گفتوگو با ناصر رحیمی، نوازنده پیشکسوت فلوت:
فضای موسیقی ایران مسموم است
لیلا رضایی
نام ناصر رحیمی بهعنوان نوازنده فلوت در آلبومهای زیادی دیده میشود و در کنسرتهای زیادی هم حضور پیدا میکند.
او فعالیت حرفهایاش را با حضور درارکستررادیو آغاز کرد و تاکنون به عنوان سولیست و نوازنده فلوت با ارکسترهای متفاوتی همکاری داشته است. او در عرصه موسیقی فیلم هم تجربههای خوبی را پشتسر گذاشته و بهعنوان نوازنده تاکنون در بیش از صدفیلم سینمایی و سریال نوازندگی کرده است. او مدرس این ساز درهنرستان موسیقی دختران،هنرستان موسیقی پسران و. . . هم بوده است و بهصورت حرفهای فعالیتهایش را روی این ساز متمرکز کرده است.
نام ناصر رحیمی بهعنوان نوازنده فلوت در آلبومهای زیادی دیده میشود و در کنسرتهای زیادی هم حضور پیدا میکند.
او فعالیت حرفهایاش را با حضور درارکستررادیو آغاز کرد و تاکنون به عنوان سولیست و نوازنده فلوت با ارکسترهای متفاوتی همکاری داشته است. او در عرصه موسیقی فیلم هم تجربههای خوبی را پشتسر گذاشته و بهعنوان نوازنده تاکنون در بیش از صدفیلم سینمایی و سریال نوازندگی کرده است. او مدرس این ساز درهنرستان موسیقی دختران،هنرستان موسیقی پسران و. . . هم بوده است و بهصورت حرفهای فعالیتهایش را روی این ساز متمرکز کرده است.
لیلا رضایی
نام ناصر رحیمی بهعنوان نوازنده فلوت در آلبومهای زیادی دیده میشود و در کنسرتهای زیادی هم حضور پیدا میکند.
او فعالیت حرفهایاش را با حضور درارکستررادیو آغاز کرد و تاکنون به عنوان سولیست و نوازنده فلوت با ارکسترهای متفاوتی همکاری داشته است.او در عرصه موسیقی فیلم هم تجربههای خوبی را پشتسر گذاشته و بهعنوان نوازنده تاکنون در بیش از صدفیلم سینمایی و سریال نوازندگی کرده است. او مدرس این ساز درهنرستان موسیقی دختران،هنرستان موسیقی پسران و...هم بوده است و بهصورت حرفهای فعالیتهایش را روی این ساز متمرکز کرده است. او منتقد شرایط کنونی موسیقی کشور است و خیلی هم صریح حرفهایش را عنوان میکند. با او گفتوگوی کوتاهی انجام دادهایم که میخوانید.
بهعنوان نوازندهای که با چهرههای زیادی همکاری کردهاید آیا میتوانید دلیل حضور این تعداد خواننده در عرصه موسیقی رابگویید؟
راستش نمیدانم این همه خواننده از کجا و به یکباره سبز میشوند. این روزها تا چشم کار میکند، خواننده پاپ میبینیم، بیآنکه آنها را بشناسیم و مثلا بدانیم که چه کسی چه چیزی خوانده است و کدام آهنگ متعلق به کدام خواننده است و کدام صدا اورجینال است و کدام یکی کپی! که اغلب هم کپی هستند. یک خواننده که میآید و کارش میگیرد و مردم از وی و کارهایش استقبال میکنند، به یکباره همه از وی تقلید میکنند و مثل او میخوانند تابلکه دیده و شنیده شوند و این درحالی است که به اعتقاد من ضعیفترین کارها هم وقتی امضادارباشند، ارزشمندتر از تکرار و تقلید و دورباطل زدن است. تعدد خوانندههای کپی کار چیزی جز ضرر عاید موسیقی کشور نمیکند.
فکر نمیکنید این حضور بتواند جنبه مثبت نیز داشته باشد؟ اصلا چه تاثیری درعرصه موسیقی خواهد داشت؟
حضور اینچنین گسترده خوانندهها درعرصه موسیقی همانطور که گفتم فقط و فقط به ضررموسیقی است، چراکه کسی که پول داشته باشد، یکشبه خواننده میشود و کسی که نداشته باشد بهرغم استعداد و تواناییهایی که دارد بازهم نمیتواند موفق شود.این اصلا به صلاح جامعه موسیقی نیست. چون دراین صورت کاربلدها ناشناس میمانند و بیکار و درعوض آنها که هیچ بلد نیستند، سراز برنامهها و تیتراژهای تلویزیونی در میآورند که مخاطب میلیونی دارند.
فکر میکنید چرا چنین اتفاقاتی میافتد؟
به این دلیل که متاسفانه برای موسیقی در مملکت ما هیچ جایگاه مشخصی وجود ندارد. من میگویم باید یک هرمی درنظرگرفته شود و هرکسی سقف آرزویش را درنظربگیرد و جلو برود و آن آرزو رادنبال کند. مثلا به دوندهای گفته میشود که بادویدن ۴۰۰ متر به مقصد میرسد و برنده میشود. خب او به اندازه ۴۰۰ متر میدود و میداند به خط پایان که برسد برنده شده و به هدف و مقصدش رسیده است. ما در ایران کسی را نداریم که موسیقی را هدایت کند. خواننده پشت خواننده میآید و هیچ قید و بندی را رعایت نمیکنند و همین طوری میشود که از در و دیوار خواننده میریزد. من نوعی که سالها زحمت کشیدهام و مثلا دکترای خود را درموسیقی گرفتهام، کجای کارهستم؟ حالا هرکسی که از راه میرسد به راحتی میتواند یکشبه ره هزارساله را طی کند و کسی هم جلودارش نیست!
ولی تجربه و تاریخ و گذرزمان نشان داده کسانی که علم این کار را نداشته باشند به راحتی از صحنه محو میشوند.
خیلیها بوده و هستند که به علم موسیقی اشراف کامل دارند و الان خبری از آنهانیست. کجایند؟شما اصلا آنها را میبینید؟ چه میکنند؟ کسی چیزی از آنها نمیداند. چرا؟ چون کسی نبوده که دستشان را بگیرد و آنها را سرجای اصلیشان بگذارد و همینطور الی آخر... طرف پیش خودش میگوید میروم خواننده میشوم، تا دلم بخواهد کنسرت میدهم و کلی پول به جیب میزنم. همین کار را هم میکند. خواننده میشود، کنسرت میگذارد و پولش را میگیرد و میرود. اینطور نیست که مثل نوازنده سالها زحمت بکشد، علمش را زیادکند، سوادکارش را بالاببرد، کلی تلاش کند و دست آخر همه سودهای مادی و معنوی عاید خواننده میشود.
خب این دست از مشکلات همیشه در ایران وجود داشتهاند.
نه اینطور نیست. وضعیت موسیقی قبل از دوران دولتهای نهم و دهم بسیار مطلوبتر بود. حتی موسیقی دوران طلایی را پشتسر میگذاشت و فضای موسیقی پاپ هم بهترین دوران خود را طی میکرد. این درحالی است که امروزه اصلا اینطور نیست و موسیقی واقعا مسموم است. هرکس وارد این عرصه میشود میخواهد بخواند! من نمیدانم آخر این همه خواننده برای چیست؟ چراکه این به ضرر موسیقی و خوانندههای حرفهای است.
راه چاره چیست؟
باید یک نفر بیاید و برای موسیقی و اهالی آن بزرگی کند. کاش این عرصه از هنر نیز مانند عرصه سینما و ادبیات بزرگانی داشت که میتوانستند نجاتدهنده باشند. چرا باید فکر کنیم نجاتدهنده درگور خفته است؟ فضای موسیقی به هیچوجه فضای سالمی نیست. من بارها و بارها از آلودگی این عرصه و باندهای مافیایی گفتهام اما هیچکس حتی نپرسید چه اتفاقی افتاده است؟ هیچکس به خودش زحمت نداد جویای احوال موسیقی شود. همه به فکر منافع شخصی خود هستند و تا از قبال چیزی پول درنیاورند محال است سمت آن بروند. باید فضا از افراد ناکارآمد پاک شود. کسانی که بلدنیستند کار کنند باید از این عرصه دوری کنندو بروند به حرفه اصلی خودبپردازند. چرا باید هرکس از هرجا مانده و رانده شد، به فکرش خطور کند که سراز موسیقی و خوانندگی دربیاورد؟ چرا همینها نمیروند دنبال نوازندگی و یک ساز را انتخاب نمیکنند؟ چون این کار زحمت دارد و زمانبر است اما خوانندگی اصلا اینطور نیست! هر کس هم با کمترین ابزار این کار برای خودش دم و دستگاهی به هم زده است و اتفاقا صاحب شهرت هم شده است. وقتی موسیقی یک بزرگتر داشته باشد هیچ وقت اتفاقاتی از این دست نمیافتد. آن وقت است که دیگر خواننده نوپا برای برگزاری یک کنسرت تک سانسی طلب پول هنگفت نمیکند.
نام ناصر رحیمی بهعنوان نوازنده فلوت در آلبومهای زیادی دیده میشود و در کنسرتهای زیادی هم حضور پیدا میکند.
او فعالیت حرفهایاش را با حضور درارکستررادیو آغاز کرد و تاکنون به عنوان سولیست و نوازنده فلوت با ارکسترهای متفاوتی همکاری داشته است.او در عرصه موسیقی فیلم هم تجربههای خوبی را پشتسر گذاشته و بهعنوان نوازنده تاکنون در بیش از صدفیلم سینمایی و سریال نوازندگی کرده است. او مدرس این ساز درهنرستان موسیقی دختران،هنرستان موسیقی پسران و...هم بوده است و بهصورت حرفهای فعالیتهایش را روی این ساز متمرکز کرده است. او منتقد شرایط کنونی موسیقی کشور است و خیلی هم صریح حرفهایش را عنوان میکند. با او گفتوگوی کوتاهی انجام دادهایم که میخوانید.
بهعنوان نوازندهای که با چهرههای زیادی همکاری کردهاید آیا میتوانید دلیل حضور این تعداد خواننده در عرصه موسیقی رابگویید؟
راستش نمیدانم این همه خواننده از کجا و به یکباره سبز میشوند. این روزها تا چشم کار میکند، خواننده پاپ میبینیم، بیآنکه آنها را بشناسیم و مثلا بدانیم که چه کسی چه چیزی خوانده است و کدام آهنگ متعلق به کدام خواننده است و کدام صدا اورجینال است و کدام یکی کپی! که اغلب هم کپی هستند. یک خواننده که میآید و کارش میگیرد و مردم از وی و کارهایش استقبال میکنند، به یکباره همه از وی تقلید میکنند و مثل او میخوانند تابلکه دیده و شنیده شوند و این درحالی است که به اعتقاد من ضعیفترین کارها هم وقتی امضادارباشند، ارزشمندتر از تکرار و تقلید و دورباطل زدن است. تعدد خوانندههای کپی کار چیزی جز ضرر عاید موسیقی کشور نمیکند.
فکر نمیکنید این حضور بتواند جنبه مثبت نیز داشته باشد؟ اصلا چه تاثیری درعرصه موسیقی خواهد داشت؟
حضور اینچنین گسترده خوانندهها درعرصه موسیقی همانطور که گفتم فقط و فقط به ضررموسیقی است، چراکه کسی که پول داشته باشد، یکشبه خواننده میشود و کسی که نداشته باشد بهرغم استعداد و تواناییهایی که دارد بازهم نمیتواند موفق شود.این اصلا به صلاح جامعه موسیقی نیست. چون دراین صورت کاربلدها ناشناس میمانند و بیکار و درعوض آنها که هیچ بلد نیستند، سراز برنامهها و تیتراژهای تلویزیونی در میآورند که مخاطب میلیونی دارند.
فکر میکنید چرا چنین اتفاقاتی میافتد؟
به این دلیل که متاسفانه برای موسیقی در مملکت ما هیچ جایگاه مشخصی وجود ندارد. من میگویم باید یک هرمی درنظرگرفته شود و هرکسی سقف آرزویش را درنظربگیرد و جلو برود و آن آرزو رادنبال کند. مثلا به دوندهای گفته میشود که بادویدن ۴۰۰ متر به مقصد میرسد و برنده میشود. خب او به اندازه ۴۰۰ متر میدود و میداند به خط پایان که برسد برنده شده و به هدف و مقصدش رسیده است. ما در ایران کسی را نداریم که موسیقی را هدایت کند. خواننده پشت خواننده میآید و هیچ قید و بندی را رعایت نمیکنند و همین طوری میشود که از در و دیوار خواننده میریزد. من نوعی که سالها زحمت کشیدهام و مثلا دکترای خود را درموسیقی گرفتهام، کجای کارهستم؟ حالا هرکسی که از راه میرسد به راحتی میتواند یکشبه ره هزارساله را طی کند و کسی هم جلودارش نیست!
ولی تجربه و تاریخ و گذرزمان نشان داده کسانی که علم این کار را نداشته باشند به راحتی از صحنه محو میشوند.
خیلیها بوده و هستند که به علم موسیقی اشراف کامل دارند و الان خبری از آنهانیست. کجایند؟شما اصلا آنها را میبینید؟ چه میکنند؟ کسی چیزی از آنها نمیداند. چرا؟ چون کسی نبوده که دستشان را بگیرد و آنها را سرجای اصلیشان بگذارد و همینطور الی آخر... طرف پیش خودش میگوید میروم خواننده میشوم، تا دلم بخواهد کنسرت میدهم و کلی پول به جیب میزنم. همین کار را هم میکند. خواننده میشود، کنسرت میگذارد و پولش را میگیرد و میرود. اینطور نیست که مثل نوازنده سالها زحمت بکشد، علمش را زیادکند، سوادکارش را بالاببرد، کلی تلاش کند و دست آخر همه سودهای مادی و معنوی عاید خواننده میشود.
خب این دست از مشکلات همیشه در ایران وجود داشتهاند.
نه اینطور نیست. وضعیت موسیقی قبل از دوران دولتهای نهم و دهم بسیار مطلوبتر بود. حتی موسیقی دوران طلایی را پشتسر میگذاشت و فضای موسیقی پاپ هم بهترین دوران خود را طی میکرد. این درحالی است که امروزه اصلا اینطور نیست و موسیقی واقعا مسموم است. هرکس وارد این عرصه میشود میخواهد بخواند! من نمیدانم آخر این همه خواننده برای چیست؟ چراکه این به ضرر موسیقی و خوانندههای حرفهای است.
راه چاره چیست؟
باید یک نفر بیاید و برای موسیقی و اهالی آن بزرگی کند. کاش این عرصه از هنر نیز مانند عرصه سینما و ادبیات بزرگانی داشت که میتوانستند نجاتدهنده باشند. چرا باید فکر کنیم نجاتدهنده درگور خفته است؟ فضای موسیقی به هیچوجه فضای سالمی نیست. من بارها و بارها از آلودگی این عرصه و باندهای مافیایی گفتهام اما هیچکس حتی نپرسید چه اتفاقی افتاده است؟ هیچکس به خودش زحمت نداد جویای احوال موسیقی شود. همه به فکر منافع شخصی خود هستند و تا از قبال چیزی پول درنیاورند محال است سمت آن بروند. باید فضا از افراد ناکارآمد پاک شود. کسانی که بلدنیستند کار کنند باید از این عرصه دوری کنندو بروند به حرفه اصلی خودبپردازند. چرا باید هرکس از هرجا مانده و رانده شد، به فکرش خطور کند که سراز موسیقی و خوانندگی دربیاورد؟ چرا همینها نمیروند دنبال نوازندگی و یک ساز را انتخاب نمیکنند؟ چون این کار زحمت دارد و زمانبر است اما خوانندگی اصلا اینطور نیست! هر کس هم با کمترین ابزار این کار برای خودش دم و دستگاهی به هم زده است و اتفاقا صاحب شهرت هم شده است. وقتی موسیقی یک بزرگتر داشته باشد هیچ وقت اتفاقاتی از این دست نمیافتد. آن وقت است که دیگر خواننده نوپا برای برگزاری یک کنسرت تک سانسی طلب پول هنگفت نمیکند.
ارسال نظر