طب سنتی جایگاه خود را پیدا نکرده است - ۱۳ مهر ۹۱
این روزها کمتر کسی است که به آگهی مراکز طب سنتی برنخورده باشد، به هر یک از مراکز درمانی که سری بزنید، نامی از طب سنتی و مکمل شنیده میشود، درمان انواع اختلالهای روحی، خواب، تشنج، صرع، ناتوانی حرکتی، اختلالات رشد و نازایی، کمک به درمان انواع سرطانها، ام اس و عوارض ناشی از آن، اختلالات کبدی و چند ده بیماری دیگر در لیست درمان این مراکز دیده میشود، گفته میشود اقبال از طب سنتی روز به روز بیشتر میشود، برخی معتقدند که بسیاری از بیماران ترجیح میدهند از روشهای طبیعی تر درمان استفاده کنند، با اینکه تبلیغات فراوانی برای مراجعه به طب سنتی میشود، اما دکتر رفیع کافیه -پژوهشگر جامعه گیاه درمانی ایران- معتقد است که طب سنتی در ایران هنوز جایگاه خود را پیدا نکرده است، به اعتقاد او در این رشته برنامهریزی درستی نشده و از تجربههای کشورهای پیشرویی مانند هند و پاکستان استفاده نشده است.
این روزها کمتر کسی است که به آگهی مراکز طب سنتی برنخورده باشد، به هر یک از مراکز درمانی که سری بزنید، نامی از طب سنتی و مکمل شنیده میشود، درمان انواع اختلالهای روحی، خواب، تشنج، صرع، ناتوانی حرکتی، اختلالات رشد و نازایی، کمک به درمان انواع سرطانها، ام اس و عوارض ناشی از آن، اختلالات کبدی و چند ده بیماری دیگر در لیست درمان این مراکز دیده میشود، گفته میشود اقبال از طب سنتی روز به روز بیشتر میشود، برخی معتقدند که بسیاری از بیماران ترجیح میدهند از روشهای طبیعی تر درمان استفاده کنند، با اینکه تبلیغات فراوانی برای مراجعه به طب سنتی میشود، اما دکتر رفیع کافیه -پژوهشگر جامعه گیاه درمانی ایران- معتقد است که طب سنتی در ایران هنوز جایگاه خود را پیدا نکرده است، به اعتقاد او در این رشته برنامهریزی درستی نشده و از تجربههای کشورهای پیشرویی مانند هند و پاکستان استفاده نشده است. او در گفتوگو با دنیایاقتصاد توضیحات بیشتری درباره طب سنتی میدهد.
در حال حاضر طب سنتی چه جایگاهی در فرهنگ عمومی دارد؟
طب سنتی ما نتیجه تجربههای سالهای دوری است که حکمای ایرانی و دانشمندان مختلفی روی آن کار کردهاند و در همان زمان نیز اعمال کردند، طب سنتی یکی از درمانهایی است که هماکنون نیز میتواند پاسخگو باشد به شرط آنکه بتوانیم این رشته را به جایگاهی برسانیم که از لحاظ علمی، در دنیا قابل مطرح کردن باشد.
چند سالی است که طب سنتی به صورت دانشگاهی تدریس میشود، به اعتقاد شما این اقدام وزارت بهداشت چقدر در پیدا کردن جایگاه این رشته در میان سایر رشتههای پزشکی تاثیر داشته است؟
حدود ۵ سال است که دانشکده طب سنتی در چند دانشگاه بزرگ از جمله دانشگاههای علوم پزشکی تهران، شهید بهشتی، شاهد تهران و همچنین دانشگاه علوم پزشکی شیراز تدریس میشود، با اینکه چند سالی است که این دانشکدهها راهاندازی شدهاند، اما متاسفانه در کشور برنامهریزی خاصی برای آن صورت نگرفته و ممکن است به همین دلیل نیز در آینده مشکل ایجاد کند، بهتر بود که به جای راه اندازی دانشکده در ابتدا دانشجویان این رشته از سوی مراکز شناخته شده تربیت میشدند و در مرحله بعد آنها را برای استادی آماده میکردند. با این روش میشد طب سنتی را به طور کامل رواج داد.
به اعتقاد شما این شتاب میتواند آسیب زا باشد؟
امیدوار هستیم که این اتفاقها به دور از اهداف سیاسی صورت گرفته باشد و با رویکرد علمی این کار انجام شود. به هر حال هر میخواهد یکسری اقدامات را به نام خود کند. طب سنتی نیز میتواند در همین گروه قرار گیرد، این موضوع میتواند آسیبهای جدی به طب سنتی وارد کند و آن را به شکست منتهی کند. همان سرنوشتی که برای طب مکمل نیز رقم خورد، اگر طب سنتی با جامعه علمی همخوانی داشته باشد، این روش میتواند موثر باشد در غیر این صورت بعید میدانم.
با فارغالتحصیل شدن دانشجویان این رشته، آیا میتوان گفت که طب سنتی به روش علمیتری در جامعه دنبال میشود؟
ببینید، امسال اولین گروه از رشته طب سنتی از دانشکدههایی که اشاره شد، فارغ التحصیل شدند که حدود ۴ نفر بودند، این افراد پزشک عمومی هستند و برای تخصص رشته طب سنتی را انتخاب کرده اند، بنابراین پس از فارغ التحصیلی پی اچ دی طب سنتی دریافت میکنند. این افراد علاوه بر اینکه درمانهایی را در درمانگاههای دانشگاه علوم پزشکی ارائه میدهند، میتوانند به دانشگاههای مختلف اعزام شده و دانشگاه طب سنتی راهاندازی کنند، با این حال هیچ کدام از فارغالتحصیلان مطب خصوصی ندارند و تنها در درمانگاههایی مشغول به کار هستند. اگر برنامهای برای ادامه فعالیت این افراد وجود داشته باشد، قطعا در پیشرفت این رشته تاثیر بسزایی خواهند داشت.
بیماران از چه طریقی میتوانند به پزشکان سنتی دسترسی پیدا کنند؟
به طور کلی در تهران حدود ۴ درمانگاه طب سنتی وجود دارد، یکی از آنها کلینیک بهشت در تقاطع خیابان بهشت و حافظ است، درمانگاهی نیز در خیایان قدس ـ کوچه فرزانه، وجود دارد، چند سایت اینترنتی نیز راهاندازی شده که افراد میتوانند به آنها مراجعه کنند، سایت جامعه گیاه درمانی ایران، پورتال سلامت صدا و سیما از جمله این سایتهاست. افراد برای درمان تمام بیماریها میتوانند به پزشک سنتی مراجعه کنند، حتی میتوانند در این سایتها بیماری خود را اعلام کنند و مشاوره بگیرند. بیماران باید به این نکته توجه داشته باشند که درمان برخی بیماریها با داروهای گیاهی زمانبر است.
نحوه مراجعه افراد به این پزشکان چگونه است؟ یعنی مستقیما مراجعه میکنند یا از سوی سایر پزشکان هدایت میشوند؟
فعلا مراجعه به صورت مستقیم است، هنوز نظام ارجاع نیز به طور کامل اجرا نشده که از طریق پزشک خانواده ارجاع داده شوند.
خدمات ارائه شده از سوی این پزشکان تحت پوشش بیمه است؟
متاسفانه طب سنتی مشکلات فراوانی دارد، خدمات آنها تحت پوشش بیمه نیست. این البته تنها یک بخش از مشکل است، ما داروساز طب سنتی نداریم و دانشجویان این رشته هنوز فارغ التحصیل نشدهاند. از این رو در تهیه دارو مشکل وجود دارد، یعنی بیماران نمیتوانند به راحتی داروهایشان را تهیه کنند.
پس از کجا داروهایشان را تهیه میکنند؟
برخی افراد هستند که به صورت تجربی اقدام به ساخت دارو میکنند، یا برخی عطاریها هستند که سابقه ساخت داروهای گیاهی دارند، این افراد با همکاری پزشکان طب سنتی، داروها را در اختیار بیماران قرار میدهند. این یکی از مشکلات موجود در طب سنتی است، متاسفانه داروسازی ما در این رشته، منطبق با داروسازی علمی نیست.
داروهایی که از سوی داروسازان این رشته ساخته نمیشوند، ممکن است مشکلاتی داشته باشند؟
بله، ممکن است دارو زود خراب شود یا کیفیت لازم را نداشته باشد، تا زمانیکه دارو مشکلی ندارد، اثر بخشی خود را نیز دارد، اما برخی از داروها هستند که زود فاسد میشوند و مشکل ایجاد میکنند.
این اتفاق به بیماران آسیب وارد نمیکند؟
در مواردی آسیب نیز وارد کرده است، گاهی پیش میآید که برای نمونه پزشک بابونه تجویز کرده اما نوع بابونه، دوز آن و ... در اثربخشی تاثیر فراوانی دارد، کیفیت تمام بابونهها یکسان نیست و یکسان نبودن کیفیت مشکلاتی را ایجاد میکند. تا زمانیکه ما داروساز گیاهی نداشته باشیم از این مسائل نیز وجود دارد. البته در همین زمینه جامعه گیاه درمانی ایران بازارچهای را در خیابان مولوی راهاندازی کرده که مرکز فروش داروهای گیاهی و استاندارد است و به تدریج در حال تبدیل شدن به مکانی برای تهیه داروهای گیاهی است. قرار است که این مرکز توسعه پیدا کند. برای بیماران نیز بهتر است از مرکزی خرید کنند که داروهای استاندارد داشته و شناخته شده باشد.
میزان استقبال مردم از طب سنتی چگونه است؟ بیماران تا چه اندازه برای درمان به پزشک طب سنتی مراجعه میکنند؟
مردم سالهاست که نگاه مثبتی به طب سنتی دارند و آن را به مراتب بهتر از درمان با داروهای شیمیایی میدانند، در این میان اما این پزشکان هستند که از این رشته استقبال فراوانی کرده اند و تمایل دارند که آگاهی خود را نسبت به آن افزایش دهند، همین باعث میشود تا طب سنتی به تدریج جایگاه خود را پیدا کند، میزان تمایل مردم نیز به سابقه گیاه درمانی برمیگردد، این باور در میان مردم وجود دارد که داروی گیاهی اگر منفعتی نداشته باشد ضرری هم ندارد، هر چند که این دیدگاه درست نیست، با این حال میتوان گفت که داروهای گیاهی کمترین عوارض را دارند.
با توجه به پیچیده شدن برخی بیماریها و ایجاد بیماریهای ناشناخته و صعبالعلاج، آیا طب سنتی میتواند به کمک طب کلاسیک آمده و این نوع از بیماریها را نیز تحت پوشش درمان قرار دهد؟
طب سنتی ما به گونهای نیست که توانایی درمان تمام بیماریها را داشته باشد، ما نمیگوییم که این طب هر بیماری را درمان میکند، اما میتوان گفت که در کنار طب کلاسیک، طب سنتی میتواند نقش کمکی داشته باشد، هنوز به آن مرحله نرسیدهایم که بگوییم طب کلاسیک را کنار بگذاریم و از طب سنتی استفاده کنیم. این دو طب میتوانند به هم کمک کنند، اما در تضاد یکدیگر نیستند. تا زمانیکه طب سنتی جایگاه علمی خود را پیدا نکند و به صورت هدفمند بیماری را درمان نکند، نمیتواند به صورت وسیع مورد استقبال قرار گیرد. متاسفانه تاکنون بررسی نشده که طب سنتی در درمان چه بیماریهایی توانسته موفقیتآمیز عمل کند و آماری در این زمینه در دست نیست، این موضوع حتی برای بیماریهای ساده نیز صورت نگرفته از این رو نمیتوان با قطعیت درباره درمان بیماریها از طریق طب سنتی اظهار نظر کرد.
چقدر برای رسیدن به این مرحله فاصله داریم؟
فاصله زیاد است، طب سنتی هنوز جایگاه خود را پیدا نکرده است.
یعنی تاکنون مشخص نشده روشهای گیاه درمانی طب سنتی برای نمونه در درمان نوعی از سرطانها تاثیر مثبت داشته است؟ به ویژه برای بیمارانی که از داروهای شیمیایی نتیجهای نگرفتهاند.
یک تعداد بیماری وجود دارد که با طب سنتی درمان شده اند، برخی انواع سرطانها نیز مشاهده شده است، اما اینکه بخواهیم به بیماریها تعمیم دهیم، کار مشکلی است، باید بررسی علمی روی آن انجام شود که برای نمونه ۵۰ درصد در درمان فلان بیماری موثر بوده است. اگر هم کسی اظهار نظری کرد، ادعا کرده است.
با توجه به سابقه ما در طب سنتی چرا هنوز به جایگاه مورد نظر نرسیدهایم؟
متاسفانه ما مدتهاست که طب سنتی را کنار گذاشتهایم، از اواخر دوره قاجار تا اوایل دوره پهلوی طب سنتی کنار گذاشته شده بود، به اعتقاد من ما میتوانستیم از تجربههای کشورهای پاکستان و هند که منابع طب سنتی خود را از ایران تامین میکنند، استفاده کرده و جایگاه قابل قبولی برای خود تعریف میکردیم، میتوانستیم در این زمینه برنامهریزی کنیم، اساتید این رشته را پرورش میدادیم سپس آن را بومیسازی میکردیم، این روش بهتر بود تا اینکه اقدام به راهاندازی دانشکده کنیم. متاسفانه ما برنامهریزی خوبی در این زمینه نداشتیم. در حال حاضر فارغالتحصیلان این رشته مشکلات فراوانی دارند.
اقدامات برخی از کسانی که به طور تجربی طب سنتی را دنبال میکنند و حتی نسخههایی نیز تجویز میکنند، چقدر در تضعیف جایگاه طب سنتی تاثیر دارد؟ با توجه به سوء استفادههایی که ممکن است از سوی این افراد صورت گیرد.
این افراد نمیتوانند ضربهای وارد کنند، به هر حال اینها افراد شیادی هستند که در هر زمینهای وارد میشوند و سودجویی میکنند.
رویکرد وزارت بهداشت به طب سنتی چگونه است؟ اقداماتی که انجام میشود چقدر در پیشرفت این رشته اثربخش است؟
به هر حال اقداماتی که از سوی وزارت بهداشت در راهاندازی دانشکده طب سنتی انجام شده خوب است و ادامه دار خواهد بود، اکنون 200 دانشجو در حال تحصیل در این رشته هستند، به طور قطع این کارها مقطعی نخواهد بود و امیدواریم بتوانند اقداماتشان را گسترده کنند.
در حال حاضر طب سنتی چه جایگاهی در فرهنگ عمومی دارد؟
طب سنتی ما نتیجه تجربههای سالهای دوری است که حکمای ایرانی و دانشمندان مختلفی روی آن کار کردهاند و در همان زمان نیز اعمال کردند، طب سنتی یکی از درمانهایی است که هماکنون نیز میتواند پاسخگو باشد به شرط آنکه بتوانیم این رشته را به جایگاهی برسانیم که از لحاظ علمی، در دنیا قابل مطرح کردن باشد.
چند سالی است که طب سنتی به صورت دانشگاهی تدریس میشود، به اعتقاد شما این اقدام وزارت بهداشت چقدر در پیدا کردن جایگاه این رشته در میان سایر رشتههای پزشکی تاثیر داشته است؟
حدود ۵ سال است که دانشکده طب سنتی در چند دانشگاه بزرگ از جمله دانشگاههای علوم پزشکی تهران، شهید بهشتی، شاهد تهران و همچنین دانشگاه علوم پزشکی شیراز تدریس میشود، با اینکه چند سالی است که این دانشکدهها راهاندازی شدهاند، اما متاسفانه در کشور برنامهریزی خاصی برای آن صورت نگرفته و ممکن است به همین دلیل نیز در آینده مشکل ایجاد کند، بهتر بود که به جای راه اندازی دانشکده در ابتدا دانشجویان این رشته از سوی مراکز شناخته شده تربیت میشدند و در مرحله بعد آنها را برای استادی آماده میکردند. با این روش میشد طب سنتی را به طور کامل رواج داد.
به اعتقاد شما این شتاب میتواند آسیب زا باشد؟
امیدوار هستیم که این اتفاقها به دور از اهداف سیاسی صورت گرفته باشد و با رویکرد علمی این کار انجام شود. به هر حال هر میخواهد یکسری اقدامات را به نام خود کند. طب سنتی نیز میتواند در همین گروه قرار گیرد، این موضوع میتواند آسیبهای جدی به طب سنتی وارد کند و آن را به شکست منتهی کند. همان سرنوشتی که برای طب مکمل نیز رقم خورد، اگر طب سنتی با جامعه علمی همخوانی داشته باشد، این روش میتواند موثر باشد در غیر این صورت بعید میدانم.
با فارغالتحصیل شدن دانشجویان این رشته، آیا میتوان گفت که طب سنتی به روش علمیتری در جامعه دنبال میشود؟
ببینید، امسال اولین گروه از رشته طب سنتی از دانشکدههایی که اشاره شد، فارغ التحصیل شدند که حدود ۴ نفر بودند، این افراد پزشک عمومی هستند و برای تخصص رشته طب سنتی را انتخاب کرده اند، بنابراین پس از فارغ التحصیلی پی اچ دی طب سنتی دریافت میکنند. این افراد علاوه بر اینکه درمانهایی را در درمانگاههای دانشگاه علوم پزشکی ارائه میدهند، میتوانند به دانشگاههای مختلف اعزام شده و دانشگاه طب سنتی راهاندازی کنند، با این حال هیچ کدام از فارغالتحصیلان مطب خصوصی ندارند و تنها در درمانگاههایی مشغول به کار هستند. اگر برنامهای برای ادامه فعالیت این افراد وجود داشته باشد، قطعا در پیشرفت این رشته تاثیر بسزایی خواهند داشت.
بیماران از چه طریقی میتوانند به پزشکان سنتی دسترسی پیدا کنند؟
به طور کلی در تهران حدود ۴ درمانگاه طب سنتی وجود دارد، یکی از آنها کلینیک بهشت در تقاطع خیابان بهشت و حافظ است، درمانگاهی نیز در خیایان قدس ـ کوچه فرزانه، وجود دارد، چند سایت اینترنتی نیز راهاندازی شده که افراد میتوانند به آنها مراجعه کنند، سایت جامعه گیاه درمانی ایران، پورتال سلامت صدا و سیما از جمله این سایتهاست. افراد برای درمان تمام بیماریها میتوانند به پزشک سنتی مراجعه کنند، حتی میتوانند در این سایتها بیماری خود را اعلام کنند و مشاوره بگیرند. بیماران باید به این نکته توجه داشته باشند که درمان برخی بیماریها با داروهای گیاهی زمانبر است.
نحوه مراجعه افراد به این پزشکان چگونه است؟ یعنی مستقیما مراجعه میکنند یا از سوی سایر پزشکان هدایت میشوند؟
فعلا مراجعه به صورت مستقیم است، هنوز نظام ارجاع نیز به طور کامل اجرا نشده که از طریق پزشک خانواده ارجاع داده شوند.
خدمات ارائه شده از سوی این پزشکان تحت پوشش بیمه است؟
متاسفانه طب سنتی مشکلات فراوانی دارد، خدمات آنها تحت پوشش بیمه نیست. این البته تنها یک بخش از مشکل است، ما داروساز طب سنتی نداریم و دانشجویان این رشته هنوز فارغ التحصیل نشدهاند. از این رو در تهیه دارو مشکل وجود دارد، یعنی بیماران نمیتوانند به راحتی داروهایشان را تهیه کنند.
پس از کجا داروهایشان را تهیه میکنند؟
برخی افراد هستند که به صورت تجربی اقدام به ساخت دارو میکنند، یا برخی عطاریها هستند که سابقه ساخت داروهای گیاهی دارند، این افراد با همکاری پزشکان طب سنتی، داروها را در اختیار بیماران قرار میدهند. این یکی از مشکلات موجود در طب سنتی است، متاسفانه داروسازی ما در این رشته، منطبق با داروسازی علمی نیست.
داروهایی که از سوی داروسازان این رشته ساخته نمیشوند، ممکن است مشکلاتی داشته باشند؟
بله، ممکن است دارو زود خراب شود یا کیفیت لازم را نداشته باشد، تا زمانیکه دارو مشکلی ندارد، اثر بخشی خود را نیز دارد، اما برخی از داروها هستند که زود فاسد میشوند و مشکل ایجاد میکنند.
این اتفاق به بیماران آسیب وارد نمیکند؟
در مواردی آسیب نیز وارد کرده است، گاهی پیش میآید که برای نمونه پزشک بابونه تجویز کرده اما نوع بابونه، دوز آن و ... در اثربخشی تاثیر فراوانی دارد، کیفیت تمام بابونهها یکسان نیست و یکسان نبودن کیفیت مشکلاتی را ایجاد میکند. تا زمانیکه ما داروساز گیاهی نداشته باشیم از این مسائل نیز وجود دارد. البته در همین زمینه جامعه گیاه درمانی ایران بازارچهای را در خیابان مولوی راهاندازی کرده که مرکز فروش داروهای گیاهی و استاندارد است و به تدریج در حال تبدیل شدن به مکانی برای تهیه داروهای گیاهی است. قرار است که این مرکز توسعه پیدا کند. برای بیماران نیز بهتر است از مرکزی خرید کنند که داروهای استاندارد داشته و شناخته شده باشد.
میزان استقبال مردم از طب سنتی چگونه است؟ بیماران تا چه اندازه برای درمان به پزشک طب سنتی مراجعه میکنند؟
مردم سالهاست که نگاه مثبتی به طب سنتی دارند و آن را به مراتب بهتر از درمان با داروهای شیمیایی میدانند، در این میان اما این پزشکان هستند که از این رشته استقبال فراوانی کرده اند و تمایل دارند که آگاهی خود را نسبت به آن افزایش دهند، همین باعث میشود تا طب سنتی به تدریج جایگاه خود را پیدا کند، میزان تمایل مردم نیز به سابقه گیاه درمانی برمیگردد، این باور در میان مردم وجود دارد که داروی گیاهی اگر منفعتی نداشته باشد ضرری هم ندارد، هر چند که این دیدگاه درست نیست، با این حال میتوان گفت که داروهای گیاهی کمترین عوارض را دارند.
با توجه به پیچیده شدن برخی بیماریها و ایجاد بیماریهای ناشناخته و صعبالعلاج، آیا طب سنتی میتواند به کمک طب کلاسیک آمده و این نوع از بیماریها را نیز تحت پوشش درمان قرار دهد؟
طب سنتی ما به گونهای نیست که توانایی درمان تمام بیماریها را داشته باشد، ما نمیگوییم که این طب هر بیماری را درمان میکند، اما میتوان گفت که در کنار طب کلاسیک، طب سنتی میتواند نقش کمکی داشته باشد، هنوز به آن مرحله نرسیدهایم که بگوییم طب کلاسیک را کنار بگذاریم و از طب سنتی استفاده کنیم. این دو طب میتوانند به هم کمک کنند، اما در تضاد یکدیگر نیستند. تا زمانیکه طب سنتی جایگاه علمی خود را پیدا نکند و به صورت هدفمند بیماری را درمان نکند، نمیتواند به صورت وسیع مورد استقبال قرار گیرد. متاسفانه تاکنون بررسی نشده که طب سنتی در درمان چه بیماریهایی توانسته موفقیتآمیز عمل کند و آماری در این زمینه در دست نیست، این موضوع حتی برای بیماریهای ساده نیز صورت نگرفته از این رو نمیتوان با قطعیت درباره درمان بیماریها از طریق طب سنتی اظهار نظر کرد.
چقدر برای رسیدن به این مرحله فاصله داریم؟
فاصله زیاد است، طب سنتی هنوز جایگاه خود را پیدا نکرده است.
یعنی تاکنون مشخص نشده روشهای گیاه درمانی طب سنتی برای نمونه در درمان نوعی از سرطانها تاثیر مثبت داشته است؟ به ویژه برای بیمارانی که از داروهای شیمیایی نتیجهای نگرفتهاند.
یک تعداد بیماری وجود دارد که با طب سنتی درمان شده اند، برخی انواع سرطانها نیز مشاهده شده است، اما اینکه بخواهیم به بیماریها تعمیم دهیم، کار مشکلی است، باید بررسی علمی روی آن انجام شود که برای نمونه ۵۰ درصد در درمان فلان بیماری موثر بوده است. اگر هم کسی اظهار نظری کرد، ادعا کرده است.
با توجه به سابقه ما در طب سنتی چرا هنوز به جایگاه مورد نظر نرسیدهایم؟
متاسفانه ما مدتهاست که طب سنتی را کنار گذاشتهایم، از اواخر دوره قاجار تا اوایل دوره پهلوی طب سنتی کنار گذاشته شده بود، به اعتقاد من ما میتوانستیم از تجربههای کشورهای پاکستان و هند که منابع طب سنتی خود را از ایران تامین میکنند، استفاده کرده و جایگاه قابل قبولی برای خود تعریف میکردیم، میتوانستیم در این زمینه برنامهریزی کنیم، اساتید این رشته را پرورش میدادیم سپس آن را بومیسازی میکردیم، این روش بهتر بود تا اینکه اقدام به راهاندازی دانشکده کنیم. متاسفانه ما برنامهریزی خوبی در این زمینه نداشتیم. در حال حاضر فارغالتحصیلان این رشته مشکلات فراوانی دارند.
اقدامات برخی از کسانی که به طور تجربی طب سنتی را دنبال میکنند و حتی نسخههایی نیز تجویز میکنند، چقدر در تضعیف جایگاه طب سنتی تاثیر دارد؟ با توجه به سوء استفادههایی که ممکن است از سوی این افراد صورت گیرد.
این افراد نمیتوانند ضربهای وارد کنند، به هر حال اینها افراد شیادی هستند که در هر زمینهای وارد میشوند و سودجویی میکنند.
رویکرد وزارت بهداشت به طب سنتی چگونه است؟ اقداماتی که انجام میشود چقدر در پیشرفت این رشته اثربخش است؟
به هر حال اقداماتی که از سوی وزارت بهداشت در راهاندازی دانشکده طب سنتی انجام شده خوب است و ادامه دار خواهد بود، اکنون 200 دانشجو در حال تحصیل در این رشته هستند، به طور قطع این کارها مقطعی نخواهد بود و امیدواریم بتوانند اقداماتشان را گسترده کنند.
ارسال نظر