خوزستان، حکایت اژدهااسفندیار و کوه‌های آتشین - ۱۱ آبان ۹۱
علی موقر
سال ۱۹۰۸، هفت سال بعد از آن بود که ویلیام ناکسی دارسی، میلیونر استرالیایی، امتیاز اکتشاف و استخراج نفت در ایران را از مظفرالدین شاه گرفت. ناکافی بودن ذخایر نفت چیاسرخ، دو حلقه چاه اکتشافی ناموفق در خوزستان و در نهایت به اتمام رسیدن سرمایه شرکت باعث شد تا دستور توقف عملیات از طرف تصمیم‌گیرندگان صادر شود. دینولذر، مهندس مقیم سایت اکتشاف، با مسوولیت شخصی از دستور تمرد می‌کند و چند روز دیگر به حفاری ادامه می‌دهد. در روز پنجم خرداد ۱۲۸۷ شمسی، مته حفاری که جان زمین را می‌شکافت از لایه نفتی عبور می‌کند و طلای سیاه با فشار از زمین به آسمان فوران می‌کند.
از آن تاریخ، نه‌تنها سرنوشت ایران که سرنوشت خاورمیانه با این مایع سیاه رنگ گره خورد. بیشتر از صد سال است که نفت در ایران به عنوان یک نقطه اتکاء در خدمت اقتصاد کشور بوده است و پیامدهای اقتصادی و البته سیاسی بسیاری را در حافظه تاریخی ایران ثبت کرده است، اما همه این نیست. کشفیات باستان‌شناسی گواهی می‌دهند که در ملات دیوارهای منطقه از قیر استفاده می‌شده است. قایق‌ها و ظروف سفالی با ماده‌ عایق سیاه رنگ، اندود می‌شده‌اند. آتشپارهای یونانی که البته در آن زمان به عنوان آتشپارهای مادی شناخته می‌شدند و در زمان استیلای یونانیان، رعب و وحشت در دل لشکریان می‌انداختند، ترکیبی رازآمیز داشتند که مواد آن از مرزهای عیلام (خوزستان امروز) استخراج می‌شد. بومیان این سرزمین قرن‌هاست که این ماده عجیب را می‌شناسند و در امور روزانه خود استفاده می‌کردند: جلا دادن فلزات، پاک کردن لک لباس‌ها، روشن کردن مشعل‌ها و حتی در پزشکی. دیوسکوریدس پزشک یونانی و پلینی طبیعی‌دان رومی، درباره خواص قیر که مورد استفاده عوام قرار می‌گرفته است گزارش‌های مفصلی داده‌اند: باعث توقف خونریزی زخم می‌شود، دندان درد را آرام می‌کند، بافت بریده شده را می‌چسباند و عوارض روماتیسم را کاهش می‌دهد. حتی در زمان شاه عباس هم گزارش سیاحان و سفیران اروپایی نشان می‌دهد که تجارت این مرهم سیاه رنگ مورد اقبال اروپاییان نیز قرار گرفته است.
باز اما مساله بیش از این است. موقعیت جغرافیایی و تاریخی این منطقه از فلات ایران با نفت گره خورده است. این منطقه پر از جاذبه‌های گردشگری است که به طور مستقیم با نفت ارتباط دارند. معبد سرمسجد در شمال شرقی مسجدسلیمان از این جمله است. تپه معبد مسجد سلیمان به پارسیانی نسبت داده می‌شود که پس از قرن هشتم پیش از میلاد، در کوه‌های بختیاری اقامت کردند. در این بنای تاریخی آثاری به دست آمده است که حکایت از وجود آتشی افروخته و دائمی در محل آتشدان آن است که از بخارات نفتی تپه تغذیه می‌شده است. در هر حال این تپه منحصر به فرد نیست، زیرا در 25 کیلومتری شمال‌شرقی در محلی موسوم به بردنشانده، در سه کیلومتری ساحل چپ کارون، نظیر چنین ساختمانی موجود است. آنجا همان سبک ساختمان و همان نقشه هنوز هم ملاحظه می‌شود. تپه‌های مسجد سلیمان و برد نشانده از اسلاف بنای معروف تخت‌جمشید به حساب می‌آیند و می‌توانند به عنوان یکی از قطب‌های گردشگری منطقه شناسانده شوند. نه‌تنها تاریخ این خطه از زمین که طبیعت آن نیز پر از جاذبه‌های منحصر به فرد و بی‌نظیر است. در نزدیکی رامهرمز و در مسیر رود زرد و روستای خیجه و ماماتین، کوهی وجود دارد که محلی‌ها آن را به نام تشکوه می‌شناسند. تشکوه در شش کیلومتری روستای ماماتین قرار دارد. از این کوه شعله‌ور، آتش برمی‌خیزد! متوسط دمای بالای منطقه، گوگردی که در خاک وجود دارد و بالا آمدن گازهای زمین باعث به وجود آمدن این پدیده عجیب شده است. شعله‌های باریک و زیبایی که از درز و شکاف‌های بی‌شمار بیرون می‌آیند تمام سطح کوه را پر کرده‌اند. این پدیده به ویژه در شب چشم‌اندازی خارق‌العاده از طبیعت را پیش روی گردشگر می‌گستراند. جلوه خاک و آتش و آسمان پهناور منظره‌ای است که نمی‌توان به آسانی از آن گذشت. اگر با بیل یا بیلچه خاک روی کوه را کمی بکنید و چند سانتیمتر گود کنید، گازهای محبوس راه فرار جدیدی پیدا می‌کنند و از همان گودال به بیرون متصاعد می‌شوند و شعله جدیدی از همان گودال زبانه خواهد کشید. به جز تشکوه، در مسیر امیدیه و نزدیکی آغاجاری کوه سوخته وجود دارد. این کوه به علت تاثیرات آتش به رنگ سیاه در آمده است و از کوه‌های اطراف خود متمایز شده است. در این کوه رانش زمین باعث شده است تا لایه‌ها جابه‌جا شوند و در قله کوه دهانه‌ای شکل بگیرد که محل اصلی خروج گازها ست. آتشی پر فروغ که از این حفره زبانه می‌کشد، جلوه بی‌مانندی را به این کوه بخشیده است. دود سیاه رنگی که از این پدیده متصاعد می‌شود باعث می‌شود تا چشمه‌های منطقه نیز به رنگ سیاه جلوه کنند. به جز این شکاف اصلی، برخی درزها و حفره‌ها در این کوه وجود دارد که از آنها نیز گاز به بیرون متصاعد می‌شود. محل خروج این گازها گاه با بلورهای زرد رنگ گوگرد پوشیده شده است. این «آتش‌های جاودان» در خاطره مردم محلی سابقه‌ای طولانی دارد. بزرگان و ریش سفیدان منطقه آنها را به نام «زوهیت» می‌شناسند که پیشینه‌ای دینی در آن دیده می‌شود و آنچه نقل می‌کنند این است که روزگاری زرتشتیان این آتش را محترم می‌داشته‌اند. یکی دیگر از جاذبه‌های طبیعی منطقه، چشمه‌های ماماتین است. در نزدیکی روستای ماماتین ده چشمه بی‌مانند وجود دارد که از آنها نفت خام بیرون می‌آید. نزدیک بودن نفت به سطح زمین و شکسته شدن لایه طاقدیس آن باعث شده است تا نفت به سطح زمین راه پیدا کند و از حفره‌های چشمه‌ها بیرون بیایند و در مسیر رود زرد با آب مخلوط شوند و ترکیب زیبایی از طبیعت را پیش روی بیینده بگسترانند. داستان‌های محلی این جریان سیاه چشمه و رود را خون اژدهایی می‌دانند که به دست اسفندیار کشته شده است. علاوه بر تمام دیدنی‌های طبیعی، گردشگر نفت می‌تواند سری هم به روستای ماماتین بزند. مسلما همین پدیده‌های طبیعی بوده که توجه اولین کاشفان نفت را نیز به خود جلب کرده بوده است. اسکان مهندسان انگلیسی و کارگران هندی و بومیان خوزستانی در این منطقه به معماری تلفیقی انجامیده است که دیدن آن خالی از لطف نیست. سقف قوسی، صیقلی و یکدست برخی خانه‌ها چیزی نیست جز لوله‌های قطور نفت! که بعد از سال‌ها هنوز هم در معماری منطقه باقی‌مانده است و روستاییان با تغییر مختصر در بناهای بر جا مانده و فضاهای درونی، آنها را به محلی برای زندگی خود تبدیل کرده‌اند. روستای ماماتین یک مجموعه تاریخی از بناها و ساختمان‌های اداری، مسکونی، اصطبل و حتی کلیسا است که از شرکت‌های انگلیسی اکتشاف نفت بر جای مانده است. این پدیده‌های طبیعی و تاریخی و فرهنگی از جاذبه‌های گردشگری به شمار می‌روند که می‌توانید سراغ آنها را از بومیان منطقه بگیرید، چرا که متاسفانه هنوز به عنوان یک پتانسیل رسمی گردشگری شناخته نشده‌اند و توجهی که شایسته چنین محیط‌های بی‌نظیر طبیعی و تاریخی است نسبت به آنها مبذول داشته نشده است. اما به هر حال شما می‌توانید خودتان آگاهانه اولین گردشگران رسمی نفت باشید و غرق در هیجان و کشف و ماجرا شوید و با یک سفر از این همه پدیده بی‌مانند که به فاصله‌ای کوتاه در کنار هم قرار گرفته‌اند لذت ببرید.