چگونه کشورهای توسعهیافته به منطق تعطیلات آخرهفته دست یافتند؟
۱۰دلیل جهانی برای تعطیلات دوروزه
امیر شاملویی
تعطیلات دو روزه مدتها است که در سراسر جهان اعمال شده است و امروزه کمتر کشوری وجود دارد که تعطیلات آن تنها محدود به یک روز باشد؛ بهطوری که در کشورهای خاورمیانه تنها ایران باقی مانده که تعطیلی آن در هفته یک روز است. کشور دیگری که هنوز با این مشکل روبهرو است، جیبوتی است. افغانستان نیز پیشتر در جمع ایران و جیبوتی قرار داشت که در سال ۲۰۱۵ با برقراری تعطیلات دو روزه از این جمع خارج شد. اگرچه یکی از نکات مهمی که روی لزوم تعطیلات دو روزه سایه انداخته، ناهماهنگی کشورهای مختلف در تعطیلات هفتگی است که منجر به تعطیلی روزهای متفاوتی بین جمعه تا یکشنبه میشود و برای بازارهای جهانی اختلالاتی را ایجاد میکند، اما تعطیلات دو روزه دلایل دیگری نیز دارد که برخی از آنها اقتصادی و برخی غیر اقتصادی هستند.
امیر شاملویی
تعطیلات دو روزه مدتها است که در سراسر جهان اعمال شده است و امروزه کمتر کشوری وجود دارد که تعطیلات آن تنها محدود به یک روز باشد؛ بهطوری که در کشورهای خاورمیانه تنها ایران باقی مانده که تعطیلی آن در هفته یک روز است. کشور دیگری که هنوز با این مشکل روبهرو است، جیبوتی است. افغانستان نیز پیشتر در جمع ایران و جیبوتی قرار داشت که در سال ۲۰۱۵ با برقراری تعطیلات دو روزه از این جمع خارج شد. اگرچه یکی از نکات مهمی که روی لزوم تعطیلات دو روزه سایه انداخته، ناهماهنگی کشورهای مختلف در تعطیلات هفتگی است که منجر به تعطیلی روزهای متفاوتی بین جمعه تا یکشنبه میشود و برای بازارهای جهانی اختلالاتی را ایجاد میکند، اما تعطیلات دو روزه دلایل دیگری نیز دارد که برخی از آنها اقتصادی و برخی غیر اقتصادی هستند. عوامل اقتصادی را میتوان در مواردی مانند افزایش بهرهوری نیروی کار، تسهیل تجارت در بازارهای بینالمللی به دلیل تعطیلات مشابه و برخی موارد دیگر دانست. حال آنکه عوامل غیراقتصادی مواردی نظیر توجه به خانواده، مساله سلامت روان و جسم، برقراری تعادل میان کار و فراغت و برخی موارد دیگر از این دست را در بر میگیرند.
تاریخچه تعطیلات دو روزه
اما تاریخچه تعطیلات دو روزه در جهان، به کارخانه فورد برمیگردد. در سال ۱۹۲۶ شرکت خودروسازی فورد یکی از نخستین شرکتها در آمریکا بود که روز کاری ۵ روزه و ۴۰ ساعت کار در هفته را در صنایع خودروسازی خود ایجاد کرد. این سیاست در آگوست سال بعد برای کارگران بخش دفتری شرکت فورد نیز گسترش یافت. شرکت اتومبیلسازی فورد که در شهر دیترویت قرار داشت، پیشتر نیز سیاستهای مربوط به تسهیل شرایط برای نیروی کار را فراهم کرده بود. در ابتدای سال ۱۹۱۴ وقتی که بیکاری گسترده در کشور فراگیر شده بود و آشوب از سوی کارگران افزایش یافت، این کارخانه اعلام کرده بود به کارگران کارخانهاش حداقل دستمزد ۵ دلار به ازای ۸ ساعت کار میپردازد که بالاتر از نرخ قبلی ۹ ساعت کار و دریافت ۴/ ۲ دلار بود.
این سیاست برای کارگران زن نیز در سال ۱۹۱۶ اجرایی شد. پخش چنین اخباری، بسیاری از فعالان را در صنعت خودروسازی شوکه کرد. در آن زمان ۵ دلار تقریبا دو برابر میانگین کارگران خودروسازی بود اما این کار در نهایت موجب بهبود بهرهوری در خطوط مونتاژ و ایجاد یک حس وفاداری و غرور در میان کارگران شرکت فورد شد. تصمیمگیری برای کاهش هفته کاری از ۶ روز به ۵ روز در اصل در سال ۱۹۲۲ کلید خورده بود. در مقالهای که ادزل فورد، پسر هنری فورد و رئیس شرکت، در ماه مارس در نیویورک تایمز منتشر کرد، توضیح داده بود «هر فرد باید بیش از یک روز برای استراحت و صرف زمان، فرصت داشته باشد. شرکت فورد برای ارتقای زندگی کارکنانش تلاش میکند.
ما باور داریم برای اینکه هر فردی درست کار کند، باید زمان کافی برای گذراندن با خانوادهاش را داشته باشد.» وی در مورد این تصمیم چنین گفته بود که زمان آن رسیده است در مورد فراغت برای کارگران امتیاز قائل شویم و این به معنی «از دست دادن و اتلاف زمان» نیست. این کار در ابتدا برای افزایش بهرهوری نیز مفید بود؛ اگرچه زمانی که کارگران صرف کار میکردند، کاهش یافته بود. انتظار میرفت کارگران تلاش بیشتری نسبت به آنچه که قبلا انجام میدادند، صورت دهند. تولیدکنندگان در سراسر کشور و حتی در جهان، به زودی به دنبال تصمیم فورد کارهایی در این راستا انجام دادند و هفته کاری دوشنبه تا جمعه تبدیل به یک الگوی استاندارد در جهان توسعهیافته شد.
دلایلی برای هفته کاری کوتاهتر
اگرچه در ابتدای کار، تعطیلات دو روزه بیشتر در جهت افزایش بهرهوری نیروی کار صورت گرفته بود، رفته رفته موارد دیگری نیز مطرح شد. برخی از این دلایل کماهمیتتر به نظر میرسند؛ حال آنکه برخی دیگر تاثیرات مهمی دارند. برخی از این دغدغههای اجتماعی در کشورهای اسکاندیناوی و برخی کشورهای دیگر اهمیت فراوانی دارند و در برخی کشورهای دیگر بعد اقتصادی مساله بارز است. برای مثال هلند از جمله کشورهایی است که تاکنون به کاهش ساعات کار در طول سالیان مختلف پرداخته و این مساله را با دغدغههای اجتماعی که در ادامه نیز مورد اشاره قرار خواهند گرفت، بررسی میکند. از جمله مهمترین دلایلی که برای اقتصاد، محیط زیست و جامعه در کشورهای توسعه یافته اهمیت قابل ملاحظهای دارند و بر تصمیمات آنها بر کوتاهتر کردن هفته کاری اثر گذاشته است، عبارتند از:
1- انتشار کربن کمتر: کشورهایی که میانگین ساعات کاری کوتاهتری دارند، کربن کمتری تولید و اثرات منفی اکولوژیک کمتری برای جامعه ایجاد میکنند. بهعنوان مثال بریتانیا که مقادیر زیادی منابع طبیعی مصرف میکند، با کمتر کردن هفته کاری میتواند از این مسیر از مصرف کربن فاصله گرفته و در نتیجه به محیط زیست آسیب کمتری بزند. بسیاری این عامل را که بر تغییر وضعیت آب و هوایی موثر است، یکی از علل مطرح شدن بحث تعطیلات سه روزه در کشورهای غربی میدانند.
2- اقتصاد قویتر: اگر به درستی با مساله تعطیلات روبهرو شویم، حرکت به سوی هفته کاری کوتاهتر موجب بهبود برابری اقتصادی- اجتماعی میشود و حتی خود میتواند محرک خوبی برای اقتصاد باشد. علاوه بر این میزان رقابتی بودن نیز میتواند تغییر چندانی نکند. برای مثال هلند و آلمان هفتههای کاری کوتاهتری در مقایسه با بریتانیا و آمریکا دارند، با این وجود اقتصادهای آنها همچنان قدرتمند باقی مانده یا حتی اقتصاد آنها تقویت شده است.
3- کارکنان بهتر: آن دسته از افرادی که بیشتر از ۴۰ ساعت در هفته کار میکنند، در مقایسه با آنانی که کمتر کار میکنند، تمایل دارند ساعات مولدتر و بهرهورتری داشته باشند. علاوه بر این، آنان کمتر مستعد بیماری و غیبت از سر کار بوده و نیروی کاری متعهد و پایدارتری به شمار میآیند.
4- بیکاری پایینتر: میانگین ساعات کار ممکن است در سراسر اقتصاد بهطور یکسان پراکنده نشده باشد. برخی، ساعات زیادی را در روز و شب کار میکنند و برخی برای یافتن کار تقلا میکنند. هفته کاری کوتاهتر میتواند موجب بازتوزیع کارهای دارای دستمزد بالا و با دستمزد کمتر شود. چنین الگویی در هنگام رکود و تشدید بیکاری از سوی برخی نهادهای غربی توصیه شده است.
5- بهبود رفاه: با توجه به اینکه در هفتههای کاری کوتاهتر همه زمان بیشتری برای صرف کردن دارند، در نتیجه سطوح پایینتری از استرس را تجربه می کنند و این امر موجب بهبود کلی وضعیت و سلامت روانی و فیزیکیشان میشود. کمتر کار کردن کمک میکند تا از مسیر زندگی که صرف کارکردن میشود، فاصله گرفته و قدر چیزهایی را که واقعا در زندگی ارزشمند هستند، بدانیم و آنها را در زندگی خود بازتاب دهیم.
6- برابری بیشتر بین مردان و زنان: زنان در حال حاضر در مقایسه با مردان زمان خود را بیشتر صرف کارهایی میکنند که دستمزدهای چندانی ندارند. حرکت به سوی هفتههای کاری کوتاهتر و هنجار شدن آنها، موجب خواهد شد نگرشها در مورد نقشهای جنسیتی تغییر و سهم مساوی در کارهای دارای حقوق و بدون حقوق زیاد بین مردان و زنان ارتقا یابد. علاوه بر این، شغلهایی که از نظر سنتی مربوط به کارهای زنان محسوب میشوند نیز دوباره مورد ارزیابی قرار میگیرند.
7- برابری بالاتر و توانایی بیشتر برای مراقبت از کودکان: به عقیده برخی کارشناسان، تقاضای فراوان برای مراقبت از کودکان، ناشی از فرهنگ ساعات کار طولانی است که از کنترل خارج شده است. هفته کاری کوتاهتر به مادران و پدران کمک میکند تا زمان خود را بین کار و خانواده متعادل ترکنند. این کار همچنین هزینههای نگهداری تمام وقت کودکان را کاهش میدهد. پایین آمدن هزینه نگهداری کودک موجب میشود کار کردن در ساعات کمتر، برای والدین وقت بیشتری فراهم آورد تا آن را به کودکان خود اختصاص دهند. این امر فرصتی برای اغلب فعالیتها، تجارب، آموزش دو طرفه و یادگیری برای والدین یعنی پدرها و مادران و نیز کودکان خواهد داشت.
8- زمان بیشتر برای خانوادهها، دوستان و همسایهها: صرف زمان کمتر برای مشاغل دارای دستمزد، موجب میشود قادر باشیم زمان بیشتری را برای یکدیگر و مراقبت از هم بگذاریم که شامل ارتباطات بیشتر با والدین، فرزندان، دوستان و همسایهها میشود. علاوه بر این، موجب تقویت روابط انسانها و ارزشمندی مسائل و ارتباطات اجتماعی میشود و آن جامعه را قدرتمندتر و توانمندتر میکند.
9- زندگی انعطافپذیرتر: یک هفته کاری منعطفتر و کوتاهتر گذار از اشتغال به بازنشستگی را راحتتر میکند. افراد میتوانند ساعات کاری خود را به تدریج در طول دهههای مختلف کاهش دهند تا به سن کهولت برسند. طبق تحقیقات، انتقال ناگهانی از ساعات کار طولانی به بیکاری میتواند ضایعههای روانی بر جای گذاشته و آسیبزا باشد و اغلب موجب بیماری و حتی مرگ زودرس میشود.
10- دموکراسی قدرتمندتر: از آنجا که زمان زیادی صرف فعالیتهای کاری میشود، با ایجاد هفتههای کاری کوتاهتر مشارکت در فعالیتهای محلی میتواند افزایش یابد و توجه افراد را بیشتر به مسائلی که در پیرامونشان رخ میدهد، جلب میکند. از جمله اینکه از نظر توجه به سیاستهای ملی و محلی آنها را فعالتر کرده و برایشان پرسشهایی در مورد ستادهای انتخاباتی و تغییرات مورد نظر آنان در کشور ایجاد میکند.
تغییر زاویه نگاه به فرهنگ کار
تغییر نگاه به فرهنگ کار در برخی کشورهای اروپایی مفهوم تعطیلات را نیز با دورنمای جدیدی روبهرو کرده است. در میان شرکتهای معتبر، گوگل شاید یکی از معروفترین شرکتهایی باشد که فرهنگ شرکتی غیرمعمولی را ایجاد کرده و بر افزایش تجربه کارکنان تمرکز دارد. در حقیقت موسسان گوگل، «لری پیج» و «سرگئی برین» مفهوم میزان کار در هفته را به چالش کشیدهاند. این باور بر مبنای این بنا شده است که در یک جامعه نیازی نیست همه بهصورت تماموقت کار کنند. گسترش این نوع نگاه به کار و تمرکز بر بهرهوری و کارایی احتمالا تعطیلات در کشورهای غربی را بیشتر دگرگون خواهد کرد. در گوگل سرمایهگذاری زیادی برای افزایش فراغت کارکنان و افزایش تجارب آنان انجام شده است.
نگاهی به تعطیلات در جهان عرب و آسیا
هنگامی که در عربستان سعودی قرار بر این شد که ساعات کاری به ۴۰ ساعت در هفته برسد و هفته کاری ۵ روزه باشد، ماهر بن صالح جمال، رئیس اتاق بازرگانی و صنایع مکه، اظهار میکرد که این کار هزینهای معادل ۱۰۰ میلیارد ریال سعودی برای این کشور خواهد داشت و علاوه بر آن منجر به از دست رفتن ۴ میلیارد ساعت کار و تولید خواهد شد که زیانی بزرگ برای این کشور به شمار میآید. وی معتقد بود این کار (یعنی تبدیل روزهای کاری از ۶ روز به ۵ روز) بر ۱۰ میلیون نفر کارکنان بخش خصوصی اثر خواهد گذاشت؛ چراکه این شرکتها مجبور خواهند شد دستمزدهای کارگران خود را کاهش داده یا حتی آنها را اخراج کنند، آن هم بهخاطر اینکه از عهده مخارج آنها بر نخواهند آمد. با این حال عربستان سعودی به دلایلی از جمله یکسان کردن تعطیلات خود با بازارهای غربی و تا حدودی نیز رفاه شهروندان دست به این کار زد.
با اجرای این طرح مشخص شد حرفهای صالح جمال که با تجربه جهانی مغایرت داشت، اشتباه از آب درآمدند. کارگران بخش خصوصی اکنون چند سالی است که هفته کاری خود را ۵ روزه کردهاند و چنین زیانی در این کشور مشاهده نشده است. برعکس، مطالعات نشان دادهاند هفته کاری کوتاهتر موجب تمرکز، خلاقیت و سلامت بیشتری شده است. زمانی که یک نفر ۶ روز در هفته کار میکند، سلامت روانی و فیزیکی کمتری نسبت به ۵ روز کاری دارد و سطوح استرس کارکنان نیز در هفتههای کاری طولانیتر بیشتر است. اما این تجربه تنها محدود به عربستان نبوده و کشورهای دیگر نیز همین تجربه را داشتهاند.
در ابتدای ۵ روزه شدن هفته کاری، بخش خصوصی با برخی زیانهای مالی روبهرو شد اما با گذشت اندک زمانی، سودی که از بهرهوری به دست آورد، به سرعت این هزینهها را جبران کرد و این روند را توجیه نمود. این وضعیت برای کارکنان و کارفرمایان یک وضعیت برد-برد بود. در همین حال یک مطالعه در هنگکنگ حاکی از این است که هفته کاری ۵ روزه منجر به «کاهش نرخ غیبت در کارکنان به دلایلی مانند بیماری یا سایر وقایع» میشود. با توجه به آنچه گفته شد، شاید زمان آن رسیده باشد که نگاهی جدیتر به هزینههای پنهان و آشکار تعطیلات بر اقتصاد بیندازیم و این تجربه که در سراسر جهان عملیاتی شده، در کشور نیز مورد توجه قرار گیرد.
ارسال نظر