چگونه ارج در میان مردم جا باز کرد

علی‌اصغر سعیدی

جامعه‌شناس و مدیر گروه برنامه‌ریزی و رفاه اجتماعی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران

جمله «ارج نامی که می‌شناسید و به آن اطمینان دارید» همواره در گوش مردم مانده است اما چگونه مردم به این نام که کالاهای خانگی می‌ساخت اطمینان کردند و چگونه ارج توانست روزبه‌روز نامی آشنا در زندگی و خانه‌های مردم شود؟

کارخانه ارج از همان شروع، کار را اصولی آغاز کرد؛ انتخاب نام ارج توسط خلیل ارجمند، هم شکل و هم محتوا داشت، برخی نیز آن را سه حرف اول نام فامیل بنیانگذار آن می‌دانند، برخی نیز سه حرف اول سه کارکرد اصلی کارخانه ارج یعنی آهنگری، ریخته‌گری و جوشکاری. اما مقام و اعتبار واقعی ارج با محتوای مردمی کارش آغاز شد. خلیل ارجمند شاگرد ممتازی در میان اولین بورسیه‌های خارج از کشور بود که در سال ١٣٠٨ به فرانسه اعزام شد و از نخستین دانش‌آموختگان اروپا و فارغ‌التحصیل دانشکده مهندسی سانترال پاریس بود. بعد از بازگشت سال‌ها در دانشکده فنی دانشگاه تهران تدریس کرد.

او از نسل انقلاب مشروطیت بود که با دیدن پیشرفت‌های غرب در آرزوی ترقی کشور خود بودند. بعد از پایان خدمت نظام وظیفه در سال ١٣١٦ کارخانه ارج را تاسیس کرد و تا زمان مرگ ناگهانی‌اش در سال ١٣٢٣ خدمات مختلفی به مردم، وزارتخانه‌ها و سازمان‌های مختلف کرد. اولین کارهای ارج بر اساس گرفتن سفارش‌های صنعتی بود. اما در زمان جنگ جهانی دوم که قیمت لاستیک ماشین به دلیل توقف وارداتش بسیار بالا رفته بود اقدام به ساخت لاستیک در کارخانه‌اش کرد. اما مهم‌ترین و مردمی‌ترین کار مربوط بود به ساخت رختشویخانه در جنوب تهران.

در سال‌های دهه ١٣٢٠ مردم جنوب تهران از نعمت آب لوله‌کشی محروم بودند، درحالی که تمامی آب‌های شمال تهران به جنوب می‌رفت. وقتی مهندس ارجمند اولین چاه را ساخت با شادی مردم روبه‌رو شد که گویی معجزه‌ای رخ داده است. پمپ‌های برقی را در چاه‌هایی به عمق سه تا شصت متر کار می‌گذاشت تا مردم از آن استفاده کنند. محل کارخانه اش ابتدا در خیابان سی متری نظامی بود و بعد به خیابان شوش رفتند. در سال ١٣٢٣ هنگام بازدید یکی از این چاه‌ها، کابلی که او را به ته چاه برای بازدید پمپ برقی می‌برد پاره شد و بر اثر برخورد سرش با دیواره چاه جان باخت.

روایت می‌کنند که تشیع جنازه‌اش در خیابان تخت جمشید سابق که هنوز آسفالت نشده بود با شرکت ده‌ها هزار نفر برگزار شد و مهندس بازرگان نیز در مراسم ختم او از خدماتش تجلیل کرد. در واقع در همین مدت کوتاه فعالیت او کار مهندسی را مهم کرد به نحوی که در میان فامیل و جامعه آن زمان به بعد بسیاری از جوانان آرزوی مهندس شدن داشتند. او وصیت کرده بود تا از بخشی از اموالش صندوق تعاونی برای دانشجویان دانشکده فنی تاسیس کنند. این شروع مردمی کارخانه ارج بود. تا سال ١٣٣٠ این کارخانه فعالیت چشمگیری نداشت، علت اصلی نیز این بود که نه پدرش، رحیم ارجمند، صنعتگر بود و نه برادرانش به سن کار رسیده بودند. دوره دوم فعالیت‌های ارج از سال ١٣٢٧ شروع شد، در سال ١٣٣٠ مهندس اسکندر ارجمند به کارخانه پیوست و درسال ١٣٣٢ مهندس سیاوش ارجمند از آلمان بازگشت و در ارج شریک شد و دوره سوم فعالیت ارج با مدیریت او آغاز شد. او که فارغ‌التحصیل مهندسی الکترونیک فشار قوی از آلمان بود و دوره یک‌ساله کارآموزی‌اش را نیز در زیمنس طی کرده بود با استفاده از دانش برخی مهندسین دیگر از جمله مهندس سریوژا مارکاریان کارخانه ارج را در مسیر توسعه قرار داد. در دهه ١٣٣٠ تولیدات مختلفی از جمله بخاری ارج از تولیدات ماندگار بود، به‌ویژه ساخت صندلی تاشو که سبک زندگی مردم را تغییر داد و جای صندلی‌های چوبی لهستانی را گرفت. اما هنوز به معنای واقعی ارج به خط تولید انبوه وارد نشده بود و کارخانه هم سفارش می‌گرفت و هم تولیدات مختلفی می‌کرد.

ارج ؛ حاصل جهان‌دیدگی‌ها

مهندس ارجمند تعریف می‌کند که اولین محصول خانگی ارج به معنای تولید انبوه در سال ١٣٣٨ تولید شد. او در مسافرتی که به آریزونای آمریکا کرد به کالایی برخورد که به سادگی می‌توانست درجه حرارت را تا بیش از ده درجه کم کند. کولر آبی ارج بر اساس این محصول ساخته شد. ساخت انواع آن از جمله مدل پرتابل امکان استفاده تمامی گروه‌ها با درآمدهای مختلف و در مکان‌های مختلف را فراهم کرد. این تحولی در خانه‌ها و آسایش مردم بود و بیشتر ارج را مردمی کرد و رابطه طولانی مدتی را با مردم برقرار کرد، یعنی همان چیزی که نیاز داشت. با ورود کولرهای برقی در سال‌های اخیر، هنوز کولر آبی هم برای تولیدکننده به‌صرفه و تقریبا صد درصد تولید داخلی است و هم برای مصرف کننده.

کارخانه ارج با شروع نهضت صنعتی شدن شروع به تولید یخچال برقی کرد. تولید یخچال در سال ١٣٤١ کاملا تصادفی رخ داد. در مسافرتی که مهندس ارجمند به دانمارک کرد هدفش بازدید از کارخانه‌ای برای تولید ظرفشویی آشپزخانه بود و به توافق نهایی هم نزدیک شده بودند اما با بازدید از کارخانه یخچال‌سازی نظرش عوض شد و ساخت یخچال را آغاز کرد. شاید به جرات بتوان گفت بیشتر تحولات صنعتی در ایران با همین جهان دیدگی‌ها شروع شده بود. یک‌سال بعد آبگرمکن برقی ٥٠ گالنی ساخت ارج به بازار آمد. اگرچه مهندس رهنما در کارخانه پلار اصفهان قبلا آن را می‌ساخت، اما تولید آن توسط ارج به توسعه بهداشت شخصی مردم و افول خزینه و حمام‌های عمومی که عامل شیوع بسیاری از بیماری‌ها بود کمک شایانی کرد.

ارج در سال ١٣٤٣ از خیابان شوش به جاده کرج منتقل شد تا فصل جدیدی در تولیدات انبوه آن آغاز شود. در سال ١٣٤٤ قرارداد همکاری با کارخانه کلویناتور بسته شد و در حقیقت نظام فوردیسم و تیلوریسم، یعنی مدیریت علمی و صنعتی براساس زمان‌سنجی و تقسیم کار به مقیاس‌های قابل اندازه‌گیری، با هدف افزایش بهره‌وری نخستین بار در این کارخانه آغاز شد و بعد با شروع کار کامپیوتر با همکاری IBM ادامه پیدا کرد. تا سال ١٣٤٤ کارخانه ارج وسیع‌تر و سرمایه‌اش دوبرابر شد و وقتی در سال ١٣٤٥جشن سی امین سالگرد ارج را در هتل ونک می‌گرفتند آوازه‌اش از طریق فروش محصولات در نمایندگی‌ها به بیشتر خانه‌ها رفته بود، حتی در برخی کشورهای خلیج‌فارس. در همین سال‌ها شروع همکاری فنی با شرکت تاپان در افزایش بهره‌وری شرکت نقش مهمی داشت.

در سال ١٣٤٨ ارج در نمایشگاه صنعتی مسکو شرکت کرد. عالیخانی وزیر اقتصاد وقت تعریف می‌کند که وقتی یخچال ارج را به یکی از وزرای شوروی هدیه دادم چقدر خوشحال شد. انعقاد قرارداد همکاری با زانوسی شروع مرحله‌ای بود تا در سال ١٣٤٩ شروع به تولید ماشین لباسشویی کند. با استخدام کارگران بیشتری، رفاه کارگران هم مورد توجه قرار گرفت و در همین سال ساخت آپارتمان‌های کارگران شروع شد. در سال ١٣٥٠ با انتخاب منوچهر گودرزی به‌عنوان مدیر عامل، ارج به تثبیت خود در داخل رسیده بود و گرفتن سهمی در بازارهای بین‌المللی را در چشم‌انداز داشت، زیرا یک‌سال بعد قراردادی با شرکت بوزالن جهت کنترل تولید با کامپیوتر (کاتا) بست. شاید بتوان گفت در سال ٥٤ تبدیل شرکت به سهامی عام و ورود در بورس سهام تهران که اقدامی دستوری بود تا اندازه‌ای انگیزه‌ها برای پیشرفت را کاهش داد اما رقابتی که برای گرفتن سهم بیشتری از بازار عمدتا بین ارج، آزمایش، جنرال و بعدا در سال‌های اول دهه ٥٠، با ورود محصولات خارجی شروع شده بود اجازه نمی‌داد شرکت‌ها جز به پیشرفت فکر کنند.

بنابر این، ارج در شیراز زمینی خرید تا کارخانه دومش را در آنجا تاسیس کند. تا سال وقوع انقلاب ارج تعداد کارکنانش را به نزدیک سه هزار نفر افزایش داد ضمن اینکه ده‌ها هزار نفر از تعمیر و فروش محصولاتش زندگی می‌کردند. ارج در سال ١٣٥٨ مشمول قانون حفاظت از صنایع نشد اما بعدا با ناآرامی‌های کارگری که نیروهای سیاسی چپ تندرو در آن ایجاد کردند تحت مدیریت سازمان صنایع قرار گرفت و دوره افول خود را آغاز کرد. اگرچه در هفته گذشته اعلام شد ارج تعطیل شده است اما می‌توان به‌جرات گفت که شرکت‌هایی که در میان مردم چنین جایی بازکرده‌اند و از آغاز به مسوولیت اجتماعی خود واقف بوده‌اند و بخشی از زندگی مردم، خاطرات افراد و خانواده‌ها شده‌اند و جزئی از میراث صنعتی و فرهنگی این جامعه هستند، اگر به بخش خصوصی توانمندی سپرده شوند همین میراث می‌تواند به‌سرعت موجب احیای آن شود.

چگونه ارج در میان مردم جا باز کرد