چه کسانی نگهبان آسمان کشور بودند؟
علی غفوری
عطار نیشابوری در «منطق الطیر» داستانی بس شگفت آور نقل می کند. هزاران مرغ در پی یافتن «سیمرغ» تن به سفری بی بازگشت می دهند. در این سفر هفت وادی: طلب,عشق،معرفت،استغنا،توحید،حیرت و سرانجام فنا و شهادت در انتظار آنان است . مرغان در این سفر پای می نهند و در منزل آخر این سفر دراز و مهیب از انبوه آنان تنها سی مرغ بر جای می مانند که با نگریستن در خویش در می یابند که«سیمرغ» در حقیقت در وجود خود آنان و در همان «سی مرغ» نهفته بوده است و در جذبه خداوند غرق می شوند. چون نگه کردند آن «سی مرغ» زود،بی شک این «سی مرغ» آن «سیمرغ» بود.
عطار نیشابوری در «منطق الطیر» داستانی بس شگفت آور نقل می کند. هزاران مرغ در پی یافتن «سیمرغ» تن به سفری بی بازگشت می دهند. در این سفر هفت وادی: طلب,عشق،معرفت،استغنا،توحید،حیرت و سرانجام فنا و شهادت در انتظار آنان است . مرغان در این سفر پای می نهند و در منزل آخر این سفر دراز و مهیب از انبوه آنان تنها سی مرغ بر جای می مانند که با نگریستن در خویش در می یابند که«سیمرغ» در حقیقت در وجود خود آنان و در همان «سی مرغ» نهفته بوده است و در جذبه خداوند غرق می شوند. چون نگه کردند آن «سی مرغ» زود،بی شک این «سی مرغ» آن «سیمرغ» بود.
علی غفوری
عطار نیشابوری در «منطق الطیر» داستانی بس شگفت آور نقل می کند.هزاران مرغ در پی یافتن «سیمرغ» تن به سفری بی بازگشت می دهند.در این سفر هفت وادی: طلب,عشق،معرفت،استغنا،توحید،حیرت و سرانجام فنا و شهادت در انتظار آنان است . مرغان در این سفر پای می نهند و در منزل آخر این سفر دراز و مهیب از انبوه آنان تنها سی مرغ بر جای می مانند که با نگریستن در خویش در می یابند که«سیمرغ» در حقیقت در وجود خود آنان و در همان «سی مرغ» نهفته بوده است و در جذبه خداوند غرق می شوند.چون نگه کردند آن «سی مرغ» زود،بی شک این «سی مرغ» آن «سیمرغ» بود.«دنیای اقتصاد» در آستانه روز ارتش ،پرونده «سی مرغ و سیمرغ» را به تمامی جانباختگان و سیمرغان شهید آسمان ایران که با بذل خون و جان خویش در هشت سال دفاع مقدس از این مرز و بوم دفاع کردند تقدیم می کند. روحشان شاد و راهشان جاودانه باد.
تاکنون از زوایای متعددی به جنگ تحمیلی 8 ساله عراق با ایران پرداخته شده و آثار متعددی در اینباره منتشر شده است، اما باید اذعان کرد بیشتر این آثار به نبردهای زمینی پرداخته و بهویژه بخش هوایی در این جنگ مغفول مانده است. جانفشانی نیروهای مردمی بسیج و سپاه در کنار پایداری نیروی قدرتمند زمینی ارتش عامل اصلی توقف ارتش دشمن بود، اما نباید از یاد برد که «نگهبانان آسمان ایران» دوماه قبل از آغاز جنگ تا هفتهها بعد از پایان جنگ باحداقل امکانات شرایط مناسب را برای دفاع فراهم آوردند. این نگهبانان چه کسانی بودند؟ آیا واقعا آنگونه که گفته میشود نیروی هوایی ایران مهلکترین ضربات را به ارتش و اقتصاد عراق وارد کرد؟آیا خلبانان ایرانی تکخالهای بیبدیل جنگهای هوایی نیمه دوم قرن بیستم بودند؟ آیا گذر از دیوارهای آتش و شکارهای پیدرپی جتهای عراقی با شلیکهای بسیار دور اف 14ها حقیقت دارد؟واقعیت این است که نیروی هوایی ارتش ایران که بهطور مختصر «نهاجا» خوانده میشود نقش بسیار پررنگ و مهمی در جنگ تحمیلی ایفا کرد که متاسفانه تاکنون به آن توجه کافی نشده است. شاید تخصصی بودن این مبحث، عدم توجه به تبلیغات از سوی خود این نیرو و دلایل حفاظتی از جمله عوامل این اتفاق بودند. جالب اینکه نام قهرمانان نیروی هوایی (بهجز شهدایی نظیر خلبان بابایی، خلبان دوران، خلبان یاسینی...) تا 3 دهه تقریبا محرمانه بود؛ چراکه عمدتا تا همین اواخر آنها شاغل بودند و ترجیح این بود که نامی از آنها برده نشود.حتی اسناد نیروی هوایی نیز تا چند سال قبل در طبقهبندی محرمانه و بالاتر قرار داشت و درنتیجه در دسترس محققان نبود. اکنون چند وقتی است که به همت دفتر مطالعات راهبردی نهاجا این مدارک در دسترس عموم قرار گرفته و میتوان از آنها استفاده کرد.
بزرگترین نیروی هوایی غرب آسیا چگونه متولد شد؟
پایان جنگ دوم جهانی مصادف بود با آغاز جنگ سرد بین شوروی و بلوک شرق از یکسو و آمریکا و اروپای غربی از سوی دیگر. درگیریهای لفظی و ایدئولوژیکی بین طرفین خیلی سریع منجر به جنگهای بزرگ نیابتی و مستقیم طرفین شد. جنگ دو کره، جنگ ویتنام و ۴ جنگ اعراب و اسرائیل در آسیا مشخص کرد که صحنه اصلی نبردها، این قاره کهن است.از طرف دیگر غرب آسیا یکی از جبهههای اصلی نبرد احتمالی بود؛ چراکه اتحاد شوروی میدانست غرب و ژاپن بیش از اندازه به منابع انرژی خلیج فارس متکی هستند و از طرف دیگر این منطقه ارزش سوق الجیشی و راهبردی برای جنگهای بزرگ احتمالی داشت. به همین دلیل در هزاران سال هیچ قدرتی به این مناطق بیتوجه نبوده است.این شرایط مصادف شد با تصمیم شاه وقت ایران برای توسعه نظامی و آمریکا نیز علاقهمند به نیرویی بود که جناح جنوبی ناتو را پوشش دهد؛ چراکه بین شوروی و آبهای گرم خلیج فارس تنها کشوری به نام ایران فاصله بود. سیاستگذاری اصلی نیز به سمت توسعه سریعتر قدرت هوایی پیش رفت؛ چراکه دکترین نظامی آمریکایی مبتنیبر برتری بیچون و چرای هوایی بود و پیشتر آمریکا، ژاپن و آلمان را با اتکای به همین نیرو از بین برده بود.
دهه ۴۰ شمسی مصادف شد با رشد و توسعه بسیار سریع نیروی هوایی ایران و در این سالها شرایط بهگونهای پیش رفت که بهترین جوانان کشور از نظر هوش و شجاعت جذب نیروی هوایی شدند .روایات و اسناد نشان میدهد که دانشجویان رشته خلبانی ایران اعزامی به آمریکا، به اندازهای با انگیزه و با هوش بودند که افسران و معلمان آمریکایی خود را شگفتزده میکردند. استادان آمریکایی بارها و بارها در امتحانات کتبی مجبور به دادن نمرات بالابه خلبانان ایرانی میشدند؛ درحالیکه در کلاسهای مشترک، دانشجوی آمریکایی مجبور به گذراندن مجدد دوره میشد.در آموزشهای پروازی نیز مانورهای اعجابآور خلبانان ایرانی، استاد خلبانهای آمریکایی بازگشته از جنگ ویتنام را به تحیر وا میداشت؛ بهگونهای که آنها در گزارشهای خود مهارت ایرانیان در خلبانی را بینظیر توصیف میکردند. در بخش تجهیزات نیز ایران ظرف ۱۵ سال ۴۸۰ فروند جنگنده شامل اف ۴، اف ۵ و اف ۱۴ از آمریکا خرید که این پرندهها بهترین و به روزترین هواپیماهای زمان خود بودند و بهویژه اف ۱۴ جنگندهای بود که تنها نیروی دریایی آمریکا آن را در اختیار داشت. رادار این هواپیما قادر به رهگیری اهداف از ۲۰۰ کیلومتری و قفل راداری بوده و این جنگنده رهگیر میتوانست با کمک موشک افسانهای فونیکس خود هدف را در فاصله ۱۵۰ کیلومتری منهدم کند.علاوهبر این، نیروی هوایی ایران تنها به جنگندهها اکتفا نکرده و عظیمترین ناوگان ترابری و سوخترسانی منطقه را ظرف یک دهه تهیه کرد و انصافا خلبانان ترابری ایران در مهارت دست کمی از خلبانان جنگندهها نداشتند. سی ۱۳۰ هرکولس وتانکرهای بویینگ ۷۰۷ و ۷۴۷، نیروی هوایی ایران را به نیروی بیهمتا در غرب آسیا تبدیل کردند که قادر به سوختگیری و رساندن بمبافکنها و رهگیرهای خود از شرقیترین نقطه افغانستان تا دریای مدیترانه در غرب بود. این نیرو بارها جنگندههای خود را به شرق، آفریقا و حتی اقیانوس هند میفرستاد و عملا حاکم بلامنازع آسمان منطقه بود.نیروی هوایی البته بازوی قوی دیگری نیز داشت؛ نفرات فنی.این نفرات که تعداد آنها بالغبر ۵۰ هزار نفر بود پشتیبانی قدرتمندی در زمینه الکترونیک و تعمیرات فراهم کرده بودند و به آن سمت حرکت میکردند که نیروی هوایی را از وابستگی به کشور سازنده رها کنند.
نیروی هوایی قبل از آغاز جنگ
پیروزی انقلاب اسلامی و بهدنبال آن برخی شعارها علیه ارتش به تضعیف موقت این نیرو انجامید اما هوشیاری مقامات ارشد سیاسی کشور به ویژه امام راحل(ره)، خطر انحلال ارتش را از بین برد؛ اگرچه تندرویها و شعارهای چپ گرایانه بخش بزرگی از پرسنل ارتش از جمله خلبانان را خانهنشین یا بازنشسته کرد،با این وجود، نیروی هوایی ایران هنوز یک نیروی موثر و منحصربهفرد بود که میتوانست هر مهاجمی را سرجای خود بنشاند.
عطار نیشابوری در «منطق الطیر» داستانی بس شگفت آور نقل می کند.هزاران مرغ در پی یافتن «سیمرغ» تن به سفری بی بازگشت می دهند.در این سفر هفت وادی: طلب,عشق،معرفت،استغنا،توحید،حیرت و سرانجام فنا و شهادت در انتظار آنان است . مرغان در این سفر پای می نهند و در منزل آخر این سفر دراز و مهیب از انبوه آنان تنها سی مرغ بر جای می مانند که با نگریستن در خویش در می یابند که«سیمرغ» در حقیقت در وجود خود آنان و در همان «سی مرغ» نهفته بوده است و در جذبه خداوند غرق می شوند.چون نگه کردند آن «سی مرغ» زود،بی شک این «سی مرغ» آن «سیمرغ» بود.«دنیای اقتصاد» در آستانه روز ارتش ،پرونده «سی مرغ و سیمرغ» را به تمامی جانباختگان و سیمرغان شهید آسمان ایران که با بذل خون و جان خویش در هشت سال دفاع مقدس از این مرز و بوم دفاع کردند تقدیم می کند. روحشان شاد و راهشان جاودانه باد.
تاکنون از زوایای متعددی به جنگ تحمیلی 8 ساله عراق با ایران پرداخته شده و آثار متعددی در اینباره منتشر شده است، اما باید اذعان کرد بیشتر این آثار به نبردهای زمینی پرداخته و بهویژه بخش هوایی در این جنگ مغفول مانده است. جانفشانی نیروهای مردمی بسیج و سپاه در کنار پایداری نیروی قدرتمند زمینی ارتش عامل اصلی توقف ارتش دشمن بود، اما نباید از یاد برد که «نگهبانان آسمان ایران» دوماه قبل از آغاز جنگ تا هفتهها بعد از پایان جنگ باحداقل امکانات شرایط مناسب را برای دفاع فراهم آوردند. این نگهبانان چه کسانی بودند؟ آیا واقعا آنگونه که گفته میشود نیروی هوایی ایران مهلکترین ضربات را به ارتش و اقتصاد عراق وارد کرد؟آیا خلبانان ایرانی تکخالهای بیبدیل جنگهای هوایی نیمه دوم قرن بیستم بودند؟ آیا گذر از دیوارهای آتش و شکارهای پیدرپی جتهای عراقی با شلیکهای بسیار دور اف 14ها حقیقت دارد؟واقعیت این است که نیروی هوایی ارتش ایران که بهطور مختصر «نهاجا» خوانده میشود نقش بسیار پررنگ و مهمی در جنگ تحمیلی ایفا کرد که متاسفانه تاکنون به آن توجه کافی نشده است. شاید تخصصی بودن این مبحث، عدم توجه به تبلیغات از سوی خود این نیرو و دلایل حفاظتی از جمله عوامل این اتفاق بودند. جالب اینکه نام قهرمانان نیروی هوایی (بهجز شهدایی نظیر خلبان بابایی، خلبان دوران، خلبان یاسینی...) تا 3 دهه تقریبا محرمانه بود؛ چراکه عمدتا تا همین اواخر آنها شاغل بودند و ترجیح این بود که نامی از آنها برده نشود.حتی اسناد نیروی هوایی نیز تا چند سال قبل در طبقهبندی محرمانه و بالاتر قرار داشت و درنتیجه در دسترس محققان نبود. اکنون چند وقتی است که به همت دفتر مطالعات راهبردی نهاجا این مدارک در دسترس عموم قرار گرفته و میتوان از آنها استفاده کرد.
بزرگترین نیروی هوایی غرب آسیا چگونه متولد شد؟
پایان جنگ دوم جهانی مصادف بود با آغاز جنگ سرد بین شوروی و بلوک شرق از یکسو و آمریکا و اروپای غربی از سوی دیگر. درگیریهای لفظی و ایدئولوژیکی بین طرفین خیلی سریع منجر به جنگهای بزرگ نیابتی و مستقیم طرفین شد. جنگ دو کره، جنگ ویتنام و ۴ جنگ اعراب و اسرائیل در آسیا مشخص کرد که صحنه اصلی نبردها، این قاره کهن است.از طرف دیگر غرب آسیا یکی از جبهههای اصلی نبرد احتمالی بود؛ چراکه اتحاد شوروی میدانست غرب و ژاپن بیش از اندازه به منابع انرژی خلیج فارس متکی هستند و از طرف دیگر این منطقه ارزش سوق الجیشی و راهبردی برای جنگهای بزرگ احتمالی داشت. به همین دلیل در هزاران سال هیچ قدرتی به این مناطق بیتوجه نبوده است.این شرایط مصادف شد با تصمیم شاه وقت ایران برای توسعه نظامی و آمریکا نیز علاقهمند به نیرویی بود که جناح جنوبی ناتو را پوشش دهد؛ چراکه بین شوروی و آبهای گرم خلیج فارس تنها کشوری به نام ایران فاصله بود. سیاستگذاری اصلی نیز به سمت توسعه سریعتر قدرت هوایی پیش رفت؛ چراکه دکترین نظامی آمریکایی مبتنیبر برتری بیچون و چرای هوایی بود و پیشتر آمریکا، ژاپن و آلمان را با اتکای به همین نیرو از بین برده بود.
دهه ۴۰ شمسی مصادف شد با رشد و توسعه بسیار سریع نیروی هوایی ایران و در این سالها شرایط بهگونهای پیش رفت که بهترین جوانان کشور از نظر هوش و شجاعت جذب نیروی هوایی شدند .روایات و اسناد نشان میدهد که دانشجویان رشته خلبانی ایران اعزامی به آمریکا، به اندازهای با انگیزه و با هوش بودند که افسران و معلمان آمریکایی خود را شگفتزده میکردند. استادان آمریکایی بارها و بارها در امتحانات کتبی مجبور به دادن نمرات بالابه خلبانان ایرانی میشدند؛ درحالیکه در کلاسهای مشترک، دانشجوی آمریکایی مجبور به گذراندن مجدد دوره میشد.در آموزشهای پروازی نیز مانورهای اعجابآور خلبانان ایرانی، استاد خلبانهای آمریکایی بازگشته از جنگ ویتنام را به تحیر وا میداشت؛ بهگونهای که آنها در گزارشهای خود مهارت ایرانیان در خلبانی را بینظیر توصیف میکردند. در بخش تجهیزات نیز ایران ظرف ۱۵ سال ۴۸۰ فروند جنگنده شامل اف ۴، اف ۵ و اف ۱۴ از آمریکا خرید که این پرندهها بهترین و به روزترین هواپیماهای زمان خود بودند و بهویژه اف ۱۴ جنگندهای بود که تنها نیروی دریایی آمریکا آن را در اختیار داشت. رادار این هواپیما قادر به رهگیری اهداف از ۲۰۰ کیلومتری و قفل راداری بوده و این جنگنده رهگیر میتوانست با کمک موشک افسانهای فونیکس خود هدف را در فاصله ۱۵۰ کیلومتری منهدم کند.علاوهبر این، نیروی هوایی ایران تنها به جنگندهها اکتفا نکرده و عظیمترین ناوگان ترابری و سوخترسانی منطقه را ظرف یک دهه تهیه کرد و انصافا خلبانان ترابری ایران در مهارت دست کمی از خلبانان جنگندهها نداشتند. سی ۱۳۰ هرکولس وتانکرهای بویینگ ۷۰۷ و ۷۴۷، نیروی هوایی ایران را به نیروی بیهمتا در غرب آسیا تبدیل کردند که قادر به سوختگیری و رساندن بمبافکنها و رهگیرهای خود از شرقیترین نقطه افغانستان تا دریای مدیترانه در غرب بود. این نیرو بارها جنگندههای خود را به شرق، آفریقا و حتی اقیانوس هند میفرستاد و عملا حاکم بلامنازع آسمان منطقه بود.نیروی هوایی البته بازوی قوی دیگری نیز داشت؛ نفرات فنی.این نفرات که تعداد آنها بالغبر ۵۰ هزار نفر بود پشتیبانی قدرتمندی در زمینه الکترونیک و تعمیرات فراهم کرده بودند و به آن سمت حرکت میکردند که نیروی هوایی را از وابستگی به کشور سازنده رها کنند.
نیروی هوایی قبل از آغاز جنگ
پیروزی انقلاب اسلامی و بهدنبال آن برخی شعارها علیه ارتش به تضعیف موقت این نیرو انجامید اما هوشیاری مقامات ارشد سیاسی کشور به ویژه امام راحل(ره)، خطر انحلال ارتش را از بین برد؛ اگرچه تندرویها و شعارهای چپ گرایانه بخش بزرگی از پرسنل ارتش از جمله خلبانان را خانهنشین یا بازنشسته کرد،با این وجود، نیروی هوایی ایران هنوز یک نیروی موثر و منحصربهفرد بود که میتوانست هر مهاجمی را سرجای خود بنشاند.
ارسال نظر