پرواز را به خاطر بسپار

جمع اشراف‌زاده‌های اصیل خودرویی تکمیل شد. تجملی‌ترین برند خودرویی دنیا، درخشان‌ترین محصولش را به بازار معرفی کرد. رولزرویس، این نگین باشکوه انگلیسی، نسخه ۲۰۱۷ کبریولت «داون» را برای قشر خاصی به بازی آورده است. به طرزی عجیب، هیچ‌کس یارای رقابت با این خودرو را ندارد. شاید تنها بتوان بنتلی کانتیننتال جی‌تی‌سی را یک حریف تقریبا مناسب برایش قلمداد کرد. ولی همه می‌دانند که داون در کلاس کاری‌اش بی‌رقیب است. رولزرویس که چندی است دیگر از آن دنیای لوکس‌های طول و دراز مانند گوست و فانتوم فاصله گرفته، تمرکز اصلی‌اش را روی نسخه‌های ۲ دربی مانند رِیث و همین داون که در حقیقت نسخه روبازشده همان ریث شده، قرار داده است. در دنیایی که رویکرد اصلی حرکت به سمت خودروهای مقرون به صرفه با پیشرانه‌های کم‌حجم است، حضور ناگهانی یک اشرافی گران‌قیمت آن هم با یک موتور عظیم‌الجثه کمی عجیب به نظر می‌رسد. دیگر امر بر همه مسجل شده که رولزرویس اگر سرش هم برود، اصالتش را از دست نمی‌دهد. این خودروساز کهنه‌کار به لطف همین تعصب سنتی، مشتریان پر و پا قرصی برای خود دست و پا کرده است که حاضرند برایش دلارهای بی‌زبان را خرج کنند. داون نه‌تنها تجملی‌ترین روباز حال حاضر دنیا محسوب می‌شود بلکه یکی از قوی‌ترین نمونه‌ها در کلاس خودش نیز به حساب می‌آید.

RR از کجا آمد؟

ریشه‌های تاسیس رولزرویس به اواخر سال ۱۹۰۳ و اوایل ۱۹۰۴ بازمی‌گردد. این شرکت اولین کارخانه تولید خودروی خود را با مشارکت هنری رویس و چارلز رولز در شهر منچستر راه‌اندازی کرد. این شرکت در آغاز فعالیتش با نام رولزرویس لیمیتد ثبت شد. فردریک هنری رویس پسر یک آسیابان بود که در کارش ورشکست‌شده به حساب می‌آمد. او که کوچک‌ترین فرزند خانواده بود، بعد از ورشکستگی شرکت اجاره‌ای پدر و مرگ ناگهانی‌اش، تامین بخشی از هزینه چهار خواهر و برادر دیگر خود را به عهده گرفت. سپس در خط آهن شمال بریتانیا، شروع به کار کرد. وی در اوقات فراغتش به مطالعه دروس مهندسی برق می‌پرداخت و این مطالعه و گرایش به سوی مسائل فنی سبب شد تا با یک شرکت مهندسی برق رابطه برقرار کند. سه سال بعد در یک شرکت قطعه‌سازی به لندن بازگشت و در شرکت نور و قدرت الکتریکی استخدام شد. قبل از تاسیس شرکت مهندسی برق و الکتریکی خود، در منچستر با سرمایه اندکی که پس‌انداز کرده بود، شرکتی برای تامین برق در کارگاه‌ها تاسیس کرد. در این شرکت بود که دینام و جرثقیل‌های الکتریکی را ساخت و با سرمایه به‌دست آمده توانست کارخانه خود در منچستر را تاسیس و توجه خود را معطوف ساخت موتور اتومبیل کند. اولین اتومبیل رویس، یک چهارچرخه فرانسوی ناقص بود که جانشین یک مدل فرانسوی دیگر شده بود. طی سال‌های ۱۹۰۱ تا ۱۹۰۳ میلادی، موتورهای مدل دو سیلندر دکاویل و دودیون را ساخت. این اتومبیل یک مدل ۲ سیلندر بود که در طرح آن رویس تغییرات قابل‌توجهی به وجود آورد و پس از آن اولین اتومبیلش به نام رویس با موتور ۲ سیلندر و ۱۰ اسب بخار را در سال ۱۹۰۴ ساخت. رویس، اتومبیلی ساخت که هرچند موفقیت تجاری ویژه‌ای را نصیبش نکرد ولی بهتر از مدل‌های مشابه فرانسوی‌اش بود.

هنری با معرفی یکی از مدیران نمایشگاه‌دارش، با چارلز رولز آشنا شد. چارلز استوارت رولز پسر بارون لانگتوک بود که از فروش کالسکه‌های بدون اسب، موفقیت و پیشرفت قابل‌توجهی کسب کرده بود. چارلز رولز از دوران کودکی به تعمیر موتورهای ماشین علاقه بسیاری داشت. وی در سال ۱۹۰۲ کار خود در زمینه خودرو را با صادرات و واردات اتومبیل‌های فرانسوی آغاز کرد. چارلز اولین اتومبیلش را در ۱۸ سالگی، قبل از ورود به دانشگاه کمبریج ساخت. در پی تکمیل فرآیند طراحی و ساخت اتومبیل، وی اقدام به فروش انواع خودرو کرد. پس‌ازاینکه هنری رویس اتومبیل استثنایی خود را تولید کرد، رولز در هتل میدلند منچستر با وی ملاقات کرد. نتیجه این مذاکره امضای قراردادی بین این دو خودروساز انگلیسی بود که به اتومبیل رویس با سرمایه رولز رونق بخشید. رویس پنج نوع خودروی متفاوت را تولید کرد، یک اتومبیل با قدرت ۱۰ اسب بخار، مدل دوم با قدرت ۲۰ و یک مدل ۶ سیلندر با ۳۰ اسب بخار قدرت و اتومبیلی با همین قدرت و چهار سیلندر. اتومبیل‌های فوق در ماه دسامبر ۱۹۰۴ میلادی در نمایشگاه خودروی پاریس به نمایش درآمدند. مشارکت چارلز رولز و هنری رویس در سال ۱۹۰۶ به تاسیس شرکت خودروسازی رولزرویس انجامید. در این شرکت، رویس امور تفکیکی را بر عهده داشت و رولز مدیریت امور بانکی و تجاری را در دست داشت، همچنین سرمایه لازم برای ساخت اتومبیل چهار سیلندر بعدی را فراهم کرد. اولین اتومبیلی که با نام رولزرویس به فروش رسید، سیلورگوست نام داشت، با یک موتور ۶ سیلندر خطی که در سال ۱۹۰۶ تولید و در کمتر از یک سال، به‌عنوان بهترین اتومبیل سال جهان برگزیده شد. همکاری رولز و رویس با هم بیش از ۶ سال طول نکشید، زیرا چارلز در ۳۲ سالگی در ۱۲ ژوئیه ۱۹۱۰ میلادی در سانحه هوایی درگذشت. وی اولین بریتانیایی بود که بر اثر سقوط هواپیما، جانش را از دست می‌داد. بعد از مرگ وی، هنری رویس به‌تنهایی هدایت کارخانه را بر عهده گرفت.

داون؛ استاد بی‌سقفی

سال ۱۹۳۸ رولزرویس یکی از خارق‌العاده‌ترین محصولاتش را معرفی کرد. کوپه تجملی به اسم Wraith. خودرویی که به سرعت به انتخاب اول اشراف‌زاده‌ها و نجیب‌زاده‌های انگلیسی تبدیل شد. این خودرو زمانی روی کار آمد که بنتلی در تدارک ساخت مدل Mark V بود ولی به دلیل مسائل مالی کمی در زمان عرضه‌اش با تاخیر مواجه شد. رولزرویس با استفاده از این فرصت پیش‌آمده بازار را یک‌تنه از آن خود کرد. ریث یک لوکس ۵/ ۳ متری با خاص‌ترین امکانات زمان خودش بود. طی تنها یک سال تولید، دقیقا ۴۹۱ دستگاه از آن فروخته شد که در تاریخ کمپانی یک رکورد به حساب می‌آید. ۷۴ سال بعد شرکت دوباره به سمت ساخت یک کوپه لوکس رفت و باز هم محصولی با همان نام راهی بازار کرد. موفقیت ویرایش جدید خیره‌کننده بود. کمتر مدیر و کارخانه‌داری را می‌دیدیم که یکی از آنها را نخریده باشد؛ اما روال روبه‌جلوی رولزرویس، به‌گونه‌ای پیش رفت که آنها مجبور شدند برای ماندن در بازار، نسخه روبازی بر پایه آن تولید کنند. ایده‌ای که سرانجام سال ۲۰۱۵ لباس واقعیت پوشید و به اسم Dawn روانه بازار شد.

به روایت عدد و رقم

همان‌طور که سایه سنگین ب‌ام‌و سری ۷ روی کوپه مسقف ریث دیده می‌شد، طبیعی است که آلمان‌ها از مالکیت خود حداکثر استفاده را ببرند و نفوذ خود در ویرایش بدون سقف داون را نیز اعمال کنند؛ اما همیشه سخت‌ترین قسمت تبدیل کردن یک نمونه کوپه به یک نمونه کبریولت، مباحث مربوط به توزیع وزن، پایداری و عدم تعادل مرکز ثقل ناشی از حذف سقف سنگین آن است. بااین‌حال این غول لوکس‌سازی ادعا می‌کند که ۸۰ درصد پنل‌های اصلی بدنه یک بار دیگر از ابتدا طراحی شده‌اند. مهندسان به همین منظور مجبور شدند تا فاصله سپر جلو از شاسی را ۵۳ میلی‌متر دیگر افزایش دهند تا حداقل گرانیگاه کمی به عقب برود و با در نظر گرفتن وزن بلوک موتور به تعادل برسد. وقتی رولزرویس توانست به ساختار اولیه برای جای‌گذاری لوازم اصلی دست پیدا کند، سراغ موتور رفت. بی‌فوت وقت از بهترین گزینه موجود استفاده شد؛ پیشرانه ۶/ ۶ لیتری ۱۲ سیلندر V شکل با زاویه مرکزی ۶۰ درجه. این پوسته بلوک بزرگ می‌تواند ۵۶۳ اسب‌بخار نیرو در ۵۲۵۰ دور در دقیقه و ۷۸۰ نیوتن‌متر گشتاور در ۱۵۰۰ دور در دقیقه فراهم کند. از نظر تئوری موتور داون به ازای هر لیتر از حجم خود می‌تواند ۸۵/ ۴ اسب‌بخار نیرو و ۱۱۸/ ۳ نیوتن‌متر گشتاور تولید کند. در این قسمت می‌توان اعمال‌نظر آلمان‌ها را به‌خوبی دید؛ یعنی استفاده از سیلندرهای ۸۹ میلی‌متری که هر یک گنجایش ۵۴۹ سی‌سی سوخت را دارند. این پیشرانه توانسته به ضریب تراکم ۱۰ بر یک برسد.

کدام خودروی ۲ دربی را سراغ دارید که طول، عرض و ارتفاعش ۵۲۸۵، ۱۹۴۷ و ۱۵۰۲ میلی‌متر باشد؟ فاصله محوری ۳۱۱۲ میلی‌متری آن به‌تنهایی برابر است با طول یک کوپه آسیایی. همین ابعاد خیره‌کننده طبیعتا وزن زیادی را نیز با خود همراه داشته است. این یعنی ۲۵۶۰ کیلوگرم نباید برای داون زیاد تعجب‌برانگیز باشد. با این اوصاف می‌توانیم به این نتیجه برسیم که نسبت قدرت به وزن آن نیز چندان بد نیست. نسبتی که رقم ۲۱۹/ ۹اسب‌بخار بر تن را نشان می‌دهد. رولزرویس هیچ‌گاه ادعا نکرده است که خودروهایش در زمینه آلایندگی و مصرف سوخت، سرآمد هستند. مثلا همین کبریولت در پیمایش‌های درون شهر در هر ۱۰۰ کیلومتر عدد وحشتناک ۲۱/ ۴ لیتر را مصرف می‌کند. مصرف میانگین آن نیز زیر ۱۴ لیتر در هر ۱۰۰ کیلومتر نخواهد بود. همچنین میزان آلایندگی آن در هر کیلومتر چیزی حدود ۳۳۰ گرم است که در اتحادیه اروپا بدترین میزان به حساب می‌آید. داون با جعبه‌دنده ۸ سرعته اتوماتیکش و همچنین سیستم انتقال قدرت RWD (محور متحرک عقب) خود می‌تواند صفر تا صد را در ۴/ ۹ ثانیه بپیماید. اگرچه کمتر کسی پیدا می‌شود که بخواهد با چنین خودرویی عملیات شتاب‌گیری اولیه و ثانویه را کشف کند. این را هم بدانید بد نیست که سرعت نهایی آن نیز روی ۲۵۰ کیلومتر در ساعت محدود شده است. این یکی از عادت‌های ب‌ام‌و به شمار می‌آید.

نظر دیگران

MOTOR TREND

به دلیل اینکه رولزرویس در دنیایی که زندگی می‌کند، بی‌رقیب است و تنها بنتلی را در دوردست‌ها می‌بیند، به درستی نمی‌توان درباره موفقیت محصول جدیدش اظهار نظر کرد. ولی این را می‌توان با جسارت تمام گفت که یکی از سنتی‌ترین خودروسازان دنیا، با آرامش هرچه تمام‌تر خود را به مدرنیته آغشته کرده است. داون از نظر طراحی خود و شرکتش را یک گام به جلو رانده است. این خودرو از نظر امکانات داخلی به معنی واقعی کلمه همه‌چیز تمام است. آپشن در خودروهای رولزرویس چیزی نیست که خیلی خاص باشد. این محصول چیزهایی دارد که برای بقیه آرزو است.

CAR AND DRIVER

بعد از معرفی فانتوم دراپ‌هد و همین داون، فهمیدیم که رولزرویس تخصص اصلی‌اش در زمینه ساخت خودروهای مسقف است. ولو چهار درب یا حتی دو درب. رولزرویس‌های کانورتیبل یا کبریولت تا زمانی که سقفشان درون محفظه صندوق عقب جای گرفته است، همان وقار و ابهت استاندارد را دارند؛ اما درست وقتی که سقفشان روی خودرو قرار می‌گیرد گویی نیمی از شکوه خود را از دست می‌دهند. این پدیده را به‌شدت در مدل‌های مرسدس‌بنز و ب‌ام‌و هم می‌بینیم؛ اما معلوم نیست چرا بنتلی و کادیلاک توانسته‌اند به‌خوبی با آن کنار بیایند. جدا از اینها، ابهت داون را می‌شود در انتخاب جسورانه پیشرانه ۶/ ۶ لیتری‌اش هم فهمید.

AUTOMOBILE

تولید یک محصول جدید برای رولزرویس احتمالا از ساختن یک موتور مدرن برای هواپیما سخت‌تر است. (بخشی از شرکت رولزرویس سال‌ها است که به تولید موتور جت می‌پردازد). آنها از یک‌سو مشتریان ثروتمند و به‌شدت متعصبی دارند که هرگز با فانتزی‌های دنیای مدرن رابطه برقرار نمی‌کنند و از سوی دیگر مادری به اسم ب‌ام‌و دارند که هرگز نمی‌تواند در یک نقطه درجا بزند. به همین دلیل است که آنها روی داون از یک الگوی هوشمندانه بهره گرفته‌اند. تغییر اساسی فرم چراغ‌ها می‌توانست ذائقه مشتریان را خدشه‌دار کند ولی تغییر طرح جلوپنجره حتی باعث خوشحالی‌شان نیز می‌شد.

EVO

معلوم نیست داون یک کبریولت لوکس است یا یک رودستر فوق اسپرت؟ حتی لامبورگینی اونتادور نیز از پیشرانه‌ای با حجم ۶۵۰۰ سی‌سی استفاده می‌کند. این یعنی ۱۰۰ سی‌سی کمتر از این رولزرویس. شرکت با تعبیه این موتور، یک هدف بزرگ در سر داشته است و آن این بوده که به بقیه نشان دهد خود را هرگز درگیر احساسات زودگذر نمی‌کند. شرکت به قدری در مسیرش راسخ است که به‌تنهایی کاری کرد که دایملر برند ورشکسته می‌باخ را فقط برای رقابت با آن دوباره زنده کرد؛ اما می‌باخ که درون کالبد مرسدس‌بنز زندگی می‌کند، هنوز تا رسیدن به روزهای اوجش فاصله دارد. بنتلی هم که در ایامی دور رقیب اصلی رولزرویس بود، حالا به شدت خود را درگیر دنیای جوان‌ترها کرده است.

پرواز را به خاطر بسپار