ولی بسیاری از دانش‌آموزانی که در دروس ریاضی و فیزیک ناتوان بوده‌اند، به تخصص‌های اثرگذار و کلان علوم انسانی دست می‌یابند و در یک مقیاس بزرگ‌تر این گروه می‌شوند رییس آن گروه. ناگفته نماند که این یک معادله قطعی و کلی نیست و همواره درصدی را باید برای استثنائات کنار گذاشت. آمار فارغ التحصیلان رشته‌های مهندسی که یا از رشته خود راضی نیستند یا در رشته‌ای غیر از تخصص خود فعالیت می‌کنند، آمار قابل توجهی است که به جز نبود بازار کار که دلیل مهمی است، فقدان علاقه به رشته تحصیلی از بسامد بالایی برخوردار است. هنرهای هفت‌گانه ارتباط تنگاتنگی با مهندسی دارند. شعر را می‌توان مهندسی کلمات، موسیقی را مهندسی آواها و نواها، نقاشی را مهندسی رنگ و هنرهای نمایشی را مهندسی حرکت و صدا نامید. همین ارتباط نزدیک و دوسویه می‌تواند میزان خلاقیت‌های هنری را در میان کسانی که ذهن آماده‌تری در فهم ریاضی و فیزیک دارند اثبات کند. اگر بخواهیم تعداد مهندسانی را که یا بعد از اتمام تحصیلات یا حین تحصیل به خلاقیت‌های هنری خود پی برده‌اند بشماریم به رقم قابل توجهی خواهیم رسید. نظام آموزشی ما در همان دوران راهنمایی می‌تواند به جای این که دانش آموزان تیزهوش را به سمت رشته‌های ریاضی و مهندسی سوق دهد به استعدادسنجی هنری در میان این دانش آموزان همت بگمارد. قطعا خیلی از استعداهای نهفته و پنهان در حوزه‌های موسیقی، نقاشی، کارگردانی، شعر، نمایش و هنرهای دیگر را می‌توان در میان همین دانش‌آموزان یافت.

آخر هفته ها با «آخر هفته دنیای اقتصاد»
شما می‌توانید از طریق شماره تلفن ۸۷۷۶۲۱۲۰ نظر خود را در مورد مطالب «آخر هفته» با ما در میان بگذارید.