تاکاتا باز هم قربانی گرفت!
در حالی که تصور میشد مصیبتهای تاکاتا پایان یافته، فراخوانی جدید در آمریکا پای ۵ میلیون خودروی دیگر را که ممکن است کیسه هوای خطرناک همراه داشته باشند به تعمیرگاهها کشاند. تاکاتا شرکتی ژاپنی است که در سال ۱۹۳۳ تاسیس شده است و از دهه ۵۰ میلادی با ورود به عرصه خودروسازی، در حال تولید قطعات خودرو، بهویژه تجهیزات ایمنی خودرو در سراسر دنیا بوده است و این روزها با کشته شدن قربانی دهم بر اثر باز شدن کیسه هوا و فرو رفتن قطعهای فلزی در گردن راننده باز به صدر اخبار دنیای ماشین بازگشته است. با افزایش ۵ میلیون خودروی دیگر به لیست اعلام شده قبلی، تعداد خودروهای فراخوانده شده به ۲۸ میلیون خودرو رسیده است که چالش بسیار بزرگی برای این قطعه ساز ژاپنی و خودروسازان معروف و مطرحی که از محصولاتش استفاده کردهاند، ایجاد کرده است.
در حالی که تصور میشد مصیبتهای تاکاتا پایان یافته، فراخوانی جدید در آمریکا پای 5 میلیون خودروی دیگر را که ممکن است کیسه هوای خطرناک همراه داشته باشند به تعمیرگاهها کشاند. تاکاتا شرکتی ژاپنی است که در سال 1933 تاسیس شده است و از دهه 50 میلادی با ورود به عرصه خودروسازی، در حال تولید قطعات خودرو، بهویژه تجهیزات ایمنی خودرو در سراسر دنیا بوده است و این روزها با کشته شدن قربانی دهم بر اثر باز شدن کیسه هوا و فرو رفتن قطعهای فلزی در گردن راننده باز به صدر اخبار دنیای ماشین بازگشته است. با افزایش 5 میلیون خودروی دیگر به لیست اعلام شده قبلی، تعداد خودروهای فراخوانده شده به 28 میلیون خودرو رسیده است که چالش بسیار بزرگی برای این قطعه ساز ژاپنی و خودروسازان معروف و مطرحی که از محصولاتش استفاده کردهاند، ایجاد کرده است.
آخرین قربانی این کیسههای مرگ، ماه گذشته در آمریکا و در کارولینای جنوبی بر اثر تصادف با یک راس گاو و باز شدن کیسه هوا و فرو رفتن قطعهای فلزی در گردنش جان خود را از دست داد و البته این شروع ماجرا نبوده است. این مساله از سال ۲۰۰۸ با خودروی هوندا که از محصولات تاکاتا در بخش کیسههای هوا استفاده میکرده شروع شده است. خودروسازانی مانند فولکس واگن، آئودی، مرسدس بنز، مزدا، سوباروو هوندا در لیست خودروهایی هستند که باید برای بررسی کیسههای هوای آنها مراجعه کنند. در آخرین حادثه که برای یک فورد رنجر پیکاپ مدل ۲۰۰۶ اتفاق افتاده است، تمام مدلهای این خودرو که در سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۶ تولید شدهاند، فراخوانده شدند. برای سایر خودروها هنوز مدل دقیق آنها برای بررسی اعلام نشده است. شرکت تاکاتا در طول تاریخ فعالیتش، بارها به دلیل نقص در قطعات تولیدی، خودروسازان را مجبور به بازبینی و اعلام فراخوان برای بررسی مشکلات احتمالی کرده است. اولین فراخوان مربوط به کمربند ایمنی در سال ۱۹۹۵ داده شد که در آن بیش از ۸ میلیون خودرو که در طول سالهای ۱۹۸۶ تا ۱۹۹۱ تولید شده بودند و از کمربندهای ایمنی این شرکت استفاده کرده بودند فراخوانده شدند. کمربندهای استفاده شده در این سالها در هنگام استفاده خود به خود باز یا پس از بسته شدن دیگر باز نمیشدند. شرکت تاکاتا با در اختیار داشتن ۲۰ درصد از بازار فروش کیسههای هوا، بارها شاهد فراخواندن خودروها به دلیل نقص در سیستم کیسههای هوا بوده است. از سال ۲۰۱۳ تا به حال گزارشهای متعددی از جراحتهای ناشی از باز شدن کیسه هوا گزارش شده است که در این میان ۱۰ نفر بر اثر شدت جراحت جان سپردهاند که البته به نظر میرسد از سالها قبل و شاید یک دهه پیش این نقص پیش آمده باشد. به نظر میرسد قوانین سختگیرانه تری باید برای قطعهسازان مخصوصا آنهایی که در بخش ایمنی خودرو فعال هستند وضع شود، چراکه این فراخوانها رسواییهای بزرگی برای خودروسازان و صاحبان برند میتواند ایجاد کند.
اما این همه مشکل نیست، جدای از زیان اعتباری که برای شرکت سازنده قطعه و همچنین خودروساز استفادهکننده از آن قطعه ایجاد میشود، زیانهای مالی سنگینی نیز در پی خواهد داشت. اداره ایمنی بزرگراههای آمریکا که وظیفه ارائه مجوز به خودروهایی که قصد عرضه در بازار این کشور را دارند، سختگیرانه ترین استانداردها را در میان اداراتی از این دست دارد. در صورتی که مشخص شود مشکل به وجود آمده در یک خودرو به دلیل نقص قطعه بوده است، این دایره، شرکت سازنده را ملزم میکند تا برای تمام خودروهای آن مدل فراخوان بازبینی صادر کند. در این جا شرکت سازنده دو راه در پیش دارد؛ یا باید از این فرمان سرپیچی کند که نتیجه آن لغو سریع مجوزهای عرضه برای تمامی خودروهای آن برند بدون در نظر گرفتن مدل معیوب یا غیر معیوب است که نتیجه مستقیم آن از دست دادن دومین بازار بزرگ خودرو جهان خواهد بود. مسیر دوم تمکین دستور فراخوان است که نتیجه اش میشود مراجعه هزاران و گاه میلیونها دستگاه خودرو برای بازبینی و تعمیر احتمالی که هزینه زیادی روی دوش شرکتهای سازنده میگذارد. زمانی که این نقص مربوط به قسمتهای ایمنی مانند ترمز، پدال گاز یا مانند مورد شرکت تاکاتا، ایربگ باشد، ماجرا اهمیت بیشتری نیز پیدا میکند. در نقص فنی قطعات مربوط به ایمنی با وسواس بیشتری عمل میشود و تعداد قطعاتی که با شک به اینکه درست کار میکنند یا نه، معیوب تشخیص داده میشوند و باید تعویض شوند بیشتر نیز میشود. که این خود به معنی هزینه بالاتر است. تمامی آنها جدای از خسارتی است که باید به کشته شدگان و همچنین خزانه دولت از بابت جنبه عمومی سهلانگاری مهندسی پرداخت کنند.
آخرین قربانی این کیسههای مرگ، ماه گذشته در آمریکا و در کارولینای جنوبی بر اثر تصادف با یک راس گاو و باز شدن کیسه هوا و فرو رفتن قطعهای فلزی در گردنش جان خود را از دست داد و البته این شروع ماجرا نبوده است. این مساله از سال ۲۰۰۸ با خودروی هوندا که از محصولات تاکاتا در بخش کیسههای هوا استفاده میکرده شروع شده است. خودروسازانی مانند فولکس واگن، آئودی، مرسدس بنز، مزدا، سوباروو هوندا در لیست خودروهایی هستند که باید برای بررسی کیسههای هوای آنها مراجعه کنند. در آخرین حادثه که برای یک فورد رنجر پیکاپ مدل ۲۰۰۶ اتفاق افتاده است، تمام مدلهای این خودرو که در سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۶ تولید شدهاند، فراخوانده شدند. برای سایر خودروها هنوز مدل دقیق آنها برای بررسی اعلام نشده است. شرکت تاکاتا در طول تاریخ فعالیتش، بارها به دلیل نقص در قطعات تولیدی، خودروسازان را مجبور به بازبینی و اعلام فراخوان برای بررسی مشکلات احتمالی کرده است. اولین فراخوان مربوط به کمربند ایمنی در سال ۱۹۹۵ داده شد که در آن بیش از ۸ میلیون خودرو که در طول سالهای ۱۹۸۶ تا ۱۹۹۱ تولید شده بودند و از کمربندهای ایمنی این شرکت استفاده کرده بودند فراخوانده شدند. کمربندهای استفاده شده در این سالها در هنگام استفاده خود به خود باز یا پس از بسته شدن دیگر باز نمیشدند. شرکت تاکاتا با در اختیار داشتن ۲۰ درصد از بازار فروش کیسههای هوا، بارها شاهد فراخواندن خودروها به دلیل نقص در سیستم کیسههای هوا بوده است. از سال ۲۰۱۳ تا به حال گزارشهای متعددی از جراحتهای ناشی از باز شدن کیسه هوا گزارش شده است که در این میان ۱۰ نفر بر اثر شدت جراحت جان سپردهاند که البته به نظر میرسد از سالها قبل و شاید یک دهه پیش این نقص پیش آمده باشد. به نظر میرسد قوانین سختگیرانه تری باید برای قطعهسازان مخصوصا آنهایی که در بخش ایمنی خودرو فعال هستند وضع شود، چراکه این فراخوانها رسواییهای بزرگی برای خودروسازان و صاحبان برند میتواند ایجاد کند.
اما این همه مشکل نیست، جدای از زیان اعتباری که برای شرکت سازنده قطعه و همچنین خودروساز استفادهکننده از آن قطعه ایجاد میشود، زیانهای مالی سنگینی نیز در پی خواهد داشت. اداره ایمنی بزرگراههای آمریکا که وظیفه ارائه مجوز به خودروهایی که قصد عرضه در بازار این کشور را دارند، سختگیرانه ترین استانداردها را در میان اداراتی از این دست دارد. در صورتی که مشخص شود مشکل به وجود آمده در یک خودرو به دلیل نقص قطعه بوده است، این دایره، شرکت سازنده را ملزم میکند تا برای تمام خودروهای آن مدل فراخوان بازبینی صادر کند. در این جا شرکت سازنده دو راه در پیش دارد؛ یا باید از این فرمان سرپیچی کند که نتیجه آن لغو سریع مجوزهای عرضه برای تمامی خودروهای آن برند بدون در نظر گرفتن مدل معیوب یا غیر معیوب است که نتیجه مستقیم آن از دست دادن دومین بازار بزرگ خودرو جهان خواهد بود. مسیر دوم تمکین دستور فراخوان است که نتیجه اش میشود مراجعه هزاران و گاه میلیونها دستگاه خودرو برای بازبینی و تعمیر احتمالی که هزینه زیادی روی دوش شرکتهای سازنده میگذارد. زمانی که این نقص مربوط به قسمتهای ایمنی مانند ترمز، پدال گاز یا مانند مورد شرکت تاکاتا، ایربگ باشد، ماجرا اهمیت بیشتری نیز پیدا میکند. در نقص فنی قطعات مربوط به ایمنی با وسواس بیشتری عمل میشود و تعداد قطعاتی که با شک به اینکه درست کار میکنند یا نه، معیوب تشخیص داده میشوند و باید تعویض شوند بیشتر نیز میشود. که این خود به معنی هزینه بالاتر است. تمامی آنها جدای از خسارتی است که باید به کشته شدگان و همچنین خزانه دولت از بابت جنبه عمومی سهلانگاری مهندسی پرداخت کنند.
ارسال نظر