داوطلب روش نوین سرطان
جیمی کارتر روزها را به خوبی به شب نمی‌رساند. نه به خاطر اینکه در سن 90 سالگی قرار دارد، بلکه به دلیل سرطان و عوارض ناشی از متاستاز دیگر حال و روز خوشی ندارد.

او کسی است که 29 کتاب نوشته است و در پیش از 100 انتخابات به‌عنوان ناظر شرکت داشته است (آخرین نمونه آن در ماه مه در گینه بوده است). او بیش از هزار خانه برای انسان‌ها ساخته است (او قصد دارد بیش از 100 خانه دیگر در نپال بسازد) و در نهایت در کارنامه کاری خود یک جایزه صلح نوبل دارد. او سعی کرده است در این اواخر اوضاع خاورمیانه را بهبود ببخشد در حالی که در 37 سال پیش موفق به حل و فصل مشکلات آن نشده بود.

آیا کارتر کندتر از پیش فعالیت خواهد کرد؟ پاسخ مثبت است اما به شرطی که دکتر وی بر این موضوع اصرار داشته باشد. کارتر در کنفرانس خبری خود در حالی که یک کراوات قرمز رنگ زده که با رنگ کت و شلوار قهوه‌ای وی یک ترکیب کنتراست‌گونه دارد می‌گوید: هر کاری که دکتر برای افزایش مدت زمان زندگی‌ام بگوید انجام خواهم داد. در این جلسه رزالین کارتر بانوی سابق آمریکا با لباس آبی رنگ همسر خود را در سکوت کامل همراهی می‌کرد. کارتر گفت کمی درد دارد و چندین جوک نیز برای حاضران در جلسه گفت و اعلام کرد که با رزالین در 80 سالگی قصد داشتیم بازنشسته شویم اما الان بهتر است کمی از بار تعهدات خودم کم کنم. البته کارتر در این جلسه اضافه کرد که وی برای هرچیز دیگری آماده شده است و گفت قصد دارد خود را برای یک ماجراجویی تازه آماده کند.

در واقع به‌رغم اخبار تیره و تاری که در مورد رشد سرطان در سر او وجود دارد، پزشکان کارتر می‌گویند ممکن است وی با وجود این شرایط هم چند سالی بیشتر عمر کند. او در ماه اکتبر 91 سالگی خود را جشن خواهد گرفت و در این راستا کارتر قصد دارد از داروهای جدیدی که هنوز به بازار عرضه نشده اما یک پیشرفت قابل توجه در صنایع داروسازی است استفاده کند. این داروی جدید در ماه فوریه توسط اداره غذایی و دارویی ایالات‌متحده تایید شده است. نحوه کارکرد این دارو به گونه‌ای است که با تقویت سیستم ایمنی بدن به جنگ سرطان می‌رود. دکتر وی می‌گوید نام این دارو « Pembrolizumab» است.

والتر کوران، رئیس موسسه سرطان‌شناسی دانشگاه اِموری می‌گوید: ما به دنبال معالجه وی نیستیم اما قصد داریم با این شیوه سرطان وی را به یک بیماری مزمن تقلیل دهیم که بتواند با آن به زندگی خود ادامه دهد. کارتر می‌گوید زمانی که در ماه ژوئن به این موضوع پی برد که سرطان گرفته است، تخمین می‌زد که تنها چند هفته وقت دارد تا زنده بماند. او ادامه می‌دهد: فکر نمی‌کردم بتوانم کتابی را که به دست گرفته بودم بخوانم وبه انتها برسانم. سی و نهمین رئیس‌جمهوری آمریکا البته بعدها فهمید که بیماری وی رشد کمی دارد و وی زمان کافی برای خواندن آن کتاب دارد. او در اواخر ماه آگوست و شاید سپتامبر یک عمل جراحی برای برداشتن این غده سرطانی که در کبد وی نیز رشد داشته است خواهد داشت. او در پنج‌شنبه‌ای که به گفت‌وگو با خبرنگاران گذراند یک نکته دیگر هم گفت و اعلام کرد که با اشعه به جنگ غده سرطانی که در سر او وجود دارد خواهد شتافت. «جرالد رافشون» که استراتژیست ارتباطاتی اختصاصی کارتر بوده است و یک دهه نیز از او کوچک‌تر است، می‌گوید: انتظار دارم کارتر مراسم ختم مرا برگزار کند و سخنران آن مراسم کارتر باشد. او در ادامه می‌گوید: شما تا مدت‌ها با کارتر سر و کله خواهید زد.

اما چه چیزی موجب می‌شود تا یک نفر در سن 90 سالگی همچنان با حرارت کار کند. کسی که حتی در دوره اصلی کاری خود به این اندازه کار نکرده بود. محال است که این همه فعالیت او پس از دوران ریاست‌جمهوری‌اش نادیده گرفته شود. مردی که در دهه هشتاد به بدترین شکل ممکن رقابت را به رونالد ریگان واگذار می‌کند و در واقع پس از این شکست او در سیاست دفن می‌شود، زیرا او بدترین شکست تاریخ را در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا متحمل می‌شود. او تنها توانست 41 درصد آرای مردم ایالات‌متحده را از آنِ خود کند. رافشون روز بعد کارتر را در اتاق بیضی‌شکل در حالی که چشمانش نمناک بود،یافت. رافشون می‌گوید: کارتر با همان حالت به من گفت 59 درصد از مردم مرا دوست ندارند. کارتر نسبت به برخی وقایع گذشته نارضایتی و تاسف زیادی می‌خورد. عمده فعالیت‌های کاری کارتر در دوران پس از ریاست‌جمهوری به ناکامی‌های وی در زمان تصدی‌اش در کاخ ریاست‌جمهوری باز می‌گردد.

او می‌گوید: ‌ای کاش یک هلی‌کوپتر داشتم تا گروگان‌های سفارت آمریکا را در تهران نجات می‌دادم. مطمئنا می‌توانستم با نجات آنها دوباره انتخاب شوم. البته او اضافه می‌کند وی بین یک دوره بیشتر برای حکمرانی 4 ساله در کاخ سفید و بنیاد کارتر، دومی را انتخاب می‌کند. او مشتاقانه ادامه می‌دهد: البته اگر هر دو اتفاق می‌افتاد بسیار عالی می‌شد. کارتر در کتاب جدید خود به نام «یک زندگی کامل» شرح می‌دهد گفت‌وگوهای وی با ایران برای آزاد کردن گروگان ها به شکست می‌انجامد و در اوایل دهه 80 وی به این نتیجه می‌رسد که حکم عملیات نجات گروگان ها را در تهران امضا کند. او می‌گوید: من پیشنهاد کردم دو هلی‌کوپتر دیگر نیز به جمع سربازان آمریکایی اضافه کنیم اما یکی از هلی‌کوپترها هنگام برخاستن به مشکل برخورد و همین سقوط موجب از بین رفتن هواپیمای سی- 130 آمریکایی می‌شود و چند تن از سربازان آمریکایی کشته می‌شوند.

پس از این عملیات بود که کارتر می‌گوید عملیات آزادسازی گروگان‌های آمریکایی با شکست کامل مواجه شده است. کارتر در این کتاب شرح می‌دهد، زمانی که به شهر خود باز می‌گردد متوجه می‌شود که هیچ ایده‌ای برای ادامه زندگی خود ندارد. او در آن زمان 56 ساله بود و یکی از بازندگان جوان کاخ سفید لقب گرفته بود. او ادامه می‌دهد: یک شب با پریشانی از خواب برخاسته و به رزالین گفته است نمی‌داند برای آینده چه کاری باید انجام دهد. سپس با مشورت با رزالین به این نتیجه رسیده‌اند یک موزه و کتابخانه عمومی در نزدیکی آتلانتا افتتاح کنند و برای افتتاح این کار مناخیم بگین و انور سادات را که پیش‌تر به‌عنوان میهمان در کمپ دیوید حضور داشتند، دعوت می‌کند.

کارتر می‌گوید: سعی کردم فعالیت خود را به‌عنوان میانجی متمرکز کنم و به حل مشکلات و تضادهای بین‌المللی بپردازم. او واقعا دست به چنین کاری زد و جیمی کارتر به این طریق تبدیل به یکی از پرکارترین روسای جمهور بازنشسته آمریکایی شد. اما سایر روسای جمهوری آمریکا از چنین نقشی در دوران ریاست‌جمهوری خود برخوردار نشدند. رونالد ریگان به سرعت از عالم سیاست محو شد. جرالد فورد مجذوب مسابقات گلف شد. بیل کلینتون میلیون‌ها دلار پول به جیب زد. جورج بوش پدر نیز سرنوشتی مشابه ریگان پیدا کرد.

جورج بوش پسر نیز رو به نقاشی کشیدن آورد اما کارتر مسیری متفاوت برگزید و با تاسیس بنیاد کارتر 600 میلیون دلار پول برای کارهای خیرخواهانه جمع‌‌‌آوری کرد، به‌گونه‌‌ای که در سال جدید هزینه درمان 71 میلیون نفر از بیماران سراسر دنیا را تامین کرد. با این حال برای بسیاری از آمریکایی‌ها شهرت کارتر در دهه 70 منجمد شده است. در دهه‌ای که مشکلات خطوط گازی برای آمریکا پیش آمد، ماجرای نجات دادن گروگان‌ها در ایران با شکست مواجه شد و پس از جنگ نیز تورم سختی این کشور را فرا گرفته بود. مدل موی بد او نیز هنوز در لیست منفی آمریکایی‌ها قرار دارد.