چگونگی غلبه بر چالش تجارت فراآتلانتیک
نویسنده: آنا پلاچیو، وزیر خارجه سابق اسپانیا
مترجم: مریم رضایی
اظهارات باراک اوباما در مورد اینکه مذاکرات «مشارکت تجاری و سرمایهگذاری فراآتلانتیک» به طور جامعی آغاز خواهد شد، در دو سوی اقیانوس اطلس هیجاناتی ایجاد کرده است. پس از وقفهای که به نظر میرسید این مذاکرات را در هالهای از ابهام قرار داده باشد، این اظهارات امید دست یافتنی بودن توافق تجارت آزاد بین آمریکا و اتحادیه اروپا را زنده کرده است.
با وجود اینکه مفسرین و سیاست گذاران به وجود چالشهای متعدد در رابطه با این توافق اشاره کردهاند، اما از اظهارات جان کری در برلین، که اولین سفر خارجی وزیر امور خارجه آمریکا از زمان انتصابش بود، میتوان دریافت که روند کلی آن حاکی از خوشبینی است.
مترجم: مریم رضایی
اظهارات باراک اوباما در مورد اینکه مذاکرات «مشارکت تجاری و سرمایهگذاری فراآتلانتیک» به طور جامعی آغاز خواهد شد، در دو سوی اقیانوس اطلس هیجاناتی ایجاد کرده است. پس از وقفهای که به نظر میرسید این مذاکرات را در هالهای از ابهام قرار داده باشد، این اظهارات امید دست یافتنی بودن توافق تجارت آزاد بین آمریکا و اتحادیه اروپا را زنده کرده است.
با وجود اینکه مفسرین و سیاست گذاران به وجود چالشهای متعدد در رابطه با این توافق اشاره کردهاند، اما از اظهارات جان کری در برلین، که اولین سفر خارجی وزیر امور خارجه آمریکا از زمان انتصابش بود، میتوان دریافت که روند کلی آن حاکی از خوشبینی است.
نویسنده: آنا پلاچیو، وزیر خارجه سابق اسپانیا
مترجم: مریم رضایی
اظهارات باراک اوباما در مورد اینکه مذاکرات «مشارکت تجاری و سرمایهگذاری فراآتلانتیک» به طور جامعی آغاز خواهد شد، در دو سوی اقیانوس اطلس هیجاناتی ایجاد کرده است. پس از وقفهای که به نظر میرسید این مذاکرات را در هالهای از ابهام قرار داده باشد، این اظهارات امید دست یافتنی بودن توافق تجارت آزاد بین آمریکا و اتحادیه اروپا را زنده کرده است.
با وجود اینکه مفسرین و سیاست گذاران به وجود چالشهای متعدد در رابطه با این توافق اشاره کردهاند، اما از اظهارات جان کری در برلین، که اولین سفر خارجی وزیر امور خارجه آمریکا از زمان انتصابش بود، میتوان دریافت که روند کلی آن حاکی از خوشبینی است. اما برای اینکه این مذاکرات به دلیل موضوعات حساسی مانند یارانهها و امنیت غذایی دچار وقفه نشود، فعالان سیاسی ابتدا باید دور هم جمع شوند تا اختلافات اساسی را حل و فصل کنند. اگر چنین رویکردی با دخالت مداوم مقامات ارشد همراه شود، این قرارداد میتواند به نتیجه برسد.
مزایای اقتصادی توافق تجارت آزاد میان اقتصادهایی که روی هم بیش از 50 درصد تولید جهانی را تشکیل میدهند و تقریبا 4 تریلیون دلار سرمایهگذاری بین مرزی را جذب میکنند، کاملا واضح است. به علاوه، چنین توافقی میتواند تحول بیشتری در روابط کشورهای دو سوی اقیانوس اطلس ایجاد کند.
توافقنامه تجاری جاه طلبانه دو سوی اقیانوس اطلس که کاملا با استانداردهای سازمان تجارت جهانی همخوانی دارد و پذیرای طرف سوم معامله نیز است، باید عملکردی فراتر از زمینه چینی برای یک «ناتوی اقتصادی» داشته باشد. در واقع، این توافقنامه باید مبنایی برای یک حوزه تجارت آزاد ایجاد کند که کل منطقه اقیانوس اطلس را دربربگیرد و کشورهایی از آفریقا تا آمریکای لاتین عضو آن باشند. اجرای توافقنامه تجاری آمریکا- اتحادیه اروپا در روابط کشورهای دو سوی اقیانوس اطلس که به واسطه بحران حوزه یورو مخدوش شده بود، انرژی تازهای ایجاد خواهد کرد.
در اواسط دهه 90 میلادی که سیاستگذاران میخواستند شکل تازهای به روابط آمریکا- اروپا بعد از جنگ سرد بدهند، جنبشی برای تشکیل یک منطقه آزاد در دو سوی اقیانوس اطلس به نام TAFTA تشکیل شد. اما فرسودگی آمریکا پس از انعقاد توافقنامه تجارت آزاد آمریکای شمالی با کانادا و مکزیک (NAFTA)، همراه با افزایش حمایت از تولید داخلی در آن زمان، TAFTA را تحت الشعاع قرار داد. اقدامات اخیر در سال 2007 به دلیل مخالفتهای سیاسی، به خصوص در مورد استانداردهای بهداشت و امنیت هم به نتیجه نرسیدند.
اما به نظر میرسد فضای کنونی مساعدتر باشد. بهبود وضعیت اقتصادی که ناشی از چنین مشارکتی است، به شدت به دو سوی اقیانوس اطلس وابسته است. در آمریکا، تجارت آزاد میتواند یک پیروزی سیاسی مهم برای اوباما تلقی شود و حمایت هر دو حزب کنگره را به دنبال داشته باشد. در ضمن، مذاکرات فرصتی را برای اروپا به وجود میآورد تا شرایط خود را از نوسان یکنواخت مدیریت بحران به دستورالعملی حقیقی برای رشد تغییر دهد.
البته، قدرتهای اقتصادی نوظهور این روزها نیروی محرکی هستند که توانایی آمریکا و اروپا را برای تحمیل استانداردهای تجارت بینالمللی به چالش میکشد.
بر اساس پیشنهادهای مطرح شده، یک روش خوب برای شروع مذاکرات این است که توافقنامههای مربوط به تجارت آزاد که از قبل بین آمریکا و اتحادیه اروپا وجود داشته نیز در نظر گرفته شوند. اما موفقیت مذاکرات آتی به چیزی بیشتر از وجود جو مثبت و شروع مذاکرات فنی نیاز دارد. به علاوه، رسیدن به توافق نیازمند اراده سیاسی در بالاترین سطوح است.
در آمریکا، رییس جمهور و کنگره هر دو باید دخالت کنند تا مطمئن شوند که منافع داخلی، مانند کشاورزی و هوانوردی غیرنظامی، موانعی بر سر راه توافق احتمالی نباشند. مسائل مورد اختلاف؛ یعنی اصلاح ژنتیکی غذا، یارانهها و حقوق دارایی فکری، باید هم اکنون توسط فعالان ارشد سیاسی حل و فصل شوند. همچنین وارد کردن سران کنگره آمریکا در مذاکرات - به خصوص جمهوری خواهان سنا که از چنین قراردادی حمایت میکنند - از همان ابتدا، شانس موفقیت را افزایش میدهد، چون این توافقنامه صرفا پیروزی دولت اوباما تلقی نخواهد شد.
اتحادیه اروپا نیز به سهم خود باید فراتر از کمیسیون اروپا را در نظر بگیرد و مستقیما شورای اروپا و سران کشورهای عضو آن را نیز دخالت دهد. اگرچه صلاحیت انجام مذاکرات برای این توافقنامه با کمیسیون اروپا است، اما هر گونه اقدامی در مورد مسائل کلیدی، نیازمند حمایت آشکار کشورهای عضو است. به عنوان مثال، مصالحه بر سر مسائل کشاورزی یا علائم جغرافیایی، بدون حمایت فرانسه و ایتالیا اتفاق نمیافتد. در واقع، فرانسه همیشه نسبت به اصلاحات کشاورزی و یارانههای فرهنگی انتقاد کرده است.
در گزارش نهایی «گروه کار مقامات ارشد آمریکا-اتحادیه اروپا برای اشتغال و رشد» که قبل از اظهارات اوباما منتشر شده بود، پیشنهاد شده بود که «پس از شروع مذاکرات، مقامات ارشد آمریکا و اتحادیه اروپا به صورت دورهای با یکدیگر ملاقات داشته باشند تا پیشرفت مذاکرات را مرور کنند.» این پیشنهاد بسیار خوبی است، اما دخالت مقامات ارشد باید از همان ابتدا و قبل از شروع مذاکرات تجاری رسمی (که انتظار میرود در تابستان امسال شروع شود)، صورت گیرد.
آنچه مورد نیاز است، جلسهای متمرکز در سطوح بالا است که تعدادی از رهبران سیاسی مهم را گرد هم آورد. در کنار مذاکرهکنندگان حتمی - یعنی کارل دگوچ، دبیر کمیسیون بازرگانی اتحادیه اروپا،
خوزه مانوئل باروسو، رییس کمیسیون اروپا و نماینده جدید تجاری آمریکا - هرمن وان رومپوی، رییس شورای اروپا، سران کشورهای مهم اروپا و مقامات ارشد دولت باراک اوباما نیز باید در این جلسات شرکت کنند. سران کنگره آمریکا نیز باید شرکت داشته باشند.
یک نشست موثر، باید تمایل به حل و فصل موانع مهم بر سر راه رسیدن به این توافق را به نمایش بگذارد. چنین نشستی اگر موفقیت آمیز باشد، مبنایی برای حمایت سیاسی از مذاکرات فنی موثر و کارآمد ایجاد خواهد کرد. این کمترین چیزی است که توافقنامه کشورهای دو سوی اقیانوس اطلس برای ایجاد یک رابطه تازه، به آن نیاز دارد.
مترجم: مریم رضایی
اظهارات باراک اوباما در مورد اینکه مذاکرات «مشارکت تجاری و سرمایهگذاری فراآتلانتیک» به طور جامعی آغاز خواهد شد، در دو سوی اقیانوس اطلس هیجاناتی ایجاد کرده است. پس از وقفهای که به نظر میرسید این مذاکرات را در هالهای از ابهام قرار داده باشد، این اظهارات امید دست یافتنی بودن توافق تجارت آزاد بین آمریکا و اتحادیه اروپا را زنده کرده است.
با وجود اینکه مفسرین و سیاست گذاران به وجود چالشهای متعدد در رابطه با این توافق اشاره کردهاند، اما از اظهارات جان کری در برلین، که اولین سفر خارجی وزیر امور خارجه آمریکا از زمان انتصابش بود، میتوان دریافت که روند کلی آن حاکی از خوشبینی است. اما برای اینکه این مذاکرات به دلیل موضوعات حساسی مانند یارانهها و امنیت غذایی دچار وقفه نشود، فعالان سیاسی ابتدا باید دور هم جمع شوند تا اختلافات اساسی را حل و فصل کنند. اگر چنین رویکردی با دخالت مداوم مقامات ارشد همراه شود، این قرارداد میتواند به نتیجه برسد.
مزایای اقتصادی توافق تجارت آزاد میان اقتصادهایی که روی هم بیش از 50 درصد تولید جهانی را تشکیل میدهند و تقریبا 4 تریلیون دلار سرمایهگذاری بین مرزی را جذب میکنند، کاملا واضح است. به علاوه، چنین توافقی میتواند تحول بیشتری در روابط کشورهای دو سوی اقیانوس اطلس ایجاد کند.
توافقنامه تجاری جاه طلبانه دو سوی اقیانوس اطلس که کاملا با استانداردهای سازمان تجارت جهانی همخوانی دارد و پذیرای طرف سوم معامله نیز است، باید عملکردی فراتر از زمینه چینی برای یک «ناتوی اقتصادی» داشته باشد. در واقع، این توافقنامه باید مبنایی برای یک حوزه تجارت آزاد ایجاد کند که کل منطقه اقیانوس اطلس را دربربگیرد و کشورهایی از آفریقا تا آمریکای لاتین عضو آن باشند. اجرای توافقنامه تجاری آمریکا- اتحادیه اروپا در روابط کشورهای دو سوی اقیانوس اطلس که به واسطه بحران حوزه یورو مخدوش شده بود، انرژی تازهای ایجاد خواهد کرد.
در اواسط دهه 90 میلادی که سیاستگذاران میخواستند شکل تازهای به روابط آمریکا- اروپا بعد از جنگ سرد بدهند، جنبشی برای تشکیل یک منطقه آزاد در دو سوی اقیانوس اطلس به نام TAFTA تشکیل شد. اما فرسودگی آمریکا پس از انعقاد توافقنامه تجارت آزاد آمریکای شمالی با کانادا و مکزیک (NAFTA)، همراه با افزایش حمایت از تولید داخلی در آن زمان، TAFTA را تحت الشعاع قرار داد. اقدامات اخیر در سال 2007 به دلیل مخالفتهای سیاسی، به خصوص در مورد استانداردهای بهداشت و امنیت هم به نتیجه نرسیدند.
اما به نظر میرسد فضای کنونی مساعدتر باشد. بهبود وضعیت اقتصادی که ناشی از چنین مشارکتی است، به شدت به دو سوی اقیانوس اطلس وابسته است. در آمریکا، تجارت آزاد میتواند یک پیروزی سیاسی مهم برای اوباما تلقی شود و حمایت هر دو حزب کنگره را به دنبال داشته باشد. در ضمن، مذاکرات فرصتی را برای اروپا به وجود میآورد تا شرایط خود را از نوسان یکنواخت مدیریت بحران به دستورالعملی حقیقی برای رشد تغییر دهد.
البته، قدرتهای اقتصادی نوظهور این روزها نیروی محرکی هستند که توانایی آمریکا و اروپا را برای تحمیل استانداردهای تجارت بینالمللی به چالش میکشد.
بر اساس پیشنهادهای مطرح شده، یک روش خوب برای شروع مذاکرات این است که توافقنامههای مربوط به تجارت آزاد که از قبل بین آمریکا و اتحادیه اروپا وجود داشته نیز در نظر گرفته شوند. اما موفقیت مذاکرات آتی به چیزی بیشتر از وجود جو مثبت و شروع مذاکرات فنی نیاز دارد. به علاوه، رسیدن به توافق نیازمند اراده سیاسی در بالاترین سطوح است.
در آمریکا، رییس جمهور و کنگره هر دو باید دخالت کنند تا مطمئن شوند که منافع داخلی، مانند کشاورزی و هوانوردی غیرنظامی، موانعی بر سر راه توافق احتمالی نباشند. مسائل مورد اختلاف؛ یعنی اصلاح ژنتیکی غذا، یارانهها و حقوق دارایی فکری، باید هم اکنون توسط فعالان ارشد سیاسی حل و فصل شوند. همچنین وارد کردن سران کنگره آمریکا در مذاکرات - به خصوص جمهوری خواهان سنا که از چنین قراردادی حمایت میکنند - از همان ابتدا، شانس موفقیت را افزایش میدهد، چون این توافقنامه صرفا پیروزی دولت اوباما تلقی نخواهد شد.
اتحادیه اروپا نیز به سهم خود باید فراتر از کمیسیون اروپا را در نظر بگیرد و مستقیما شورای اروپا و سران کشورهای عضو آن را نیز دخالت دهد. اگرچه صلاحیت انجام مذاکرات برای این توافقنامه با کمیسیون اروپا است، اما هر گونه اقدامی در مورد مسائل کلیدی، نیازمند حمایت آشکار کشورهای عضو است. به عنوان مثال، مصالحه بر سر مسائل کشاورزی یا علائم جغرافیایی، بدون حمایت فرانسه و ایتالیا اتفاق نمیافتد. در واقع، فرانسه همیشه نسبت به اصلاحات کشاورزی و یارانههای فرهنگی انتقاد کرده است.
در گزارش نهایی «گروه کار مقامات ارشد آمریکا-اتحادیه اروپا برای اشتغال و رشد» که قبل از اظهارات اوباما منتشر شده بود، پیشنهاد شده بود که «پس از شروع مذاکرات، مقامات ارشد آمریکا و اتحادیه اروپا به صورت دورهای با یکدیگر ملاقات داشته باشند تا پیشرفت مذاکرات را مرور کنند.» این پیشنهاد بسیار خوبی است، اما دخالت مقامات ارشد باید از همان ابتدا و قبل از شروع مذاکرات تجاری رسمی (که انتظار میرود در تابستان امسال شروع شود)، صورت گیرد.
آنچه مورد نیاز است، جلسهای متمرکز در سطوح بالا است که تعدادی از رهبران سیاسی مهم را گرد هم آورد. در کنار مذاکرهکنندگان حتمی - یعنی کارل دگوچ، دبیر کمیسیون بازرگانی اتحادیه اروپا،
خوزه مانوئل باروسو، رییس کمیسیون اروپا و نماینده جدید تجاری آمریکا - هرمن وان رومپوی، رییس شورای اروپا، سران کشورهای مهم اروپا و مقامات ارشد دولت باراک اوباما نیز باید در این جلسات شرکت کنند. سران کنگره آمریکا نیز باید شرکت داشته باشند.
یک نشست موثر، باید تمایل به حل و فصل موانع مهم بر سر راه رسیدن به این توافق را به نمایش بگذارد. چنین نشستی اگر موفقیت آمیز باشد، مبنایی برای حمایت سیاسی از مذاکرات فنی موثر و کارآمد ایجاد خواهد کرد. این کمترین چیزی است که توافقنامه کشورهای دو سوی اقیانوس اطلس برای ایجاد یک رابطه تازه، به آن نیاز دارد.
ارسال نظر