بهجای سرمقاله
شکست اخوانالمسلمین در اولین تجربه حکومتداری
احسان ابطحی مصر روزهای دشواری را پشت سر میگذارد، روزهای خونین و سیاه، روزهای سرنوشتساز و دشوار، روزهایی که تاریخ یک ملت را میسازد. هفته گذشته، محمد مرسی، رییسجمهوری مصر که در پی نخستین انتخابات آزاد و دموکراتیک این کشور به قدرت رسید در روندی غیر دموکراتیک توسط نهادی نظامی؛ یعنی ارتش، سرنگون شد تا نخستین تجربه دموکراتیک این کشور با شکست مواجه شود. از زمان سرنگونی مرسی، مهمترین پرسش محافل سیاسی و دانشگاهی این بودهاست که آیا دخالت ارتش در امور سیاسی کودتا بود یا اتفاق اخیر را باید انقلاب دوم مردم مصر دانست.
احسان ابطحی مصر روزهای دشواری را پشت سر میگذارد، روزهای خونین و سیاه، روزهای سرنوشتساز و دشوار، روزهایی که تاریخ یک ملت را میسازد. هفته گذشته، محمد مرسی، رییسجمهوری مصر که در پی نخستین انتخابات آزاد و دموکراتیک این کشور به قدرت رسید در روندی غیر دموکراتیک توسط نهادی نظامی؛ یعنی ارتش، سرنگون شد تا نخستین تجربه دموکراتیک این کشور با شکست مواجه شود. از زمان سرنگونی مرسی، مهمترین پرسش محافل سیاسی و دانشگاهی این بودهاست که آیا دخالت ارتش در امور سیاسی کودتا بود یا اتفاق اخیر را باید انقلاب دوم مردم مصر دانست. اما شاید استفاده از این دو واژه ما را در تحلیل عمیق از آنچه اتفاق افتاد ناکام کند. بیتردید آنچه در مصر رخ داد انقلاب نبود؛ زیرا اولا نهادها و ساختارهای قدرت در این کشور تغییر نکردند و دوم آنکه این روند توسط نیرویی غیرسیاسی؛ یعنی ارتش به سرانجام رسید. از سوی دیگر اطلاق واژه کودتا به سقوط مرسی توسط ارتش، شاید تعریفی مطابق با مفاهیم آکادمیک باشد، اما ما را از رسیدن به همه واقعیت دور میکند. مسلم آن است که جامعه مصر جامعهای به شدت دو قطبی شدهاست و ما این دو قطبی شدن را حتی در نخستین انتخابات
ریاستجمهوری مصر پس از سقوط مرسی شاهد بودیم زمانی که احمد شفیق، نامزد مورد حمایت سکولارها و آخرین نخستوزیر مبارک، با اختلاف تنها چهار درصد از مرسی اسلامگرا و نامزد اخوانالمسلمین شکست خورد. اما اخوانالمسلمین هم از زمان به قدرت رسیدن نشان داد که هنوز از تجربه کافی برای حکومتداری برخوردار نیست. مرسی و اخوانیها در طول دوران کوتاه ریاستجمهوری به سرعت قصد داشتند تا همه نهادهای قانونی را تصاحب کنند، موضوعی که حتی باعث شد حزب سلفی نور هم از آنها جدا شود و در تظاهرات علیه مرسی شرکت کند. زوال اقتصاد مصر و بدتر شدن وضعیت مردم پس از سقوط مبارک هم دیگر دلیلی بود که مردم را از عملکرد اخوانالمسلمین ناامید کردهبود. به این ترتیب ارتش - اگرچه غیرقانونی- اما در راستای مطالبات بخشهای گوناگونی از مردم ناچار به دخالت در اوضاع شد و مرسی را سرنگون کرد. با این همه یک قطب از دو قطب مصر شاید از اقدام ارتش خشنود باشد، اما بسیار بعید است که نیروهای دموکراسیخواه، چه اسلامگرا و چه سکولار علاقه داشتهباشند تا این دخالت نظامی بار دیگر تکرار شود و یک نهاد غیرنظامی تکلیف روند سیاسی کشور را تعیین کند. به نظر میرسد تحولات
اخیر مصر تجربهای هر چند پرهزینه، اما مفید برای جامعه مصر بود تا به این نتیجه برسند که جز با گفتوگو، تن دادن به ساز و کار دموکراتیک تحمل و مدارا با یکدیگر گزینه دیگری پیش رو ندارند، در غیر این صورت وارد چرخه معیوب خشونت و بازتولید خشونت خواهند شد. آخـر هفتـهها بـا «آخـر هفتـه دنیـای اقتصـاد» شما میتوانید از طریق شماره تلفن 87762120 نظر خود را در مورد مطالب «آخر هفته» با ما در میان بگذارید.
ارسال نظر