اضطراب زنگ خطر است
اضطراب یک بیماری روانی نیست، بلکه یک علامت از اختلالات و ناراحتیهای روانی است. اضطراب مشابه ترس است ترس به این معنا است که انسان وقتی با شیء، موجود، یا موقعیت خاصی روبهرو شود او را دچار هیجان ترس کند. اما اضطراب یعنی انسان از آینده بترسد، یعنی ترس از موقعیتهای ابهامانگیز اینکه نمیداند چه اتفاقی قرار است بیفتد و نمیداند عامل ترسش چیست، اما زمانی که از ترس معمولی صحبت میکنیم عامل آن واضح و مشخص است. مثلا یک حیوان وحشی یا ارتفاع یا حشرات یا صدای شدید و. . . یعنی عامل ترس مشخص است، اما عامل اضطراب نامشخص است و موقعیت مبهمی است که فرد از اینکه اتفاق بدی برایش رخ دهد، میترسد.
اضطراب یک بیماری روانی نیست، بلکه یک علامت از اختلالات و ناراحتیهای روانی است.
اضطراب مشابه ترس است ترس به این معنا است که انسان وقتی با شیء، موجود، یا موقعیت خاصی روبهرو شود او را دچار هیجان ترس کند. اما اضطراب یعنی انسان از آینده بترسد، یعنی ترس از موقعیتهای ابهامانگیز اینکه نمیداند چه اتفاقی قرار است بیفتد و نمیداند عامل ترسش چیست، اما زمانی که از ترس معمولی صحبت میکنیم عامل آن واضح و مشخص است. مثلا یک حیوان وحشی یا ارتفاع یا حشرات یا صدای شدید و... یعنی عامل ترس مشخص است، اما عامل اضطراب نامشخص است و موقعیت مبهمی است که فرد از اینکه اتفاق بدی برایش رخ دهد، میترسد.
این اضطراب شبیه به بیماریهای جسمی است وقتی فردی تب میکند مشخص میشود که بیمار شده است، اضطراب هم یک نشانه اختلال است افراد مختلف ناراحتیها، مشکلات و اختلالات مختلفشان را با اضطرابهای مختلفی نشان میدهند.
اضطراب یک عامل واجب برای زندگی انسان است.
یعنی اضطراب البته در میزان کم برای زندگی بشر لازم و ضروری است، اگر افراد اضطراب نداشته باشند احساس مسوولیت هم ندارند مثلا دانشجو یا دانشآموزی اگر اضطراب شب امتحان نداشته باشد شاید اصلا درس نخواند و چیزی یاد نگیرد، یا جوانی که میخواهد زندگی تشکیل دهد اگر اضطراب نداشته باشد دنبال کار و تلاش و مسوولیت و تهیه مسکن و... نخواهد رفت. پس وجود کمی اضطراب برای پیشرفت و ساخت آینده و حذر کردن از موارد خطرناک و خطرساز برای هر کسی واجب است، اما وقتی اضطراب بیش از حد شود فرد را دچار اختلالات مختلفی میکند.
غیر از اضطرابی که نشانه مشکلات مختلف افراد است یک سری اختلالات اضطرابی مشخص در طبقهبندی اختلالات روانی داریم که یکی از آنها وسواس است افرادی که دچار اختلال وسواس فکری و عملی هستند اضطرابهای شدید در رفتارها و افکارشان نشان میدهند. آدمهایی که وسواسی هستند رفتارهایی نشان میدهند که دیگران زود متوجه آن رفتارهای غیرعادی میشوند. مثل نشستن زیاد، مثل چک کردنهای بیش از حد و وسواسهای فکری مثل اشخاصی که در ذهنشان فکرهایی میآید که دلشان نمیخواهد به آنها فکر کنند و هر کاری هم میکنند نمیتوانند این افکار مزاحم را از ذهن خود خارج کنند و این وسواسهای فکری میتوانند به شکل محتوای پرخاشگرانه باشد.
بر فرض در ذهن کسی میآید که به عزیزترین فرد زندگیاش آسیب برساند یا او را زخمی کند با اینکه خودش اصلا به این موضوع علاقهای ندارد، اما ناخودآگاه این افکار ذهنش را مشغول میکند و دچار اضطراب شدید میشود یا اختلال اضطراب تعمیمیافته یا شناور در افرادی که اضطرابهای فراگیر دارند. (General lized Anxiety disorder) کسانی که دچار این اختلال هستند - که تعدادشان هم زیاد است - در مورد همه چیز دچار نگرانی هستند. اغلب مادرها دچار این اختلال میشوند و کوچکترین مسالهای میتواند آنها را دچار ترس و اضطراب کند و به اصطلاح دلواپس شوند مثلا فرزندان دیر به خانه بیایند یا مهمانی قرار شود به منزل بیاید یا اتفاقهای خیلی جزئی آنها را به هم میریزد.
این افراد سر هر مسالهای اضطرابشان بالا میرود.
یعنی عوامل مختلف و زیادی باعث اضطرابشان میشود برای همین میگوییم تعمیم یافته.
یکی دیگر از اختلالات اضطرابی (post-traumatic stress disorder) اختلال استرس پس از حادثه است.
اشخاصی که دچار این اختلال هستند مدتها بعد از یک اتفاق خیلی شدید که هر کس را ممکن است دچار تشویش و نگرانی کند، علائم اضطراب شدید را باز هم نشان میدهند، مثلا کابوسهای ترسناک میبینند. حالا این اتفاقهای خیلی وحشتناک که میتواند این اضطرابها را به وجود آورد مثلا قتل شخصی در حضور این افراد یا حتی دیدن این صحنه در فیلم یا آتشسوزی عظیم یا تجاوز باعث میشود که فرد تا سالها این اختلال را به همراه داشته باشد.
یکی دیگر از اختلالهای اضطرابی فوبیا (phobia) است. یعنی ترس شدید از مسائل مختلف مثلا بعضی افراد از آب میترسند، بعضی از ارتفاع، خون و ... میترسند.
ولی همیشه در اختلالهای روانی نیست که اضطراب دیده میشود؛ بلکه در کل زندگی افراد از صبح تا شب حتی زمانی که در خواب هستند، افراد ممکن است اضطراب را از خود نشان دهند. خیلی از رفتارهای ما ممکن است بازتاب اضطرابی باشد که از درون احساس میشود و خودمان متوجه نمیشویم.
معمولا کمتر کسی دیده میشود که کاملا سالم و عادی باشد و اضطرابهای زیادی از حد نداشته باشد، چه به خاطر عوامل مختلف چه به علت اینکه در زندگی با آن روبهرو شود. خیلی از افراد را میبینیم که برای همه چیز دچار اضطراب میشوند مانند همان اختلال فراگیر، ولی در سطح خفیفتر را در خیلی از اشخاصی که این اختلال را ندارند هم مشاهده میشود. اولا که این اضطراب میتواند تاثیرات بدی در زندگی بگذارد که یکی از آنها علائم فیزیکی است و تاثیری است که روی بدن افراد میگذارد. خیلی از افراد وقتی به خاطر بعضی بیماریها به پزشک مراجعه میکنند به آنها پاسخ داده میشود که این مشکل عصبی است و به دلیل استرس شدید است. این نشان میدهد اضطراب فرد آنقدر شدید است که باعث میشود بدن به آن واکنش نشان دهد. بیماریهایی مثل زخم معده، ریزش مو، سردرد، کمردرد و حتی سرطان و همه این بیماریها میتوانند پایه اضطراب و استرس داشته باشند.
حتی اضطراب میتواند سیستم ایمنی افراد را هم ضعیف کند و فرد برای بیماریهای مختلف آمادگی بیشتری پیدا کند. حتی برای سرماخوردگی، کسی که اضطراب زیادی دارد بیشتر از بقیه افراد مستعد بیمار شدن است.
اضطراب در مسائل دیگر زندگی نیز تاثیر دارد، مثلا فردی که اضطراب زیادی از حد دارد ممکن است سر جلسه امتحان همه چیز را فراموش کند و عملکردش در امتحان افت پیدا کند. یعنی همان اضطرابی که باعث احساس مسوولیت و دوراندیشی فرد میشود وقتی از حد بگذرد باعث میشود نتیجه عکس دهد و عملکرد عادی را هم که از قبل داشته است از دست بدهد.
برای درمان اضطراب هم درمانهای دارویی است و هم درمانهای روانشناختی.
درمانهای دارویی معمولا باید توسط روانپزشک؛ یعنی دکتر اعصاب و روان صورت گیرد.
داروها باعث میشوند عواملی که در مغز به آنها انتقالدهنده عصبی (Neurotransmitter) گفته میشود وقتی میزانش از حد معمول بالاتر رفته است را کنترل کند و کاهش دهد و با این عمل اضطراب کاهش پیدا میکند.
البته مصرف خودسرانه داروهای ضداضطراب میتواند باعث گرفتاریهای زیادی در فرد شود که یکی از آنها اعتیاد به این داروها است و این داروها را معمولا نباید بیش از چند ماه مصرف کرد مگر اینکه پزشک این طول درمان را لازم تشخیص دهد و این داروها را اصلا نباید بدون تجویز پزشک مصرف کرد.یکی دیگر از روشهای درمان اضطراب روش غیردارویی و روانشناختی است که مهمترین آنها رواندرمانی و مشاوره است. با روان درمانی ریشهبیماری را پیدا میکنند و آن مسائلی که باعث اضطراب میشود را برطرف میکنند. همین طور با روشهای دیگر روان درمانی افراد با اجرا کردن فعالیتهایی مثل (Relaxation) تنآرامی فرد با تغییرات فیزیکی که در بدنش میدهد مثل شل و سفت کردن عضلات حالت آرامش و تسلط پاراسمپاتیک به بدن را ایجاد میکند و باعث میشود که حالتهای اضطراری کم شود.
و باز هم روشهای مختلف روانشناختی دیگری برای کاهش اضطراب وجود دارد که توسط روان درمانگر و روانشناس معمولا اجرا میشود، ولی اگر افراد بتوانند فلسفهای برای زندگی پیدا کنند و پیش بگیرند که آنها را به آرامش برساند ممکن است کار دارو و درمانهای روانشناختی را انجام دهد.ما افراد عارفی را داریم که آنقدر روی خودشان خوب کار کردند که کمتر اتفاقی میتواند آنها را به هم بریزد و آنها را دچار تنش و آشوب و استرس کند چون آنها به گفته خودشان به حقیقت دست یافتهاند. ما انسانها معمولا گرفتار مسائلی هستیم که خیلی پیش پا افتاده است، ولی ذهنیت مسمومی که داریم ما را به اضطراب کشانده است و اگر که بتوانیم با معنویت خودمان آشتی کنیم (منظور از معنویت تنها مذهب نیست) جلوی اضطراب و افسردگی و اختلالات مختلفی که خودمان به وجود میآوریم را بگیریم.
حسین اسد بیگی پزشک روانشناس بالینی
۲۹۶۴۲۸۵ ۰۹۱۲
علل اختلال اضطرابی
المیرا چهرهگشا
مستعد بودن برای اختلالات اضطرابی ممکن است ارثی باشد یا به دلیل مشکلاتی که فرد در دوران کودکی داشته است، احتمال اینکه در بزرگسالی به آن مبتلا شود، بیشتر است. برای مثال عدم پیوند و علاقه بین یکی از والدین و کودک یا جدایی ناگهانی کودک از یکی از والدینش میتواند باعث دچار شدن او به اختلالات اضطرابی بیشتر شود. اختلال اضطراب عمومی ممکن است بعد از وقوع یک حادثه استرسزا در زندگی، مثل مرگ یکی از خویشاوندان نزدیک رخ دهد. با این حال در بعضی موارد هیچ علت خاصی نمیتوان برای ایجاد یک اختلال اضطرابی پیدا کرد. همچنین اغلب، اختلال وحشت و هراس نیز بدون هیچ گونه دلیل واضحی رخ میدهد.
افرادی که دچار اختلال اضطراب عمومی و اختلال وحشت و هراس (پانیک) هستند، علائم بدنی (فیزیکی) و روانی دارند. با این حال در اختلال اضطراب عمومی، علائم و مشکلات روانی دائمیتر است؛ ولی علائم بدنی بهطور متناوب ایجاد میشوند. بهدنبال یک کلمه وحشت و هراس، علائم جسمی و روحی توامان و بهطور ناگهانی و غیرقابل پیشبینی ظاهر میشوند. این علائم عبارتند از:
احساس دلشوره و دلواپسی بدون اینکه هیچ علت واضحی برای آن وجود داشته باشد.
همیشه عصبی است و قادر به آرام شدن نیست.
کم شدن تمرکر حواس.
دائماً دارای افکار نگرانکننده هستند.
خوابشان مختل شده و گاهی اوقات شبها دچار کابوس میشوند.
همچنین این افراد ممکن است علائم افسردگی مثل زود از خواب بیدار شدن و احساس ناامیدی را نیز داشته باشند.
علائم جسمی در اختلال اضطرابی که بهطور متناوب ایجاد میشوند عبارت است از:
سردرد.
شکم درد که گاهی اوقات با اسهال و استفراغ همراه است.
عرق کردن، گر گرفتگی و لرزش.
احساس اینکه چیزی در گلویشان گیر کرده است.
علائم جسمی و روحی در اختلال وحشت و هراس (پانیک) شامل موارد زیر است:
نفس زدنهای کوتاه (احساس تنگی نفس.)
عرق کردن، لرزش و تهوع.
تپش قلب (آگاه شدن از اینکه ضربان قلبشان بهطور غیرطبیعی میزند.)
سرگیجه و غش کردن.
ترس از خفگی و اینکه مرگ به آنها نزدیک است.
داشتن احساس غیرواقعی و ترس از اینکه عقلشان را از دست بدهند.بسیاری از این علائم و نشانهها را میتوان بهطور اشتباه با یک بیماری خطرناک دیگر تفسیر کرد که این موضوع میتواند بر میزان اضطراب بیفزاید. بعد از مدتی که از این بیماری میگذرد، ترس از اینکه در مکانهای عمومی دچار حمله و وحشت و هراس شوند، باعث میشود که از حضور در مکانهای عمومی مثل غذا خوردن در رستوران یا در بین جمع بودن پرهیز کنند.
ارسال نظر