گفت و گو با سردبیر خط خطی درباره اقتصاد کاریکاتور
راه اقتصاد حرفهای کاریکاتور از مطبوعات نمیگذرد
اصفهان که به عنوان یکی از پایگاههای کاریکاتور در ایران شناخته میشود، دارای پتانسیلهای بالایی در این زمینه است. از فعالیتهایی که کانون کاریکاتور در دهه ۷۰ انجام داد گرفته تا اقداماتی که دفتر طنز و کاریکاتور حوزه هنری اصفهان برای ارتقای این هنر به کار گرفت. با این حال وضع اقتصادی کاریکاتور نه در اصفهان بلکه در کل کشور چندان تعریفی ندارد ودرمان آن توجه بیشتر و آسیبشناسی دقیق می طلبد. درمصاحبه دنیای اقتصاد اصفهان با امین مویدی، سردبیر مجله "خطخطی"، که روزگاری در اصفهان به فعالیت هنری در زمینه کاریکاتور مشغول بوده و توانسته با راهاندازی مجله "خطخطی" راهی برای درآمدزایی و جذب مخاطب از طریق مطبوعات برای کاریکاتوریستها ایجاد کند؛ چالشها و مشکلات کاریکاتور در ایران و بهویژه اصفهان بررسی شده که میخوانید:
ارزیابی کلی شما در مورد اقتصاد کاریکاتور در کشور چیست؟
کاریکاتور اقتصاد موفقی ندارد، چراکه نشریات و مطبوعات که سفارشدهنده کاریکاتور هستند وضعیت مناسبی ندارند تا بتوانند افرادی که با آنها همکاری میکنند ازجمله کاریکاتوریستها را تأمین مالی کنند.
اصفهان که به عنوان یکی از پایگاههای کاریکاتور در ایران شناخته میشود، دارای پتانسیلهای بالایی در این زمینه است. از فعالیتهایی که کانون کاریکاتور در دهه ۷۰ انجام داد گرفته تا اقداماتی که دفتر طنز و کاریکاتور حوزه هنری اصفهان برای ارتقای این هنر به کار گرفت. با این حال وضع اقتصادی کاریکاتور نه در اصفهان بلکه در کل کشور چندان تعریفی ندارد ودرمان آن توجه بیشتر و آسیبشناسی دقیق می طلبد. درمصاحبه دنیای اقتصاد اصفهان با امین مویدی، سردبیر مجله "خطخطی"، که روزگاری در اصفهان به فعالیت هنری در زمینه کاریکاتور مشغول بوده و توانسته با راهاندازی مجله "خطخطی" راهی برای درآمدزایی و جذب مخاطب از طریق مطبوعات برای کاریکاتوریستها ایجاد کند؛ چالشها و مشکلات کاریکاتور در ایران و بهویژه اصفهان بررسی شده که میخوانید:
ارزیابی کلی شما در مورد اقتصاد کاریکاتور در کشور چیست؟
کاریکاتور اقتصاد موفقی ندارد، چراکه نشریات و مطبوعات که سفارشدهنده کاریکاتور هستند وضعیت مناسبی ندارند تا بتوانند افرادی که با آنها همکاری میکنند ازجمله کاریکاتوریستها را تأمین مالی کنند. به عبارتی کاریکاتوریست نه امنیت شغلی دارد و نه مزد چندانی دریافت میکند. در تهران بیشترین مقدار پولی که برای کاریکاتور پرداخت میشود، بین ۵۰ تا ۱۰۰ هزار تومان است، اما محدود بودن تعداد نشریات موجب میشود که یک کاریکاتوریست نتواند، آثار زیادی در طول یک ماه چاپ کند. به همین دلیل بیشتر کاریکاتوریستها به سمت مشاغل دیگری برای تأمین هزینه زندگی که عمدتاً هم بیربط به کاریکاتور است، میروند. شاید مرتبطترین شغل، انیمیشن و گرافیک باشد.
این وضعیت در اصفهان چگونه است؟
مسلماً در شهرستانها تعداد نشریات کمتر و حقالزحمهها کمتر از تهران است، چراکه درآمد نشریات محلی کمتر از نشریات ملی است و تیراژ و فروش آنها نیز پایینتر است، آگهیهای آنها نیز قیمت کمتری دارد. بنابراین میتوان گفت کاریکاتوریستهای شهرستانی با وضعیت بدتری مواجه هستند.
در سالهای اخیر اقتصاد کاریکاتور و درآمدزایی در اصفهان مورد توجه قرار گرفت. اقداماتی که در این زمینه انجام شد تا چه اندازه مؤثر بود؟
زمانی که گروه کاریکاتوریستهای اصفهان را در اوایل سال ۱۳۷۰ راهاندازی کردیم، نگاه ما کاریکاتورهای نمایشگاهی بود و تمام تلاش خود را در زمینه رساندن کاریکاتورها به دیوار نمایشگاه و دیده شدن آنها توسط مردم صرف میکردیم. اما این نمایشگاهها نهتنها درآمدزایی نداشت بلکه هزینههایی همچون تبلیغات، مکان نمایشگاه و... را نیز در پی داشت. اتفاق جدیدی که در دفتر طنز و کاریکاتور با زحمات آقایان پور فلاح و تمیزی افتاد، این بود که طیف جدید کاریکاتور اصفهان به این نتیجه رسید که باید کاریکاتور را به جایگاه اصلی خودش یعنی مطبوعات ببرند. اتفاقی که افتاد چند امتیاز داشت، اول اینکه به تعریف کاریکاتور بیشتر نزدیک میشد، دوم مخاطب بیشتری داشت و سوم میتوانست درآمدی هرچند اندک برای کاریکاتوریست ایجاد کند که باعث حرفهایتر شدن آثار شود. زیرا هر چه درآمد بیشتر باشد، کار حرفهایتر میشود. اقدامات این دوستان ادامه یافت تا اینکه شاهد راهاندازی اصفهان نیمروز بهعنوان مجلهای طنز در اصفهان بودیم که سفارش کاریکاتور از طریق آن انجام گرفت و درآمدی هرچند اندک برای کاریکاتوریستها ایجاد کرد. ازنظر من این مجله بسیار حرفهای است و کاریکاتور و گرافیک آن به یک مجله حرفهای کشوری بسیار نزدیک است. با این همه، اگر بخواهیم به یک اقتصاد حرفهای برای کاریکاتور برسیم، چون مطبوعات به دلایل گوناگونی بنیه اقتصادی مناسبی ندارند، نمیتوانند درآمد خوبی برای کاریکاتوریستها ایجاد کنند. ممکن است روشهای دیگری در حوزه کاریکاتور داشته باشیم که بتواند درآمدزایی کند که در تهران و اصفهان استفادهشده و آن بهرهگیری از کاریکاتور در تبلیغات و آثار سفارشی است.
آیا اکنون میتوان با استفاده از نمایشگاهها برای کاریکاتوریست درآمد ایجاد کرد؟
خوشبختانه نمایشگاههایی که در آن سالها برگزار کردیم با استقبال خوبی همراه بود، به ویژه نمایشگاههای سالانه کاریکاتور چنان با استقبال خوبی همراه میشد که مردم برای ورود به آن صف میبستند، اما درآمدزایی نداشت. اولین دلیلش تصور ما بود که نگاه درآمدزا به نمایشگاه نداشتیم و کاریکاتور هنری و مطبوعاتی را از هم جدا میکردیم. معتقد بودیم که کاریکاتور هنری باید به دیوار نمایشگاه آویخته شود و مردمی هنرفهم و کاریکاتور دوست روی دیوار نمایشگاه آن را ببیند. کاریکاتورها بدون شرح و پیچیده باشند و ارزش کاریکاتوریست با قشر خاصی از هنرفهم ها حفظ شود، بنابراین تابلوها را اصلاً برای فروش نمیگذاشتیم. به نظرم این تصور اصلاً درست نبود چراکه خاستگاه کاریکاتور نمایشگاه نیست و کاریکاتور باید دغدغه مردم را مطرح کند و در میان مردم باشد. دوم اینکه فرهنگی برای پرداخت پول برای کاریکاتور در جامعه وجود ندارد. اکنون در سطح کشور کمتر نمایشگاه کاریکاتوری میبینید که موجب درآمدزایی برای صاحب گالری یا کاریکاتوریست شده باشد. شاید کمتر از انگشتهای یک دست، افرادی توانستهاند که کاریکاتورهای خود را بفروشند که آن هم به دلیل اسم کاریکاتوریست بوده است. شاید افرادی همچون آقای درم بخش توانسته باشند، این کار را انجام دهند اما بسیار محدود بوده است.
با تغییر رویکردهایی که انجام گرفته، نفوذ و گسترش کاریکاتور اصفهان در این سالها چه اندازه بیشتر شده است؟
زمانی که به برگزاری نمایشگاهها میپرداختیم همواره به یک نهاد دولتی برای حمایت نیاز داشتیم اما زمانی که درآمدزایی انجام شد، با گسترش بیشتر و حرفهایتر شدن آثار مواجه شدیم. در حال حاضر در اصفهان، کاریکاتوریستها توانستند درآمدزایی کنند و دایره و گستره نفوذ کاریکاتور را بیشتر کنند. این اتفاق بسیار خوبی است که در اصفهان افتاده است.
تجربه استفاده از کاریکاتور در عرصه تبلیغات چگونه بوده است؟
تلاش مختصری در مجله "خطخطی" انجام شد که آن هم به دلیل ساز و کار و پشتوانه مالی متوقف شد. این کار ارتباط با صاحبان کالا و خدمات بود تا به آنها تأثیر بالای کاریکاتور در تبلیغات را نشان و آنها را ترغیب به استفاده از این هنر در تبلیغات خود کنیم، چراکه عنصر طنز و کاریکاتور عنصر مهمی برای انتقال مفاهیم آنهاست. با توجه به اینکه معمولاً یک مخاطب وقتی یک کاریکاتور را میبیند، میخندد و خنده در او آرامش ایجاد میکند. در حالت آرامش تفهیم مفاهیم برای او سادهتر و تأثیرگذارتر است. این نوع تبلیغ در دنیا بسیار جاافتاده و شما در تعداد زیادی از تبلیغات جهان عنصر طنز و کاریکاتور را میبینید. در این حوزه خیلی کار نشده و شاید بتوان با آن به موفقیتهای خوبی رسید. علاوه بر این از طنز و کاریکاتور میتوان برای انتقال مفاهیم گوناگون فرهنگی و آموزشی استفاده کرد. در این زمینه شاهد ورود نهادها برای انتقال مفاهیم خود به شهروندان با استفاده از عنصر طنز و کاریکاتور هستیم. در اصفهان و تهران بیلبوردهایی وجود دارند که به دنبال انتقال مفاهیم شهروندی است که به دلیل وجود عناصر طنز و کاریکاتور مردم با آنها ارتباط بهتری برقرار میکنند. در حوزه آموزشهای بیمه، کتابهایی چاپ شد که مجموعه "خطخطی" در آن مشارکت کرد و درون کتابچهها، مفاهیم آموزشی سخت بیمه را با شوخی و طنز و کاریکاتور فهمش را برای مردم بهتر کرده بود. به نظر من مردم از این اتفاقات بیشتر استقبال کردند و توانستند ارتباط خوبی نیز با آنها برقرار کنند، پس باید این کارکرد کاریکاتور را جدی تلقی کرد.
ارسال نظر