چرا سالمندان بیشتر به تعطیلات نیاز دارند؟
هنگامیکه افراد شغلی دارند، بیشتر ضرورت مسافرت و استراحت را احساس میکنند؛ اما ما عموما ضرورت این امر را برای بازنشستگان فراموش میکنیم. پدر و مادر شما در چند سال اخیر چند بار به مسافرت رفتهاند؟ پس این مساله را جدی بگیرید. توجه کنید که مسافرت برای سالمندان اهمیتی دارد که برای افراد جوان و میانسال ندارد؛ زیرا نیازهایی از آنها را تامین میکند که غیرقابلجایگزینی هستند. احساس تنهایی
یکی از معضلاتی که در بازنشستگی سلامت جسمی و روحی افراد را تهدید میکند، تنهایی است. کار باعث میشود که شما روزانه با افراد زیادی سروکار داشته باشید؛ اما وقتیکه از کار بازنشسته شدهاید، تمامروز میتواند بدون معاشرت با افراد طی شود.
یکی از معضلاتی که در بازنشستگی سلامت جسمی و روحی افراد را تهدید میکند، تنهایی است. کار باعث میشود که شما روزانه با افراد زیادی سروکار داشته باشید؛ اما وقتیکه از کار بازنشسته شدهاید، تمامروز میتواند بدون معاشرت با افراد طی شود.
هنگامیکه افراد شغلی دارند، بیشتر ضرورت مسافرت و استراحت را احساس میکنند؛ اما ما عموما ضرورت این امر را برای بازنشستگان فراموش میکنیم. پدر و مادر شما در چند سال اخیر چند بار به مسافرت رفتهاند؟ پس این مساله را جدی بگیرید. توجه کنید که مسافرت برای سالمندان اهمیتی دارد که برای افراد جوان و میانسال ندارد؛ زیرا نیازهایی از آنها را تامین میکند که غیرقابلجایگزینی هستند. احساس تنهایی
یکی از معضلاتی که در بازنشستگی سلامت جسمی و روحی افراد را تهدید میکند، تنهایی است. کار باعث میشود که شما روزانه با افراد زیادی سروکار داشته باشید؛ اما وقتیکه از کار بازنشسته شدهاید، تمامروز میتواند بدون معاشرت با افراد طی شود. محدود شدن افرادی که با آنها معاشرت میکنید، علاوه بر اختلال در قوای شناختی- عاطفی، باعث تشدید
حس تنهایی میشود؛ اما مسافرت یعنی مهیا شدن امکان برای دیدن افراد و اشخاص جدید. تجربیات تازهای که میتواند حس خود شکوفایی را در افراد تقویت کند.
زندگی روزمره
بهمرور زمان و با افزایش سن امید به زندگی، دوران بازنشستگی طولانیتری در انتظار افراد است. چنانکه کمکم افراد یکچهارم زندگی خود را در بازنشستگی طی میکنند. اینکه افراد این دوره را چگونه طی کنند تا اندازهای بستگی به شخصیت آنها دارد. اینکه این دوران را دوران آزادی و فراغت بدانند یا دوران بیهودگی و کسالت؛ اما محیط نقش بسیار زیادی در مسلط شدن یکی از این دو تلقی دارد. مسافرت رفتن برای دیدن دوستان و اقوام، باعث میشود فرد دچار کسالت و روزمرگی زندگی بازنشستگی نشود. به یاد آوردن خاطرات گذشته میتواند حس ارزشمند بودن و اهمیت داشتن را برای فرد تقویت کند که بهنوبه خود نشاطآور و آرامشبخش است.
احساس سرزنده بودن
برای انسان زندهبودن یعنی چالش داشتن و دستوپنجه نرم کردن با امور بیرونی. در هر مسافرتی ما با اموری مواجه میشویم که در شهر و خانهمان با آنها مواجه نیستیم. درباره اموری دغدغه داریم که در خانه خودمان حتی به آنها فکر هم نمیکنیم. همین جذابیت مسافرت، باعث میشود فرد قوای مختلف شناختی- ارادی خود را برای حل مشکلات به کار بیندازد. اینگونه احساس سرزنده بودن به فرد دست میدهد. خوردن غذاهای تازه و امتحان طعمهای جدید، دیدن مکانهای غریب و ناآشنا، باعث برجسته شدن جهان برای افراد میشود.
مسافرت یکی از جاهایی است که بازنشستگان میتوانند به معنی حقیقی کلمه، طعم رهایی از وظیفه و اجبار را بچشند. تاثیر این فعالیتها برای سلامت جسمی بیش از چیزی است که تصور میشود. بنابراین میتوان گفت که پدر و مادر شما به مسافرت بیش از پزشک و آزمایشگاه نیاز دارند. افرادی که در شرایط عادی فعالیت جسمی اندکی دارند، به خاطر هیجان مسافرت میتوانند ساعتها راه بروند و فعالیتهای مختلف دیگر را انجام دهند.
شخصیت و هدف
اکثر افراد خودشان را با کاری که انجام میدهند، تعریف میکنند. طبیعی است که این دوران تا چه اندازه میتواند سبب بحرانی شبیه بحران هویت در بازنشستگان شود. مسافرت میتواند راهحل موقتی برای حل این مشکل باشد. البته باز هم تاکید میکنیم که راهحلی موقت و نه دائمی.
یکی از معضلاتی که در بازنشستگی سلامت جسمی و روحی افراد را تهدید میکند، تنهایی است. کار باعث میشود که شما روزانه با افراد زیادی سروکار داشته باشید؛ اما وقتیکه از کار بازنشسته شدهاید، تمامروز میتواند بدون معاشرت با افراد طی شود. محدود شدن افرادی که با آنها معاشرت میکنید، علاوه بر اختلال در قوای شناختی- عاطفی، باعث تشدید
حس تنهایی میشود؛ اما مسافرت یعنی مهیا شدن امکان برای دیدن افراد و اشخاص جدید. تجربیات تازهای که میتواند حس خود شکوفایی را در افراد تقویت کند.
زندگی روزمره
بهمرور زمان و با افزایش سن امید به زندگی، دوران بازنشستگی طولانیتری در انتظار افراد است. چنانکه کمکم افراد یکچهارم زندگی خود را در بازنشستگی طی میکنند. اینکه افراد این دوره را چگونه طی کنند تا اندازهای بستگی به شخصیت آنها دارد. اینکه این دوران را دوران آزادی و فراغت بدانند یا دوران بیهودگی و کسالت؛ اما محیط نقش بسیار زیادی در مسلط شدن یکی از این دو تلقی دارد. مسافرت رفتن برای دیدن دوستان و اقوام، باعث میشود فرد دچار کسالت و روزمرگی زندگی بازنشستگی نشود. به یاد آوردن خاطرات گذشته میتواند حس ارزشمند بودن و اهمیت داشتن را برای فرد تقویت کند که بهنوبه خود نشاطآور و آرامشبخش است.
احساس سرزنده بودن
برای انسان زندهبودن یعنی چالش داشتن و دستوپنجه نرم کردن با امور بیرونی. در هر مسافرتی ما با اموری مواجه میشویم که در شهر و خانهمان با آنها مواجه نیستیم. درباره اموری دغدغه داریم که در خانه خودمان حتی به آنها فکر هم نمیکنیم. همین جذابیت مسافرت، باعث میشود فرد قوای مختلف شناختی- ارادی خود را برای حل مشکلات به کار بیندازد. اینگونه احساس سرزنده بودن به فرد دست میدهد. خوردن غذاهای تازه و امتحان طعمهای جدید، دیدن مکانهای غریب و ناآشنا، باعث برجسته شدن جهان برای افراد میشود.
مسافرت یکی از جاهایی است که بازنشستگان میتوانند به معنی حقیقی کلمه، طعم رهایی از وظیفه و اجبار را بچشند. تاثیر این فعالیتها برای سلامت جسمی بیش از چیزی است که تصور میشود. بنابراین میتوان گفت که پدر و مادر شما به مسافرت بیش از پزشک و آزمایشگاه نیاز دارند. افرادی که در شرایط عادی فعالیت جسمی اندکی دارند، به خاطر هیجان مسافرت میتوانند ساعتها راه بروند و فعالیتهای مختلف دیگر را انجام دهند.
شخصیت و هدف
اکثر افراد خودشان را با کاری که انجام میدهند، تعریف میکنند. طبیعی است که این دوران تا چه اندازه میتواند سبب بحرانی شبیه بحران هویت در بازنشستگان شود. مسافرت میتواند راهحل موقتی برای حل این مشکل باشد. البته باز هم تاکید میکنیم که راهحلی موقت و نه دائمی.
ارسال نظر