مشکلات مالی زندگی زناشویی و راهحل آنها
زندگی زناشویی ابعاد مختلف و متنوعی دارد، حتی در بهترین و آگاهانهترین موارد نیز زمانی که یک زوج زندگی خود را آغاز میکنند تصوری از چالشهایی که بر سر راه آنها قرار دارد، ندارند. این چالشها تنها عاطفی یا شخصیتی نیستند بلکه طیف گستردهای از مسائل را در بر میگیرند، یکی از این چالشها، مشکلات و درگیریهای مالی است. اغلب مردم تصور میکنند که مشکلات و نارضایتیهای مالی تنها به دلیل شکستهای تجاری رخ میدهد، مثلا سرپرست خانواده ورشکست میشود یا در کسبوکار خود دچار نوعی رکود میشود و به دلیل کمبود درآمد، تعادل مالی خانواده به هم میخورد و به تبع آن نزاع و درگیری بهوجود میآید.
زندگی زناشویی ابعاد مختلف و متنوعی دارد، حتی در بهترین و آگاهانهترین موارد نیز زمانی که یک زوج زندگی خود را آغاز میکنند تصوری از چالشهایی که بر سر راه آنها قرار دارد، ندارند. این چالشها تنها عاطفی یا شخصیتی نیستند بلکه طیف گستردهای از مسائل را در بر میگیرند، یکی از این چالشها، مشکلات و درگیریهای مالی است. اغلب مردم تصور میکنند که مشکلات و نارضایتیهای مالی تنها به دلیل شکستهای تجاری رخ میدهد، مثلا سرپرست خانواده ورشکست میشود یا در کسبوکار خود دچار نوعی رکود میشود و به دلیل کمبود درآمد، تعادل مالی خانواده به هم میخورد و به تبع آن نزاع و درگیری بهوجود میآید. برخی دیگر از افراد علت اصلی درگیریهای مالی در خانواده را زیادهخواهی یکی از طرفین میدانند و معتقدند هرچه تصور افراد از وضعیت مالی که قرار است در طول زندگی زناشویی خود داشته باشند کمتر بلندپروازانه باشد، مشکلات نیز کمترند. البته تمامی موارد فوق قابلیت این را دارند که به عنوان مصادیقی از مشکلات و درگیریهای مالی در خانواده مطرح شوند، اما نکتهای که نباید از نظر دور داشت این است که چالشهای مالی در خانواده، اغلب ریشه در مشکلات شخصیتی اعضا و
کیفیت روابط آنان دارند و مواردی اتفاقی نیستند که بتوان آنها را به سادگی ذیل یک یا دومورد کلی برشمرد. این مشکلات متنوع و گونه گونهاند. در ادامه مقاله حاضر چند مورد از مشکلات شخصیتی و ارتباطی را که هر زوجی میتواند به آن دچار باشد برمیشماریم سپس به معضل مالی اشاره میکنیم که مستقیما از این مشکل شخصیتی یا ارتباطی ناشی شدهاند و به نحوی مختصر به راهحل آن نیز اشاره میکنیم.
یک: ارتباط اندک با همسرتان
در نگاه اول ممکن است به نظر برسد که نبود تعامل و ارتباط نزدیک بین زوجها به خودی خود ارتباطی به بروز مشکلات مالی در خانواده ندارد، اما با قدری تامل در مساله روشن میشود که نبود ارتباط نزدیک تا چه حد میتواند مشکلزا باشد، مثلا شما و همسرتان به ندرت با یکدیگر حرف میزنید، شما در هفته گذشته یک خرید خوب و عالی انجام دادهاید، دلیلی برای پنهان کردن این خرید نیست، مثلا یک ابزار بزرگ را برای کارگاه خود به قیمت خوبی خریدهاید، اما صرفا به این دلیل که عادت به سخن گفتن با همسر خود ندارید به او چیزی نمیگویید، در همین حین او بدون اطلاع از خالی شدن حساب توسط شما از حساب مشترکتان چک میشود و طبیعتا چک برگشت خواهد خورد و هردوی شما دچار مشکل خواهید شد. مسائل این چنینی بسیار متدوالند، مثلا ممکن است همسر شما در لحظه حساسی پولی را به دلیلی غیرضروری از حساب مشترک خانواده خارج کند و مانع صورت گرفتن یک خرید یا یک قرارداد خوب کاری توسط شما شود. راه حل: راه حل ساده است. با یکدیگر سخن بگویید. اگر به صحبت کردن به صورت مداوم عادت ندارید یا برایتان دشوار است به یک باره تغییر کند به صورت هفتگی یا ماهانه زمانی را مشخص کنید و در این زمان مشخص فقط راجع به اقدامات مالیتان با یکدیگر حرف بزنید. بکوشید اهداف مالی، خریدها و سرمایهگذاریها را با همسر خود به بحث بگذارید.
دو: داشتن شخصیت کنترلگر
بعضی از افراد شخصیت کنترلگر دارند، این افراد گمان میکنند که بهتر از هر فرد دیگری در جهان به درستی و غلطی وقایع و مسائل آگاهی دارد، افراد کنترلگر از آنجا که گمان میکنند تنها خودشان درست و غلط را به بهترین نحو تشخیص میدهند و تنها خودشانند که قادرند امور را به نحو احسن سامان دهند از مشارکت واقعی با دیگران پرهیز میکنند، این افراد میکوشند مشارکت را به امری صوری تقلیل دهند. اگر یکی از زوجها در یک خانواده، فردی کنترلگر باشد، به همسر خود اجازه نخواهد داد به نحو واقعی در مسائل مالی با وی همیاری کند و از سویی فعالیت وی را نیز به سختی تحت نظر قرار خواهد داد تا اگر از معیارهای وی تخطی کرد، فورا آگاه شود. زیستن تحت شرایط فشار حتی عاقلترین افراد را نیز دچار مشکل میکند، بنابراین همسر یک فرد کنترلگر که به سختی از لحاظ مالی زیر نظر است ممکن است به رفتارهای مالی بسیار غلطی به صورت پنهانی دست بزند، درواقع در این شرایط افراد، زمانی که تحت نظاره کنترلگر هستند مطابق میل وی عمل میکنند، اما به محض دور شدن از دایره نظارت وی دست به رفتارهایی میزنند که احساس فشار را در آنها کاهش میدهد، هرچند ممکن است این رفتارها واقعا مطلوبشان نباشد. بنابراین اگر بودجه سفت و سختی را بدون مشورت بقیه تنظیم و به آنها تحمیل کنید، فقط رقم خریدهای پنهانی و حتی ناخواسته اعضای خانواده تان را افزایش دادهاید. راه حل: به همسرتان اجازه بدهید تا بخشی از پول مشترک خانواده را به صلاحدید خود خرج کند. از مشارکت و همفکری او در زمینه مسائل مالی استقبال کنید. اگر کنترلگر هستید، سعی کنید هرچه بیشتر به همسرتان اعتماد کنید و به او بها بدهید، باور داشته باشید که او نیز هم چون شما قادر است تصمیمات درستی اتخاذ کند و در صورتی که از چرخه تصمیمگیری حذف شود، هرگز این مهارتها را کسب نخواهد کرد. فراموش نکنید کنترل سخت اغلب نتایج معکوسی دارد. افراد به تصمیمات و برنامههایی که در شکلگیری آنها دخیل بودهاند، وفادارتر خواهند بود.
سه: وظایف تعریف نشده
شما تصور میکنید قرار است مسوولیتی مالی را همسرتان انجام دهد و او گمان میکند شما میخواهید این کار را صورت دهید، در نهایت هیچ کدامتان وظیفه مورد نظر را انجام نمیدهید و مشکلات از پی هم روان میشوند. این معضلی ساده است، اما وقتی پای مساله حساسی در میان باشد، ممکن است خسارات مالی هنگفتی وارد کند. راهحل: وظایف هر شخص را در زندگی مالی خانواده به دقت تعریف کنید، این مساله فقط منحصر به وظایف هفتگی و روزانه مثل پرداخت قبوض یا انجام خریدها نیست، بلکه امری جامع است. با همسرتان گفتوگو کنید و راجع به وظایف و مسوولیتها در بازههای کوتاهمدت، میانمدت و درازمدت به توافق برسید. اگر هردو شاغل هستید، توافق کنید که چه مقداری از حقوق هریک از افراد صرف چه چیز بشود. بدینترتیب بعدا یکدیگر را به بیمسوولیتی، بدخرج کردن، خساست یا خودخواهی متهم نخواهید کرد.
یک: ارتباط اندک با همسرتان
در نگاه اول ممکن است به نظر برسد که نبود تعامل و ارتباط نزدیک بین زوجها به خودی خود ارتباطی به بروز مشکلات مالی در خانواده ندارد، اما با قدری تامل در مساله روشن میشود که نبود ارتباط نزدیک تا چه حد میتواند مشکلزا باشد، مثلا شما و همسرتان به ندرت با یکدیگر حرف میزنید، شما در هفته گذشته یک خرید خوب و عالی انجام دادهاید، دلیلی برای پنهان کردن این خرید نیست، مثلا یک ابزار بزرگ را برای کارگاه خود به قیمت خوبی خریدهاید، اما صرفا به این دلیل که عادت به سخن گفتن با همسر خود ندارید به او چیزی نمیگویید، در همین حین او بدون اطلاع از خالی شدن حساب توسط شما از حساب مشترکتان چک میشود و طبیعتا چک برگشت خواهد خورد و هردوی شما دچار مشکل خواهید شد. مسائل این چنینی بسیار متدوالند، مثلا ممکن است همسر شما در لحظه حساسی پولی را به دلیلی غیرضروری از حساب مشترک خانواده خارج کند و مانع صورت گرفتن یک خرید یا یک قرارداد خوب کاری توسط شما شود. راه حل: راه حل ساده است. با یکدیگر سخن بگویید. اگر به صحبت کردن به صورت مداوم عادت ندارید یا برایتان دشوار است به یک باره تغییر کند به صورت هفتگی یا ماهانه زمانی را مشخص کنید و در این زمان مشخص فقط راجع به اقدامات مالیتان با یکدیگر حرف بزنید. بکوشید اهداف مالی، خریدها و سرمایهگذاریها را با همسر خود به بحث بگذارید.
دو: داشتن شخصیت کنترلگر
بعضی از افراد شخصیت کنترلگر دارند، این افراد گمان میکنند که بهتر از هر فرد دیگری در جهان به درستی و غلطی وقایع و مسائل آگاهی دارد، افراد کنترلگر از آنجا که گمان میکنند تنها خودشان درست و غلط را به بهترین نحو تشخیص میدهند و تنها خودشانند که قادرند امور را به نحو احسن سامان دهند از مشارکت واقعی با دیگران پرهیز میکنند، این افراد میکوشند مشارکت را به امری صوری تقلیل دهند. اگر یکی از زوجها در یک خانواده، فردی کنترلگر باشد، به همسر خود اجازه نخواهد داد به نحو واقعی در مسائل مالی با وی همیاری کند و از سویی فعالیت وی را نیز به سختی تحت نظر قرار خواهد داد تا اگر از معیارهای وی تخطی کرد، فورا آگاه شود. زیستن تحت شرایط فشار حتی عاقلترین افراد را نیز دچار مشکل میکند، بنابراین همسر یک فرد کنترلگر که به سختی از لحاظ مالی زیر نظر است ممکن است به رفتارهای مالی بسیار غلطی به صورت پنهانی دست بزند، درواقع در این شرایط افراد، زمانی که تحت نظاره کنترلگر هستند مطابق میل وی عمل میکنند، اما به محض دور شدن از دایره نظارت وی دست به رفتارهایی میزنند که احساس فشار را در آنها کاهش میدهد، هرچند ممکن است این رفتارها واقعا مطلوبشان نباشد. بنابراین اگر بودجه سفت و سختی را بدون مشورت بقیه تنظیم و به آنها تحمیل کنید، فقط رقم خریدهای پنهانی و حتی ناخواسته اعضای خانواده تان را افزایش دادهاید. راه حل: به همسرتان اجازه بدهید تا بخشی از پول مشترک خانواده را به صلاحدید خود خرج کند. از مشارکت و همفکری او در زمینه مسائل مالی استقبال کنید. اگر کنترلگر هستید، سعی کنید هرچه بیشتر به همسرتان اعتماد کنید و به او بها بدهید، باور داشته باشید که او نیز هم چون شما قادر است تصمیمات درستی اتخاذ کند و در صورتی که از چرخه تصمیمگیری حذف شود، هرگز این مهارتها را کسب نخواهد کرد. فراموش نکنید کنترل سخت اغلب نتایج معکوسی دارد. افراد به تصمیمات و برنامههایی که در شکلگیری آنها دخیل بودهاند، وفادارتر خواهند بود.
سه: وظایف تعریف نشده
شما تصور میکنید قرار است مسوولیتی مالی را همسرتان انجام دهد و او گمان میکند شما میخواهید این کار را صورت دهید، در نهایت هیچ کدامتان وظیفه مورد نظر را انجام نمیدهید و مشکلات از پی هم روان میشوند. این معضلی ساده است، اما وقتی پای مساله حساسی در میان باشد، ممکن است خسارات مالی هنگفتی وارد کند. راهحل: وظایف هر شخص را در زندگی مالی خانواده به دقت تعریف کنید، این مساله فقط منحصر به وظایف هفتگی و روزانه مثل پرداخت قبوض یا انجام خریدها نیست، بلکه امری جامع است. با همسرتان گفتوگو کنید و راجع به وظایف و مسوولیتها در بازههای کوتاهمدت، میانمدت و درازمدت به توافق برسید. اگر هردو شاغل هستید، توافق کنید که چه مقداری از حقوق هریک از افراد صرف چه چیز بشود. بدینترتیب بعدا یکدیگر را به بیمسوولیتی، بدخرج کردن، خساست یا خودخواهی متهم نخواهید کرد.
ارسال نظر