گفتوگو با مدیر یک شرکت حملونقل متفاوت
مترجم : آناهیتا جمشیدنژاد
TransitScreen با ترکیب تکنولوژی با علوم رفتاری، به بهتر کردن شهرها کمک شایانی میکند. در سال ۱۹۹۷، یعنی چهار سال پیش از اینکه سیستم ترابری London Underground یک برنامهریز سفر آنلاین را شروع کند، مت کیوود یک نمونه از آن را برای یک پروژه کلاسی علوم کامپیوتر در دانشگاه ساخت. او یک دهه بعد از آن را در سانفرانسیسکو گذراند تا مدرک دکترای خود را در علم عصبشناسی بگیرد. در آنجا او همیشه با این مشکل مواجه بود که کدام اتوبوس یا تراموای شهری را سوار شود.
مترجم : آناهیتا جمشیدنژاد
TransitScreen با ترکیب تکنولوژی با علوم رفتاری، به بهتر کردن شهرها کمک شایانی میکند. در سال ۱۹۹۷، یعنی چهار سال پیش از اینکه سیستم ترابری London Underground یک برنامهریز سفر آنلاین را شروع کند، مت کیوود یک نمونه از آن را برای یک پروژه کلاسی علوم کامپیوتر در دانشگاه ساخت. او یک دهه بعد از آن را در سانفرانسیسکو گذراند تا مدرک دکترای خود را در علم عصبشناسی بگیرد. در آنجا او همیشه با این مشکل مواجه بود که کدام اتوبوس یا تراموای شهری را سوار شود. سه گزینه وجود داشت که در محوطه دانشگاهی UCSF تردد میکردند؛ اما توقف هر کدام از آنها در مکانهای متفاوتی بود. بنابراین او باید حدس میزد که احتمال دارد کدام یک از این اتوبوسها زودتر برسد.
این ناامیدی در مراحل بعدی شغلی نیز همراه او بود تا اینکه در سال ۲۰۱۱ فرصتی دست یافت که او به شهر آرلینگتون در ایالت ویرجینیا یک نمایشگر عمومی بسازد؛ و به این ترتیب مردم به راحتی میتوانستند گزینههای حملونقل را در اطراف خود بفهمند. این داستان اساس شرکتی به نام TransitScreen شد؛ شرکتی که مت در سال ۲۰۱۳ یکی از بنیانگذاران آن بود. امروزه TransitScreen سی شهر در پنج کشور دنیا نشان میدهد که کدام شکل از حملونقل، از اوبر، اتوبوس یا حتی مکانهایی که دوچرخه اجاره میدهند، راحتترین یا کارآترین گزینه در هر زمانی خواهند بود. این شرکت تمام گزینههای در دسترس را با محاسبه دقایقی که هر کدام صرف خواهند کرد، در دسترس شما قرار میدهد. کیوود آموخت که چگونه گشادهفکر بودن میتواند فرصت ایجاد کند. گفتوگوی کوتاهی با کیوود را در زیر میخوانید:
در مورد رشد چه آموختید؟ نکته اول این بود که امروزه صنعت حملونقل به صنعتی به شدت رقابتی و هیجانانگیز تبدیل شده است. اکنون پتانسیل بسیار وسیعی برای مردم وجود دارد تا انتخابهای بهتری داشته باشند و ارزش اقتصادی ایجاد کنند که به کسبوکارهای دیگر و مردم در داخل شهرها منفعت میرساند. به عنوان مثال، ما یک TransitScreen در یک بیمارستان در شهر سیاتل نصب کردیم. دو ماه بعد، مدیر کافیشاپ لابی بیمارستان به متصدی فروش ما گفت «فروش من در بعدازظهرها ۳۳ درصد افزایش یافته است و دلیل آن وجود همین صفحه نمایش است.» مردم دیگر روی نیمکتها و در هوای مهآلود سیاتل منتظر اتوبوس نمیمانند؛ اکنون آنها در کافیشاپ گرم ما به انتظار مینشینند و قهوه و کیک از ما میخرند. با تغییراتی که ایجاد شد، او باید یک گارسن دیگر استخدام میکرد.
در مورد فرهنگ چه آموختید؟ ما افرادی را میخواهیم که بهخصوص وقتی صحبت از شهرها و حملونقل میشود، پذیرای ایدههای جدید باشند. یک حقیقت جالب در مورد ما این است که هیچ فردی در شرکت ما برای رسیدن به سر کار رانندگی نمیکند. همه افراد از روشهای دیگر رفتوآمد میکنند. در واقع ما افرادی را میخواهیم که درک درستی از مشکلی که خواهان حل آن هستیم، داشته باشند.
توصیه شما به سایر کسبوکارها چیست؟ اگر شما یک کسبوکار رو به رشد داشته باشید، نیاز به یافتن مشتریانی دارید که بتوانند بهطور سریع محصول شما را بخرند. بنابراین با توجه به هر مشکلی که خواهان حل آن هستید، توجه کنید که ذینفعان آن چه کسانی خواهند بود. افراد بسیار زیادی تصور میکنند که مشتری منطقی برای ما یک شهر یا یک وسیله ترابری است. ما با این بخشها به کسبوکار میپردازیم؛ اما به نظر من نکتهای که واقعا ما را شگفتزده کرد این بود که چه تعداد مشتری بخش خصوصی منتظر ما هستند. ما جلسهای با توسعهدهنده املاک و مستغلات در واشنگتن داشتیم. اکنون بزرگترین گروه مشتری ما مجتمعهای آپارتمانی در شهرها محسوب میشوند.
ارسال نظر