دلایل خودکشی در ملاعام
هادی باقری
کارشناس ارشد جامعه شناسی
قبل از اینکه خودکشی در ملأعام را بررسی کنیم باید علل خودکشی را مورد بحث قرار دهیم. میتوان سه علت را نام برد که میتواند شخصی را در ابتدا به این فکر بیندازد که به استقبال مرگ برود و نهایتا فکر خود را عملی کند و با مرگ مواجه شود قبل از اینکه مرگ با او مواجه شود. البته تمامی این موارد برای تمامی انسانها مشترک است و همه انسانها به نوعی دچار این موارد هستند.
هیجانهای مثبت: گاهی هیجانهای مثبت ناشی از شادی بیش از حد زندگی، انسان را وا میدارد دست به کارهای ماجراجویانه بزند و زودتر از زمان ممکن به استقبال مرگ برود، بهطور مثال شخصی را در نظر بگیرید که از سرسرهای به ارتفاع صد متر با شیب زیادی سر میخورد و با اندازهگیری سرعت و شیب آنچه که نیاز دارد در فاصله دورتری دروناستخرآبی میافتد اما امکان دارد با وزش باد و موارد دیگری فرود خوبی نداشته باشد و جان خود را از دست بدهد یا شخصی بر اثرکسب موفقیت دلچسب با مصرف زیاد الکل به کام مرگ برود و مثالهایی از این قبیل بسیار است.
هادی باقری
کارشناس ارشد جامعه شناسی
قبل از اینکه خودکشی در ملأعام را بررسی کنیم باید علل خودکشی را مورد بحث قرار دهیم. میتوان سه علت را نام برد که میتواند شخصی را در ابتدا به این فکر بیندازد که به استقبال مرگ برود و نهایتا فکر خود را عملی کند و با مرگ مواجه شود قبل از اینکه مرگ با او مواجه شود. البته تمامی این موارد برای تمامی انسانها مشترک است و همه انسانها به نوعی دچار این موارد هستند.
هیجانهای مثبت: گاهی هیجانهای مثبت ناشی از شادی بیش از حد زندگی، انسان را وا میدارد دست به کارهای ماجراجویانه بزند و زودتر از زمان ممکن به استقبال مرگ برود، بهطور مثال شخصی را در نظر بگیرید که از سرسرهای به ارتفاع صد متر با شیب زیادی سر میخورد و با اندازهگیری سرعت و شیب آنچه که نیاز دارد در فاصله دورتری دروناستخرآبی میافتد اما امکان دارد با وزش باد و موارد دیگری فرود خوبی نداشته باشد و جان خود را از دست بدهد یا شخصی بر اثرکسب موفقیت دلچسب با مصرف زیاد الکل به کام مرگ برود و مثالهایی از این قبیل بسیار است.
هیجانهای منفی: در واقع بیشتر ما درگیر این هیجان هستیم. روزها و هفتههای ما سپری نمیشود، مگر اینکه با غم و اندوهی مواجه شویم و مواجه شدن با این اتفاقات و عکسالعمل نشان دادن بستگی به قدرت و اراده شخص دارد. میتوان این مثال را زد؛ در نظر بگیرید اتومبیلی از جاده منحرف شده و در حال سقوط است اما سقوط نکرده. در حالی که بخشی بر زمین و بخشی در هوا معلق است به حالت سکون در آمده و هر آن اگر دستی به آن برخورد کند یا حتی با وزش نسیمی امکان دارد سقوط کند. هیجانهای منفی هم به این صورت انسان را در دره مرگ قرار میدهد و باعث سقوط افراد از زندگی و حیات میشود.
نبود امید در زندگی: وقتی که شخصی نسبت به هیجانها و اتفاقات زندگی بیتفاوت باشد و در مواجهه با آن عکسالعملی ندارد، میشود گفت این شخص انسان بیامید است. چون امید مثل علم یا ورزش نیست که بگویند برو آنها را کسب کن. پس اگر کسی خودکشی میکند درست است که از لحاظ دینی زشت و ناپسند است اما نمیشود به او ایراد گرفت، چرا که این شخص به دنبال تجربه جدیدی است که سعی بر خودکشی دارد.
حال که علتهای خودکشی را بررسی کردیم متوجه این مطلب هستیم که همه انسانها درگیر خودکشی هستند، با این تفاوت که افراد با توجه به شرایط مکانی و زمانی و جسمانی خاصی که دارند تصمیم میگیرند زودتر به استقبال مرگ بروند. حال کسی که قصد خودکشی دارد یا به صورت کاملا تنها و به دور از چشم دیگران انجام میدهد یا در مقابل چشم دیگران. در حالت اول میتوان گفت که شخصی که به دور از چشم دیگران خودکشی میکند بهصورت صددرصد به ادامه زندگی بی امید است. بودن و نبودن برایش فرقی ندارد حتی اگر شرایط برایش بهتر شود، یا امکان دارد با تاخیر دست به این عمل بزند.
بارها دیدهایم افرادی که شرایط مطلوب مادی هم دارند، مرتکب این عمل میشوند.
اما برای خودکشی در ملا عام و جلوی چشم دیگران میتوان سه دلیل ذکر کرد:
خریدن حس ترحم: گاهی این انسان به قدری ضعیف میشود که دست به هر کاری میزند تا ترحم دیگران را بخرد.
تبدیل شدن به ارزش: ممکن است در جامعهای خودکشی تبدیل به یک ارزش شود. مثل یک سربازی که به جنگ میرود. ترجیح میدهد به استقبال مرگ برود قبل از آنکه جان خود را در اثر تصادف یا بیماری از دست بدهد و این برایش یک ارزش است.
اعتراض: همانطور که از معنی کلمه معلوم است شخص این عمل را برای تغییر وضع موجود به شرط نبودن خودش انجام میدهد که ممکن است باعث تغییراتی شود یا بهطورکلی فراموش شود.
باتوجه به تمامی دلایل نهان و آشکار، میتوان گفت برای انسانی که دارای اندیشه است، تغییر و درک تجربه جدید با توجه به ضعف انسان، سبب و انگیزهای برای خودکشی میشود.
البته با توجه به مطالب و دلایلی که گفته شد میتوان به این جمعبندی رسید که شخصی که مرتکب خودکشی شده است صرفا انسانی بدون انگیزه یا بیامید نبوده، چراکه انگیزه و امید به تغییر وضع کنونی دلیلی است برای جلو انداختن مرگ.
به نظر بنده انسانهای بیامید و ناامید کماکان به زندگی ادامه میدهند تا مرگ بهصورت سرزده غافلگیرشان کند.
پس اشخاصی که خودکشی میکنند اصلا قابل ترحم نیستند چراکه امیدی داشتهاند و دست به این عمل زدهاند.
ارسال نظر