آغاز نیم قرن حکومت ولیعهد جدید عربستان
نویسنده: Elizabeth Dickinson
مترجم: مریم رضایی
سحر آخرین روز ماه رمضان در عربستان، ملک سلمان، در مجموعهای از احکام سلطنتی، برادرزادهاش محمد بننایف را از ولیعهدی خلع و پسرش محمد بنسلمان را بهعنوان جانشین خود منصوب کرد. محمد بنسلمان که در اوایل دهه ۳۰ زندگی بهسر میبرد، در شرایط عادی میتواند نیم قرن بر تخت پادشاهی عربستان بنشیند. این تحولات تا حد زیادی پیشبینی شده بود، اما در مورد زمان آن کسی نمیتوانست نظری داشته باشد. محمد بنسلمان کنترل بر امور دولتی را از لحظهای که به وضوح بهعنوان جانشین ولیعهد در سال ۲۰۱۵ شناخته شد، شروع کرد.
نویسنده: Elizabeth Dickinson
مترجم: مریم رضایی
سحر آخرین روز ماه رمضان در عربستان، ملک سلمان، در مجموعهای از احکام سلطنتی، برادرزادهاش محمد بننایف را از ولیعهدی خلع و پسرش محمد بنسلمان را بهعنوان جانشین خود منصوب کرد. محمد بنسلمان که در اوایل دهه 30 زندگی بهسر میبرد، در شرایط عادی میتواند نیم قرن بر تخت پادشاهی عربستان بنشیند. این تحولات تا حد زیادی پیشبینی شده بود، اما در مورد زمان آن کسی نمیتوانست نظری داشته باشد. محمد بنسلمان کنترل بر امور دولتی را از لحظهای که به وضوح بهعنوان جانشین ولیعهد در سال 2015 شناخته شد، شروع کرد. امروز، او تقریبا تمام سطوح قدرت در عربستان - چه در داخل و چه در خارج، چه بهصورت مستقیم و چه بهواسطه شبکه رو به رشدی از منصوبان جوان - را در دست دارد.
به گفته عبدالله الشماری، از دیپلماتهای اسبق عربستان، «چنین تصمیمی جای هیچ گونه تعجب ندارد. بر کسی پوشیده نبود که محمد بنسلمان قدرتمندترین شخصیت سعودی در طول یک سال گذشته بوده است.» مشاوران و طرفداران محمد بنسلمان در عربستان، ظهور او را برای تغییر نسل سالخورده پادشاهان سعودی بهسوی گروه جدیدی از تکنوکراتهای مشتاق، یک تحول لازم میدانستند. سلمان الانصاری، موسس و رئیس «کمیته امور روابطعمومی عربستان-آمریکا» میگوید: «به دنبال این احکام، عربستان سعودی اکنون نماینده بهتری برای جوانان خود دارد و بهتر میتواند به نیازهای فزاینده آنها توجه کند.» محمد بنسلمان، در زمینهچینی برای افزایش قدرتش در دو سال گذشته، انتظارات از عملکردش را افزایش داده است. در داخل، او وعده افزایش اشتغال برای جمعیت جوان رو به رشد کشور را (که با افزایش نرخ بیکاری روبهرو شده است) داده است. او بهواسطه خصوصیسازی نسبی شرکت نفت ملی آرامکوی سعودی، وعده داده که اقتصاد کشورش را از وابستگی به نفت دور کند. این وعده میتواند با حفظ مزایایی مثل تحصیلات و بهداشت و درمان رایگان که پیشتر در مورد آن صحبت کرده بود، همراه باشد.
در خارج از کشور نیز وعدههای سلمان بلندپروازی کمتری ندارد. یکی از اولین سمتهای او وزارت دفاع بود؛ پستی که در آن به چهره عمومی ائتلاف به رهبری عربستان در تجاوز به یمن تبدیل شد. حملات هوایی سعودیها بسیاری از زیرساختهای یمن را تخریب کرد و این کشور را در معرض قحطی قرار داد. همچنین محمد بنسلمان پیشگام ارتباط جدید عربستان با سران جدید کاخ سفید بوده است که این تلاش ظاهرا به موفقیت انجامیده است. دونالد ترامپ در اولین سفر خارجی خود بهعنوان رئیسجمهور آمریکا به ریاض آمد. بدون شک، محمد بنسلمان به حمایت ترامپ در دیگر مسائل منطقهای نیز امید دارد. عربستان در حال حاضر گرفتار یکی از بدترین بحرانهای سیاسی داخلی بین 6 کشور شورای همکاری خلیجفارس شده است و در همکاری با امارات، مصر و چند کشور دیگر قصد دارد روابط با قطر را محدود کند. ریاض و متحدانش، دوحه را به حمایت از تروریسم و عدم همکاریهای منطقهای متهم کردهاند. عربستان سعودی و امارات به همین منظور، راههای ارتباطی زمینی و هوایی خود را با قطر قطع کرده و وبسایتها و کانالهای تلویزیونی این کشور را مسدود و کلیه شهروندان قطری را از کشورهایشان اخراج کردهاند.
از یک جهت، اعلام محمد بنسلمان به ولیعهدی عربستان، در نتیجه این بحران بوده است. تصمیم عربستان برای قطع روابط با قطر بیانیهای روشن است مبنی بر اینکه دوحه طی دهههای آینده چه انتظاراتی میتواند از ریاض داشته باشد. محمد بنسلمان، مثل مدیر عامل تازه استخدام شدهای که برای اولین بار وارد هیات مدیرهای جنجالی میشود، گفته: «عربستان سعودی قواعد بازی را تعیین میکند و نقض این قوانین را تحمل نخواهد کرد.» در داخل نیز تغییرات و عزل و نصبهایی که صورت گرفته، به تصمیم برای انتخاب ولیعهد جدید برمیگردد. در ماه آوریل، محمد بنسلمان هدایت تغییر ساختار دادگاه سلطنتی را که چیزی شبیه کابینه ریاست جمهوری است، بر عهده داشت تا یک «مرکز امنیت ملی» تحت نظارت خودش ایجاد کند. این اقدام، تعجب همه را مبنی بر اینکه دیگر قدرتی برای محمد بننایف، ولیعهد و وزیر کشور وقت، باقی نمانده، برانگیخت.
جایگاه محمد بننایف پیش از این هم در احکام سلطنتی تضعیف شده بود و سمت دادستانی کشور (چیزی مثل دفتر دادستانی کل) از او گرفته شده بود. با نگاهی به گذشته، روشن است که تضعیف جایگاه تدریجی بننایف، خبر از یک تحول عظیم زودهنگام در دستگاه سلطنتی عربستان میداد. این تحول بهصورت خودکار اتفاق نیفتاد. محمد بننایف، از سران دارای احترام در خانواده سلطنتی عربستان است و یکی از دلایلی که باعث میشد برخی تحلیلگران احتمال برکناری او و جانشینی بنسلمان را کم بدانند، همین موضوع بود. اما پادشاه عربستان بهجای اینکه از همان ابتدا پسرش را جانشین خود اعلام کند، دو سال زمان گذاشت تا او را به تدریج معرفی کرده و جایگاهش را مستحکم سازد.
متحدان غربی عربستان نیز محمد بننایف را بعد از روی کار آمدن ملک سلمان در سال 2015 بهعنوان ولیعهد قبول داشتند و او را مهمترین مخالف گروههای تندرویی همچون القاعده میدانستند (نایف از یک حادثه سوء قصد گروه القاعده در سال 2009 جان سالم به در برده بود). سلطان السعید القحطانی، سردبیر وبسایت ریاض پست در مورد نایف میگوید: «او تا مدتها برای آنچه در مورد امنیت کشور انجام داد، در یادها میماند. او در طول دو سال گذشته کاملا با محمد بنسلمان هماهنگ بود.» محمد بننایف با ولیعهد جدید بیعت کرده است، اما کلمات مختصری که در این دیدار رد و بدل شد، به بهترین شکل نشان میدهد پشت صحنه چه میگذرد. نسل آن دسته از سران کشورهای خلیجفارس که برای آیینها و تشریفات و سن و سال تفاوت قائل بودند، به پایان رسیده است. نسل جدید این مفاهیم را در ازای به دست آوردن یک جاهطلبی ناب، کنار میگذارد.
منبع: Foreign Policy
ارسال نظر