دکه مطبوعات - ۱۸ آذر ۹۵
The Economist
مصیبتهای دلار
هفتهنامه اکونومیست در شماره جدید خود به موضوع دلار پرداخته و اینکه یک دلار قوی چه معایب و مصایبی به همراه دارد. اکونومیست در این هفته نوشت: بهرغم آنکه افزایش ارزش دلار با استقبال برخی مواجه میشود، اما آنها نقش محوری این ارز را در امور مالی جهان نادیده میگیرند. طی سه هفتهای که از پیروزی ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا میگذرد، قیمت دلار در برابر سبدی از ارزهای کشورهای ثروتمند جهشی بیسابقه را به ثبت رساند.
The Economist
مصیبتهای دلار
هفتهنامه اکونومیست در شماره جدید خود به موضوع دلار پرداخته و اینکه یک دلار قوی چه معایب و مصایبی به همراه دارد. اکونومیست در این هفته نوشت: بهرغم آنکه افزایش ارزش دلار با استقبال برخی مواجه میشود، اما آنها نقش محوری این ارز را در امور مالی جهان نادیده میگیرند. طی سه هفتهای که از پیروزی ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا میگذرد، قیمت دلار در برابر سبدی از ارزهای کشورهای ثروتمند جهشی بیسابقه را به ثبت رساند. هماکنون ارزش دلار ۴۰ درصد بیشتر از کمترین حدش در سال ۲۰۱۱ است. ارزش دلار همچنین در برابر ارزهای کشورهای نوظهور تقویت شده است. ارزش یوآن در برابر دلار به کمترین حد خود از سال ۲۰۰۸ تاکنون رسیده است. گفته میشود مقامات نگران چینی به دقت وضع محدودیتهای سختگیرانهتر بر خرید شرکتهای خارجی از سوی شرکتهای داخلی را مورد بررسی قرار دادهاند تا از فشارها کم کنند.
هندوستان هم که با مشکلات خاص خود مواجه است، شاهد افت ارزش پول خود در برابر دلار به پایینترین حد خود است. سایر ارزهای آسیایی هم با بیشترین افت از زمان بحران مالی ۹۸-۱۹۹۷ تاکنون مواجه شدهاند. گر چه دلار طی سالهای متمادی قدرت گرفته است، اما علت این افزایش اخیر، تغییر چشمانداز سیاستهای اقتصادی در آمریکاست. حجم پول سرمایهگذاران حکایت از آن دارد که ترامپ از مالیاتها خواهد کاست و هزینههای دولتی بیشتری را صرف زیرساختهای فرسوده آمریکا خواهد کرد. یک رونق مالی بزرگ موجب آن خواهد شد که فدرال رزرو با سرعت بیشتری بر نرخ بهره بیفزاید تا با تورم همخوانی یابد.نرخ بهره اوراق قرضه ۱۰ ساله آمریکا از نرخ ۷/ ۱ درصد در شب انتخابات به ۳/ ۲ درصد افزایش یافته است. رشد پرسر و صدای بزرگترین اقتصاد جهان برای برخی خوشایند است. بسیاری آن را به دوره نخست ریاستجمهوری رونالد ریگان تشبیه میکنند، دورهای که در آن کسری بودجه افزایش یافت و نرخ بهره بالا بود، اما ارزش دلار نیز افزایش یافت.
Time
درباره فیدل
بسیاری از رسانههای دنیا در هفته گذشته تحتتاثیر خبر درگذشت رهبر انقلاب بولیواری کوبا بودند. مجله تایم نیز در چندین گزارش به زندگی فیدل کاسترو، آخرین چریک کلاسیک چپها پرداخته است. این مجله مطلبی به نقل از ستوننویس معروف تایم، جو کلاین نوشته است: من فیدل را ۴۰ سال پیش دیدم و او به راستی خیلی خوب و خونسرد بود. من جزوی از گروه نمایندگان آمریکایی بودم که به رهبری سناتور مکگاورن به کوبا سفر کرده بودیم. دیدار ما با فیدل کاسترو در مزرعه رائول برادرش رخ داد. او با یک جیپ روباز، در میان انبوهی از گرد و خاک به هوا برخاسته وارد مزرعه شد. او کلاه مبارزه خود را بر سر داشت. او ما را به شهری نزدیک مزرعه برد، در راه مردم برای او «هورا» میکشیدند و وی نیز لبخند به لب به آنها دست تکان میداد. بیشتر مردم او را با نام کوچک صدا میزدند: هی فیدل! هی فیدل!
در این میان اما یک زن فریاد زد: هی فیدل! آخرین باری که اینجا بودی قول دادی که برای این شهر اتوبوس تهیه کنی، پس چه شد؟فیدل سریعا به دستیار خود دستور داد این مسئله را یادداشت کند و هیات همراه نیز برای آن زن یک بستنی خریدند. این همان فیدلی بود که چپهای آمریکایی بدون رودربایستی وی را ستایش میکردند. سبک او اسطورهای بود، ذات او... خب بهتر است چیزی در باب آن نگوییم. با این وجود پیش از بیتلها، نام فیدل و چگوارا بر سر زبانها بود. آنها با موهایی بلند و محاسنی پرپشت که تا زیر چانه پایین آمده بود، از خود برندی ساخته بودند. در دهه پنجاه او قهرمان مکانیکها و کشاورزان بود و در حالی که دهه ۶۰ را پشتسر میگذاشتیم سبک او وارد طبقه متوسط شده بود. او تبدیل به قهرمان بین نسلی شده بود. حتی زمانی که وی برای نشست سازمان ملل به نیویورک آمده بود، در هتل هارلم ماند. چه حرکت عالی و منحصربهفردی. اما فیدل کاسترو با ریشی پرپشت و کلاهی برای مبارزه تبدیل به آواتاری از شومنهای چپ شد و این سبک بیشتر از اینکه نتیجه در بر داشته باشد بیشتر تبدیل به یک ژست شد.
Rolling Stones
دفاع اوباما از اوباما
دو هفتهنامه رولینگ استونز یک مجله تخصصی درباره موسیقی است، اما این هفته این مجله به گفتوگو با باراک اوباما نشسته است. باراک اوباما که روزهای آخر خود را در کاخ سفید طی میکند این روزها سعی دارد تا با حضور در رسانههای مکتوب و تصویری از میراث خود در همه حوزهها دفاع کند. مجله رولینگ استونز برای مصاحبه با باراک اوباما، جان اس ونر، یکی از موسسان و ناشران رولینگ استونز را انتخاب کرده است. مصاحبه جان ونر، یک روز پس از برگزاری انتخابات صورت میگیرد و خود نیز به این موضوع در مقدمه مصاحبه اشاره میکند. او مینویسد: یک روز پس از انتخابات (در هشتم نوامبر) با فرمانده کل قوا به گفتوگو نشستیم و او به پیامدهای این انتخابات واکنش نشان داد و از میراث خود به شدت دفاع کرد.
جان اس ونر میگوید: پیش از اینکه هواپیما فرود بیاید به اوباما پیشنهاد دادم تا مصاحبه به تاخیر بیفتد، زیرا وی یکی از بدترین روزهای سیاسی خود را سپری کرده بود و نمیدانستم عصبانیت او از روز انتخابات فروکش کرده است یا نه اما دفتر وی با ما تماس مجدد گرفت و وی ما را در کاخ سفید پذیرا شد. سوالات بیشماری در سر داشتم. سوالاتی از این قبیل که چرا دولت در مقابل کلاهبرداری وال استریت ایستادگی نکرد؟ ساکنان وال استریت موجب بیخانمان شدن هزاران هزار آدم شدند. یا اینکه چرا عراق به این روز افتاد؟ اما اوباما به من گفت که از ۸ سال حکمرانی خود دفاع میکند، زیرا زمانی که وی حکومت را در دست گرفت اقتصاد آمریکا و دنیا آسیب دیده بود. اما حالا اقتصاد آمریکا قویتر شده است. وی تاکید کرد که در ایجاد مشاغل به نحو خوبی عمل کرده است و موقعیت آمریکا در دنیا بهتر شده است. رئیسجمهوری ایالاتمتحده در این مصاحبه تصریح میکند به تمام کارهایی که کرده افتخار میکند و از اینکه به بهتر شدن زندگی مردم کمک کرده، خوشحال است.
National review
فوبیای لیبرالها
مجله نشنال ریویو طرحی را درروی جلد این شماره استفاده کرده است که حکایت از ترسی دارد که در جامعه لیبرالها افتاده است. این مجله این پرسش را مطرح کرده که آیا زمان آن رسیده است تا لیبرالها بترسند؟ این سوال از آن رو برای این گروه اهمیت دارد که ترامپ در هشتم نوامبر با شعارهای ضد لیبرالی توانست وارد کاخ سفید شود. همزمان حضور اکثریت محافظهکاران در سنا و مجلس نمایندگان موجب شده است تا لیبرالها به تحلیل و بررسی این شکستهای پیاپی بپردازند. طرحهای ضد مهاجرتی ترامپ و رویکردهای محافظهکارانه وی موجب شده است تا ترامپ تیمی سرسخت برای خود انتخاب کند. بهعنوان نمونه ترامپ در نخستین اقدام خود جف سشنز را بهعنوان دادستان کل خود برگزیده است. جف سشنز یکی از سرسختترین افراد در حوزه مهاجرتی است. از او بهعنوان «باز طرحهای مهاجرتی» یاد میشود. او اما پیش از اینکه دادستان کل شود در ناحیه آلاباما نیز به عنوان قاضی در دادگاه حضور داشته است.
او کسی است که قانون ضد تبعیض نژادی را در مدارس آلاباما لغو کرد و بر پرونده هنری فرانسیس هایز نظارت کامل داشت. هایز رئیس گروه شاخه کو کلاکس کلن بود. او متهم به قتل نوجوانی سیاهپوست بود. هایز در نهایت اعدام شد اما گروهها فشار زیادی آوردند تا توانستند این گروه نازی را منهدم کنند. این گروههای ضد تبعیض نژادی، جف سشنز را همواره با لقب «نژادپرست» یاد میکردند. او از زمان رونالد ریگان مورد توجه جمهوریخواهان بود اما آن زمان ریگان نتوانست او را بهعنوان قاضی بر مسند کار بنشاند. دونالد ترامپ اما با سپردن دادستانی کل به سشنز ماموریت خود را به انجام رساند و در نهایت وی را در مقامی قرار داد تا کمک دست وی برای تحقق شعارهایش باشد. زمان زیادی از شعارهای ترامپ نگذشته و او همواره گفته است قانون مهاجرت را تغییر خواهد داد. او به این منظور این قدرت را به سشنز سپرده است.
Newsweek
بله روبات
یک موضوع جنجالی تیتر اصلی این مجله شده است. روباتها و آینده اقتصادی جهان مهمترین دغدغه این روزهای اندیشمندان است. روباتها میتوانند ساختار اقتصادی دنیا را تکان بدهند اما مهمترین موضوعی که میتواند در این زمینه اقتصاد دنیا را به چالش بکشد موضوع مهاجرت کارگران است. اگر کشورهای پیشرفته یا توسعه یافته از روباتها بهعنوان کارگر استفاده کنند، قوانین مهاجرتی در این کشورها تغییر خواهد یافت. نشنال ریویو برای این گزارش تیتر بله روبات «Aye Robot» را انتخاب کرده است. این «بله»، اسکاتلندی است اما انتخاب این کلمه به آن علت است که فیلمی پیشتر با نام «I Robot» ساخته شده که به چالشهای حضور روباتها در زندگی انسان پرداخته است. این تیتر به لحاظ آوایی شبیه نام آن فیلم معروف است که در آن ویل اسمیت بازی کرده است.
در این مجله میخوانیم: همه پیشبینیهای ترسناک در مورد زندگی خودکار و حضور روباتها، پیشتر در فیلمهای علمی-تخیلی به تصویر کشیده شده است. روباتهایی که مشاغل را از شما میدزدند. آنها خانههای شما را اشغال میکنند و جای فرزندان شما را میگیرند. اما همه اینها فیلم است. در دنیای واقعی پیشبینیها ممکن است پایانی خوش داشته باشد. مجله نشنال ریویو در این خصوص مینویسد: پمپ بنزین خودکار شما هزاران شغل را از بین برده است اما بر عکس آنچه بیشتر مردم فکر میکنند شرح حال موضوع روباتها ممکن است به همه ما این امید را بدهد که هوش مصنوعی میتواند زندگی همه را بهبود ببخشد. بهعنوان مثال همین موضوع پمپهای بنزین؛ پمپهای بنزین خودکار برای نخستین بار در سال ۱۹۶۴ در وستمینیستر کلرادو استفاده شدند. پمپهای سلف سرویس موجب شد تا کارها سریعتر پیش برود. اما این موضوع موجب از بین رفتن مشاغل شد. در این خصوص گفته میشود حتی سیستم پرداخت الکترونیکی به روند اخراج کارگران کمک زیادی کرده است. در دهه ۲۰۰۰، بیش از ۱۶۸ هزار نفر به دلیل خودکارسازی پمپها از شغل خود برکنار شدند. کارگرانی که عمدتا خارجی هستند.
National Inquirer
ترامپ باید دیوار بکشد
نشریه دست راستی نشنال انکوایرر از آن رو حائز اهمیت است که از حمایت سفیدپوستهای افراطی بهرهمند است. کافی است به مطالب دو ماه اخیر توجه کنید. این مجله جزو نخستین مجلاتی بوده که از طرح دیوارکشی دونالد ترامپ حمایت کرد. حتی در شماره ۶ دسامبر خود نیز این موضوع را دوباره یادآور شده و تیتر «ترامپ باید دیوار بکشد» را انتخاب کرده است. هرچند ترامپ پس از انتخابات مواضع ملایمتری گرفته اما این مجله جهت یادآوری به رئیسجمهوری منتخب آمریکا از دیوارکشی دفاع کرده است. به نوشته این مجله گشتهای مرزی در چند وقت اخیر بیش از ۳۳۷ هزار نفر را دستگیر کردهاند. این مجله از مهاجرین غیرقانونی که قصد ورود به آمریکا را دارند با عنوان اشغالگران یاد میکند و مینویسد: مکزیکیها در پی انتقام هستند. آنها میخواهند از طریق گروههای جنایتکار خود ایالات متحده را مورد حمله قرار دهند. به نوشته این مجله اگر دیوار بین مرزهای مکزیک و ایالات متحده کشیده شود، آمریکا از شر قاچاق کالا و مواد مخدر راحت خواهد شد.
این مجله در یک برآورد آماری یادآور میشود که با کشیدن یک دیوار بین دو کشور، کارتل ۶۰ میلیارد دلاری مواد مخدر از بین میرود و از حجم قاچاق کالا به ایالات متحده کاسته میشود. مجله نشنال اینکوایرر با اعلام این آمار نتیجه گرفته است که ترامپ حق دارد این دیوار را بسازد، زیرا معایب همسایگی با مکزیک بسیار بیشتر از محاسن آن است. این مجله بارها از مهاجران با نام «مهاجمان» یاد میکند و یکی از عوامل رکود اقتصادی آمریکا را حضور این مهاجرانی میداند که به کار قاچاق کالا مشغول هستند. این مجله بیآنکه نامی از مسوول اداره مهاجرت بیاورد، به نقل از یکی از آنها مینویسد: حضور این موج از انسانها باید سریعا متوقف شود. زیرا امنیت ایالات متحده به خطر افتاده است. افراد غیرقانونی با خود مواد مخدر، بیماری و جرم و جنایت میآورند. آنها مشاغل آمریکاییها را میدزدند و به ساختارهای اقتصادی و اجتماعی آمریکاییها آسیب وارد میکنند.
ارسال نظر