احوال حاکمان و استانداران خراسان در دوره قاجاریه(۱)
هادی پژوهش درباره تاریخ و اهمیت مطالعه آن و تفکر در حالات گذشتگان، در روایات فراوان سفارش شده است؛ چرا که مطالعه و تفکر در تاریخ و سرگذشت پیشینیان؛ باعث عبرت و درس گرفتن از راه و رسم آنان برای ترسیم برنامه های آینده خواهد بود. این موضوع به ویژه در سخنان مولای متقیان امام علی(ع) خصوصا در جای جای نامه ها و حکمت های نهج البلاغه برجستگی خاصی دارد و سخنان ایشان ناظر به عبرت های خاص تاریخ است. عبرت از تاریخ یـکـی از مـصادیق بارز تجربه اندوزی، مطالعه سرگذشت پیشینیان و تـار یخ امم سابق است. امام علی(ع) می فرماید: برای شما در تـاریـخ قـرون گـذشـته درس های عبرت فراوانی وجود دارد.
هادی پژوهش درباره تاریخ و اهمیت مطالعه آن و تفکر در حالات گذشتگان، در روایات فراوان سفارش شده است؛ چرا که مطالعه و تفکر در تاریخ و سرگذشت پیشینیان؛ باعث عبرت و درس گرفتن از راه و رسم آنان برای ترسیم برنامه های آینده خواهد بود.این موضوع به ویژه در سخنان مولای متقیان امام علی(ع) خصوصا در جای جای نامه ها و حکمت های نهج البلاغه برجستگی خاصی دارد و سخنان ایشان ناظر به عبرت های خاص تاریخ است.عبرت از تاریخ یـکـی از مـصادیق بارز تجربه اندوزی، مطالعه سرگذشت پیشینیان و تـار یخ امم سابق است. امام علی(ع) می فرماید: برای شما در تـاریـخ قـرون گـذشـته درس های عبرت فراوانی وجود دارد. با این مقدمه بر آن شدیم تا به اختصار مروری بر تاریخ گذشته و احوال حاکمان و زمامداران استان در دوره قاجاریه و اگر توفیق یار شد در پس از آن به احوال دولتمردان دوره پهلوی بپردازیم.نادرشاه افشار پس از شکست دادن افغانها و واگذار کردن سلطنت به بزرگان ایران در دشت مغان، پایتخت را از اصفهان به مشهد انتقال داد.
شهر مشهد در طول سلطنت نادر شاه و در دوران جانشینان او پایتخت ایران بوده است. پس از استقرار سلسله زندیه، کریم خان، شیراز را پایتخت خود قرار داد و از باب رعایت حرمت خاندان افشار، ناحیه خراسان را که در ید قدرت شاهرخ نوه نادر بود، مورد تعرض قرار نداد و در امور خراسان بهخصوص شهر مشهد دخالت نکرد.
پس از خیانت ابراهیمخان کلانتر به لطفعلیخان زند درتسلیم شهر کرمان و کشته شدن خان زند به دست آغامحمدخان قاجار و انقراض سلسله زندیه، موسس سلسله قاجاریه، درصدد توسعه قلمرو حکومتی خود و یکدست نمودن حاکمیت ایران و تابع نمودن حکمرانان سراسر ایران از قفقاز تا شرق و شمال شرق برآمد. لذا در اواخر سال 1210 هجری قمری پس از تسخیر تفلیس گرجستان به ظاهر به قصد زیارت مرقد رضوی (ع) اما در باطن با هدف برانداختن بقایای افشاریه و بهدست آوردن جواهرات نادری که در اختیار شاهرخمیرزا و در خزانه نادری در مشهد نگهداری میشد، مبادرت به این سفر نمود.
با ورود آغامحمدخان به مشهد، شاهرخ به اتفاق میرزامحمدمهدی مشهدی از علمای معروف خراسان به استقبال و ملاقات خان قاجار رفت. آغامحمدخان در ابتدا آنان را با احترام پذیرفت. اما پس از مدتی، شاهرخ را به بهانه واگذار نکردن کامل جواهرات نادری محبوس نمود. خان کینهتوز قاجار به حبس اکتفا نکرد و در زندان امر به شکنجه و آزار شاهرخ داد، بهنحویکه دستور داد دور سر او را خمیر گرفتند و سرب داغ بر سرش ریختند.
شاهرخ تحت فشار شکنجهها اقرار کرد و تمامی جواهرات نادری را که پیش از این پنهان کرده بود، تحویل شاه آزمند قاجار داد. پس از آن آغامحمدخان دستور داد تا شاهرخ 64 ساله را به اتفاق خانواده و سایر باز ماندگان نادر به مازندران تبعید کنند تا در آنجا مقیم شوند. اما شاهرخ در بین راه به مازندران نرسیده جان سپرد.شاه قاجار پس از قلع و قمع نمودن بازماندگان نادر در مشهد، محمدولیخان قاجار دولو که از فرماندهان سپاهش بود، به همراه ده هزار نفر نیروی مسلح به عنوان نماینده خود در خراسان مستقر کرد.با کشته شدن اولین شاه قاجار، محمدولیخان، مشهد را ترک کرد و خود را به تهران رسانید. نادر میرزا پسر شاهرخ که ساکن هرات بود از این فرصت استفاده کرد و خود را به مشهد رساند و به جای پدر، حکومت مشهد و خراسان را بهدست گرفت تا سرانجام در سال 1218 ه.ق فتحعلیشاه قاجار، دومین پادشاه سلسله قاجاریه تصمیم گرفت خراسان را مجدداً تحت سلطه خود درآورد. بههمین منظور ابراهیمخان قاجار، داماد خود را با سپاه رهسپار خراسان نمود. پس از محاصره شهر مشهد، نادر میرزا تسلیم و دستگیر شد و او را روانه تهران کردند. وی به دستور فتحعلیشاه در تهران کشته شد. پس از وی، فتحعلیشاه قاجار اولین حاکم قجری را در خراسان و شهر مشهد منصوب نمود.
منابع:۱-رجال ایران ج۴- مهدی بامداد۲-وقایع خاور ایران ج ۱- سید علی میرنیا
شهر مشهد در طول سلطنت نادر شاه و در دوران جانشینان او پایتخت ایران بوده است. پس از استقرار سلسله زندیه، کریم خان، شیراز را پایتخت خود قرار داد و از باب رعایت حرمت خاندان افشار، ناحیه خراسان را که در ید قدرت شاهرخ نوه نادر بود، مورد تعرض قرار نداد و در امور خراسان بهخصوص شهر مشهد دخالت نکرد.
پس از خیانت ابراهیمخان کلانتر به لطفعلیخان زند درتسلیم شهر کرمان و کشته شدن خان زند به دست آغامحمدخان قاجار و انقراض سلسله زندیه، موسس سلسله قاجاریه، درصدد توسعه قلمرو حکومتی خود و یکدست نمودن حاکمیت ایران و تابع نمودن حکمرانان سراسر ایران از قفقاز تا شرق و شمال شرق برآمد. لذا در اواخر سال 1210 هجری قمری پس از تسخیر تفلیس گرجستان به ظاهر به قصد زیارت مرقد رضوی (ع) اما در باطن با هدف برانداختن بقایای افشاریه و بهدست آوردن جواهرات نادری که در اختیار شاهرخمیرزا و در خزانه نادری در مشهد نگهداری میشد، مبادرت به این سفر نمود.
با ورود آغامحمدخان به مشهد، شاهرخ به اتفاق میرزامحمدمهدی مشهدی از علمای معروف خراسان به استقبال و ملاقات خان قاجار رفت. آغامحمدخان در ابتدا آنان را با احترام پذیرفت. اما پس از مدتی، شاهرخ را به بهانه واگذار نکردن کامل جواهرات نادری محبوس نمود. خان کینهتوز قاجار به حبس اکتفا نکرد و در زندان امر به شکنجه و آزار شاهرخ داد، بهنحویکه دستور داد دور سر او را خمیر گرفتند و سرب داغ بر سرش ریختند.
شاهرخ تحت فشار شکنجهها اقرار کرد و تمامی جواهرات نادری را که پیش از این پنهان کرده بود، تحویل شاه آزمند قاجار داد. پس از آن آغامحمدخان دستور داد تا شاهرخ 64 ساله را به اتفاق خانواده و سایر باز ماندگان نادر به مازندران تبعید کنند تا در آنجا مقیم شوند. اما شاهرخ در بین راه به مازندران نرسیده جان سپرد.شاه قاجار پس از قلع و قمع نمودن بازماندگان نادر در مشهد، محمدولیخان قاجار دولو که از فرماندهان سپاهش بود، به همراه ده هزار نفر نیروی مسلح به عنوان نماینده خود در خراسان مستقر کرد.با کشته شدن اولین شاه قاجار، محمدولیخان، مشهد را ترک کرد و خود را به تهران رسانید. نادر میرزا پسر شاهرخ که ساکن هرات بود از این فرصت استفاده کرد و خود را به مشهد رساند و به جای پدر، حکومت مشهد و خراسان را بهدست گرفت تا سرانجام در سال 1218 ه.ق فتحعلیشاه قاجار، دومین پادشاه سلسله قاجاریه تصمیم گرفت خراسان را مجدداً تحت سلطه خود درآورد. بههمین منظور ابراهیمخان قاجار، داماد خود را با سپاه رهسپار خراسان نمود. پس از محاصره شهر مشهد، نادر میرزا تسلیم و دستگیر شد و او را روانه تهران کردند. وی به دستور فتحعلیشاه در تهران کشته شد. پس از وی، فتحعلیشاه قاجار اولین حاکم قجری را در خراسان و شهر مشهد منصوب نمود.
منابع:۱-رجال ایران ج۴- مهدی بامداد۲-وقایع خاور ایران ج ۱- سید علی میرنیا
ارسال نظر