شادی صالحی
هیچگاه به این موضوع فکر کرده‌اید که چرا کلماتی بار معنایی منفی دارند و کلماتی بار معنایی مثبت؟ چرا همه موفقیت‌هایشان را با لبخند بازگو می‌کنند و شکست‌های خود را با آه؟ آیا در طول زندگی، با فردی برخورد کرده‌اید که با افتخار شکست‌هایش را بشمارد و به آنها ببالد؟ کمی فکر کنید چند بار به زمین خورده‌اید و برخاسته‌اید، تا راه رفتن را آموختید. بنابراین همیشه به یاد داشته باشید که هر شکست می‌تواند پلکانی به سوی موفقیت‌های شما باشد. موفقیت در هر کاری مستلزم تلاش و پشتکار مضاعف است. همیشه و در همه جا پشتکار، تعهد و تلاش نتیجه‌بخش‌تر از یکجانشینی بوده است. امتحان کردن، ریسک کردن و موفق نشدن خیلی بهتر از این است که فقط عقب بنشینید و به این فکر کنید که اگر شکست بخورید، چه خواهد شد. توماس واتسن؛ بنیان گذار شرکت بین‌المللی ماشین‌های تجاری (IBM) می‌گوید: «اگر می‌خواهید میزان موفقیتتان را بالا ببرید، شکست‌هایتان را دو برابرکنید.» اگر شکست را کسب تجربه بدانید، بی‌شک آن را جزئی از زندگی روزمره خود می‌دانید. شکست، زمانی به معنای نابودی و زوال خواهد بود که عجولانه و بی‌تامل آن را بپذیرید. کمی فکر کنید و خطاها و مشکلات ناشی از آن حادثه را پیدا کنید و تصمیم نهایی را بگیرید. گاهی وقت‌ها شما مرتکب هیچ‌گونه خطایی نشده‌اید و همه کارها طبق برنامه پیش می‌رود، اما حادثه‌ای شما را از عرش به فرش می‌کشاند (زلزله، آتش‌سوزی، سیل و...). طریقه برخورد شما با شکست یا حادثه، همان نقطه موفقیت شما است. اینکه شما با هوشمندی تمام بتوانید از شکست‌هایتان به نفع خود استفاده کرده و آینده خود را بسازید، فردی موفق خواهید بود. اما اگر درست با آن برخورد نکنید، هرگز نمی‌توانید در طولانی مدت موفقیت‌های بزرگ و آرزوهای خود را تضمین، و برآورده کنید. خیلی از پیشرفت‌ها در نتیجه یک شکست ایجاد شده‌اند. اگر هدف خود را از یاد نبرید، موفقیت شما حتمی است.