انتخاب یک خودرو از میان گزینه‌های موجود در بازار شاید یکی از دشوارترین خریدهای ممکن باشد؛ چرا‌که اغلب باید بانگاهی بلند‌مدت به ماجرا نگریست. در این میان برخی هم هستند که با سرعت بیشتری خودرو خود را عوض می‌کنند. آنها نیز همیشه دوست دارند بدانند که خودروهای جدید کدام هستند و تفاوت‌ها و شباهت‌های آنها با خودرو کنونی‌شان چیست. در بازار رو‌به رشد خودرو ایران چه از نظر تنوع مدل و چه از نظر افزایش خریدار مساله انتخاب خودرو، روز به روز اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. در این صفحه سعی شده خودروهای مختلفی که از نظر قیمت یا قابلیت‌های فنی در یک کلاس قرار دارند با زبانی ساده با یکدیگر مقایسه شوند.‌ به‌‌گونه‌ای‌که در نهایت خواننده بتواند دید کلی درخصوص خودروهای کلاس‌های مختلف پیدا کند. در همین راستا سعی شده تا در هر شماره تنوع کلاس‌های قیمتی مختلف مدنظر قرار بگیرد تا صفحه «حق‌انتخاب» برای طیف بیشتری از مخاطبان کاربرد داشته باشد.

دنا یا برلیانسh۳۲۰

دو خودرویی که در جاده مخصوص تولید می‌شوند. دنا گیربکس دستی دارد اما با گیربکس اتوماتیک برلیانس هم قیمت است. در این میان دنا با موتوری پر‌حجم‌تر به میدان آمده است و البته این موتور حجیم‌تر قدرت بیشتری نیز تولید می‌کند. هر دو خودرو از ظاهری زیبا بهره می‌برند و در بازار ایران نیز پر‌اقبالند. همچنین این دو خودرو را می‌توان رقبایی جدید دانست چرا که در محدوده قیمتی 45 میلیون تومان انتخاب‌های خوبی به شمار می‌روند. دنا که در حقیقت خودرویی روی پلت‌فرم سمند بوده و از این‌رو از فضایی زیاد برای سرنشینان برخوردار است و البته هندلینگ بالایی نیز دارد. برلیانس نیز به‌رغم داشتن موتوری ضعیف‌تر از کشش خوبی برخوردار است و سواری لذت‌بخشی دارد. امکانات هر دو خودرو مناسب است اما دنا از داشته‌های بیشتری برخوردار است. گستردگی خدمات پس از فروش هر دو خودرو مناسب است اما در این میان دنا موفق‌تر است به خصوص اینکه قطعات آن نیز در دسترس‌تر بوده و راحت‌تر می‌توان آنها را تهیه کرد. به‌طور کلی می‌توان هر دو خودرو را انتخاب‌های خوبی در این محدوده قیمتی دانست اما از شتاب و سرعت خوب و البته امکانات بیشتر دنا نمی‌توان به راحتی گذشت. این در حالی است که برلیانس خودرویی اسپرت‌تر از دنا بوده و سواری متفاوت‌تری را ارائه می‌دهد.

رنو کولئوس یا سوزوکی ویتارا

دو خودرو کراس اوور که در میان هم کلاس هایشان موفقیت زیادی به دست نیاورده‌اند اما خودروهای قابل توجهی هستند. کولئوس از موتوری پر‌حجم‌تر و البته قوی‌تر از سوزوکی بهره می‌برد و در شتاب‌گیری نیز موفق‌تر است این در حالی است که به دلیل بهره بردن از گیربکس cvt از مصرف سوخت پایین‌تری نیز بهره‌مند است. در سوی دیگر ویتارا خودرویی موفق‌تر از کولئوس است چراکه هم قیمت کمتری داشته و هم اینکه چهره‌ای زیبا‌تر دارد. همچنین تجربه نشان داده که ویتارا خودرویی به مراتب کم استهلاک‌تر از کولئوس است به خصوص اینکه لوازم یدکی آن در دسترتس‌تر و البته ارزان‌تر نیز هست. طراحی درون کابین هر دو خودرو مناسب است اما می‌توان کولئوس را در بخش کابین با‌کیفیت‌تر و البته پر‌امکانات‌تر مشاهده کرد که طراحی به روزی هم دارد. به خصوص اینکه کابین سوزوکی کمی پر‌سر و صدا بوده یا بهتر بگوییم به سرو صدا می‌افتد. به هر حال این دو خودرو در ایران تولید می‌شوند و خدمات پس از فروش خوبی دارند اما در بازار دست دوم اقبال با سوزوکی است. اگر کسی به دنبال خودرویی متفاوت با امکانات بیشتر و البته موتور پر‌قدرت‌تر است کولئوس مناسب اوست و اگر فراوانی قطعات و استهلاک کم مد نظر است سوزوکی انتخاب بهتری خواهد بود.هر دو خودرو قابلیت آفرود معمولی دارند.

ام‌وی‌ام ۵۵۰ یا جک J۵

دو خودرویی که با یک قیمت عرضه شده و در یک کلاس قرار دارند. یکی پر‌اقبال و دیگری کم‌اقبال. شاید استهلاک پایین جک سبب شده تا مشتری بیشتری داشته باشد. اگرچه ام‌وی‌ام550خودرویی بی‌کیفیت نیست اما جک پر‌فروش‌تر است یک دلیل آن هم طراحی جالب توجه‌تر جک است. ام‌وی‌ام 550 از موتوری پر‌حجم‌تر والبته پر‌قدرت‌تر بهره می‌برد. اما به دلیل داشتن گیربکس cvt کمی شتاب‌گیری در آن کند انجام می‌شود. هر‌چند در این میان جک هم خودرویی کند به خصوص در شتاب اولیه به حساب می‌آید. اما در دنده‌های بالاتر عملکرد بسیار خوبی داشته و رسیدن به سرعت‌های زیاد با آن کار ساده‌ای است. هر دو خودرو طراحی چشم نوازی دارند و درون کابین نیز طراحی به همین شکل است. مواد به کار رفته درون کابین جک کمی با کیفیت‌تر از 550 است این در حالی است که 550 از امکانات خوبی بهره می‌برد. خدمات پس از فروش هر دو خودرو گسترده است اما جک در این بخش بهتر عمل کرده است. همچنین جک را می‌توان خودرویی کم استهلاک دانست اما میزان خرابی‌های 550 بیشتر است. هر دو خودرو فضای مناسبی برای خانواده‌ها دارند هم درون کابین و هم در صندوق بار به‌طور کلی می‌توان هر دو خودرو را مناسب برای خانواده‌ها دانست. اما خودروی کم استهلاکی که در بازار به راحتی خرید و فروش شود جک j5 است اما 550 نیز با طراحی داخلی خوب و البته امکانات خود مشتریان را راضی نگه می‌دارد.

کیا سراتو کوپه یا هیوندای i30

دو رقیب قدیمی بازار ایران؛ البته این دو خودرو به هیچ وجه در یک کلاس نیستند اما از نظر قیمت در ایران هم‌رده‌اند. سراتو کوپه جدید حدود دو سال است راهی بازار ایران شده است اما i۳۰ بعد از یک وقفه چند ساله به تازگی مجددا وارد بازار شده است. i۳۰ جدید چهره‌ای اسپرت و زیبا دارد و می‌تواند یکی دیگر از موفق‌های بازار ایران نام گیرد. طراحی سراتو نیز همانند i۳۰ زیباست و هر دو خودرو دارای امکانات زیادی هستند با این تفاوت که i۳۰ کمی آپشن‌های بیشتر را در خود جای داده است. مصرف سوخت هر دو خودرو مناسب بوده و کابین این دو کره‌ای هم طراحی خوبی دارد و هم اینکه از کیفیتی مناسب است. این دو خودرو فضای خوبی برای سرنشینان دارند اما سوار و پیاده شدن در قسمت عقب سراتو کمی دشوار است چراکه این خودرو دارای دو در بوده و کوپه است. از نظر فضای بار در عقب برگ برنده در اختیار سراتو است و i۳۰ هاچ‌بک فضای زیادی ندارد. سراتو کوپه نتوانسته آنطور که باید همانند نسخه سدان در بازار موفق باشد چراکه از نظر دینامیکی هیچ تفاوتی با نسخه سدان خود نداشته و تنها به‌صورت کوپه در‌آمده است اما آینده i۳۰ هم مشخص نیست چراکه یک تازه‌وارد است و باید دید که می‌تواند در بازار ایران موفقیت نسل قبلی خود را تکرار کند یا به سرنوشت خودرویی مانند ریو دچار می‌شود.

تویوتا پریوس یا تویوتا کرولا

این دو خودروی ژاپنی تفاوت‌های فراوانی با هم دارند اما در بازار ایران هم قیمت هستند. کرولا خودرویی شناخته شده و پر‌اقبال در بازار ایران است و پریوس خودرویی تازه وارد بوده و البته کمتر کسی هم آن را به درستی می‌شناسد. اما سابقه خوب آن در دنیا شاید کمک حالش در بازار باشد. تویوتا پریوس کمی بزرگ‌تر از کرولاست و همچنین از دو موتور بنزینی و برقی بهره می‌برد یعنی در واقع هیبریدی است. این در حالی است که کرولا یک خودروی بنزینی بوده و البته یکی از کم‌استهلاک‌ترین‌های دنیا است. پریوس از چهره‌ای متفاوت و البته جذاب‌تر از کرولا بهره می‌برد و درون کابین نیز طراحی زیبا و مدرنی دارد. شاید انتخاب میان این دو خودرو کمی سخت باشد. چرا که پریوس خودرویی کاملا اقتصادی به خصوص در زمینه مصرف سوخت است و البته ناشناخته و گنگ برای خریدار. اما کرولا خودرویی جان‌سخت و نام آشناست از این‌رو انتخاب بین این دو خودرو کمی سخت می‌شود. اما شاید بتوان این طور گفت که کرولا خودرویی است کوچک‌تر که کابینی با کیفیت متوسط دارد و البته امکانات آن چندان زیاد نیست. اما انتخابی بی دغدغه به شمار می‌رود.در مقابل پریوس یک خودروی هیبریدی تازه‌وارد زیبا و متفاوت با مصرف سوخت کم و البته امکانات زیاد‌تر است که فضای بیشتری را نسبت به کرولا در اختیار شما قرار می‌دهد.

بی‌‌ام‌و X1 یا لکسوس NX200

بی‌‌ام‌و X۱ با تیپ‌های مختلفی عرضه شده است اما تیپ ۲۸ آن با لکسوس NX۲۰۰ در بازار ایران هم قیمت است. هر دو این ماشین‌ها موتورهای هم حجم دارند و از این نظر نیز همکلاس به حساب می‌آیند. در هر دو آنها از توربوشارژر استفاده شده است. این یعنی انتظار مصرف سوخت بالاتری را باید داشت. در این میان موتور بی‌‌ام‌و است که قدرت بیشتری تولید می‌کند. در شتاب‌گیری نیز X۱ به راحتی NX را پشت سر می‌گذارد. هر دو خودرو از امکانات زیادی برخوردارند اما می‌توان در این بخش NX را برنده مطلق دانست. چرا‌که لکسوس همیشه در زمینه امکانات حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. در زمینه طراحی باید NX را برتر دانست. چرا که در نسل جدید این خودرو از خطوط شکسته استفاده شده که ظاهری اسپرت‌تر به آن داده است و مشتری ایرانی در ماشین‌های گرانقیمت به اسپرت‌ها اقبال بیشتری نشان می‌دهد. در داخل هر دو ماشین از کابین باکیفیتی بهره می‌برند. طراحی داخلی لکسوس شلوغ‌تر و پر‌زرق و برق‌تر است. با این حال نمی‌توان از سادگی شیک طراحی داخلی X۱ هم به سادگی گذشت. در بخش استهلاک وضعیت برای NX بهتر است. در زمینه خدمات پس از فروش هر دو خودرو خوب عمل کرده‌اند اما از نظر پراکندگی از آنجا که لکسوس از زیرمجموعه‌های تویوتا است، تعمیرگاه‌های مجاز بیشتری در سطح کشور دارد.