فعال‌شدن حساسیت اقشار جامعه، متخصصان و مدیریت شهری، نسبت به مقوله کیفیت

سیدمحمد بهشتی شیرازی
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری

وضعیت آشفته و پریشان معماری دهه‌های اخیر ایران، بر کسی پوشیده نیست و نیازی به کالبدشکافی ندارد. اما باید دید که به چه دلیل این اتفاق رخ داده است. از زمان تدوین اولین مقررات برای ساخت و ساز و توسعه شهری در کشور، یعنی تقریباً از اوایل دهه 40، تا به امروز، نگاه به هر چیزی، از ساختمان گرفته تا شهر، به نازل‌ترین مراتب کمی آن نزول پیدا کرده‌است. امروزه سیطره کمیت بر کیفیت را نه تنها در قوانین، بلکه به‌طور عملی در زبان رایج بنگاه‌های معاملات ملکی که زبان رایج ساخت و ساز و توسعه شهری شده‌است، می‌توان به وضوح مشاهده کرد. آنجا که معیارهای کمی آن‌هم از نوع کمیت افزوده، شاکله وجودی هرم منزلت مکانی در ذهن بنگاهی‌ها شده و در کریدوری سوداگرانه به سمت افق سوداگری پیش می‌رود. دلیل این امر را باید در خلأ ادراک کیفیت و از دست‌رفتن ترازوی سنجش کیفیت در جامعه دانست.

اما جای بسی امیدواری ا‌ست که سیستم عصبی جامعه، از ابتدای دهه‌ ۷۰، به‌تدریج در حال بهبودی است و تحولی به سوی پذیرش کیفیت در متن شهرهای ما در حال جریان است. این اتفاق خوب، نه محصول فعالیت متخصصان و مدیریت شهری، بلکه محصول تحولات فرهنگی اجتماعی در بطن جامعه است و هم‌راستایی اقشار مختلف جامعه، متخصصان و مدیریت شهری در این مسیر موجب می‌شود تا سامانه زیستی شهر با طی زحمات کمتری به سرانجام برسد. در این میان مشکلی که بر سر راه نسل‌های جدید معمار و شهرساز نهفته است، نصب ترازوی جدیدی برای اندازه‌گیری کیفیت است. از آنجا که پاسخگویی به کیفیت در نهاد ایرانیان ریشه دارد، هرچند به‌طور مقطعی به آن بی‌توجه بوده‌اند. نیل به این ابزار، سخت اما دست‌یافتنی‌ است و «اکنون» نه دیرتر، زمان مناسب برای آغاز و انجام این کار است.