اجرای طرح پزشک خانواده ظرف ۲ سال، ممکن نیست - ۴ آبان ۹۱
نظرتان درباره طرح پوشش فراگیر پزشک خانواده چیست؟
پزشک خانواده فرآیندی از مجموعه فعالیتهاست که عدالت و پاسخگویی منابع را در مملکت تنظیم میکند و یک پوشش عادلانه درست میکند که بر مبنای آن ساختار تربیت نیروی انسانی ما و آموزش نیروی انسانی را متناسب با نیاز میکند، و بالاخره معلوم میشود که برای چه جمعیتی چه خدماتی را با چه قیمتی باید بدهند و در نتیجه میشود برای جمعیت تعریف شده، نیروی متناسب را تربیت کنیم. این طرح اگر با تمام اصول و به صورت درست اجرا شود تعریف خدمات بهداشتی در تمامی حوزههای پیشگیری، بازتوانی و بیماریها و درمان مشخص میشود و از طرف دیگر هم موضوع سیاستگذاریهای مالی مشخص میشود.
پزشک خانواده فرآیندی از مجموعه فعالیتهاست که عدالت و پاسخگویی منابع را در مملکت تنظیم میکند و یک پوشش عادلانه درست میکند که بر مبنای آن ساختار تربیت نیروی انسانی ما و آموزش نیروی انسانی را متناسب با نیاز میکند، و بالاخره معلوم میشود که برای چه جمعیتی چه خدماتی را با چه قیمتی باید بدهند و در نتیجه میشود برای جمعیت تعریف شده، نیروی متناسب را تربیت کنیم. این طرح اگر با تمام اصول و به صورت درست اجرا شود تعریف خدمات بهداشتی در تمامی حوزههای پیشگیری، بازتوانی و بیماریها و درمان مشخص میشود و از طرف دیگر هم موضوع سیاستگذاریهای مالی مشخص میشود.
نظرتان درباره طرح پوشش فراگیر پزشک خانواده چیست؟
پزشک خانواده فرآیندی از مجموعه فعالیتهاست که عدالت و پاسخگویی منابع را در مملکت تنظیم میکند و یک پوشش عادلانه درست میکند که بر مبنای آن ساختار تربیت نیروی انسانی ما و آموزش نیروی انسانی را متناسب با نیاز میکند، و بالاخره معلوم میشود که برای چه جمعیتی چه خدماتی را با چه قیمتی باید بدهند و در نتیجه میشود برای جمعیت تعریف شده، نیروی متناسب را تربیت کنیم. این طرح اگر با تمام اصول و به صورت درست اجرا شود تعریف خدمات بهداشتی در تمامی حوزههای پیشگیری، بازتوانی و بیماریها و درمان مشخص میشود و از طرف دیگر هم موضوع سیاستگذاریهای مالی مشخص میشود. باید بدانیم که موضوع مهم شناسایی وضعیتمان برای اجرای طرح پزشک خانواده است، در صورتی که وضعیت را گام به گام مشخص کنیم، میتوانیم متوجه شویم که آیا منابعی که در اختیار داریم برای انجام این طرح کافی است یا اگر منابع کم است، چه انتظاراتی باید از این مجموعه منابعی که داریم داشته باشیم؛ در غیر این صورت نتیجه درستی از طرح پرشک خانواده نمیگیریم.
آیا وضعیت زیرساختهای موجود در بخش بهداشت و درمان، از لحاظ مراکز درمانی و حتی نیروی انسانی، برای اجرای طرح پزشک خانواده مناسب است؟
بگذارید برایتان روشن بگویم که با وضعیت موجود، هر چه باشد، میتوان گامهای اول برای اجرای این طرح را برداشت و با هر پول و بودجهای که داریم میشود اجرا کرد.
اما موضوع مهم در این بخش اجرای درست قانون و طرح پزشک خانواده است، به این معنی که همه چیز باید یک کاسه شود و تمامی بیمههای تکمیلی درمانی که هر سازمان و قوهای برای خود جداگانه راه انداختهاند جمع شود و بیاید سر سفره همین پزشک خانواده.
فعالیت بیمههای تکمیلی دیگر چه خللی میتواند در طرح پزشک خانواده ایجاد کند؟
ببینید، در زمان حاضر، مجلس، قوه قضاییه، دولت و دیگر سازمانها هرکدام برای خودشان یک بیمه تکمیلی دارند، این موضوع به این معنی است که یکسری پزشک وجود دارند که در سیستم درمانی فعلی با این پول نمیخواهند خدمات دهند و میخواهند پول بیشتری بگیرند و هم یکسری افراد هستند که وضعیت درمانی موجود را کافی نمیدانند و بودجه هم دارند که هزینه کنند، برای همین دو گروه سراغ هم میروند و با بیمه تکمیلی، موضوع را حل میکنند.
این در حالی است که بیمه تکمیلی موجود در کشور که بیمه تکمیلی نیست، همان خدمات اولیه است.
از سوی دیگر، یک عده از مردم هم هستند که توان مالی آنچنانی ندارند و صدایشان هم به جایی نمیرسد و این کسریها، کمبودها و نارساییهای موجود در بخش بهداشت و درمان بر سر اینها میشکند و این افراد زیردست و پا له میشوند.
مبنای قانون این است که هر چیزی را که ما در بخش بهداشت و درمان داریم براساس داشتههایمان، بهصورت عادلانه، تقسیم کنیم و کسی هم حق ندارد به صورت جداگانه برای خودش سفرهای باز کند و بیمه تکمیلی درست شود، اما متاسفانه الان اینگونه است و منابع نیز بر سر سفرههای بیمه تکمیلی برای آدمهای خاص قرار دارد.
تاکید من بر این است که پزشک خانواده در صورتی درست انجام میشود که سفره همه این بیمههای تکمیلی جمع شود و همه پزشکان و بیماران بر سر این سفره پزشک خانواده گرد هم بیایند، اگر این موضوع را همه قوا و سازمانها بپذیرند، طرح پرشک خانواده قابل اجراست، در غیر این صورت هر بار بهانهای برای اجرای این طرح آورده میشود.
آیا طرح پزشک خانواده قابلیت اجرا طی ۲ سال را دارد؟
به هیچ وجه، ظرف دو سال انجام این طرح شدنی نیست.کسی هم که مدعی اجرا ظرف چنین مدت زمان کوتاهی است، اصلا نمیداند که طرح پرشک خانواده چیست و چه جنبههایی دارد.
به این دلیل که اگر بخواهیم نیروی مناسب برای انجام این کار تربیت کنیم و آنها را به حد استانداردی که یک پزشک خانواده دارد برسانیم، باید حدود ۶۰ هزار پزشک را در استانداردی قابل قبول آموزش دهیم؛ یعنی به ازای هر ۱۰۰۰ نفر یک پزشک بتواند پاسخگو باشد، حالا اگر به ازای هر ۲۰۰۰ نفر یک پرشک بخواهیم، باید باز هم ۳۰ هزار پزشک تربیت کنیم که باز هم ظرف دو سال نمیشود.
مگر پزشکهای موجود این ظرفیت را ندارند؟
پزشک عمومی که پزشک خانواده نیست، باید آموزش داده شود تا به آن استاندارهای مشخص برسد و بعد وارد چرخه پزشک خانواده شود. اما ما میتوانیم گام اول را برداریم و همزمان شروع به آموزش حین خدمت کنیم و بعد تخصصهای ویژه ایجاد کنیم و رشتههای آموزشی را متناسب نیازهای موجود کشور تنظیم کنیم.
آیا سیستم آموزشی نیز باید برای کمک به این طرح تغییر کند؟
سیستم آموزشی ما باید عوض شود، نوع آموزشها، نوع تخصصها باید متناسب با نیاز کشور شود، حالا با این تفاسیر و با توجه به زمانبندی اعلام شده ۲ ساله، باید بگویم که ما در کشور برای هر سال، ظرفیت آموزش ۲ هزار نفر متخصص را داریم، حالا در خوشبینانهترین حالت، بگوییم ۳ هزار نفر، بر این اساس اگر بخواهیم ۳۰ هزار پزشک را برای طرح پزشک خانواده آموزش بدهیم و همه تخصصها را هم کنار بگذاریم و تنها به آموزش در این حوزه بپردازیم، حدود ۱۰ تا ۱۵ سال زمان نیاز داریم.
به اعتقاد من، انجام درست و اصولی طرح پزشک خانواده، ظرف 2 سال، شدنی نیست حتی اگر تمام پول و امکانات دولت را در این طرح جمع کنند، باز هم عملی نیست.اما در نهایت ما ناچار به اجرای این طرح هستیم و هر زمان که راه درست را انتخاب کنیم، بهتر از بیراهه رفتن است.
پزشک خانواده فرآیندی از مجموعه فعالیتهاست که عدالت و پاسخگویی منابع را در مملکت تنظیم میکند و یک پوشش عادلانه درست میکند که بر مبنای آن ساختار تربیت نیروی انسانی ما و آموزش نیروی انسانی را متناسب با نیاز میکند، و بالاخره معلوم میشود که برای چه جمعیتی چه خدماتی را با چه قیمتی باید بدهند و در نتیجه میشود برای جمعیت تعریف شده، نیروی متناسب را تربیت کنیم. این طرح اگر با تمام اصول و به صورت درست اجرا شود تعریف خدمات بهداشتی در تمامی حوزههای پیشگیری، بازتوانی و بیماریها و درمان مشخص میشود و از طرف دیگر هم موضوع سیاستگذاریهای مالی مشخص میشود. باید بدانیم که موضوع مهم شناسایی وضعیتمان برای اجرای طرح پزشک خانواده است، در صورتی که وضعیت را گام به گام مشخص کنیم، میتوانیم متوجه شویم که آیا منابعی که در اختیار داریم برای انجام این طرح کافی است یا اگر منابع کم است، چه انتظاراتی باید از این مجموعه منابعی که داریم داشته باشیم؛ در غیر این صورت نتیجه درستی از طرح پرشک خانواده نمیگیریم.
آیا وضعیت زیرساختهای موجود در بخش بهداشت و درمان، از لحاظ مراکز درمانی و حتی نیروی انسانی، برای اجرای طرح پزشک خانواده مناسب است؟
بگذارید برایتان روشن بگویم که با وضعیت موجود، هر چه باشد، میتوان گامهای اول برای اجرای این طرح را برداشت و با هر پول و بودجهای که داریم میشود اجرا کرد.
اما موضوع مهم در این بخش اجرای درست قانون و طرح پزشک خانواده است، به این معنی که همه چیز باید یک کاسه شود و تمامی بیمههای تکمیلی درمانی که هر سازمان و قوهای برای خود جداگانه راه انداختهاند جمع شود و بیاید سر سفره همین پزشک خانواده.
فعالیت بیمههای تکمیلی دیگر چه خللی میتواند در طرح پزشک خانواده ایجاد کند؟
ببینید، در زمان حاضر، مجلس، قوه قضاییه، دولت و دیگر سازمانها هرکدام برای خودشان یک بیمه تکمیلی دارند، این موضوع به این معنی است که یکسری پزشک وجود دارند که در سیستم درمانی فعلی با این پول نمیخواهند خدمات دهند و میخواهند پول بیشتری بگیرند و هم یکسری افراد هستند که وضعیت درمانی موجود را کافی نمیدانند و بودجه هم دارند که هزینه کنند، برای همین دو گروه سراغ هم میروند و با بیمه تکمیلی، موضوع را حل میکنند.
این در حالی است که بیمه تکمیلی موجود در کشور که بیمه تکمیلی نیست، همان خدمات اولیه است.
از سوی دیگر، یک عده از مردم هم هستند که توان مالی آنچنانی ندارند و صدایشان هم به جایی نمیرسد و این کسریها، کمبودها و نارساییهای موجود در بخش بهداشت و درمان بر سر اینها میشکند و این افراد زیردست و پا له میشوند.
مبنای قانون این است که هر چیزی را که ما در بخش بهداشت و درمان داریم براساس داشتههایمان، بهصورت عادلانه، تقسیم کنیم و کسی هم حق ندارد به صورت جداگانه برای خودش سفرهای باز کند و بیمه تکمیلی درست شود، اما متاسفانه الان اینگونه است و منابع نیز بر سر سفرههای بیمه تکمیلی برای آدمهای خاص قرار دارد.
تاکید من بر این است که پزشک خانواده در صورتی درست انجام میشود که سفره همه این بیمههای تکمیلی جمع شود و همه پزشکان و بیماران بر سر این سفره پزشک خانواده گرد هم بیایند، اگر این موضوع را همه قوا و سازمانها بپذیرند، طرح پرشک خانواده قابل اجراست، در غیر این صورت هر بار بهانهای برای اجرای این طرح آورده میشود.
آیا طرح پزشک خانواده قابلیت اجرا طی ۲ سال را دارد؟
به هیچ وجه، ظرف دو سال انجام این طرح شدنی نیست.کسی هم که مدعی اجرا ظرف چنین مدت زمان کوتاهی است، اصلا نمیداند که طرح پرشک خانواده چیست و چه جنبههایی دارد.
به این دلیل که اگر بخواهیم نیروی مناسب برای انجام این کار تربیت کنیم و آنها را به حد استانداردی که یک پزشک خانواده دارد برسانیم، باید حدود ۶۰ هزار پزشک را در استانداردی قابل قبول آموزش دهیم؛ یعنی به ازای هر ۱۰۰۰ نفر یک پزشک بتواند پاسخگو باشد، حالا اگر به ازای هر ۲۰۰۰ نفر یک پرشک بخواهیم، باید باز هم ۳۰ هزار پزشک تربیت کنیم که باز هم ظرف دو سال نمیشود.
مگر پزشکهای موجود این ظرفیت را ندارند؟
پزشک عمومی که پزشک خانواده نیست، باید آموزش داده شود تا به آن استاندارهای مشخص برسد و بعد وارد چرخه پزشک خانواده شود. اما ما میتوانیم گام اول را برداریم و همزمان شروع به آموزش حین خدمت کنیم و بعد تخصصهای ویژه ایجاد کنیم و رشتههای آموزشی را متناسب نیازهای موجود کشور تنظیم کنیم.
آیا سیستم آموزشی نیز باید برای کمک به این طرح تغییر کند؟
سیستم آموزشی ما باید عوض شود، نوع آموزشها، نوع تخصصها باید متناسب با نیاز کشور شود، حالا با این تفاسیر و با توجه به زمانبندی اعلام شده ۲ ساله، باید بگویم که ما در کشور برای هر سال، ظرفیت آموزش ۲ هزار نفر متخصص را داریم، حالا در خوشبینانهترین حالت، بگوییم ۳ هزار نفر، بر این اساس اگر بخواهیم ۳۰ هزار پزشک را برای طرح پزشک خانواده آموزش بدهیم و همه تخصصها را هم کنار بگذاریم و تنها به آموزش در این حوزه بپردازیم، حدود ۱۰ تا ۱۵ سال زمان نیاز داریم.
به اعتقاد من، انجام درست و اصولی طرح پزشک خانواده، ظرف 2 سال، شدنی نیست حتی اگر تمام پول و امکانات دولت را در این طرح جمع کنند، باز هم عملی نیست.اما در نهایت ما ناچار به اجرای این طرح هستیم و هر زمان که راه درست را انتخاب کنیم، بهتر از بیراهه رفتن است.
ارسال نظر