دکه مطبوعات - ۳۱ فروردین ۹۶
The Economist
روز سرنوشت در ترکیه
نشریه اکونومیست در این شماره به سراغ یک موضوع حساس رفته است؛ رفراندوم روز یکشنبه گذشته. این مجله دست به تحلیلی از این رفراندوم زده است. اکونومیست با اشاره به شدیدترین سختگیریهای جاری در فضای سیاسی ترکیه که طی چند دهه اخیر در این کشور بیسابقه بوده، نوشته است که غرب نباید ترکیه را به حال خود رها کند. به عقیده این نشریه، اهمیت ترکیه نه فقط به لحاظ اندازه این کشور، بلکه بهخاطر نقش پیشاهنگی است که در میان قدرتهای سیاسی شکلدهنده جهان امروز ایفا میکند.
The Economist
روز سرنوشت در ترکیه
نشریه اکونومیست در این شماره به سراغ یک موضوع حساس رفته است؛ رفراندوم روز یکشنبه گذشته. این مجله دست به تحلیلی از این رفراندوم زده است. اکونومیست با اشاره به شدیدترین سختگیریهای جاری در فضای سیاسی ترکیه که طی چند دهه اخیر در این کشور بیسابقه بوده، نوشته است که غرب نباید ترکیه را به حال خود رها کند. به عقیده این نشریه، اهمیت ترکیه نه فقط به لحاظ اندازه این کشور، بلکه بهخاطر نقش پیشاهنگی است که در میان قدرتهای سیاسی شکلدهنده جهان امروز ایفا میکند. بر این اساس، قرنها ترکیه مأوای یک امپراتوری بزرگ بود. امروز این کشور بهعنوان یک حکومت پیشتاز، باید بتواند در برابر خشونتی که از سوریه جنگزده سربرآورده ایستادگی کند و این آزمونی است که مشخص میکند آیا دموکراسی میتواند با اسلام سیاسی منطبق باشد یا نه.
ترکیه باید در مسیری بین لیبرالیسم غربی و ملیگرایی خودکامهای که روسیه نمونه بارز آن است، در حرکت باشد. طی سالهای اخیر، ترکیه تحت هدایت رجب طیب اردوغان دچار پسرفت شد. این هفته اما میتواند اوضاع درست شود. روز 16 آوریل (یکشنبه) ترکها در رفراندومی شرکت میکنند تا تصمیم بگیرند آیا نظام پارلمانی را کنار میگذارند و به جای آن از یک رئیسجمهوری و نظام ریاستی که همه سکان اجرایی کشور را به دست میگیرد، بهره گیرند یا نه. احتمال رای «آری» وجود دارد اما قطعی نیست(در زمان انتشار این نشریه). البته هیچ مشکلی با حضور یک رئیسجمهوری قدرتمند وجود ندارد اما در قانون اساسی جدید ترکیه زیادهروی میشود و این کشور با یک سلطان قرن بیست و یکمی مواجه خواهد شد که پارلمان کمترین محدودیتی برایش ایجاد نخواهد کرد. رای «آری» در این رفراندوم سرنوشت ترکیه را به دیکتاتوری رئیسجمهور اردوغان محتوم خواهد کرد و رای «نه» ممکن است بتواند به ترکها این اجازه را بدهد که قدرت او را محدود کنند.
Mother Jones
ناجی ترامپ
ماهنامه مادرجونز برای شماره ماه ژوئن خود به سراغ مک گان مشاور کاخ سفید در امور قضایی رفته است. در این شماره میخوانیم ترامپ چگونه توانسته است از دست قانون فرار کند و خود را حتی در برابر آن نشان دهد. با توجه به مشکلاتی که برای تیم ترامپ بر سر مسائلی مانند روسیه پیش آمده است، ترامپ اما توانسته است از این مهلکه تاکنون جان سالم به در برد و حتی توانسته شخصی مانند جف سشنز را هم از این گرداب بیرون بکشد. در حالی که سشنز در سوگند خود گفته بود هرگز با سفیر روسیه دیدار نکرده است اما بررسیهای بیشتر نشان داد که وی پیش از اینکه وارد دولت شود با سفیر روسیه در واشنگتن دیدار داشته است. برای همین، بسیاری قصد داشتند تا جف سشنز را وارد تحقیقات خود کنند اما مک گان توانست سر سشنز را به سلامت از گیوتین بازجوییها عبور دهد.
مک گان، مشاور کاخ سفید پیش از این سابقه کار در هیچ دورهای از ریاست جمهوری در ایالات متحده را نداشته است. او حالا در این پست تبدیل به کسی شده است که بر تضادها و مشکلات سوار است و میتواند آنها را برای تیم ترامپ حل و فصل کند. مک گان در حالی تبدیل به یک ناجی شده است که پیشتر از این مرد ۴۸ ساله بهعنوان گزینه اصلی نام برده نمیشد. او دارای تجربهای کم بود و هرگز برای هیچ رئیسجمهوری نیز نقشی در این زمینه ایفا نکرده بود. مک گان در تیم ترامپ دارای نقش دوگانهای است. در حالی که ترامپ مدعی بود که قصد دارد از سیاستمداران پول بیشتری بیرون بکشد اما این مک گان بود که توانست برای کمپین انتخاباتی ترامپ بیشترین کمکهای مالی را جذب کند. دان وینر، وکیل مرکز عدلت برنان میگوید: طنز ماجرا اینجاست که ترامپ به دنبال تخلیه باتلاق بود اما مک گان به خود باتلاق فکر میکرد.
Foreign Policy
چالشهای سال ۲۰۵۰
تا به حال فکر کردهاید که جهان در سال 2050 چگونه خواهد بود؟ مجله فارن پالیسی در این شماره به این موضوع پرداخته و این سال را سال چالش اصلی برای غربیها در نظر گرفته است: نخست اینکه مسیحیهای اروپا با کاهش جمعیت روبهرو خواهند شد. دوم اینکه جمعیت غربیها سالخوردهتر خواهد شد و در نهایت اینکه با قدرت یافتن زنان، آنها به آینده جهان شکل خواهند داد. این مجله مینویسد: انتظار میرود که جهان در سال 2050 با جمعیتی 7/ 9 میلیارد نفری روبهرو شود که این جمعیت در حال حاضر به 3/ 7 میلیارد نفر میرسد. در سال 2015 آمریکای شمالی دارای جمعیت 358 میلیون نفری بود که با این رویه در سال 2050 به 433 میلیون نفر خواهد رسید. این در حالی است که جمعیت آمریکای لاتین و کاراییبیها که در سال 2015 نزدیک به 634 میلون نفر بود، بر اساس تخمینهای موجود در سال 2050 به 748 میلیون نفر خواهد رسید.
بنابر پروژههای جمعیت شناسی، نرخهای رشد جمعیت در منطقه و قارهها به شکل تند و تیزی افزایش پیدا خواهد کرد. در آفریقا جمعیت 2 برابر خواهد شد و در آسیا، آمریکای شمالی، آمریکای جنوبی و کاراییب، رشد جمعیت کمتر از 25 درصد خواهد بود. اما این انتظار میرود که جمعیت اروپا با نرخ رشد 4 درصدی روبه رو شود. این مقدار رشد در جمعیت اروپا موجب خواهد شد تا جمعیت مسیحیهای دنیا با کاهش روبهرو شود. در تحقیقات اشاره شده، آفریقا با بالاترین رشد جمعیتی روبهرو خواهد شد و اتحادیه اروپا بهعنوان پایینترین رشد جمعیتی در سال 2050 مطرح خواهد شد. در این تحقیق آمده است که در حال حاضر تعداد 1.6 بچه برای هر زن اروپایی مطرح شده است، در حالی که این رقم برای زنان آفریقایی به 7/ 4 میرسد. این در حالی است که برای هر زن اروپایی در سال 1950 این رقم 25/ 2 بوده است.
The week
پلیس جهان
مجله ویک در این هفته به تغییر گفتمان دولت دونالد ترامپ پرداخته است. در حالی که دونالد ترامپ با شعار مسائل داخلی، خود را در ایالات متحده مطرح کرد اما از زمانی که پای خود را به کاخ سفید گذاشته، عمدتا در پی چالشهای خارجی است. به نوشته این مجله، گروه ۷، هفته گذشته در ایتالیا جلسه داشت تا درخصوص اینکه چگونه روسیه را به دلیل حضور در سوریه تحت فشار قرار دهند رایزنی کنند. غربیها مدعیاند که دولت دمشق از گاز سارین در خان شیخون استفاده کرده است و در پی این حمله نیز ۸۶ نفر کشته شدهاند. دو روز پس از این ادعا، آمریکا در عملیاتی که آن را پاسخ به حمله شیمیایی دمشق خواند ۵۹ فروند موشک به سمت سوریه شلیک کرد. دونالد ترامپ که در زمان حمله پذیرای رئیسجمهوری چین بود در واکنش به این شلیک مدعی شد: بچههای زیبا هم در این حمله بیرحمانه کشته شدند و نباید هیچ کودکی رنجی اینگونه تحمل کند.
این در شرایطی است که سوریه و روسیه اعلام کردند ارتش هرگز حمله شیمیایی نداشته، بلکه با حمله به یک کارخانه در خان شیخون که در حال تولید گاز سارین بوده این تراژدی رقم خورده است. در این راستا اما گراهام هریسون نیز در دفاع از گفتههای سوریه و روسیه در گاردین نوشت: آوریل برای اسد به خوبی آغاز شد. اسد و متحدان وی در جنگ دست برتر را داشتند. آمریکا هم اعلام کرده بود که قصد تغییر رژیم در سوریه را ندارد و اسد را بهعنوان یک واقعیت سیاسی پذیرفته بود. با این تفاسیر چرا باید سوریه دست به حمله شیمیایی بزند؟ در این میان برخی دیگر نیز اقدام یکجانبه آمریکا را مورد نکوهش قرار داده و گفتهاند که واشنگتن مانند یک پلیس عمل کرده است. این در حالی است که ترامپ در باب کرهشمالی هم گفته است که امکان دارد یکجانبه عمل کند.
The Spectator
بحران حفظ ایمان
نشریه بریتانیایی اسپکتیتور در جدیدترین شماره خود به موضوع دینداری در بریتانیا پرداخته است. در این نشریه به قلم «رود درهر» میخوانیم: هانا رابرتز، یک دوست قدیمی و البته یک کاتولیک بود. او یک بار به من از داستان طولانی زندگی خود در یورکشایر گفته بود. او یک بار به من در مورد حسرت زندگیاش گفت و تاکید کرد که چقدر سخت است فردی دور از موطن خود زندگی کند. من از او پرسیدم که چرا با این همه سختی و طاقتفرسایی دوری از وطن ترجیح داده است که به همراه همسر آمریکایی خود به ایالات متحده سفر کند؟ او در پاسخ گفت: دوست دارم فرزندم این شانس را داشته باشد تا کاتولیک بزرگ شود. او تاکید میکند: من ترس این را نداشتم تا در کلیسای انگلستان گم شود، بلکه ترس این را داشتم تا اصلا مسیحیت وی از بین برود.
او و همسرش که الهیات خوانده است هماینک در فیلادلفیا چهار فرزند خود را بزرگ میکنند؛ فیلادلفیا جایی است که عمدتا افراد کاتولیک در آنجا زندگی میکنند. با وجود این حتی فیلادلفیا هم جای مناسبی برای رشد کودکان بهعنوان کاتولیک نیست. یکی از کارشناسان میگوید که جمعیت کاتولیکها در شمال شرق ایالات متحده با شدت در حال کم شدن است. مطالعات اخیر نشان میدهد که این کاهش کاتولیکها از اروپا آغاز شده و حالا به آمریکا سرایت کرده است. فروپاشی مذهبی در بریتانیا قابلتوجهترین معضل برای نسل بعدی است. بر اساس مطالعات مشخص شده است که حضور افراد در نیمکتهای کلیسا در هفته تا 10 هزار نفر کاسته شده است. در سال 1983 حدود 40 درصد خود را آنگلیکان میخواندند اما این رقم در حال حاضر به 17 درصد رسیده است. در حال حاضر آنگلیکانها در غرب به اقلیت تبدیل شدهاند. این مقاله در نهایت از مومنان قدیمی میخواهد تا در زمینه این بیایمانی پاسخگو باشند، زیرا آنها جامعه بریتانیا را به این مرحله رساندهاند.
Newsweek
جنگجوی صالح
آیا کسی میتواند ترامپ را مجبور کند پیش از آنکه ریاستجمهوری ۴ سالهاش تمام شود، استعفا دهد و راه خانه را در پیش بگیرد؟ برخی پیشتر گفته بودند برای اینکه به ایالات متحده بیش از این آسیب نرسد باید ترامپ را مجبور به استعفا کرد. اما آیا کسی یا نهادی چنین قدرتی دارد. برخی میگویند که کنگره شاید بتواند این نقش را در آینده نزدیک ایفا کند، اما مجله نیوزویک به سراغ یک نفر دیگر رفته است؛ جیمز کومی، رئیس افبیآی. این مجله مینویسد: بسیاری میگویند که جیمز کومی همچون یک اژدر توانست انتخابات را برای هیلاری کلینتون خراب کند، او اما حالا میتواند چنین بلایی را بر سر ترامپ بیاورد؛ افبیآی در تحقیقات خود مشخص کرده است که روسیه در انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده دخالت داشته است حالا نوبت مردم آمریکاست تا بدانند که جیمز کومی قهرمان و شوالیه آنهاست یا اینکه تنها یک «دَله دزدِ خود صالحبین» است.
نیوزویک در وصف کومی مینویسد: جیمز کومی بیشتر وقت خود را در خارج از واشنگتن صرف میکند. البته این بیرون بودن از واشنگتن به این دلیل نیست که وی در آنجا دوستانی ندارد، بلکه وی مدام در حال سفر به سراسر آمریکا است. او از زمانی که در سال ۲۰۱۳ به این سمت منصوب شد به سراسر آمریکا سفر کرده است و از نزدیک اوضاع را رصد میکند. بسیاری از متحدان کومی بر این باورند که او بهترین امید برای مردم آمریکا است تا حقایق را درباره روسیه بگوید. آنها امیدوارند کومی بتواند به صراحت از پشت پرده نیروهای ترامپ با روسها سخن بگوید. برخی محافل در آمریکا از او بهعنوان «جنگجوی صالح یا عادل» نام میبرند. او همانگونه که در ماه ژوئیه سال گذشته توانست با یک کنفرانس خبری آسمان انتخاباتی دموکراتها را تیره و تار کند، از این قابلیت برخوردار است تا نقش روسیه در انتخاب شدن ترامپ را برملا کند.
ارسال نظر