مک لارن P۱ علیه فراری لافراری
رویارویی سنت و جسارت
تقریبا به درد هیچ کاری به غیر از لذت بردن از سرعت و شتاب نمیخورند. نه جایی برای قرار دادن وسایل و رفتن به مسافرت دارند و نه میتوان با آنها در همه سطوح حرکت کرد. اما تمام عشق ماشینها برایشان سر و دست میشکنند. صحبت از خودروهای سوپراسپرت است. ماشینهایی که برای شما از آخرین پیشرفتهای فناوری و طراحی در صنعت خودرو حرف میزنند. فناوریهایی که برخی از آنها یک دهه بعد و گاهی هم هیچوقت به حیطه ماشینهای معمولی وارد نمیشوند. همینها است که خودروهای سوپراسپرت را از بقیه متمایز میکند و البته برای داشتن این مجموعه هیجان و فناوری باید پول زیادی هم پرداخت کرد.
تقریبا به درد هیچ کاری به غیر از لذت بردن از سرعت و شتاب نمیخورند. نه جایی برای قرار دادن وسایل و رفتن به مسافرت دارند و نه میتوان با آنها در همه سطوح حرکت کرد. اما تمام عشق ماشینها برایشان سر و دست میشکنند. صحبت از خودروهای سوپراسپرت است. ماشینهایی که برای شما از آخرین پیشرفتهای فناوری و طراحی در صنعت خودرو حرف میزنند. فناوریهایی که برخی از آنها یک دهه بعد و گاهی هم هیچوقت به حیطه ماشینهای معمولی وارد نمیشوند. همینها است که خودروهای سوپراسپرت را از بقیه متمایز میکند و البته برای داشتن این مجموعه هیجان و فناوری باید پول زیادی هم پرداخت کرد. صحبت از چند صدهزار دلار هم نیست. اینجا باید میلیون دلاری خرج کنید و البته میلیون دلاری هم لذتش را ببرید. تست این هفته دو خودرو صاحب نام سوپراسپرت را به چالش با یکدیگر کشیده است. در یک سوی میدان مدل پرحرف و حدیث لافراری قرار گرفته است و در طرف دیگر مک لارن P۱ بهعنوان جنجالیترین محصول این شرکت. نکته مهم این دو خودرو این است که آنها پرچمداران سوپراسپرتهای هیبریدی هم به حساب میآیند. چیزی که تاقبل از آن به نظر میرسید امکانپذیر نباشد و هیجان راندن سوپراسپرتها را قربانی فناوری هیبرید کند.
اسب رامنشــدنی
زمانی که لافراری از سوی مدیران مارانلو رونمایی شد موجی از انتقاد به فراری آغاز شد. کسی نمیخواست قبول کند که این تازه وارد پهن پیکر پرچمدار جدید فراری است. هنوز مدل انزو را که بیش از یک دهه قبل عرضه شده بود پرچمدار فراری میدانستند و دوست داشتند. حتی از اسمش هم ایراد گرفته شد. اما لافراری ماند و کم کم خودش را بهعنوان قدرتمندترین فراری استاندارد ساخته شدن تاکنون تثبیت کرد. طراحی این خودرو با نیم نگاهی به سفرهماهی انجام شده است. جدا از انحناهای بدنه است، اگر از بالا به آن نگاه کنید مقطعی یکپارچه دارد. فراری در طراحی این ماشینش ویژگیهای خودروهای فرمول یک را وارد کار کرده است. زیر خودرو بهطور کامل صاف است. این یعنی یک بستر صاف و بدون مانع برای عبور هوا. فراری در طراحی لافراری آنچه در قرن بیست و یکم به آن رسیده بود را زیر پا گذاشت و به دهه 90 بازگشت. یعنی جایی که خطوط شکسته بر خطوط منحنی در بدنه ماشینهای سوپراسپرت غلبه داشت. این باعث شد تا تضاد زیادی بین لافراری و مدل 458 ایتالیا که تا قبل از آن معروفترین فراری قرن بیست و یکم بود، ایجاد شود. اما فراری این ریسک را کرد و حاصلش شد یک سوپراسپرت متفاوت با تمام آنچه تا قبل از آن ساخته بود.
در طراحی این اسب رام نشدنی بدنه خودرو آشکارا عریضتر شده است. طراحان از این کار دو هدف داشتهاند. یک ایجاد پایداری بیشتر و دیگری تدارک فضای بزرگتر در زیر بدنه برای قرار گرفته تجهیزات هیبرید و باتریها و همچنین سیستم بازیابی انرژی. به هیبرید رسیدیم. جایی که بیشترین انتقادها از لافراری را موجب شد. طرفداران فراری نگران بودند و انتقادها هم از همین نگرانی سرچشمه میگرفت. نگران اینکه سامانه هیبریدی نتواند انتظارات از یک سوپراسپرت را برآورده کند. البته هیبریدی شدن یک سوپراسپرت با یک خودرو کلاس اکونومی تفاوت دارد. در لافراری چیزی از موتور احتراقی کم نشده و هدف از افزودن موتور برقی قدرت بیشتر بوده نه کاهش حجم موتور احتراقی و مصرف سوخت کمتر. طراحان فراری خوب میدانستند که کسی یک میلیون و ۴۰۰ هزار دلار پول نمیدهد که بعدا نگران مصرف سوختش باشد. برای همین قویترین موتور بنزینی خود را روی این ماشین نصب کردند. موتوری که بهطور اختصاصی برای این ماشین طراحی شده و روی مدلهای دیگر فراری استفاده نمیشود.
موتور در نظر گرفته شده برای لافراری یک بلوک ۱۲ سیلندر است که ۶۳۰۰ سی سی حجم دارد. این موتور تقریبا فضای نیمه عقب خودرو را اشغال کرده است. این موتور میتواند ۷۸۹ اسب بخار قدرت تولید کند که در ترکیب با موتورالکتریکی قدرتش به ۹۵۰ اسب بخار میرسد. این باعث شده تا تقسیم وزن خودرو با خودروهای معمولی متفاوت باشد. ۶۰ درصد از وزن خودرو در نیمه عقب و تنها ۴۰ درصد آن در جلو قرار دارد. برای خودروهای سوپراسپرت البته این یک مزیت به حساب میآید؛ چرا که شتابگیری آنها را سادهتر کرده و مانع از هرزگردی چرخهای عقب در لحظه حرکت میشود. البته معایبی هم دارد. مانند ساییده شدن سریع تر لاستیکهای عقب و فشار وارد شدن به سیستم تعلیق به دلیل تقسیم ناهمگون وزن در طول خودرو. اما کدام سوپراسپرت سواری است که ذهنش را درگیر این هزینهها کند و به دنبال کاهش آنها باشد!
حقایق کف پیسـت!
وقت آن رسیده که حرف و تعریف پایان یابد و ببینیم این دو خودرو در عمل چه چیزهایی برای رو کردن دارند. اولین چیزی که از یک خودرو سوپراسپرت انتظار داریم داشتن شتاب زیاد است. آن هم به گونهای که این شتاب تفاوت زیاد و معنیداری با خودروهای معمولی داشته باشد. نظرتان در رسیدن به سرعت ۱۰۰ کیلومتر در کمتر از ۳ ثانیه چیست؟ هر دو خودروها این قابلیت را دارند. زمان برای مک لارن P۱ حدود ۶/ ۲ ثانیه و برای فراری ۷/ ۲ ثانیه است. یک لحظه صبر کنید! این برایتان عجیب نیست؟ مگر فراری قدرت موتور بیشتری نداشت؟ پس چرا در شتاب حریف مک لارن نشد؟ پاسخ این است که همه چیز قدرت بیشتر نیست. موتور مک لارن به دو توربوشارژر مجهز شده است. توربوشارژر و کلا موتورهای پرخوران شده چیزی است که فراری وفادار به سنتها به شدت با آن میانهای ندارد و به سختی دست به ساخت موتور توربو میزند. این توربوها همان رازی است که باعث میشود موتور کمحجمتر مک لارن P۱ قدرتی در حد و حدود لافراری داشته باشد. اما اثر آن در شتاب بهتر این است که موتورهای توربوشارژ شده در زمان سریعتری حداکثر قدرت موتور را در اختیار راننده میگذارند. در مورد این دو ماشین هم وضع به همین صورت است. مک لارن حداکثر قدرت موتور بنزینی را در دور ۴ هزار دور در دقیقه آزاد میکند. در حالی که در لافراری باید تا دور موتور ۹ هزار صبر کرد. هر چند تفاوت این دو ممکن است به ثانیهای برسد اما همین زمان تلف شده در شتاب نهایی سوپراسپرتها تاثیرگذار است. در بخش جعبه دنده هر دو خودرو از جعبه دندههای هفت سرعته اتوماتیک بهره میبرند که کلاچ دوبل هم دارد.
کلاچ دوبل سرعت پاسخگویی بالاتری در مقایسه با کلاچهای معمولی دارد. کلاچ هر دو ماشین عملکرد تقریبا یکسانی دارند و از این جهت بر هم برتری ندارند. از نظر طراحی هر دو خودرو نهایت تلاش سازندگانشان را به رخ کشیدهاند. اما میتوان گفت طراحان فراری در این زمینه موفقتر عمل کردهاند. دلیلش هم این است که طراحی مک لارن P۱ در تداوم محصولات قبلی این شرکت است. اما طراحان فراری لافراری به زبان جدیدی در این ماشین رسیدهاند که کار را متفاوت از گذشته کرده است. در بخش عملکرد ترمزها وضعیت فراری بهتر است. هر دو خودرو از ترمزهایی با دیسکهای ساخته شده از ترکیب سرامیک و کربن بهره میگیرند. اما اندازه بزرگتر دیسکهای فراری در چرخهای عقب موجب شده تا این ماشین ترمزگیری بهتری داشته باشد. لافراری در سرعت ۱۰۰ کیلومتر در ساعت میتواند در مسافت ۳۸ متر به توقف کامل برسد. این مسافت برای P۱ حدود ۳۹ متر است. از نظر عملکرد موتور هیبرید وضعیت مکلارن بهتر است. آنها موتور الکتریکی قویتری برای P۱ در نظر گرفتهاند که نقش بیشتری هم در افزودن قدرت به خودرو دارد.
اما فراری یک سامانه بازیابی انرژی به نام KERS دارد که باعث میشود باتریهای آن بهتر عمل کنند. این سیستم بازیابی انرژی در زمان ترمز نیروی اینرسی آزاد شده را به چرخدندههای هرزگردی منتقل میکنند که از طرف دیگر به یک ژنراتور متصل هستند. به حرکت در آمدن این چرخدندهها موجب به کار افتادن ژنراتور شده و باتریها را شارژ میکند. در بخش هندلینگ و پایداری، قدرت بلامنازع این نبرد فراری است. آنها هر آنچه در طول سالیان طولانی در ساخت خودروهای شهری و فرمول یک یادگرفته بودند در این خودرو جمع کردهاند. چسبندگی این خودرو به سطح جاده مثالزدنی است. هر چند مک لارن P۱ هم خودرو بسیار پایداری به حساب میآید اما در نبرد با لافراری حرف زیادی برای گفتن ندارد. بخشی از پایداری بالای فراری به وزن بیشتر آن هم برمیگردد. در مورد سرعت نهایی این دو خودرو نمیتوان نظر داد. چرا که سرعت هر دو خودرو را روی ۳۵۰ کیلومتر در ساعت محدود کردهاند. بله روی ۳۵۰ کیلومتر در ساعت!
شوالیهای با شمشیر بران
مک لارن نامش با سوپراسپرتها عجین شده است. خودروسازی که کارش را از یک تیم کوچک مسابقات اتومبیلرانی آغاز کرد و بعد خود را بهعنوان یک مدعی همیشگی فرمول یک مطرح ساخت. مک لارن با معرفی مدل شهری F۱ در دهه ۹۰ میلادی رسما وارد کار تولید خودروهای سوپراسپرت شد. مک لارن F۱ با آن فرمان وسطش هنوز هم بعد از بیش از ۲۰ سال یک شاهکار خودروسازی به حساب میآید. راه بسیاری از پیشرفتها را ماشینسازی گشود و تعریفی نو از سوپراسپرت سواری ارائه داد. تا آنجا که هنوز هم مک لارن نتوانسته ماشینی بسازد که بتواند ذهن طرفداران مک لارن را به اندازه F۱ درگیر خود کند. مدل P۱ که در این تست حضور دارد در حال حاضر بهعنوان پرچمدار خودروهای فراری به حساب میآید. ماشینی که که از یک سو ادامه روندی است که فراری با مدل MP۴- ۱۲C آغاز کرد و از سوی دیگر دروازه جدیدی در تفکر ماشینی مک لارن به حساب میآید. این ماهیت دوگانه است که مدل P۱ را در میان محصولات فراری خاص کرده است. مکلارن P۱ ابتدا با نمونه بنزینی ساخته شد.
مدیران مک لارن قدرت ریسک مدیران فراری را نداشتند تا برای نخستین محصول هیبریدیشان یک خودرو تازه طراحی کنند. به همین دلیل ترجیح دادند ابتدا مدل بنزینی را عرضه کنند و در صورت استقبال از آن از شهرتش بهره بگیرند و مدل هیبریدی را هم برهمان مبنا عرضه کنند. این سیاست جواب هم داد و مک لارن P۱ هیبریدی با انتقاد چندانی مواجه نشد. طراحی بدنه این خودرو بر مبنای مدل MP۴ انجام شده است. همه اجزا در قالب فرم واحد کمانی بدنه قرار گرفتهاند و بیرونزدگی خاصی در آنها دیده نمیشود. توزیع وزن خودرو نیز شبیه فراری است. ۵۹ درصد در نیمه عقب و ۴۱ درصد در نیمه جلو. بهطور کلی میتوان گفت این الگویی است که کم و بیش در تمام خودروهای موتور وسط و موتور عقب وجود دارد و طراحان گریز چندانی از آن ندارند. موتور الکتریکی نیز روی چرخهای جلو قرار گرفته و بهصورت دایرکت موتور یا موتور مستقیم است. این یعنی موتور بدون واسطه به چرخها متصل شده است. موتور این خودرو یک بلوک هشت سیلندر است که با آرایش V شکل طراحی شده و ۳۸۰۰ سیسی حجم دارد.
این موتور میتواند ۷۲۷ اسب بخار قدرت تولید کند. اگرچه حجم این موتور بسیار کمتر از موتور فراری است، اما قدرتش چندان کمتر نیست. راز آن را در ادامه خواهیم فهمید. مجموع قدرتی که موتور احتراقی و الکتریکی این خودرو تولید میکنند ۹۰۴ اسب بخار است. برای داشتن این خودرو باید یک میلیون و ۱۵۰ هزار دلار هزینه کرد. طراحی کابین این خودرو با نگاهی دقیق به خودروهای مسابقه انجام شده است. به این ترتیب به خوبی حس و حال نشستن درون یک خودروی میلیون دلاری را منتقل میکند. طراحی بدنه مک لارن P۱ از دیگر خودروهای مک لارن عریضتر است. این باعث شده تا فضای داخلی آن بزرگتر از مدل MP۴ باشد و یکی از معایبی که به خودروهای مک لارن گرفته میشد یعنی تنگ بودن فضای داخلی آنها در این مدل برطرف شود.
ارسال نظر