خانهداری و جایگاه شغلی از نظر نسل جدید زنان آمریکا
وضعیت بازار کار، میزان بیکاری و فراز و فرود اشتغال از موضوعاتی است که در سالهای اخیر به ویژه بعد از بحران اقتصادی، مورد توجه تحلیلگران قرار گرفتهاست.
وضعیت بازار کار، میزان بیکاری و فراز و فرود اشتغال از موضوعاتی است که در سالهای اخیر به ویژه بعد از بحران اقتصادی، مورد توجه تحلیلگران قرار گرفتهاست. همه ابعاد این بازار زیر ذرهبین رفته و از منظرهای مختلف اجتماعی، سیاسی و اقتصادی تحلیل میشود. یکی از بخشهای مهم این تحلیلها، نقش زنان در بازار کار در جهان است. سهم کمی و کیفی زنان از بازار کار و تاثیر این سهم در رشد و تولید اقتصاد و مقایسه آن با گذشته و پیشبینی آینده از جذابترین و پربسامدترین بخشهای این بحث است.
وضعیت بازار کار، میزان بیکاری و فراز و فرود اشتغال از موضوعاتی است که در سالهای اخیر به ویژه بعد از بحران اقتصادی، مورد توجه تحلیلگران قرار گرفتهاست. همه ابعاد این بازار زیر ذرهبین رفته و از منظرهای مختلف اجتماعی، سیاسی و اقتصادی تحلیل میشود. یکی از بخشهای مهم این تحلیلها، نقش زنان در بازار کار در جهان است. سهم کمی و کیفی زنان از بازار کار و تاثیر این سهم در رشد و تولید اقتصاد و مقایسه آن با گذشته و پیشبینی آینده از جذابترین و پربسامدترین بخشهای این بحث است.
وضعیت بازار کار، میزان بیکاری و فراز و فرود اشتغال از موضوعاتی است که در سالهای اخیر به ویژه بعد از بحران اقتصادی، مورد توجه تحلیلگران قرار گرفتهاست.
وضعیت بازار کار، میزان بیکاری و فراز و فرود اشتغال از موضوعاتی است که در سالهای اخیر به ویژه بعد از بحران اقتصادی، مورد توجه تحلیلگران قرار گرفتهاست. همه ابعاد این بازار زیر ذرهبین رفته و از منظرهای مختلف اجتماعی، سیاسی و اقتصادی تحلیل میشود. یکی از بخشهای مهم این تحلیلها، نقش زنان در بازار کار در جهان است. سهم کمی و کیفی زنان از بازار کار و تاثیر این سهم در رشد و تولید اقتصاد و مقایسه آن با گذشته و پیشبینی آینده از جذابترین و پربسامدترین بخشهای این بحث است. روزنامه نیویورکتایمز اخیرا در گزارشی از دریچهای دیگر به این بحث پرداخته و نگاه زنان به جایگاه شغلی و موقعیت خانوادگی در گذشته و حال را مقایسه کرده است. هدف ازاین گزارش با ارائه برخی نمونهها و آمارها، پاسخ به این سوال است که زنان چگونه جایگاه شغلی و فرزندداری و همسرداری را با هم هماهنگ میکنند و کدام را در اولویت قرار میدهند. یی گو یکی از زنانی است که در گزارش نیویورکتایمز به زندگی او به عنوان نمونه اشاره شدهاست.
او وقتی کالج را شروع میکرد به این فکر بود شغلی انتخاب کند که آنقدر قابل انعطاف باشد که به مسوولیتهایش در زندگی آینده در جایگاه همسر و مادر آسیب نزند. دو شغل اول او در دوران کاری اینطور نبود. کارمندی بانک نیازمند ساعات طولانی کاری بود و مشاوره هم اقتضا میکرد که زیاد به سفر برود. شغل سوم اما انعطافپذیرتر بود. او در سن 31 سالگی در یک شرکت دارویی مشغول کار شد و بلافاصله بعد از گرفتن این شغل باردار شد. «یی گو» میگوید: «تعریف توازن میان کار و زندگی تغییر کردهاست. وقتی تازه درستان تمام شده و هنوز ازدواج نکردهاید و فرزندی هم ندارید، تعادل و توازن بین کار و زندگی یعنی حداقل 80 ساعت کار در هفته.
حالا با بچه و کار خانه، تعریف تعادل تغییر کردهاست.» به نوشته نیویورکتایمز، نسل جوان زنان آمریکایی که بین 18 تا 30 سال سن دارند، تعریف متفاوتی از موفقیت شغلی پیدا کردهاند که با نسل گذشته زنان فرق دارد. اطلاعات و آمار مختلف نشان میدهد زنان جوان تحصیلکرده بیشتر از گذشته آماده تغییر اولویتهای کاری و زندگیشان هستند. این آمارها نشان میدهد درحالیکه چند نسل از اولین دوره زنانی که وارد بازار کار در جهان شدند میگذرد، هنوز موقعیت زنان در بازار کار دشوار است. حتی زنانی که جاهطلبیهای شغلی زیادی دارند بیشتر از نسل گذشته و پیشینیان در برخی مقاطع به دنبال تغییر شغلشان به خاطر وضعیت خانواده و فرزندداری هستند. از این جهت شاید بتوان این نسل را نسل برنامهریزی نامید. نسلی که برای شرایط جدید خود را تغییر میدهد و برنامهریزی جدیدی میکند. رویکرد این نسل مانند قبل همه یا هیچ نیست. این نسل میان ارتقای شغلی یا ماندن در خانه یکی را انتخاب نمیکند.
این نسل به دنبال بدهبستان است. امتیاز میدهد و امتیاز میگیرد تا خود را با شرایط جدید سازگار کند. در برخی از تحقیقها و نظرسنجیها از این نسل دلیل این تغییر رویکرد سوال شده. پاسخ آنها این بوده: مادران ما وقتی میان شغل یا خانواده یکی را انتخاب میکردند درواقع چیزی را از دست میدادند برای به دست آوردن چیزی دیگر. یا باید کار تمام وقت میداشتند یا فرزندداری میکردند. ما نمیخواهیم یکی را انتخاب کنیم. یکی از این تحقیقهایی که دانشکده اقتصادی دانشگاه هاروارد انجام داده نشان میدهد، 37 درصد از زنان جوان و 42 درصد اززنان متاهل، قصد تغییر شغلشان به خاطر زندگی و خانواده را دارند. این رقم برای زنان میان سال 28 درصد بودهاست.
همچنین این نظر سنجی نشان میدهد که زنان جوان بیشتر از زنان نسل قبل معتقدند فرزندداری و کار بیرون از خانه با هم دشوار است. نظرسنجی دیگری که از دانشجویان دختر در دانشگاه پنسیلوانیا انجام شده نشان میدهد درحالیکه 78 درصد از فارغالتحصیلان در سال 1992 گفته بودند قصد فرزندآوری دارند، این رقم اکنون به 42 درصد کاهش یافتهاست. بخش عمدهای از این زنان گفتهاند چون حمایتهای سازمانی و اداری در محل کار از مادران شاغل وجود ندارد، میدانند که با داشتن فرزند شغلشان به خطر میافتد. این نظر فقط به فارغالتحصیلان دانشگاهی محدود نمیشود. نظرسنجی فراگیرتری که موسسه مطالعات و نظرسنجی پیو انجام داده نشان میدهد 58 درصد از مادران شاغل در آمریکا هماهنگ کردن کار و زندگی را دشوار میدانند.
زنان نسل جدید مانند کمپانیهایی که برای آیندهاشان برنامهریزی میکنندو استراتژی تعریف میکنند، برای هماهنگ کردن زندگی و شغلشان استراتژی تعریف میکنند. در گذر زمان هر جا هم که این روند نیاز به تغییر استراتژی داشت، در استراتژی تغییر میدهند تا با شرایط سازگار شود. زنان نسل جدید از تجربه نسل گذشته درس گرفتهاند و مصمم هستند که خطاهای آنها را تکرار نکنند. یکی از این درسها به نوشته نیویورکتایمز این است که موفقیت فقط داشتن سمتهای بالای شغلی نیست، بلکه متوازن کردن مسوولیتها در زندگی و محل کار هم برای خودش موفقیت بزرگی است. کوانی لو 31 ساله یکی از همین زنان نسل جدید در آمریکا که از بنیانگذاران یک شرکت تغذیه است میگوید:
ما یادگرفتیم که پیشداوری نکنیم. وقتی فرزند نداریم یک جور فکر و برنامهریزی میکنیم و وقتی فرزند داریم حتما جور دیگری. از حالا نمیتوان برای شرایط متفاوت تصمیمگیری کرد. باید شرایط عوض شود آن وقت برای شرایط عوض شده تصمیم متفاوت گرفت. از سوی دیگر انتظارات نسل جدید زنان دستکم در آمریکا تغییر کردهاست. به نوشته نیویورکتایمز، در نظرسنجی دانشگاه هاروارد، 66 درصد از زنان جوان گفتهاند توقع دارند جایگاه شغلی برابر با همسرانشان داشتهباشند. این رقم برای نسل گذشته 79 درصد بودهاست. سه چهارم زنان نسل جدید گفتهاند پیشبینی میکنند در ترکیب کار و خانواده و فرزندداری، موفق شوند. این رقم برای نسل گذشته 86 درصد بودهاست. این فقط زنان نیستند که تغییر کردهاند. نگاه مردان هم در این زمینه تغییر کرده و به سمت تقسیم مسوولیتها متمایل شدهاند. در همین نظرسنجی 13 درصد از مردان جوان گفتهاند هر جا لازم باشد باید کارشان را تعطیل کنند تا به فرزندانشان برسند. این رقم برای نسل گذشته 4 درصد بودهاست. البته هنوز این رقم با شمار زنانی که حاضرند برای فرزندانشان کارشان را تعطیل کنند خیلی فاصله دارد. 37 درصد زنان گفتهاند حاضرند کارشان را تعطیل کنند تا به فرزندانشان برسند.
وضعیت بازار کار، میزان بیکاری و فراز و فرود اشتغال از موضوعاتی است که در سالهای اخیر به ویژه بعد از بحران اقتصادی، مورد توجه تحلیلگران قرار گرفتهاست. همه ابعاد این بازار زیر ذرهبین رفته و از منظرهای مختلف اجتماعی، سیاسی و اقتصادی تحلیل میشود. یکی از بخشهای مهم این تحلیلها، نقش زنان در بازار کار در جهان است. سهم کمی و کیفی زنان از بازار کار و تاثیر این سهم در رشد و تولید اقتصاد و مقایسه آن با گذشته و پیشبینی آینده از جذابترین و پربسامدترین بخشهای این بحث است. روزنامه نیویورکتایمز اخیرا در گزارشی از دریچهای دیگر به این بحث پرداخته و نگاه زنان به جایگاه شغلی و موقعیت خانوادگی در گذشته و حال را مقایسه کرده است. هدف ازاین گزارش با ارائه برخی نمونهها و آمارها، پاسخ به این سوال است که زنان چگونه جایگاه شغلی و فرزندداری و همسرداری را با هم هماهنگ میکنند و کدام را در اولویت قرار میدهند. یی گو یکی از زنانی است که در گزارش نیویورکتایمز به زندگی او به عنوان نمونه اشاره شدهاست.
او وقتی کالج را شروع میکرد به این فکر بود شغلی انتخاب کند که آنقدر قابل انعطاف باشد که به مسوولیتهایش در زندگی آینده در جایگاه همسر و مادر آسیب نزند. دو شغل اول او در دوران کاری اینطور نبود. کارمندی بانک نیازمند ساعات طولانی کاری بود و مشاوره هم اقتضا میکرد که زیاد به سفر برود. شغل سوم اما انعطافپذیرتر بود. او در سن 31 سالگی در یک شرکت دارویی مشغول کار شد و بلافاصله بعد از گرفتن این شغل باردار شد. «یی گو» میگوید: «تعریف توازن میان کار و زندگی تغییر کردهاست. وقتی تازه درستان تمام شده و هنوز ازدواج نکردهاید و فرزندی هم ندارید، تعادل و توازن بین کار و زندگی یعنی حداقل 80 ساعت کار در هفته.
حالا با بچه و کار خانه، تعریف تعادل تغییر کردهاست.» به نوشته نیویورکتایمز، نسل جوان زنان آمریکایی که بین 18 تا 30 سال سن دارند، تعریف متفاوتی از موفقیت شغلی پیدا کردهاند که با نسل گذشته زنان فرق دارد. اطلاعات و آمار مختلف نشان میدهد زنان جوان تحصیلکرده بیشتر از گذشته آماده تغییر اولویتهای کاری و زندگیشان هستند. این آمارها نشان میدهد درحالیکه چند نسل از اولین دوره زنانی که وارد بازار کار در جهان شدند میگذرد، هنوز موقعیت زنان در بازار کار دشوار است. حتی زنانی که جاهطلبیهای شغلی زیادی دارند بیشتر از نسل گذشته و پیشینیان در برخی مقاطع به دنبال تغییر شغلشان به خاطر وضعیت خانواده و فرزندداری هستند. از این جهت شاید بتوان این نسل را نسل برنامهریزی نامید. نسلی که برای شرایط جدید خود را تغییر میدهد و برنامهریزی جدیدی میکند. رویکرد این نسل مانند قبل همه یا هیچ نیست. این نسل میان ارتقای شغلی یا ماندن در خانه یکی را انتخاب نمیکند.
این نسل به دنبال بدهبستان است. امتیاز میدهد و امتیاز میگیرد تا خود را با شرایط جدید سازگار کند. در برخی از تحقیقها و نظرسنجیها از این نسل دلیل این تغییر رویکرد سوال شده. پاسخ آنها این بوده: مادران ما وقتی میان شغل یا خانواده یکی را انتخاب میکردند درواقع چیزی را از دست میدادند برای به دست آوردن چیزی دیگر. یا باید کار تمام وقت میداشتند یا فرزندداری میکردند. ما نمیخواهیم یکی را انتخاب کنیم. یکی از این تحقیقهایی که دانشکده اقتصادی دانشگاه هاروارد انجام داده نشان میدهد، 37 درصد از زنان جوان و 42 درصد اززنان متاهل، قصد تغییر شغلشان به خاطر زندگی و خانواده را دارند. این رقم برای زنان میان سال 28 درصد بودهاست.
همچنین این نظر سنجی نشان میدهد که زنان جوان بیشتر از زنان نسل قبل معتقدند فرزندداری و کار بیرون از خانه با هم دشوار است. نظرسنجی دیگری که از دانشجویان دختر در دانشگاه پنسیلوانیا انجام شده نشان میدهد درحالیکه 78 درصد از فارغالتحصیلان در سال 1992 گفته بودند قصد فرزندآوری دارند، این رقم اکنون به 42 درصد کاهش یافتهاست. بخش عمدهای از این زنان گفتهاند چون حمایتهای سازمانی و اداری در محل کار از مادران شاغل وجود ندارد، میدانند که با داشتن فرزند شغلشان به خطر میافتد. این نظر فقط به فارغالتحصیلان دانشگاهی محدود نمیشود. نظرسنجی فراگیرتری که موسسه مطالعات و نظرسنجی پیو انجام داده نشان میدهد 58 درصد از مادران شاغل در آمریکا هماهنگ کردن کار و زندگی را دشوار میدانند.
زنان نسل جدید مانند کمپانیهایی که برای آیندهاشان برنامهریزی میکنندو استراتژی تعریف میکنند، برای هماهنگ کردن زندگی و شغلشان استراتژی تعریف میکنند. در گذر زمان هر جا هم که این روند نیاز به تغییر استراتژی داشت، در استراتژی تغییر میدهند تا با شرایط سازگار شود. زنان نسل جدید از تجربه نسل گذشته درس گرفتهاند و مصمم هستند که خطاهای آنها را تکرار نکنند. یکی از این درسها به نوشته نیویورکتایمز این است که موفقیت فقط داشتن سمتهای بالای شغلی نیست، بلکه متوازن کردن مسوولیتها در زندگی و محل کار هم برای خودش موفقیت بزرگی است. کوانی لو 31 ساله یکی از همین زنان نسل جدید در آمریکا که از بنیانگذاران یک شرکت تغذیه است میگوید:
ما یادگرفتیم که پیشداوری نکنیم. وقتی فرزند نداریم یک جور فکر و برنامهریزی میکنیم و وقتی فرزند داریم حتما جور دیگری. از حالا نمیتوان برای شرایط متفاوت تصمیمگیری کرد. باید شرایط عوض شود آن وقت برای شرایط عوض شده تصمیم متفاوت گرفت. از سوی دیگر انتظارات نسل جدید زنان دستکم در آمریکا تغییر کردهاست. به نوشته نیویورکتایمز، در نظرسنجی دانشگاه هاروارد، 66 درصد از زنان جوان گفتهاند توقع دارند جایگاه شغلی برابر با همسرانشان داشتهباشند. این رقم برای نسل گذشته 79 درصد بودهاست. سه چهارم زنان نسل جدید گفتهاند پیشبینی میکنند در ترکیب کار و خانواده و فرزندداری، موفق شوند. این رقم برای نسل گذشته 86 درصد بودهاست. این فقط زنان نیستند که تغییر کردهاند. نگاه مردان هم در این زمینه تغییر کرده و به سمت تقسیم مسوولیتها متمایل شدهاند. در همین نظرسنجی 13 درصد از مردان جوان گفتهاند هر جا لازم باشد باید کارشان را تعطیل کنند تا به فرزندانشان برسند. این رقم برای نسل گذشته 4 درصد بودهاست. البته هنوز این رقم با شمار زنانی که حاضرند برای فرزندانشان کارشان را تعطیل کنند خیلی فاصله دارد. 37 درصد زنان گفتهاند حاضرند کارشان را تعطیل کنند تا به فرزندانشان برسند.
ارسال نظر