تامین مالی بنگاهها «شاهراه مطمئن» میخواهد
کالبدشکافی جذب سرمایه خارجی در اقتصاد ایران
کیارش مهرانی معاون اقتصادی و سرمایهگذاری گروه توسعه اقتصادی تدبیر بر این باور است که در شرایط فعلی اگر قرار است منابع بینالمللی تزریق کشور کنیم، باید اول فضای امن سرمایهگذاری به وجود بیاید تا بر اساس آن تضامین شرکتها صورت گیرد. او در گفتوگو با دنیای اقتصاد به زوایای مشکلات تامین مالی بنگاهها پرداخته و بر ایجاد شاهراهی که بتواند تعاملات بینالمللی خود را به سمت فعالیتهایی که توجیه اقتصادی دارد، تاکید کرده است.
جنابعالی در کنفرانس تامین مالی و جذب سرمایهگذاری خارجی کارگاهی را با عنوان «بازاریابی فاینانس و سرمایهگذاری خارجی» ارائه میکنید.
جنابعالی در کنفرانس تامین مالی و جذب سرمایهگذاری خارجی کارگاهی را با عنوان «بازاریابی فاینانس و سرمایهگذاری خارجی» ارائه میکنید.
کیارش مهرانی معاون اقتصادی و سرمایهگذاری گروه توسعه اقتصادی تدبیر بر این باور است که در شرایط فعلی اگر قرار است منابع بینالمللی تزریق کشور کنیم، باید اول فضای امن سرمایهگذاری به وجود بیاید تا بر اساس آن تضامین شرکتها صورت گیرد. او در گفتوگو با دنیای اقتصاد به زوایای مشکلات تامین مالی بنگاهها پرداخته و بر ایجاد شاهراهی که بتواند تعاملات بینالمللی خود را به سمت فعالیتهایی که توجیه اقتصادی دارد، تاکید کرده است.
جنابعالی در کنفرانس تامین مالی و جذب سرمایهگذاری خارجی کارگاهی را با عنوان «بازاریابی فاینانس و سرمایهگذاری خارجی» ارائه میکنید. با توجه به بهبود روابط تجاری ایران در دوره پساتحریم، جذب سرمایه خارجی با چه موانعی روبهرو است؟
معتقدم برای تامین مالی از کشورهای خارجی در فضای بینالمللی به یکسری بسترهایی نیاز داریم. در شرایط فعلی بنگاههای کشور از ارتباط و ساختار مالی مناسبی بهره نبردند و از سویی مشخص نیست چقدر نیروی انسانی ماهر برای مذاکرات مالی در این بنگاهها پرورش داده شده باشد. در اصل باید یک کریدور یا مسیر ارتباطی بین شرکتهای داخلی با بنگاههای خارج مخصوصا با بانکهای تجاری و بازارهای بینالملل برقرار شود. در مقطع فعلی به وجود چنین کریدوری نیاز است اما در حال حاضر این کانال ارتباطی در بستر جذب سرمایه وجود ندارد. در حالی که معمولا بستر اصلی این ارتباط را بازار سرمایه تشکیل میدهد. روشهای متنوع و ابزارهای مالی لازم هم نداریم و به همین دلیل است که اغلب تامین مالی پروژهها در حوزههای مربوط به بنگاههای دولتی رخ میدهد و عمدتا این تامین مالیها به پروژههای بسیار بزرگ و کلانی برمیگردد که دولت آنها را تضمین خواهد کرد.
ایران میتواند از کدام الگوی جهانی یا روشی که در بیشتر کشورها برای تامین مالی بنگاه مورد استفاده قرار میگیرد، استفاده کند و به موفقیت لازم در این زمینه دست یابد؟
مدلهای موفق و متفاوتی در دنیا برای تامین مالی بنگاهها وجود دارد. به عنوان مثال اغلب کشورها در بحث توسعه صادرات و واردات از اگزیم بانک بهره میبرند که این بانکها به عنوان بانکی تخصصی و البته دولتی وظیفه توسعه صادرات کشور خود و گسترش تعاملات و مبادلات بازرگانی را با دیگر کشورها دنبال میکند. در حقیقت این بانکهای توسعهای به کسبوکارهای کوچک و متوسط کمک میکنند. این الگوی موفق را کشورهای غرب و آمریکا هم امتحان کردهاند. اگزیم بانکهای آمریکا حدود ۲.۵ تا ۳ میلیون بیزینس را تحت حمایت خود تامین مالی کرده بعلاوه اینکه بسترهای لازم برای سرمایهگذاری خارجی را ایجاد کرده تا سرمایهگذاران خارجی مشتاقانه در حوزههای مربوطه ورود پیدا کنند و سرمایه خود را تزریق کنند. شاید بد نباشد روش تامین مالی بنگاههای مالزی و سنگاپور را هم رصد کرد. این کشورها بانکهای بینالمللی تاسیس کردهاند که ماموریت این بانکها تشویق سهامداران خارجی است. بسترها و مشوقهای مالی مناسبی برای سرمایهگذاران در نظر میگیرند تا آنها را جذب کنند. وجود چنین نمونههایی از روشهای تامین مالی در کشورهای آسیایی نمونههای بسیار خوبی هستند که ایران هم میتواند بر اساس الگوی آنها در فضای بینالمللی حرکت کند. حتی در کشورهای اطرافمان مانند دوبی میبینیم که با استفاده از چنین روشهای تامین مالی این کشور تبدیل به هاب بینالمللی شده است؛ یعنی شاهراهی برای خود ایجاد کرده که بتواند تعاملات بینالمللی خود را به سمت فعالیتهایی که توجیه اقتصادی دارد، ببرد.
به نظرتان آیا موفقترین راه تامین منابع مالی بنگاههای ایران، فاینانس است؟
خیر، زیرا بنگاهها راههای بسیار متفاوت دیگری هم پیش روی خود دارند و فاینانس یکی از آنها است. یوزانس، ریفاینانس یکسری ابزارهایی هستند که بسیاری از کشورها بر اساس قراردادهای بیاو تی((BOT و بیاو او (BOO) به مشارکتهای اقتصادی و جوینت ونچرها میپردازند. در مجموع فاینانس و ریفاینانس یکی از ابزارهای کوچک تامین مالی است که علاوه بر آن میتوان در قالب قراردادهای ایپیسیاف، ایران در بازار بینالمللی شریکهای جدیدی پیدا کند.
اگر قرار است منابع بینالمللی تزریق کشور کنیم، باید فضای لازم سرمایهگذاری، تضامین شرکتها به وجود آید تا بر اساس بنیههای مالی خودشان را ارائه دهند که برای تقویت چنین بستری روشهای متفاوتی هم وجود دارد. من بر این باور هستم که در وهله اول باید شرکتهای تامین سرمایهمان مقداری در این زمینهها خود را توانمند کنند.
جنابعالی در کنفرانس تامین مالی و جذب سرمایهگذاری خارجی کارگاهی را با عنوان «بازاریابی فاینانس و سرمایهگذاری خارجی» ارائه میکنید. با توجه به بهبود روابط تجاری ایران در دوره پساتحریم، جذب سرمایه خارجی با چه موانعی روبهرو است؟
معتقدم برای تامین مالی از کشورهای خارجی در فضای بینالمللی به یکسری بسترهایی نیاز داریم. در شرایط فعلی بنگاههای کشور از ارتباط و ساختار مالی مناسبی بهره نبردند و از سویی مشخص نیست چقدر نیروی انسانی ماهر برای مذاکرات مالی در این بنگاهها پرورش داده شده باشد. در اصل باید یک کریدور یا مسیر ارتباطی بین شرکتهای داخلی با بنگاههای خارج مخصوصا با بانکهای تجاری و بازارهای بینالملل برقرار شود. در مقطع فعلی به وجود چنین کریدوری نیاز است اما در حال حاضر این کانال ارتباطی در بستر جذب سرمایه وجود ندارد. در حالی که معمولا بستر اصلی این ارتباط را بازار سرمایه تشکیل میدهد. روشهای متنوع و ابزارهای مالی لازم هم نداریم و به همین دلیل است که اغلب تامین مالی پروژهها در حوزههای مربوط به بنگاههای دولتی رخ میدهد و عمدتا این تامین مالیها به پروژههای بسیار بزرگ و کلانی برمیگردد که دولت آنها را تضمین خواهد کرد.
ایران میتواند از کدام الگوی جهانی یا روشی که در بیشتر کشورها برای تامین مالی بنگاه مورد استفاده قرار میگیرد، استفاده کند و به موفقیت لازم در این زمینه دست یابد؟
مدلهای موفق و متفاوتی در دنیا برای تامین مالی بنگاهها وجود دارد. به عنوان مثال اغلب کشورها در بحث توسعه صادرات و واردات از اگزیم بانک بهره میبرند که این بانکها به عنوان بانکی تخصصی و البته دولتی وظیفه توسعه صادرات کشور خود و گسترش تعاملات و مبادلات بازرگانی را با دیگر کشورها دنبال میکند. در حقیقت این بانکهای توسعهای به کسبوکارهای کوچک و متوسط کمک میکنند. این الگوی موفق را کشورهای غرب و آمریکا هم امتحان کردهاند. اگزیم بانکهای آمریکا حدود ۲.۵ تا ۳ میلیون بیزینس را تحت حمایت خود تامین مالی کرده بعلاوه اینکه بسترهای لازم برای سرمایهگذاری خارجی را ایجاد کرده تا سرمایهگذاران خارجی مشتاقانه در حوزههای مربوطه ورود پیدا کنند و سرمایه خود را تزریق کنند. شاید بد نباشد روش تامین مالی بنگاههای مالزی و سنگاپور را هم رصد کرد. این کشورها بانکهای بینالمللی تاسیس کردهاند که ماموریت این بانکها تشویق سهامداران خارجی است. بسترها و مشوقهای مالی مناسبی برای سرمایهگذاران در نظر میگیرند تا آنها را جذب کنند. وجود چنین نمونههایی از روشهای تامین مالی در کشورهای آسیایی نمونههای بسیار خوبی هستند که ایران هم میتواند بر اساس الگوی آنها در فضای بینالمللی حرکت کند. حتی در کشورهای اطرافمان مانند دوبی میبینیم که با استفاده از چنین روشهای تامین مالی این کشور تبدیل به هاب بینالمللی شده است؛ یعنی شاهراهی برای خود ایجاد کرده که بتواند تعاملات بینالمللی خود را به سمت فعالیتهایی که توجیه اقتصادی دارد، ببرد.
به نظرتان آیا موفقترین راه تامین منابع مالی بنگاههای ایران، فاینانس است؟
خیر، زیرا بنگاهها راههای بسیار متفاوت دیگری هم پیش روی خود دارند و فاینانس یکی از آنها است. یوزانس، ریفاینانس یکسری ابزارهایی هستند که بسیاری از کشورها بر اساس قراردادهای بیاو تی((BOT و بیاو او (BOO) به مشارکتهای اقتصادی و جوینت ونچرها میپردازند. در مجموع فاینانس و ریفاینانس یکی از ابزارهای کوچک تامین مالی است که علاوه بر آن میتوان در قالب قراردادهای ایپیسیاف، ایران در بازار بینالمللی شریکهای جدیدی پیدا کند.
اگر قرار است منابع بینالمللی تزریق کشور کنیم، باید فضای لازم سرمایهگذاری، تضامین شرکتها به وجود آید تا بر اساس بنیههای مالی خودشان را ارائه دهند که برای تقویت چنین بستری روشهای متفاوتی هم وجود دارد. من بر این باور هستم که در وهله اول باید شرکتهای تامین سرمایهمان مقداری در این زمینهها خود را توانمند کنند.
ارسال نظر