تنوع حیات در کره خاکی و خطرات انسان برای آن
برای بدبین بودن خیلی دیر است (بخش پایانی)
آناهیتا جمشیدنژاد
Anahita. jamshidnezhad@gmail. com
زندگی، این معجزه خداوند در جهان حدود چهار میلیارد سال قبل به وجود آمد. ما انسانها دویست هزار سال پیش به وجود آمدیم. با این حال توانستهایم تعادل طبیعت را به هم بزنیم؛ تعادلی که برای حیات زمین بسیار ضروری است. میخواهیم این داستان عجیب را که مربوط به ماست برایتان شرح دهیم. آنگاه تصمیم بگیرید که چه کنید.
نیمی از مردم دنیا فقیر هستند. در حالی که بر روی منابع مورد مصرف کشورهای غنی زندگی میکنند.
آناهیتا جمشیدنژاد
Anahita.jamshidnezhad@gmail.com
زندگی، این معجزه خداوند در جهان حدود چهار میلیارد سال قبل به وجود آمد. ما انسانها دویست هزار سال پیش به وجود آمدیم. با این حال توانستهایم تعادل طبیعت را به هم بزنیم؛ تعادلی که برای حیات زمین بسیار ضروری است. میخواهیم این داستان عجیب را که مربوط به ماست برایتان شرح دهیم. آنگاه تصمیم بگیرید که چه کنید.
نیمی از مردم دنیا فقیر هستند. در حالی که بر روی منابع مورد مصرف کشورهای غنی زندگی میکنند. حتی توسعه هم نتوانسته این مشکل را برطرف کند. ظرف ۵۰ سال فاصله بین فقیر و ثروتمند هر روز بیشتر از پیش شده است. امروزه نیمی از ثروت جهان در دست ۲ درصد از جمعیت جهان است. هر هفته بیش از یک میلیون نفر بر جمعیت شهرهای دنیا افزوده میشود. از هر ۶ نفر اکنون یک نفر بر درمنطقه پر جمعیت فاقد بهداشت زندگی میکند. در این مکان دسترسی به نیازهای روزمره مثل آب، بهداشت و برق وجود ندارد. گرسنگی بار دیگر رو به افزایش است و نزدیک به یک میلیارد انسان با آن درگیر هستند. در سراسر کره زمین فقیرترین مردم در تقلا و دست و پا زدن برای زنده ماندن هستند. ما به کاویدن ذخایری ادامه میدهیم که نمیتوانیم بدون آنها زندگی کنیم. حتی در جاهایی که قبلا دست نخورده بودند و بهرهبرداری از آنها کار بسیار مشکلی است. حملونقل، صنعت، جنگلزدایی و کشاورزی فعالیتهایی هستند که مقادیر عظیمی از دیاکسیدکربن را آزاد میکنند. بیآنکه بفهمیم مولکول به مولکول این کربن میتواند شرایط جوی را تغییر دهد. یخهای قطبی که تحت تاثیر گرم شدن زمین قرار گرفتهاند، قابل مشاهدهاند. این امر بسیار سریع اتفاق میافتد. یخهای قطب شمال که آسیا، اروپا و آمریکا را به هم متصل میکنند، در حال ذوب شدن و از هم باز شدن است. تحتتاثیر گرم شدن زمین این پوشش یخی ۴۰ درصد از ضخامت خود را طی ۴۰ سال از دست داده است. سطح ظاهری آن در تابستان سال به سال نازکتر شده و احتمالا تا سال ۲۰۳۰ کاملا ناپدید میشود. اشعههای خورشیدی که قبلا از طریق صفحههای یخی بازتاب میشدند، به عمق آبهای تاریک رسوخ میکنند و دمای آنها را بالا میبرند و به این ترتیب گرمای زمین تشدید میشود. تراکم دیاکسیدکربن در هیچ دورهای اینقدر زیاد نبوده است و بشریت، هرگز در جوی اینچنین زندگی نکرده است.
تا سال ۲۰۵۰، یک چهارم گونههای زمین میتوانند با خطر انقراض روبهرو باشند. سیستم فعالیتهای ما به یک نقطه محدود نمیشود. هرجا که باشیم عواقب فعالیتهای ما دامنگیر همه دنیا میشود. هر سال، پیشبینی دانشمندان بیشتر هشداردهنده میشود. هفتاد درصد از جمعیت دنیا در مناطق ساحلی زندگی میکنند. یازده تا پانزده درصد شهرهای بزرگ دنیا روی نوار ساحلی یا کنار رودخانه قرار دارند با افزایش سطح دریاها نمک وارد آب شیرین شده و ساکنان منطقه را با کمبود آب آشامیدنی مواجه میکند. در این شرایط مهاجرت پدیدهای اجتنابناپذیر است. بیثباتی وضعیت زندگی مردم را تهدید میکند. در آفریقا هشتاد درصد از یخ قله کوه کلیمانجارو ناپدید شده است. در تابستان دیگر رودخانهها جریان ندارند و کمبود آب برروی زندگی مردم بومی منطقه تاثیر گذاشته است. حتی در بلندترین قلل جهان در قلب هیمالیا برفها و یخچالهای دائمی درحال ذوب شدن هستند. این یخچالهای طبیعی نقش بسیار مهمی را در چرخه آب ایفا میکنند. آنها آب را به شکل یخ در زمستانها ذخیره کرده و در تابستان با آب شدن برفها آن را آزاد میکنند. ما در حال برهم زدن تعادل آب و هوایی هستیم که بیش از ۱۲ هزار سال به ما امکان رشد و پیشرفت داده است. آتشسوزیهای سهمگین بیش از پیش دامنگیر شهرهای بزرگ میشود. این آتشسوزیها به گرمایش زمین دامن میزنند با سوختن درختان، دیاکسیدکربن آزاد میشود و سیستمی که آب و هوای ما را کنترل میکند، به سرعت در حال نابودی است؛ چرا که عناصری که این سیستم به آن وابسته است نابود شدهاند. در گام اول باید به طبیعت بهعنوان مجموعهای هماهنگ نگریست که هرگونه آسیبی به آن، روزی به خود ما نیز بازمیگردد. ما زمین را آنطور که دوست داریم، شکل دادهایم و زمان بسیار کمی برای تغییر این وضعیت داریم. قرن ما، چگونه میتواند بار زحمات ۹ میلیارد انسان را تحمل کند؟
بیست درصد جمعیت جهان مصرفکننده ۸۰ درصد منابع آن هستند. جهان ۱۲ برابر بیشتر از آنکه برای کمک به کشورهای درحالتوسعه هزینه میدهد، برای مخارج نظامی هزینه میکند. هر روز ۵۰۰۰ نفر بهعلت مصرف آب آلوده میمیرند. یک میلیارد نفر به آب سالم دسترسی ندارند. حدود یک میلیارد انسان در گرسنگی بهسر میبرند. بیش از ۵۰ درصد غلات جهان برای غذای حیوانات یا سوختهای طبیعی مصرف میشوند. چهل درصد از زمینهای زراعی آسیبهای طولانیمدت دیدهاند. هر ساله ۱۳ میلیون هکتار از جنگلها ناپدید میشوند. از هر ۴ پستاندار، از هر ۸ پرنده و از هر ۳ دوزیست یکی از هر کدام در خطر انقراض قرار دارند. موجودات زنده هزار برابر سریعتر از روند طبیعی در حال نابودی هستند. سه چهارم مناطق ماهیگیری کاملا خالی شده و یا در خطر انقراض هستند. متوسط دما در ۱۵ سال گذشته، بالاترین عددی است که تاکنون ثبت شده است. در ۴۰ سال گذشته، کلاهک یخی قطب چهل درصد از ضخامت خود را از دست داده است. بهعلت تغییرات آب و هوایی، تا سال ۲۰۵۰ حداقل دویست میلیون مهاجر خواهیم داشت. بهای کارهایمان بسیار سنگین است وکسانی آنرا پرداخت میکنند که اغلب خود در آن نقشی نداشتهاند. امروزه شاهد کمپهای پناهندگی بزرگی به اندازه یک شهر هستیم که دربیابانها پراکنده شدهاند. آیا باید همیشه برای انسجام بشر دیوار بسازیم؟ مردم را از یکدیگر جدا کنیم و از شادی برخی در مقابل بدبختی دیگران محافظت کنیم؟ برای بدبین بودن خیلی دیر است. ما میدانیم که یک انسان میتواند به تنهایی هر دیواری را خراب کند. درجهان از هر ۵ نفر، چهار نفر به مدرسه میروند. بشر تاکنون چنین موقعیت آموزشی نداشته است. هر کسی، از فقیرترین تا غنیترین افراد میتوانند علم را ترویج کنند.
لسوتو، یکی از فقیرترین کشورهای جهان که نسبتا بیشترین سرمایهگذاری را در امر تحصیلات انجام داده است. قطر، یکی از غنیترین کشورهای جهان است سرمایهگذاریهای بسیاری روی فرهنگ، تحصیل، تحقیق و اختراع صورت داده است. چرا که اینها منابع پایانناپذیر هستند. سازمانهای غیردولتی در مقابله با رنج و بدبختی مردم اظهار کردهاند که قدرت اتحاد و انسجام بین انسانها از نیروی خودکامگی ملل قدرتمند، بیشتر است. در کشور بنگلادش، یک مرد با یک اقدام دور از ذهن بانکی را تاسیس کرده که فقط به افراد فقیر وام میدهد. در حدود این ۳۰ سال این بانک موفق شده است، زندگی ۱۵۰ میلیون نفر را در سراسر جهان تغییر دهد. کشورها با تلاش بسیار تنها توانستهاند دو درصد آبهای اطراف را از آلودگی حفظ کنند. این مقدار زیاد نیست اما هر چه باشد ۲ برابر مقداری است که ۱۰ سال پیش انجام دادند. اولین پارکهای حیاتوحش یک قرن پیش به وجود آمدند که بیش از ۱۳درصد قارهها را پوشش میدهند. آنها محیطی را پدید میآورند که در آن فعالیت انسانها با محافظت از دیگر گونهها، خاک و مناظر طبیعی هماهنگ است. این هماهنگی بین بشر و طبیعت میتواند به یک قانون تبدیل شود. قانونی که استثنایی نداشته باشد.
در کرهجنوبی جنگلها طی جنگ نابود شدهاند. به لطف برنامه ملی جنگلسازی، جنگلها ۶۵ درصد بازسازی شدهاند و بیش از ۷۵ درصد کاغذ بازیافت شده است. کاستاریکا با سرمایهگذاری از زمینهایش حفاظت کرده و این کشور دیگر ارتش ندارد. این کشور ترجیح داده منابع خود را خرج آموزش و پرورش، گردشگری و حفاظت از جنگلهای اصلی کشورش کند. گابون یکی از بزرگترین تولیدکنندههای چوب در جهان است. در آنجا قانونی وجود دارد که در هر هکتار فقط یک درخت قطع میشود. این برنامه به شرطی میتواند استمرار داشته باشد که مدیریت جنگلها اجباری شود. برای مصرفکنندهها و تولیدکنندهها عدالت، فرصتی برای بهدست آوردن است. وقتی تجارت عادلانه باشد خریدار و فروشنده هر دو سود میبرند و همه میتوانند پیشرفت کنند. باید مصرفکنندههای مسوولیتپذیری باشیم و به آنچه مصرف میکنیم، بیندیشیم. دولتهای زلاندنو، ایسلند،اتریش، سوئد و سایر کشورهای در حالتوسعه گسترش استفاده از انرژیهای برگشتپذیر را در اولویت اصلی خود قرار دادهاند. میدانیم ۸۰ درصد انرژی که مصرف میکنیم از منابع انرژیهای فسیلی است. در چین هر هفته دو نیروگاه با سوخت زغالسنگ ایجاد میشود؛ در برخی نیروگاههای دانمارک، کربن حاصل از مصرف زغالسنگ را بهجای فرستادن به جو، در زمین خالی میکنند.
در ایسلند یک نیروگاه برق با گرمای درون زمین کار میکند. جنگلهای بادی در کنار سواحل دانمارک، ۲۰ درصد برق کشور را تامین میکنند. آمریکا، چین، هند، آلمان و اسپانیا از سرمایهگذاران انرژی برگشتپذیر هستند. آنها بیش از ۵/۲میلیون شغل ایجاد کردهاند. آیا انسان نمیتواند از گیاهان سرمشق بگیرد و انرژی آن را بهدست آورد؟ خورشید در یک ساعت همان مقدار انرژی به زمین میدهد که تمام انسانها طی یک سال مصرف میکنند. تا زمانی که زمین وجود دارد انرژی خورشیدی از بین نمیرود. کاری که ما باید انجام دهیم آن است که از تخریب زمین دست بکشیم و به آسمان نگاه کنیم. آنچه باید انجام دهیم آن است که از انرژی خورشید بهره بیشتری ببریم؛ رویکرد جدید انسان که بر پایه تعادل، هوشمندی و تقسیم عادلانه استوار است. زمان آن است که به یکدیگر بپیوندیم. با نگاه به آینده و در نظر داشتن آنچه باقی مانده است، میتوان گذشته را جبران نمود. هنوز نیمی از جنگلهای دنیا را در اختیار داریم. هزاران رودخانه، یخچال و دریاچه و هزاران گونه. همه ما توان بازنگری را داریم پس منتظر چه هستیم؟ هر اتفاقی که بعد از این روی دهد، سرنوشتش بهدست ماست.
ارسال نظر