داستان سیندی وایتهد، مدیرعامل Pink Ceiling
هدفم ارائه فرصتهای جدید به زنان است
مترجم: آناهیتا جمشیدنژاد
برخی موسسان استارتآپها رویای داشتن صدها یا هزاران کارمند را در سر دارند. اما سیندی وایتهد به عنوان یک کارآفرین سریالی ترجیح میدهد تعداد کارمندان کمتری داشته باشد. وایتهد اکنون مدیر ارشد اجرایی چهارمین شرکت خود، پینک سیلینگ است. (Pink Ceiling سازمانی که مشاوره، سرمایهگذاری مرحله کشت ایده و حمایت تجاری برای استارتآپهایی را ارائه میدهد که بر زنان تاثیر میگذارند. )
پینک سیلینگ یک تیم منحصربهفرد سراسر زنانه است که در کنار شرکتهای ماموریت-محور با راهحلهای نوین برای چالشهایی که بر زنان تاثیر میگذارند تشکیل شده است.
مترجم: آناهیتا جمشیدنژاد
برخی موسسان استارتآپها رویای داشتن صدها یا هزاران کارمند را در سر دارند. اما سیندی وایتهد به عنوان یک کارآفرین سریالی ترجیح میدهد تعداد کارمندان کمتری داشته باشد. وایتهد اکنون مدیر ارشد اجرایی چهارمین شرکت خود، پینک سیلینگ است. (Pink Ceiling سازمانی که مشاوره، سرمایهگذاری مرحله کشت ایده و حمایت تجاری برای استارتآپهایی را ارائه میدهد که بر زنان تاثیر میگذارند.)
پینک سیلینگ یک تیم منحصربهفرد سراسر زنانه است که در کنار شرکتهای ماموریت-محور با راهحلهای نوین برای چالشهایی که بر زنان تاثیر میگذارند تشکیل شده است. وایتهد میگوید «علاقه من به شناسایی راهحلهای جدیدی است که میتواند عامل واسطهای برای تغییرات معنیدار برای زنان باشد.» او میافزاید «چه این پیشرفتها موانع اجتماعی را از بین ببرد و چه برای ایجاد طبقهبندیهای جدید سقفها را بشکافند، هدف ما این است که راهحلهایی را ایجاد کنیم که قدرت انتخاب را در دست زنان قرار میدهند. این ماموریت ماست و این امر به من اجازه ادامه کاری را که واقعا دوستش دارم میدهد.» وایتهد پس از فروش دو شرکت داروسازی خود به قیمت بیش از ۵/ ۱ میلیارد دلار، میخواهد به سایر موسسان زن کمک کند تا کسبوکارهای خود را شروع کنند و موفق شوند. از نظر وایتهد دو نوع قانون در جامعه وجود دارد. قوانین نظارتی و قوانین نانوشته.
قوانین نانوشته همیشه وجود دارند. اگر تنها دلیل برای یک قانون این است که این شیوه همیشه وجود داشته است، به هر قیمت که شد آن را بشکنید. در سال ۲۰۱۵، شرکت والینت شرکت داروسازی وایتهد را خرید و وایتهد میدانست که او میخواهد فصل جدیدی از زندگیاش را شروع کند. او ۲۲ سال در جهان خدمات پزشکی و دارویی سپری کرده بود؛ صنعتی که در آن تنها چهار درصد کسبوکارهای آن بهدست زنان اداره میشدند. در سال ۲۰۱۶، او پینک سیلینگ را شروع کرد؛ یک سازمان برای سرمایهگذاری و حمایت از شرکتهای ساخته شده توسط زنان. تا به امروز، پینک سیلینگ در چندین شرکت از Lia Diagnostics (سازنده یک تست بارداری پایدار) سرمایهگذاری کرده است. مرکز رشد پینک سیلینگ در ماه فوریه شروع شده و اخیرا یک برنامه مشاوره سه ماهه را با گروهی از ۵۰ کارآفرین زن تکمیل کرده است. وایتهد در مورد فلسفه پشت این شرکت میگوید «من هرگز مشاوری نداشتهام. چیزی که آموختم این است که مشاوران را از چپ و راست پیدا کنم. هر کسی چیزی برای یاد دادن به شما دارد.» مصاحبه با وایتهد را در زیر میخوانید؛ او در این گفتوگو در مورد یافتن شرکایی که هوایتان را داشته باشند و اهمیت همدلی میگوید.
هدف شما از شروع پینک سیلینگ چه بود و امیدوارید با آن به چه چیزی برسید؟
بعد از خروج از شرکت قبلی، فرصتی برای ارزیابی آنچه دوست داشتم و آنچه میخواستم انجام دهم داشتم. میخواستم به پیشرفت سایر کارآفرینان کمک کنم. برای من مبارزه با بیعدالتیها واقعا مهم است و بیعدالتی که من در پینک سیلینگ با آن میجنگم تنها دسترسی محدود زنان به سرمایه نیست؛ بلکه دسترسی محدود آنها به مشاوران نیز هست.
چالشی که در شغلتان با آن مواجه بودهاید چیست و از آن چه درسی آموختید؟
یکی از نکاتی که آموختم این است که هرگز داستانهایی را که جلوی پیشرفت من را میگیرند نپذیرم. روایتهایی حول جنسیت زن مانع پیشرفت میشوند. شما باید سختیها را پشت سر بگذارید. من خوششانس بودم که زنان تمایل داشتند داستانهای خود را با من به اشتراک بگذارند. زمانی که داستانهای این زنان را شنیدم با خودم گفتم «حتما سایرین هم میخواهند حکایت این زنان را بشنوند.» آنها روابطی دارند که به طلاق ختم شده است؛ آنها مسائل مربوط به خودباوری را توسعه میدهند. این بخش واقعا مهمی است. شما نباید در ماموریت خود احساس پشیمانی کنید؛ حتی اگر مسیری را انتخاب کردهاید که کمتر کسی پا به آن گذاشته است.
چه زمانی در شغل شما بوده که باید از خودتان دفاع میکردید؟ چگونه با این مساله برخورد کردید؟
ترسناک است اما همان اوایل یک تصمیم گرفتم. تصور میشد که من میخواهم دستکم گرفته شوم. من شبیه یک مدیرعامل در صنعت دارو نیستم. من عمدا صورتی میپوشم. من نمیخواهم بابت دوست داشتن رنگ صورتی عذرخواهی کنم. با یک برآورد کوچک، شما دو انتخاب دارید: میتوانید ناله و غرولند کنید و دچار یأس و ناامیدی شوید یا اینکه میتوانید از آن به عنوان دعوتی برای شگفتزده کردن مردم با شایستگیهای خودتان استفاده کنید و تقریبا آن را تحت کنترل درآورید. به نظرم عامل سورپرایز من همدلی بود. زنان میدانستند که من به دلایل درستی این کار را انجام میدهم. برای اینکه به آنها قدرت دسترسی و انتخاب بدهم. آنها میتوانند آن را بپذیرند یا برعکس؛ در هر صورت من فقط میخواستم به آنها قدرت انتخاب بدهم.
در لحظات دشوار به خودتان چه میگفتید و چگونه خود را به ادامه مسیر تشویق میکردید؟
در تاریکترین لحظات، به کامپیوترم رجوع میکردم و ایمیلهایی را که زنان برای من میفرستادند میخواندم. ایمیلهایی که حاوی پیامهایی مانند این بودند: متشکرم بابت این مبارزه؛ متشکرم که به من یادآوری کردید که من تنها نیستم؛ متشکرم که به من گفتید که این تفکر تنها در ذهن من نیست. حقیقت این است که آنها شخصیترین جدالهای خود را به من گفتند. شما انتخاب میکنید که برنده یا بازنده باشید. بنابراین در سختترین شرایط این هدف را به خودتان یادآوری کنید.
ارسال نظر